مشاوره پیش از ازدواج

مشاوره پیش از ازدواج در مراکز برتر با توان تخصصی صورت می گیرد.

امکان دسترسی به برخی مراکز توسط سایت “مشاوره خانواده” فراهم گردیده است.

02122354282

09035673050

02122689558

02122689534

در این مشاوره دو طرف که تمایل به ازدواج دارند.

به صورت مجزا توسط روانشناس بررسی و مورد شناخت قرار می گیرند.

چه کسانی باید مراجعه کنند؟

  1. کسانی که فکر می کنند نیمه گمشده خود را پیدا کرده اند
  2. افرادی که می خواهند ازدواج کنند
  3. کسانی که خانواده آن ها با ازدواجشان موافق نیست.
  4. افرادی که فکر می کنند ساختارهای شناختی و فرهنگی مختلفی دارند.
  5. افرادی که ارتباط با دیگران دچار مشکل هستند
  6. خانواده هایی که با ازدواج فرزندشان موافق نیستند

چرا مشاوره ازدواج ؟

ازدواج یکی از مراحل زندگی افراد است که از حدود 20 و 30 سالگی تا آخر عمر عواقب و تاثیرات آن بر فرد تاثیرگذار است.

شناخت و دانش در مورد این مرحله از زندگی خیلی در موفقیت فرد و خانواده ای تاثیر دارد.

از طرفی شناخت فردی که قرار است این راه را با شما بپیماید نیز بسیار مهم است.

نکات ارتباطی برای والدین جوان

تبدیل شدن به پدر و مادر می تواند تاثیرات بدی روی روابط شما داشته باشد، در این مقاله راه کارهایی برای کمک به شما ارائه شده است:

تبدیل شدن به پدر و مادر یک اتفاق شادی بخش، شگفت آور، و گاهی خسته کننده و سخت است. با خود بهترین و بدترین ها را به همراه دارد (ممکن است در یک لحظه بهترین را تجربه کنید و لحظه ای دیگر بدترین را). برای اکثر ما، این اتفاق تجربه ایست که بیشترین تغییر در زندگی را ایجاد می کند. یکی از این تغییرات در زندگی شما به عنوان یک زوج است. گذر از جایگاه یک زن و شوهر که تمرکزشان روی یکدیگر است به پدر و مادری که مجبور هستند یک بچه را اولویت زندگی خود قرار بدهند، بسیار سخت است حتی برای زوج های بسیار شاد و سلامت. ممکن است برخی از روابط شما بخاطر نیازهای مبرمی که مسئولیت پدر ومادری ایجاد می کند ، کمرنگ شده حتی ازبین برود. و در نتیجه، زمانیکه وظیفه پدر و مادری را به عهده می گیرید، بعد از گذشت ماه ها متوجه می شوید شما وشریک زندگیتان، زمان کمتری برای با هم بودن دارید، همدیگر را بیشتر آزار می دهید، و یا نسبت به قبل بیشتر قطع ارتباط می کنید.

اگر شما اینطور هستید، بدانید تنها نیستید.

مطالعات روانشناسی بیشماری ، آنچه را که روانشناسان” کاهش رضایت زناشویی طی تبدیل شدن به پدر ومادر” می نامند، بررسی می کند. در مورد این نکته که این کاهش رضایت چقدر بد است واین اتفاق برای زن بدتر است یا برای مرد، و اینکه چه عواملی به جلوگیری از آن کمک می کند، اختلاف نظرهایی وجود دارد. از آنجا که محققان نمی توانند برای افراد به صورت تصادفی تعیین کنند بچه داشته باشند یا نه، نمی‌توانیم مدارک تجربی لازم را داشته باشیم تا با قطعیت بگوییم پدر و مادر شدن برای ازدواج بد است. ولی نتایج مطالعاتی که روی زوج ها در طول دوره قبل از بچه دارشدن تا سال های بعداز تولد اولین فرزندشان انجام شده ( معمولا در مقایسه با زوج هایی که بچه ندارند) همواره اینطور نشان داده که برای بیشتر زوج ها بچه دار شدن ، مشکلاتی در روابطشان بوجود می آورد.

موضوع دیگری که این مطالعات به آن اشاره می کند این است که این نوع آسیب حتمی نیست.- روابط برخی از زوج ها بعد از تولد اولین بچه دچار افول نشد. ولی چطور می توانید یکی از این پدر ومادر ها باشید؟ تغییر دادن بعضی از این اتفاقات آسان نیست—داشتن امکانات مالی بیشتر، بارداری برنامه ریزی شده و والدینی که با هم زندگی می کنند، همگی عوامل حمایتی بالقوه ای هستند. اولویت بندی روابط بین زوج ها و تعیین زمانی برای باهم بودن عاملی است که کنترل آن در دست شماست. البته حرف زدن تا عمل کردن راحت تر است، زیرا که این کارها را برای نوزادی نیازمند و دوست داستنی انجام می دهید که زندگی اش برای شما ارزشمند است. بی شک می توانید با انجام اقداماتی به حفظ سلامت روانی و روابطتان طی سال های اولیه پدر و مادرشدن کمک کنید. وشرایط به گونه ای پیش می رود که حتی نیاز به استخدام پرستار بچه برای ملاقات های شبانه ندارید.

1-اولویت بندی زمان خواب

محققان فکر می کنند یکی از دلایلی که تبدیل شدن به پدر ومادر برای روابط زوجین، مشکل ایجاد می کند

این است که بخاطرلذت های دوست داشتنی بچه دارشدن ، خواب دچار اختلا لات سختی می شود. وقتی کم خواب می شوید، ممکن است در برخورد با اتفاقات بد خود را عصبانی و بد خلق و متخاصم ببینید. نویسنده مطالعه وهمکارش به این نکته رسیدند که هر کدام از زوج هایی که شب قبل کمتر خوابیده باشند، بیشتر دعوا می کنند و در حل تعارضات بدتر عمل می کنند. اگر تا به حال شب بیداری را تجربه نکرده باشید، احتمالا از کم خوابی های زیاد رنج خواهید برد. بعد ازتحمل چند شب کم خوابی، افراد می گویند احساس خستگی نمی کنند ولی در انجام کارهای ذهنی ضعیف عمل می کنند.

برای بسیاری ، اولویت بندی خواب مشکل است- رها کردن ظروف نشسته، و اتاق پذیرایی مرتب نشده سخت است و اینکه گاهی تنها زمان باقی مانده شما را هم در انتهای یک روز سخت بخواهند بگیرند—ولی این سختی ها ارزش دارد. اگر همچنان شب ها از خواب بیدار می شوید تا از کودک خود مراقبت کنید راه هایی وجود دارد تا بتوانید خوابتان را برنامه ریزی کنید. به عنوان مثال، برای خودتان زمانی برای خواب در نظر بگیرید، در این زمان گوشی تلفن یا تبلت به رخت خواب نبرید، با داشتن خواب خوب و سلامت، در طول شب مشغول غلطیدن وچرخیدن در رختخواب نیستید و حتی خوب است اگر در تختی جدا بخوابید تا شریک خود را بیدار نکنید. در باره راه های دیگر تقسیم کردن ساعات خواب شبانه فکرکنید در این‌صورت هر دونفر می توانند کمی خواب خوب و عمیق داشته باشند.

اگربه خوبی استراحت کرده باشید، روبه رو شدن با هر مساله ای راحت تر و بهتر است. اگر کارتان را سریع تر انجام دهید، کمتر اشتباه کنید، و کنترل بیشتری روی احساساتتان دارید و موثر تر خواهید بود. پس به جای بیدار ماندن و سروکله زدن با کارهای خانه، شغل، و مسائل شخصی، کمی بخوابید و ببینید که آیا حل مسائل درصبح آرام راحت تر نیست ؟! این ضرب المثل را فراموش نکنید، ” هیچ وقت با عصبانیت به رخت خواب نروید” در عوض تلاش کنید” اگر عصبانی هستید، بگویید دوستت دارم و شب بخیر” و ببینید صبح که بیدار می شوید هنوزآن مشکل وجود دارد یا نه؟

نکات ارتباطی برای والدین جوان

نکات ارتباطی برای والدین جوان

2-به یکدیگر اعتماد کنید!

شب های بی خوابی، نوزاد نق نق کنان، و تمام الزامات پدرو مادری به هرمشکل دیگری که قبل از بچه دارشدن داشتید اضافه شده است. تبدیل شدن به پدر و مادر با وجود تمام لذت ها و شادی هایی که دارد می تواند به صورت غیر قابل وصفی استرس آور باشد. استرس باعث می شود به سختی بتوانید همسری آماده و عاشق باشید. بنابراین بدانید وقتی همسرتان به شما تلنگر می زند، یعنی فراموش کرده کاری که به او محول کرده اید را انجام بدهد و این معنی را ندارد که دیگر آنطور که دلتان می خواهد مهربان و عاشق نیست. به جای اینکه عصبانی وخشمگین شوید، سعی کنید این حقیقت را جایگزین احساس بدتان کنید که او دوستتان دارد و احتمالا کم خوابیده و استرس زیادی دارد. سرزنش مشکلات جزئی رابطه به خاطر دلایل خارجی مثل کمبود خواب، یا کم حافظه بودن به علت نگهداری از بچه، می تواند کمک کند شرایط را تحت نظر داشته باشید و در صورت امکان از تبدیل شدن چیزهای کوچک به مسائل بزرگ جلوگیری کنید.

البته اعتماد کردن به یکدیگر بسیار سخت است. مخصوصا اگر دچار کم خوابی باشید، پس سعی کنید برای خودتان قاونی وضع کنید. به عنوان مثال هر زمان احساس کردید ازجانب همسرتان متحمل آزار و اذیت شده اید با خودتان این جمله را تکرار کنید” این شخصیت واقعی او نیست، این کمبود خواب است” و یا چیزهای دیگری مثل این. همچنین باید تلاش کنید به خاطر آورید دفعه قبل شما کاری مشابه انجام داده و به خودتان یادآوری هر دوی شما می توانید اشتباهات زیادی داشته باشید.

البته، درست نیست که در برخورد با مسائل جدی بی اعتنا باشید. همچنان مهم است شرایط را تحت نظر بگیرید.

3-قدرشناس باشید

زمان کم و داشتن کارهای زیاد، می تواند باعث شود هر کدام از شما ، دیگری را مسئول کارها بدانید. چه کسی وقت دارد بگوید برای درست کردن شام متشکرم وقتی که شما مشغول آماده کردن بچه برای خوابیدن بودید؟ ولی کمی حق شناسی می تواند نتیجه بخش باشد (مشکلات را قابل تحمل تر کند). تحقیقات نشان می دهد که هرچه افراد قدرشناس تر باشند، از روابطشان رضایت بیشتری خواهند داشت و این موضوع به ویژه در دوره های گذار مثل بچه دارشدن صحت دارد. پس مسائل کوچک مثل:1- آگاهی از تلاش های همسرتان، 2-صرف زمان برای داشتن احساس خوشبختی در این مورد که در این سفر پر هرج و مرج همراه همسرتان هستید، یا3- بازگشت به زمان های قبل که وقتی همدیگر را برای اولین بار ملاقلت کردید چه احساسی داشتید و ابراز همان احساسات به همسرتان، این عوامل می تواند کمک کند روابطتان صمیمانه و برقرار بماند. وقتی شروع به بیان حق شناسی و قدردانی می کنید ، احتمالا متوجه می شوید همسرتان نیز مشتاق است قدر شناسی اش را ابراز کند. و این احساس چقدر بهتر می بود که برای تمام شام هایی که تهیه کرده بودید و پوشک هایی که عوض می کردید و فکرمی کردید به کارهایتان توجه نمی شود، تشکری ازصمیم قلب دریافت می کردید؟

4-باهمدیگر یک سرگرمی تازه (که زمان بر نباشد) را شروع کنید.

تحقیقات نشان می دهد مشغول شدن ( باهمدیگر) به سرگرمی های جدید برای زوج ها خوب است و این موضوع به ویژه طی تبدیل شدن زوج ها به پدر ومادر، زمانی که بیشتر وقت شما صرف تمرکز بر روی چیزهایی غیراز روابطتتان می شود، صحت دارد. مخصوصا اگرتشخیص دهید سرگرمی های قدیمی که داشتید در این سبک جدید زندگی شما به خوبی قبل عمل نمی کند. مطمئنا وقتی دارید کالسکه بچه را هل می دهید، می‌توانید به پیاده روی (عادتی که قبلا هم داشتید) ادامه دهید ولی دیگر منطقی نیست که بخواهید هرهفته تمام طول روز را صرف بالارفتن از کوه کرده یا غذا درست کنید و در صبح جمعه یک مسابقه دوی ماراتون در تلویزیون ببینید. پیداکردن یک سرگرمی جدید که بتوانید به عنوان یک زوج انجام دهید ارزشمند است—یک سرگرمی جدید شما دونفر را کنار هم می آورد و موضوعات جدیدی دراختیارتان می‌گذارد تا باهم گفتگو کنید، مخصوصا زمانی که اکثر اراتباطات شما مانند یک جلسه کاری بوده است.

نیازی نیست از آسمان شیرجه بزنید. چیزی را انتخاب کنید که خیلی زمان بر نباشد تا بتوانید به زندگی جدید تان برسید. اگر هر دو به کتاب خواندن علاقه دارید، دونفری به باشگاه دوستداران کتاب ملحق شوید یا هرشب قبل از رفتن به رخت خواب به نوبت برای هم یک فصل از یک کتاب را بخوانید. یک بازی جدید انتخاب کنید. اسم 10 رستوران درجه یک در اطرافتان را در لیستی جمع آوری کنید و متعهد بشوید که هر چند هفته یک بار یکی از آنها را امتحان کنید و قبل از رفتن به رستوران باهمدیگر مشورت کنید که در رستوران چه غذایی میل خواهید کرد.

5-نسبت به یکدیگر دلسوز باشید

وقتی مسائل در بدترین حالت ممکن است، در سکوت به خود نپیچید. به خاطر بیاورید که شما دونفر با هم هستید. حتی اگر نخوابیدید و بد خلق شده اید و زمانی برای قدردانی و یا سرگرمی تازه ندارید، اگر مدت زمانی باهمدیگر درد دل کنید احساس بهتری به روابطتان پیدا خواهید کرد. اگر بشنوید که همسرتان می گوید چقدر خسته شده و بیش از هر چیز دیگری دلش می خواهد با شما به یک جزیره گرمسیری دورافتاده فرار کند، ممکن است دیگر احساس تنهایی و نا امیدی نکنید. این چیزها به این معنی نیست که همسرتان اهمیت نمی دهد، بلکه به این معناست که او هم در طول روز درحال تقلا بوده و فراموش کرده به شما بگوید که به مسائل اهمیت می دهد. حتی می‌توانید برنامه ای تهیه کنید تا یک جلسه کنترل احساس به صورت هفتگی داشته باشید تا فقط 5 دقیقه جمعه شب ها کنارهم بنشینید و به نوبت گلایه ها را بازگو کنید و در مورد افسوس های دیگری درد دل کنید. این کار باعث می شود به جای اینکه در جایگاه “من ” و ” تو ” قرار بگیرید ، “ما” باشید.

آیا وقتی پدرو مادر شدید با این لحظه سخت در رابطه مواجه شدید؟ آیا راهکاری پیدا کردید که موثر باشد؟ آخرین بار که وقتی زمانی برای کنارهم بودن داشتید فرزندانتان چند ساله بودند؟

منبع :نکات ارتباطی برای والدین جوانتربیت کودک

مشاوره پیش از ازدواج چیست؟ پاسخ به تمامی سوالاتی که در ذهن دارید.

مشاوره پیش از ازدواج چیست؟ پاسخ به تمامی سوالاتی که در ذهن دارید.

مشاوره پیش از ازدواج چیست؟ سوالات شما به صورت کامل پاسخ داده شده است.

مشاوره ازدواجی پیش از ازدواج چیست؟

مشاوره پیش از ازدواج یک روش درمانی است که به زوجین کمک می کند تا برای ازدواج آماده شوند. مشاوره پیش از ازدواج می تواند اطمینان حاصل کند که شما و همسرتان دارای یک رابطه قوی و سالمی می باشید – همچنین این مشاوره شانس بهتری را برای داشتن یک رابطه ازدواجی پایدار و رضایت بخش ایجاد می کند.

در مشاوره پیش از ازدوج، چه سوالاتی پرسیده می شوید؟

سوالات مشاوره پیش از ازدواج عبارتند از:

چرا ازدواج کرده اید؟
چرا به یکدیگری علاقه پیدا کرده اید؟
دوست دارید به چه نحوی به پیشرفت نامزد خودتان کمک کنید؟
شما در رابطه با چه مشکلاتی مخالفت دارید؟
شما امور مالی تان را به چه نحوی همراه با یکدیگر مدیریت خواهید کرد؟
کارهای سخت را به چه نحوی تقسیم بندی خواهید کرد؟
آیا شما می خواهید بچه دار شوید؟ در صورت بله بودن جوابتان، چند تا؟
آیا اهداف شما با هم مطابقت دارند؟
در کجا زندگی خواهید کرد؟
آیا همه کارها را باید همراه با هم انجام دهید؟

شما چه موقعی باید مشاوره پیش از ازدواج را شروع کنید؟

اکثر زوجین بر این عقیده اند که آنها باید دو یا سه هفته قبل از ازدواج به مشاوه پیش از ازدواج مراجعه کنند. ولی این نوع ذهنیت نباید تقویت شود. مشاوره پیش از ازدواج باید در سریع ترین زمان ممکن شروع شود.

شما باید به محض اینکه مطمئن شدید که می خواهید چنین رابطه ای را ایجاد کنید، باید به درمان مراجعه کنید.

من از مشاوره پیش از ادواجم چه انتظاری می توانم داشته باشم؟

هر آن چیزی که شما می توانید از مورد مشاوره پیش از ازدواج انتظار داشته باشید، عبارتند از:

ایجاد نتایج ازدواجی مثبت

در حین بحث مربوط به موضوعات دارای تعهد سنگین، همانند پول، سکس و کودکان، به راحتی می توان هیجان زده شد.

یک مشاور با تجربه می تواند شما را در یک مکالمه راهنمایی کنید و مانع از خارج شدن شما و همسرتان از مسیرتان شود تا بتوانید تمرکز خودتان را حفظ کنید و به اهدافتان برسید.

یادگیری (یا بهبود) مهارت های حل تضاد

در صورتی که شما یک سری کدورت ها یا اختلافاتی در گذشته داشته باشید، در این صورت هر دو شما می دانید که در بحث ها به چه نحوی واکنش نشان خواهید داد؛

چه به صورت آرام و اخم کردن یا به صورت داد زدن و اسم گذاشتن بر رو هم. در صورتی که شما با خودتان صادق باشید، در این صورت جای امیدواری برای پیشرفت وجود خواهد داشت. یک مشاور به شما آموزش خواهد داد که به صورت موثرتری گوش کنید و ارتباط برقرار کنید؛ به ویژه آنها به شما خواهند گفت که برای دستیابی به یک راه حل خوشایند، چه چیزی بگویید (و چه چیزی نگویید)

داشتن انتظارات واقعی در مورد زمان بندی

برای مثال، در صورتی که شما در مورد بچه نداشتن تا دو سال موافقت کرده باشید، در این صورت زمانی که شما بخواهید این برنامه را کنسل کنید و همسرتان آمادگی آن را نداشته باشد، دچار اضطراب یا ناامیدی خواهید شد.

همچنین این مورد در رابطه با سایر موضوعات مهم، همانند خرید خانه هم مصداق دارد.

اجتناب از حالت های نفرت مسموم

فضای نفرت موجود در رابطه خودتان را تمیز کنید. یک درمانگر به شما کمک خواهد کرد تا این مشکلات را حل کنید و خودتان را از آنها آزاد کند، تا آنها نتوانند در مراحل بعدی ازدواج شما مشکلی ایجاد کنند.

ترس های تخریب کننده در مورد ازدواج

یکی از شما یا هر دو شما ممکن است که از یک خانواده طلاق باشید یا از یک خانواده دارای پس زمینه بد عملکردی باشید که دعوا و منازعه در آن یک مورد عادی بوده باشد. مشاوره پیش از ازدواج می تواند نحوه ایجاد صلح با گذشته تان و شکستن این چرخه را به شما آموزش دهد.

شناسایی “بذر ها” و عوامل ایجاد کننده استرس ازدواجی آینده

شما با استفاده از دید یک کارشناس با تجربه، می توانید رفتارها و عادت هایتان که به اصلاح شدن یا حذف شدن نیاز دارند را مشخص کنید.

پول

از هزینه کردن نترسید زیرا زندگی یک عمر شما بسته به این انتخاب است.

تست های مشاوره ازدواج را به صورت کامل انجام دهید.

زمان

تاکید می کنم این یکی از مهمترین انتخاب های زندگی شما است. پس حتما زمان بگذارید.

کلاس های مربوط به مشاوره باعث ایجاد تداخل در برنامه روزمره شما خواهد شد، به خصوص در صورتی که ساعات کاری شما زیاد باشد و برای آخر هفته ها برنامه های مفصلی داشته باشید، مشخص کردن و ادامه دادن قرار های ملاقات یا توجه کامل به جلسات سخت خواهد بود.

مشاوره پیش از ازدواج چیست؟ پاسخ به تمامی سوالاتی که در ذهن دارید.

مشاوره پیش از ازدواج چیست؟ پاسخ به تمامی سوالاتی که در ذهن دارید.

ترس داشتن نسبت به مشکلات اضافی

شروع کردن فرآیند مشاوره پیش از ازدواج می تواند دلسرد کننده باشد، چرا که شما و یا مرد شما ممکن است نگران باشید که بررسی رابطه شما، می تواند منجر به ایجاد استرس و مشکلات بیشتری شود.

در واقع، هر چند که این مورد در کوتاه مدت مضر می باشد، ولی می تواند در بلند مدت مفید باشد.

فروتنی داشتن

متوجه شدن این مورد که شما مهارت های ارتباطی کمتری دارید یا اینکه همسر شما از زندگی سکسی شما ناراضی می باشد، سخت و ناراحت کننده است.

حتی شنیدن این مورد که وی در حین برگشت از کار، به زمان استراحت بیشتری نیاز دارد؛ شاید این رفتار را به عنوان یک رفتار توهین کننده به خودتان در نظر بگیرید، بنابراین باید خودتان را برای حقایق سخت آماده کنید.

نکته مهمی که برای شما و همسر آینده تان وجود دارد، عبارت از فراموش کردن خود و اجازه دادن به خودتان برای صریح بودن در مورد انتقاد مفید می باشد. شما با فروتن بودن نسبت به این فرآیند، به یک شوهر و همسر بهتری تبدیل خواهید شد.

در مشاوره ازدواجی، در رابطه با چه مواردی بحث می شود؟

مشاوره ازدواجی معمولا زوجین یا پارتنر ها را در دوره های درمان در کنار یکدگیر جمع می کند. مشاور یا درمانگر به زوجین کمک می کند تا عامل اختلاف خودشان را پیدا کنند و بشناسند و سعی کنند که آن را رفع کنند.

شما و همسرتان در این جلسات، هر دو بخش های خوب و بد مربوط به رابطه تان را بررسی خواهید کرد.

آیا از نظر شخصیتی و رفتاری در موقعیت های مختلف می توانید در کنار هم زندگی کنید؟

ازدواج درمانی از چه بخش هایی تشکیل شده است؟

مشاوره ازدواج، که همچنین به عنوان درمان زوجین نامیده می شود، به زوجین – ازدواج کرد یا ازدواج نکرده – کمک می کند تا تضاد ها را شناسایی و رفع کنند و روابط خودشان را بهبود بخشند.

مشاوره ازدواج ابزار مناسبی را در اختیار زوجین قرار می دهد تا ارتباط بهتری برقرار کنند، در رابطه با تفاوت ها و حل مسئله بحث کنند و حتی به صورت مناسب تری بحث خودشان را پیش ببرند.

در طول مشاوره ازدواج، چه اتفاقی صورت می گیرد؟

مشاوره ازدواج معمولا زوجین یا پارتنرها را در طول دوره های درمان در کنار یکدیگر جمع می کند.

شما از طریق کار کردن با درمانگر، یک سری مهارت هایی را برای یکپارچه و محکم کردن رابطه خودتان یاد خواهید گرفت، مهارت هایی همانند مهارت ارتباط و مهارت حل مشکل.

آزمایش پیش از ازدواج چیست؟

یک آزمایش پیش از ادواج، آزمایشی می باشد که یک ارزیابی سلامتی مهمی را از زوجینی به عمل می آورد که می خواهند در آینده ازدواج کنند، به نحوی که در آن موارد ژنتیکی، عفونت ها و بیماری های قابل انتقال آزمایش می شوند تا از هر نوع انتقال بیماری به یکدیگر و به بچه های آنها پیشگیری شود.

من به چه نحوی می توانم برای مشاوره پیش از ازدواجی آماده شود؟

نحوه آماده شدن برای مشاوره زوجین: ۷ روش برای آماده شدن برای اولین جلسه

مطمئن شوید که هر دو شما به صورت ۱۰۰% به درمانگر توجه می کنید

این مورد بدیهی به نظر می رسد، ولی اشتیاق شما ( یا همسر شما) برای درمان، تمامی تردید های موجود را تحت تاثیر قرار خواهد داد.

دکتر نیکولتا اسکوفالوسDr. Nicoletta Skoufalos به عنوان یک روان شناس در منهتن معتقد است که ” در اغلب مواقع یکی از زوجین پیشنهاد مشاوره زوجین را ارائه می دهد و طرف دیگر نسبت به شروع این فرآیند رغبتی ندارد. شاید مناسب باشد که به طرف فاقد انگیزه زیاد این فرصت داده شود که نگرانی های خودش را بیان کند یا سوالات وی قبل از شروع جلسه بررسی شود.”

در حالت کلی، هر چقدر که هر دو شما زمان بیشتری را صرف این پروسه بکنید، رابطه شما به صورت عمیقتری رشد خواهد کرد و بهبود خواهد یافت.

در رابطه با اهداف مشترکتان از درمان، با همسر خودتان بحث کنید.

فرض کنید که هر دو شما در درمان حضور دارید، الان زمان مناسبی برای مطرح کردن اهداف مشترک برای دوره می باشد. دکتر اسکوفالوس معقتد است که برای مشخص شدن اهداف، باید سوالاتی از قبیل سوالات زیر پرسیده شود:

ما به عنوان یک زوج، به چه نحوی می توانیم رشد پیدا کنیم؟
آیا ما نیاز داریم که بر روی نوع تضادمان کار کنیم؟
آیا ما باید کیفیت یا کمیت رابطه جنسی خودمان را افزایش دهیم؟
آیا ما یک رفتار سوء استفاده کننده نسبت به یکدیگر داریم؟
آیا ما اهداف مشترکی داریم، و اهداف ما به عنوان یک زوج چه مواردی می باشند؟
آیا ما نیاز داریم که بر روی گوش دادن به یکدیگر و تایید همدیگر کار کنیم؟

بعد از به دست آوردن یک ایده مشخص در مورد خواسته خودتان از درمان، پیدا کردن درمانگر مناسب برای تامین نیازهایتان راحتتر خواهد بود.

از طریق اولویت قرار دادن راحتی و تناسب، تحقیق در مورد یک مشاور زوجین را شروع کنید.

هر درمانگر زوجین یک رهیافت و سبک متفاوتی خواهد داشت، بنابراین شما و پارتنرتان باید به دنبال یک شخصی بگردید که برای هر دو شما مناسب باشد.

به منظور پیدا کردن یک درمانگر مناسب می توانید از دفاتر برتر کانون مشاوران ایران کمک بگیرید و یا از پشتیبانی سایت مشاورانه کمک بخواهید.

برنامه خودتان برای اولین ملاقات را مشخص کنید.

در زمان مربوط به اولین ملاقات خودتان، این برنامه را به عنوان یک برنامه کاملا قابل اجرا دسته بندی کنید و هر دوتان برنامه مشخصی برای آن داشته باشید.

برای اشتراک گذاری سابقه شخصی خودتان آماده باشید

هر چند که این مشاوره عبارت از مشاوره زوجین می باشد، ولی بحث شما صرفا به مسائل مربوط به شما و همسرتان محدود نخواهد بود.

داشتن یک درکی از سابقه خانوادگی یک مورد مهمی برای مشاور زوجین می باشد؛ این کار به آنها کمک می کند تا ارتباطات عاطفی و سبک های دلبستگی شما را بشناسند و این کار می تواند یک بینش مناسبی در مورد رابطه شما با سایر افراد ایجاد کند.

پیوندهای عاطفی بر روی همه چیز می تواند تاثیرگذار باشد، از شخصی که شما به عنوان یک پارتنر انتخاب می کنید، تا مناسب بودن جریانات رابطه تان و حتی نحوه خاتمه دادن به آن. آماگی مناسبی برای ارائه اطلاعات عمیق داشته باشید.

مشخص کنید که آیا شما می خواهید موردی را به دوستتان بگویید – و در صورت بله بودن، چه چیزی می خواهید بگویید

داشتن روابط مختلف یک عامل مهمی برای سلامت کلی ما می باشد. ما نمی توانیم انتظار داشته باشیم که همسر ما عاشق، BFF ما، سرآشپز خصوصی ما، و رفیق کاری ما باشد. این نقش های اضافی برای دوستان ما هستند.

دوستان ما چه کاری را نباید انجام بدهند؟ آنها نباید منجر به خجالت زدن شما به دلیل مراجعه به مشاوره زوجین شوند.

گفتن یا نگفتن مراجعه به مشاوره زوجین به دوستانتان، به خود شما بستگی دارد – ولی در رابطه با مشاوره ازدواج به یاد داشته باشید که شما به هیچ شخصی متعهد نیستید، ولی نسبت به خودتان و همسرتان یک سری وظایفی دارید و باید به حریم همسرتان احترام بگذارید.

این مورد را در نظر داشته باشید که نگران شدن در مورد اولین جلسه ملاقات یک مورد عادی می باشد!

اکثر زوجینی که با هم به مشاوره مراجعه می کنند، به صورت ملموسی نسبت به اولین جلسه ملاقاتشان اضطراب دارند. در حالت کلی، ممکن است که شما نسبت به چالش های خاص و مشکلات محرمانه ای صریح باشید که شما و همسرتان اصلا در رابطه با آن صحبت نکرده اید. در برخی موارد، ممکن است شما مواردی را به اشتراک بگذارید که حتی به همسرتان هم نگفته اید.

احساس اضطراب در مورد شروع یک تجربه جدید کاملا نرمال – و در واقع رایج – می باشد. در صورتی که یکی از شما (یا هر دو شما) نسبت به مشاوره تردید داشته باشید، اصلا نگران نشوید.

دکتر اسکوفالوس معتقد است که “موارد ناشناخته منجر به مضطرب شدن افراد زیادی می شوند. صبور بودن و امیدوار بودن نسبت به این مورد که بعد از ملاقات هر دو زوجین با درمانگر، برخی از اضطراب های مربوط به مشاوره زوجین از بین خواهند رفت، می تواند مفید باشد.”

و همواره به یاد داشته باشید که:

آخرین کاری که درمانگر شما انجام خواهد داد، عبارت از قضاوت کردن در مورد شما می باشد. آنها اینجا هستند که به شما کمک کنند تا عواطف خودتان را به نحوی مدیریت کنید و بشناسید که در پیشرفتتان به شما کمک کنند.

منبع :مشاوره پیش از ازدواج چیست؟ پاسخ به تمامی سوالاتی که در ذهن دارید.مرکز مشاوره روانشناسی مشاورانه

پنج روش برای داشتن ازدواج موفق

پنج روش برای داشتن ازدواج موفق

ازدواج معمولا دو انسان متفاوت را به هم ارتباط می دهد. جای تعجب نیست که درگیری‌هایی که در این ارتباط اتفاق بیافتد. ولی با رعایت کردن چند مورد می توانید ازدواج تان را تقویت کنید.. این روش ها برای داشتن خوشبختی و ازدواج سالم به شما کمک می کند.

۱٫ یادگیری مقابله با مشکلات

حتی در شادترین ازدواج ها نیز چالش به وجود می آید واختلافات می تواند روابط را تحت تاثیر قرار دهد. شما یاد می گیرد که مشکلات را به صورت منطقی و نه به صورت مقابله ای رفع کنید. سعی کنید که به نظرات شریک زندگیتان گوش دهید و نظرات او را جویا شوید. سپس از او بخواهید که به نظرات و شرایط شما گوش دهد و توجه کند. ابراز نظرها به صورت منطقی می تواند به شما کمک کند که تجزیه و تحلیل کنید که چه چیز متفاوتی بین شما و همسرتان به وجود آمده است.

۲- صبور باشید

صبوری در رابطه با شریک زندگی تان به شما فرصت می دهد که بیشتر در مورد یکدیگر بدانید، و می فهمید که چگونه مشکلات به وجود آمده اند. در نتیجه شما آگاهی عمیق تری نسبت به شریک زندگی تان پیدا می کنید و راه حلی برای حل مشکلات پیدا می کنید. این مسئله به شما کمک بزرگی می کند تا ازدواج صلح امیز و عاشقانه داشته باشید.

۳- مثبت اندیش باشید

مثبت نگری باعث می شود در اغلب مواقع کارهایی انجام دهید که به نظر غیر ممکن می آید. اگر شما در مورد ازدواجتان افکار مثبتی داشته باشید شما در رسیدن به دلایل مثبت پافشاری بیشتری خواهید داشت. مطالعات نشان داده است که کسانی که در رابطه با دیگران افکار مثبتی دارند زندگی مناسبتری با شریک زندگی شان دارند. مثبت نگری باعث می شود که شما و شریک زندگی تان اراده بیشتری در حل مشکلات غیر قابل پیش بینی در زندگی و ازدواج داشته باشید.

پنج روش برای داشتن ازدواج موفق

پنج روش برای داشتن ازدواج موفق

۴- بخشنده باشید

بشر جایز الخطاست و برخی مواقع افراد کارهایی انجام می دهند که شریک زندگی شان ناراحت می شود.برای داشتن یک ازدواج تحمل و بخشش باید در هسته ی اصلی رابطه مشترک باشد. کینه ورزی تنها باعث آسیب زدن به روابط می شود، و موجب مقابله و حتی تمام شدن زندگی مشترک می شود. به هر حال شما می توانید و باید یاد بگیرید که بخشنده باشید. هیچ کس کامل نیست، ولی اگر شما می توانید بخشنده باشید این مسئله می تواند به رابطه شما با شریک زندگی تان استحکام ببخشد.

۵- به راحتی تسلیم نشوید

ازدواج به معنی انتخاب یک شریک زندگی برای همراه شدن با یکدیگر در زندگی است. متحد بودن در زندگی باعث می شود که در مقابله با مشکلات قوی تر باشید. حل کردن مشکلات در زندگی باعث می شود که شما در ارتباطات بهتر و قوی تر باشید. با اولین درجا زدن در زندگی تسلیم نشوید و با یکدیگر همکاری کنید و نسبت به زندگی تان تعهد داشته باشید.

ازدواج یک چیز گرانبهایی است که شما خودتان و شریک زندگیتان آن را به دست آورده اید. این پروسه همیشه به آسانی به دست نمی آید، ولی وقتی به صورت منطقی آن را به دست می آورید می تواند برای شما یک پاداش باشد. یاد بگیرید که مشکلات را با یکدیگر حل کنید. در رابطه با شریک زندگیتان صبور باشید، و به شریک زندگی تان شانسی برای رشد و شکوفایی در ارتباطتان بدهید. نزدیکی مثبت باعث می شود که امیدواری نسبت به ازدواجتان بیشتر شود، و دوام ارتباط زناشویی بیشتر شود. برنده ها زود تسلیم نمی شوند، بنابراین با یکدیگر همکاری کنید تا یک ازدواج قوی، موفق و مهم تر از همه شادی داشته باشید.

منبع :پنج روش برای داشتن ازدواج موفقکانون مشاوران ایران

چگونگی مشاوره پیش از ازدواج برای ازدواج موفق

چگونگی مشاوره پیش از ازدواج برای ازدواج موفق

فرآیند مشاوره پیش ازدواج

مراجعه به مرکز مشاوره ایران یا رزرو وقت به صورت تلفنی
جلسه اول به شناسایی دو طرف پرداخته می شود.
انجام پکیج های تست ازدواج و تحلیل توسط روانسنج
تشخیص و درمانی اختلالات فردی هر کدام از زوجین
تشخیص موفقیت رابطه و تفاهم شخصیتی دو طرف
ارائه راهکارهایی جهت ایجاد تعادل در رابطه و روشهای درست میان زوجین در مواجهه با مشکلات و چالشها

مشاوره قبل از ازدواج چیست؟

مشاوره قبل از ازدواج این امکان را برای افراد فراهم می کند تا با تیپولوژی شخصیت های مختلف آشنا شوند.

علاوه بر آن شخصیت خود را دقیقت بشناسند.

اولین قدم که هر فرد معمولا برای ازدواج بر میدارد صحبت کردن و آشنا شدن با کسی است که ایده آل های خود را در او میبیند.

اما در این صحبت های قبل از ازدواج و به اصطلاح دوران آشنایی باید چه چیزهایی را مد نظر داشت؟

چه حرف هایی را باید زد و چه حرف هایی را نباید بر زبان آورد.

به طور مثال هستند برخی دخترانی که مسائل مادی برایشان مهم است اما از بیان آنها امتناع میکنند و بعدها پشیمان میشوند که چرا در این باره حرفی نزده اند و میگویند که اگر دقیق تر درباره شرایط اقتصادی همسرشان میدانستند هرگز تن به این ازدواج نمیدادند.

به همین دلایل حتما قبل از اقدام به ازدواج با یک مشاور ازدواج در خصوص مشاوره قبل ازدواج صحبت و در خصوص مشاوره قبل ازدواج مشورت به عمل آورید.

اصول کلی در انتخاب همسر

معیارها و اصول کلی که باید در انتخاب همسر مدنظر قرار داده شود.

توجه به خانواده
توجه به جنبه ایمان و تقوا
توجه به کفویت
توجه به جنبه رشد و آگاهی
توجه به تناسب سنی و جسمی
اخلاق نیکو
توجه به حالت شخصیتی همسر
توجه به عدم اعتیاد شوهر
لحاظ اقتصادی شوهر
نسب محترم داشتن
توجه از لحاظ فکری
توجه به جنبه مذهبی
توجه از لحاظ دوشیزگی
توجه از لحاظ زایا بودن
حیا
قدرت همسر داری
تدبیر داشتن
مهربانی
خود آرایی برای شوهر
از لحاظ خویشاوندی منبع: انجمن روانشناسی

چگونگی مشاوره پیش از ازدواج برای ازدواج موفق

چگونگی مشاوره پیش از ازدواج برای ازدواج موفق

مقابله با ترس از ازدواج

اگر ترس و یا اضطراب پیش از ازدواج دارید به نکات زیر توجه کنید:

دانش خود را عمیق کنید

پیدا کردن اولویت ها و جنبه های مهم زندگی مهم هستند.

هرچه بیشتر با یکدیگر حرف زده و روح و روان هم را بشناسید، بهتر می توانید به انتخاب های خود اعتماد کنید و بیشتر درباره ادامه رابطه فکر کنید.

به دنبال مسائل مبهم نباشید، میزان موفقیت رابطه افزایش می یابد، هر چند اختلاف نظر در هر رابطه کاملا طبیعی است.

به سخنان طرف مقابل خود توجه کنید و نظرات شخصی خود را در نظر بگیرید.

بهتر است در مورد انتظارات، باورها، منافع درخواست توضیحات بیشتر کنید.

موارد قابل مذاکره از موارد غیرقابل مذاکره را تفکیک کنید

مواردی مانند اختلاف مالی، اختلاف سنی، علایق، خانوادگی و ازدواج مجدد قابل گفت و گو بوده ولی مواردی همچون اختلاف سلامت روانی و شخصیتی قابل گفت و گو نیست.

افرادی که از اختلال شخصیتی رنج می برند اغلب از بیماری خود مطلع نیستند و رفتار خود را طبیعی می دانند اما رفتارهایی مانند سوءظن و شک که از آن ها سر می زند برای همسر کاملا غیرقابل تحمل است .

 

با معایب و محاسن خانواده ها قبل از ازدواج آشنا شوید
محاسن خانواده‌ها

خانواده و رفتار تک تک اعضای خانواده بر زندگی شما تاثیرگذار خواهد بود.

باید در مورد موارد زیر سوال کنید:

مادرهمسرتان چه رفتارهای مثبتی دارد؟
مادر همسرتان با چه کادوهایی شاد می شود؟
مادر او چه روزهایی از سال را مهم می داند؟
پدرهمسرتان چه رفتارهای مثبتی دارد؟
چه کادوهایی پدر او را خوشحال می کند؟
ویژگی های خواهر و برادر و شخصیت کلی آن ها چگونه است؟
علایق هر یک از خواهر و برادر ها چگونه است؟
مادربزرگ و پدربزرگ تا چه حد در زندگی آن ها تاثیرگذار هستند.

معایب خانواده‌ها

هریک از طرفین، ابتدا باید بر اساس معیارهای عرفی جامعه، معایب خانواده‌ای را که در آن بزرگ شده است، برشمرده و بگوید که آیا این معایب در زندگی شخصی و مشترک با همسر آینده‌اش مشکل‌ساز خواهد بود یا نه؟ (اگر مشکل‌ساز خواهد بود، تا چه اندازه؟)
همچنین صادقانه بگوید که افکار و رفتار خودش نیز تحت تأثیر این خلقیات غلط خانوادگی هست یا نه؟ (اگر تحت تأثیر است، تا چه اندازه؟)
سپس طرف مقابل بدون تعارف و رودربایستی باید بگوید که آیا می‌تواند با چنین روحیاتی کنار بیاید یا نه؟
ایران سامانه

علاوه بر این در مورد خط قرمزهای خانواده همسرتان از او سوال کنید تا چه حد این خط قرمزها با خط قرمزهای شخصی شما تداخل دارد؟

استفاده از تکنیک های مشاوره ازدواج

سایت مشاورانه ۹ تکنیک مورد استفاده در مشاوره ازدواج را بیان کرده است.

در این جا یکی از مهم ترین آن ها به صورت تمثیل بیان می شود

کشف ریشه های ناخودآگاه مشکلات

برخی از تکنیک های مشاوره زوجین یک رویکرد روانشناختی پویا برای درمان بکار می گیرند.

هدف روشن کردن ریشه های ناهشیار مسائل و مشکلات است، خواه این مشکل مربوط به یکی از طرفین رابطه باشد و یا هر دو. این نوع از مشاوره زوجین غالبا زمانی که الگوهای غیر عقلانی از عکس العمل وجود دارد، مناسب تر هستند.

اعتقاد مشاور تکنیک روانشناسی پویا بر این است که حوادث مهم زندگی و تجارب دوره کودکی تمایلات رفتاری افراد را شکل می دهند.

چنین تجاربی ممکن است یک نیاز تامین نشده یا دید مخدوشی از واقعیت را ایجاد کنند که منجر به رفتار نامتعادل و مشکل دار می شود. بینش به این حوادث برای تغییر ادراکات و الگوهای عملکردی رفتار بکار می رود.

موقعیت هایی مانند سوء استفاده جنسی از کودک یا یک والدین نامناسب می‌تواند منجر به انتظارات غیرمعقول از یک رابطه شود. انتظارات غیر منطقی گاها منجر به عدم اعتماد غیر منطقی یا حسادت می شوند.

در طی مشاوره زوجین، درمانگر تجارب عمده گذشته را به منظور تغییر انتظارات نادرست و روشن کردن واکنش های غیر منطقی به حوادث کنونی بررسی و کشف می کند.

سایر روشهای مشاوره ازدواج

روش های مختلف مورد استفاده مشاور پیش از ادواج قرار می گیرد.

روش گاتمن
روایت درمانی
درمان زوجین با محوریت درمان عاطفی
تصویر ذهنی
روانشناسی مثبت گرا
زوج درمانی برپایه مشاوره فردی

مشاوره دوره نامزدی و عقد

این دوره بسیار حساس است.

زیرا فرد از طرفی بهترین موقعیت شناخت طرف مقابل دارد.

از طرف دیگر عادت کردن و دلبستگی به فرد مقابل به خاطر کشش جنسی و موضوعات فرهنگی سبب می شود، نتواند تصمیم درستی اتخاذ کند.

از نظر روانشناسی این زمان را “نقطه مرزی پیش از ازدواج” می نامند.

در این زمان است که مشاور بی طرف و متخصص می تواند کمک کند تا دو زرف تصمیم معقول و سنجیده ای اتخاذ کنند.

در این دوره باید به نکات زیر توجه کرد:

خانواده ها نباید طرفین را اجبار به تصمیم گیری کنند.
دلبستگی نباید بیش از حد شدید شود.
رابطه جنسی نباید در مرکز توجه طرفین قرار گیرد.
باید سفر، مهمانی، خرید و موقعیت های مختلف تجربه شود.

منبع :چگونگی مشاوره پیش از ازدواج برای ازدواج موفقمشاوره

مشاوره پیش از ازدواج

مشاوره پیش از ازدواج

مشاوره پیش از ازدواج

هر چقدر هم که تصور کنید ازدواج شما مناسب و ایده آل می باشد.

باز هم تلاش کنید که از مشاوره های قبل از ازدواج با جدیت استفاده کنید.

اهمیت مشاوره ازدواج

به دلیل اینکه این مشاوره ها می توانند به شما برای داشتن یک زندگی زناشویی موفق یاری دهند.

با توجه به پیچیده بودن روابط و حذف شدن ازدواج های سنتی .

روز به روز احتیاج به مشاوره ازدواج یا در حقیقت مشاوره پیش از ازدواج بیشتر از قبل احساس خواهند شد.

مشاوره ازدواج به دو صورت موجود می باشد:

انواع مشاوره قبل ازدواج

مشاوره های آموزشی و مشاوره پیش از ازدواج.
این آموزش ها به طور گروهی انجام می‌شود .
و احتیاج نمی باشد اشخاصی که در آن به شرکت کردن می‌پردازند .
حتما باید در دوره نامزدی باشند.
مشاوره قبل از ازدواج و به صورت دو نفره است.
و تنها در حضور هر دو نفر صورت می‌گیرد.

بیشتر اشخاص هنوز باور ندارند که ازدواج هم احتیاج به یاد گرفتن دارد.

آنها با داشتن غرور خود بیان می کنند.

که همان صورتی که مادر و پدر زندگی کردند ما هم به زندگی کردن ادامه می دهیم.

مطالب و مقالات سایت “مشاوره ازدواج” توسط تیم تخصصی مشاوران و روانشناسان تهیه و پشتیبانی شده است.

مشاوره پیش از ازدواج

مشاوره پیش از ازدواج

آموزشهای قبل ازدواج

در مشاوره قبل از ازدواج آموزش هایی ارائه می گردد .

که شامل موارد زیر می باشد:

خود را بشناسد.
انسان تا هنگامی که خودش را نشناسد.
به چه صورت می توانند شریک زندگی خود را انتخاب کند؟
به قول روانشناسی خودشناسی یک نوع مقدمه ای برای توانایی های زندگی می باشد.
البته رسیدن به خودشناسی به این معنا نمی باشد .
که آدم خصوصیات مثبت خود را فقط بشناسد.
هم خصوصیات منفی و هم خصوصیات مثبت باید مورد تایید قرار گیرد.

آموزش توانایی های ارتباطی .

توانایی های زندگی مخصوصاً توانایی هایی که بیشتر با یک زندگی دو نفره ربط پیدا می کند.

به طور مثال :

توانایی گوش دادن.
توانایی برطرف کردن اختلاف.
یا توانایی درخواست کردن به طور صحیح.
برای کسب اطلاعات بیشتر به سایت مشاوره ازدواج رجوع کنید

چیزهای بسیار پر اهمیت می باشند .
که در مشاوره های پیش از ازدواج آموخته خواهد شد.

منبع :مشاوره پیش از ازدواجمشاوره ازدواج

مرکز مشاوره قبل از ازدواج

مرکز مشاوره قبل از ازدواج

برای جوانان عزیز کشور در هرجایی که زندگی میکنند مرکز مشاوره قبل از ازدواج و مشاوره قبل ازدواج را توصیه میکند. جوانان عزیز و آینده ساز کشور میتوانند با تماس با این مرکز آینده موفق و زندگی آینده موفق و زندگی زناشویی شیرین خود را تضمین کنند. اگر شما هم مجرد هستید و به دنبال همسری مناسب میگردید حتما قبل از ازدواج با مشاورین ما در مرکز مشاوره قبل ازدواج مشورت کنید تا راز و رمز های یک زندگی ایده آل بدانید و آنها را در زندگی مشترک خود به کار ببندید.

مرکز مشاوره قبل ازدواج با بهترین خدمات در زمینه مشاوره قبل از ازدواج در خدمت شما هم میهنان عزیز

 

دوسال پیش با پسری اشنا شدم که اولش سنش دروغ گفت

با سلام و خسته نباشید متولد پنجاه شش هستم چندسالی که از همسرم جدا شدم یه دختر ده ساله دارم که با پدرش زندگی میکنه دوسال پیش با پسری اشنا شدم که اولش سنش دروغ گفت بعد اینکه بهش علاقمند شدم فهمیدم متولد شصت و هفت هرچند که سن من اصلا بهم نمیاد و بهم سی سی و خورده ای نهایتا میخوره اونم نسبت به سنش رفتارش خیلی پخته تر اصلا مثل پسرای همسنش نیست.

تمام وقتش با کار میگذره برای پدرش کار میکنه با هم محرم شدیم و توی این مدت چون هردومون احساسی و عاطفی هستیم خیلی بهم علاقمند و وابسته شدیم.

وقتی پیش هم هستیم خیلی حس خوبی داریم برعکس خانمهای همسنم که بزرگتر هستن دوست دارن یا نقش مادر بازی کنن یا اینکه روی مردشون مسلط باشن برعکس من دوست دارم به همسرم تکیه کنم معشوقه مهربون باشم نه مادر.

از اول اشناییمون کلی بهم حرفای قشنگ زد که هیچ کدوم عملی نکرد منم همیشه میگفتم اگه یه روز هرکدوممون همسرخوبی پیدا کردیم ازدواج کنیم ولی ایشون گفت نه من میخوام باهات ازدواج کنم.

تو همونی هستی که من میخوام و باهاش حس خوب و ارامش دارم قبول نکردم گفتم تصمیمت احساسی نمیشه تازه خانواده ات گفت درستش میکنم انقدر از عشقش و خواستنش و …

گفت که بالاخره راضی شدم پدر و مادرم فوت شدن ولی به خانواده ام گفتم قرار شد خیلی زود بگه یه ماه گذشت بعد گفت فکرکردم اول به خواهرم بگم بهتر دنبال موقعیت مناسبم خلاصه روزاها و هفته ها میگذشت و خبری نشد بهش گفتم پس کی میگی با اینکه قبلش هزاران بار ازش پرسیده بودم مطمینی فکراتو کردی و…میگفت بله ولی اون شب گفت نمیتونم بگم اگه سنت و …

اکی بود تا حالا صددفعه گفته بودم قلبم شکست چندماهی طول کشید خودم قانع کنم که نمیشه از قبل عید خانواده اش برای ازدواج تحت فشار گذاشتنش اومد بهم گفت بهم ریختم گفت من که ازدواج نمیکنم گفتم اگه مجبورت کردن گفت اون موقع یه فکری میکنم.

گفتم نمیشه من نه خانواده ای دارم که حمایتم کنه نه وضع مالی خوب اگه چندسال دیگه منو ول کنی چی به سرم میاد هرچند که همیشه میگه من تنهات نمیزارم ولی دیگه باورش برام سخته چون قبلا هم خیلی قول ها داده بود بعد اومد گفت چیکار کنم من میخواستم نشد دوست داشتم انجام بشه ولی نشد دیگه نمیتونم روی حرفاش حساب کنم گفتم اخر خرداد که مدت صیغه تموم میشه جدا شیم هرکی بره دنبال زندگیش باز گفت نه من میخوام باهات ازدواج کنم بدون تو نمیتونم و…

بهم تا اخر تابستان مهلت بده گفتم تا مرداد گفت اینبار حتما میگم و باز همون حرفهای قبل موندم چیکار کنم از بس فکر میکنم دارم دیونه میشم شبها خوابم نمیبره عصبی شدم خیلی دوستش دارم و بهش حس خوب دارم ولی به خاطر حرفهایی که گفته عملی نشده بهش اعتماد روزای اول ندارم ممنون میشم راهنمایی بفرمایید
سپاسگزارم

پاسخ

دوست عزیز ببینید شما از ابتداددرسته شرایط روحی قابل درکی داشتید و خب طبیعتا با مساله طلاق و …

سخته کنار اومدن و منشا استرس های خیلی زیادیه ..

ولی این نکته رو در نظر داشته باشید که با همه این شرایط دوستی و اشنایی با یک پسری که چندین سال با شما تفاوت سنی دارد و ابراز عشق او چه معنی می توان داشته باشد
خود علاقه به فردی بررگتر یعنی این ادم خلاهایی در زندگی داره که اتفاقا این خلاها مربوط به رابطه با مادر است و شخصی که حامی اوست ..
به هر حال باید توجه داشته باشید ..

که منطقی ه نگاه کنید شاید انتظار شما برای اینکه ایشون با شما ازدواج کنند انتژار معقولی نباشد و خانواده ایشون طبیعتا سختشونه که بخوان پیش قدم شوند و خب گفتنش برای اون اقا هم سخت خواهد بود برای ازدواج با فردی مطلقه که چندین سال بزرگتره
اصلا بحث قضاوت کردن نیست ولی داشتن روابط جنسی وابستگی بین شماها رو صد برابر خواهد کرد و این مساله بیبار نگران کنندس ..چون ایشون هم در برخور با شما نیازهاش براورده میشه پس توجه داشته باشید که خیلی سخته که بشه حرف ایشون رو درست دونست مخصوصا که می فرمایید وعده های ایشون اصلا عملی نشده و خب خودتون متوجه این مساله شدید
در هر صورت بهتره به نظرم حتما قطعی تر باهاشون صحبت کنید ببینید زمان دادن اتلاف وقت و از دست دادن فرصت های ایندس شما می تونید زندگی داشته باشید و به خاطر طلاق محکوم به شکست نیستید ولی با فردی که همراه باشد و به لحاظ سنی معقول
ببینید مطمئن باشید حتی اگر ازدواجی باشد که بعید است مشکلات بعد از ان بسیار زیاد است ..
به هر حال در نظر داشته باشید که بهتره …

در مورد ایشون تجدید نظر داشته باشید ..

چه به لحاظ سنی و چه شرایط بسیار باید مراقب باشید .

به هر حال ارتباط بیشتر ممکنه مشکلاتی رو ایجادوکنه مثل وابستگی های زیاد که فرصت منطقی فکر کردن را از شما می گیرد ..به هر حال هر طور خودتون صلاح می دانید ولی بهتره حتما حضورا با روانشناس صحبت داشته باشید
در هر حال امیدوارم موفق باشید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

سن ازدواج و فاصله سنی مناسب میان زن و مرد

سن ازدواج و فاصله سنی مناسب میان زن و مرد یکی از عوامل مهمی است که رضایت از زندگی مشترک را تحت الشعاع قرار می دهد.

متخصصین امر ازدواج معتقدند که اگر زوجین از نظر سنی با هم تناسب داشته باشد یعنی مرد با فاصله سنی مشخصی (بین ۳ تا ۷ سال) از زن بزرگتر باشد.

از نظر عقلی، فیزیکی، تجربی، جنسی، هیجانات روانی و رفتارهای اجتماعی ـ اخلاقی نیز به هم نزدیک شده و با هم هماهنگ تر می شوند.

همین امر موجب افزایش تفاهم و کاهش اختلافات و درگیری ها در زندگی زناشویی ‌شان می شود. با همه این تفاسیر آنچه امروزه در جامعه ما باب شده است و روز به روز در حال افزایش می باشد ازدواج هایی است که در آن سن دختر خانم از آقا پسر بیشتر است.

افرادی که به چنین ازدواج هایی رو می آورند معمولاً بر این باورند که سن امری شناسنامه ای بوده و هیچ تاثیری بر زندگی مشترک و موفقیت یا عدم موفقیت در آن ندارد.

از دید این افراد موفقیت در زندگی مشترک تنها و تنها با تفاهم و درک متقابل حاصل می شود و این امور هیچ ربطی به سن و سال ندارند.

در حالی که گمان این افراد صددر صد اشتباه است. حتماً می پرسید چرا؟

همانگونه که قبلاً اشاره شد تناسب سنی دختر و پسر با یکدیگر یکی از عوامل ایجاد تفاهم و تناسب بیشتر میان آن دوست. هر چقدر این فاصله سنی بیشتر و بیشتر شود میزان تفاهم میان زن و مرد کمتر می شود.

چه برسد به اینکه تفاوت سنی از طرف دختر خانم باشد یعنی سن دختر خانم از آقا پسر بیشتر باشد. البته در این امر نیز مثل اصول و امور دیگر استثناهایی وجود دارد.

یعنی ممکن است در اطراف شما چنین ازدواجی اتفاق افتاده باشد و طرفین هم از زندگی شان راضی باشند ولی به صرف این چند مورد نمی تواند ریسک کرد.

شاید شما نتوانید مانند آنها درست انتخاب کنید و خوشبخت شوند.

چرا پسر باید از دختر بزرگتر باشد؟

دختر خانم ها به طور میانگین ۲ الی ۳ سال زودتر از آقا پسرها به بلوغ جسمی و جنسی و رشد عقلی، فکری، عاطفی، اجتماعی، اقتصادی و… می رسند، به همین دلیل زودتر از آقا پسرها به پختگی های لازم برای زندگی مشترک دست می یابند.

همانگونه که دخترها زودتر به بلوغ جنسی می رسند از آن طرف هم،‌ نیازهای جنسی شان زودتر از مردان فروکش می‌کند. معمولاً خانم ها در میانسالی دچار سردی در روابط زناشویی می شوند.

حال اگر سن مرد از زن کمتر باشد دوران سردی زن دقیقاً مصادف می شود با دوران گرمی و هیجان مرد و همین امر ستون های زندگی مشترک شان را متلاشی می کند.

خانم ها به علت زایمان، زودتر طراوت جسمی و شادابی خود را از دست می دهند. در نتیجه اختلاف سن مناسب باعث ایجاد توازن فیزیکی و موازنه در شکستگی صورت و اندام می ‌شود.

برخی از مشکلاتی که به دلیل بزرگ بودن زن از مرد در زندگی زناشویی حاصل می گردد
– نقش زن و شوهری جای خود را به نقش «والد و فرزندی» می دهد.

زمانی که زن از همسرش خیلی بزرگتر باشد چون بسیاری از امور را تجربه کرده است در دام پند و اندرز و بکن نکن دائمی می افتد.

یعنی به جای نقش همسری، نقش مادری را در زندگی ایفا می کند. همین امر باعث ایجاد حس کودکی در مرد و سپس خشم و عصبانیت در وی می گردد.

-زن برای اینکه از ارتکاب مرد به اشتباهات مادی و غیر مادی جلوگیری نماید مدام وی را کنترل می کند. کنترل دائم مرد نیز باعث خشم و عصبانیت وی و ایجاد اختلاف در روابط زناشویی شان می شود.

-وقتی زن وارد دوره میانسالی می شود طبیعتاً دچار سردی در مسائل جنسی می شود.

– زن برای پایداری زندگی و رضایت همسرش باید اقدام به امور و کارهایی نماید که مربوط به سن واقعی اش نبوده و برای جوانترهاست. ادامه این روند و بازی پس از مدتی زن را خسته می کند.
-و …

توجه: نکات هشدار دهنده ای که در بالا قید شد قابل تعمیم به همه افراد نیست. در این راستا میزان عقل و شعور طرفین، کم بودن فاصله سنی شان و … تاثیرات بسیاری بر موفقیت یا عدم موفقیت در زندگی مشترک دارد.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
موفق باشید

ببینید

سوالتون رو درست مطرح کنید شما راجب جزئئات چیزی نمی گویید فقط تکرار می کنید که می خواهید درست رفتار کنید …و ترس رو بزارید و کنار و به خانواده نگید و ازدواج کنید خب دقیقا مساله چیست اهمیت دارد در ه صورت موفق باشید ..
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید
یکی از مهارت‌های مهم در زندگی ما و شما مهارت اظهار وجود است. منظور از این مهارت آن است که شخص بتواند به سهولت افکار، احساسات و برداشت‌های خود را ابراز کند.

با داشتن این مهارت شما می‌توانید از حقوق خود دفاع کرده و احساسات شخصی خود را بیان کند.
بسیاری از ما گمان می‌کنیم که برای پذیرفته شدن درجمع باید همواره با آنها همراهی کرده و نظراتشان را تائید کنیم. حال آنکه این فکر خطاست.

زیرا اگر شما برای مدتی همواره با جمع موافقت کرده و هر آنچه گفتند، هر چند برخلاف میلتان، بپذیردید، به تدریج آنها دیگر برای شما ارزشی قایل نشده و از شما جویای نظر نمی‌شوند.

و یا به عبارتی اصلا شما را به حساب نمی‌آورند. زیرا این نگرش در آنها شکل می‌گیرد که او از خود استقلال رأی ندارد و به جای شما تصمیم می‌گیرند. پس اگر می‌خواهید، در گروه دوستانتان دارای احترام بوده و برایتان ارزش قایل شوند، اگر می‌خواهید، شما را نیز در تصمیم‌گیری‌ها شرکت دهند، این مهارت را یاد گرفته و به کار برید.

گام اول: رفتار قاطعانه را تمرین کنید

اشخاص در روابط خود با دیگران، از روش‌های رفتاری گوناگونی چون رفتار انفعالی، رفتار با قاطعیت و رفتار پرخاشگرانه، بهره می‌گیرند.
بهترین سبک رفتار، رفتار قاطعانه است که در آن، شخص عقاید و احساسات خود را با رعایت اصل احترام به دیگران و ملاحظه حقوق آنها ابراز کرده و از حق و حقوق خود دفاع می‌نماید‌.

روش قاطعانه، مانع از آن می‌شود که دیگران از شما سوء استفاده کنند. البته افراد با سبک برخورد قاطعانه همان طوری که برای باورها و احساسات خود ارزش قایلند، شکیبا بوده و به احساسات دیگران نیز بها می‌دهند.
قاطع بودن، بدین معناست که بر احساس هراس خود چیره شوید و از حق خود دفاع کنید؛ ولی حق و حقوق دیگران را نیز ضایع نکنید. کسانی که قاطعیت ندارند، بیش‌تر جاها، نمی‌توانند احساسات خود را ابراز کنند؛ زیرا نگرانند که دیگران در مقام مخالفت حرفی بزنند.

آن‌ها که از طرد شدن می‌ترسند؛ با اندیشه‌های دیگران موافقت می‌کنند و راه محافظه کاری می‌پیمایند و از ابراز احساسات خود، خودداری می‌کنند.
روش قاطعانه به‌جای رفتار انفعالی (در جایی که شخص می‌ترسد یا خجالت می کشد که افکار و احساسات خود را بیان کند) و رفتار پرخاشگرانه (که در آن، به احساسات دیگران بهایی داده نمی‌شود) برای به حداقل رساندن احساس خشم و هراس در خصوص روابط، توصیه می‌شود.

گام دوم: «نه» گفتن را بیاموزید

همواره، از ما خواسته می‌شود که به دوستان، افراد خانواده و همکارانمان کمک کنیم تا مسئولیت‌هایشان را انجام دهند.

در بیش‌تر جوامع، یک اصل اخلاقی وجود دارد که به هنگام نیاز باید به یکدیگر کمک کنیم؛ ولی به مرور زمان، حالتی ایجاد شده که اشخاص، نیازهای دیگران را بر نیاز خود مقدم می‌دارند و به اشتباه، پاسخ نه را بی‌ادبی قلمداد می‌کنند و بر این باورند که با نه گفتن، دیگران را از خود می‌رنجانند.

آموزش‌ این مهارت، به اشخاص کمک می‌کند تا بی‌آن‌‌که احساس گناه کنند، به دیگران پاسخ «نه» بگویند. اشخاص حق دارند بی‌آن‌که احساس گناه کنند، به دیگران پاسخ منفی بدهند.

توجه داشته باشید که مسایل دیگران در بسیاری از موارد، از مسایل شما مهم تر نیستند. قرار نیست که مسایل عالم را حل و فصل کنید.

اگر خود، کارهایی دارید که اجازه نمی‌دهد از دیگران کاری را بپذیرید، مؤدبانه از پذیرش پیشنهاد آن‌ها اجتناب کنید. اجازه ندهید حرف‌های دیگران در شما احساس گناه ایجاد کند.

گام سوم: از جمله‌های با فاعل «من» بهره بگیرید

وقتی شخصیت‌های مستعد استرس را بررسی می‌کنیم، می‌بینیم که ناتوانی در ابراز احساسات نزد این اشخاص، امری عادی است.

مشاوران به این افراد کمک می‌کنند تا با گفتن جمله‌ای با فاعل«من»، به احساس آرامش برسند «من از‌… عصبانی هستم…» «برداشت من این است که شما اشتباه می‌کنید.» این مهارت‌ها در ضمن، به اشخاص می‌آموزد که خود انگیختگی بیش‌تری داشته باشند و احساساتشان را با راحتی بیش‌تری بیان کنند.

همچنین به اشخاص امکان می‌دهد که احساسات خود را سرکوب نکنند.

بهره‌گیری از فاعل «من» در جمله‌ها، اشخاص را تشویق می‌کند تا صاحب اندیشه، احساسات، عقاید، ادراکات و باورهای خود باشند.

گام چهارم: از تماس چشمی بهره بگیرید

ارتباط‌های غیر کلامی گاهی از کلام و سخن‌، باور پذیرترند. تحقیقات نشان داده است که تاثیر عناصر غیر کلامی در رساندن پیام بیشتر از عناصر کلامی پیام می‌باشد.

دیگران، نداشتن تماس چشمی در زمان ابراز نظر را به حساب نداشتن صداقت می‌گذارند. برقراری تماس چشمی، بیش‌تر هنگام ابراز احساسات در برابر دیگران دشوار است که علت را باید در ترس از طرد شدن جستجو کرد.
آموزش اظهار وجود، افزایش تماس چشمی هنگام ابراز احساسات، اندیشه‌ها و نقطه‌ نظرها را نیز در بر می‌گیرد. آموختن این مهارت، با نگاه کردن ۱ تا ۲ ثانیه در چشمان طرف مقابل آغاز می‌شود و زمان آن به تدریج به ۸ تا ۱۰ ثانیه می‌رسد. در جریان این آموزش، از اشخاص خواسته می‌شود که نگاهشان را به پایین و یا به بالا نیندازند.

گام پنجم: از زبان تن، قاطعانه بهره بگیرید

لحن استوار و قاطعانه صدا اگر با بدن شُل و افتاده همراه باشد، پیام دوگانه‌ای را به کسی که با او در ارتباط هستید، مخابره می‌کند؛ به‌گونه‌ای که طرف مقابل، پیام شما را نامطمئن یا غیر صمیمانه ارزیابی می‌کند.

حالت بدن، یا پیام شما را تقویت و یا از قدرت آن می‌کاهد. افزون بر تماس چشمی و لحن صدا، حالت ستون فقرات و حالت سر، احساس شما را درباره پیامی که مخابره می‌کنید نشان می‌دهند.

توصیه می‌کنیم که بدنی راست و قائم داشته باشید و وزن بدنتان را به طور یکسان روی دو پای خود تقسیم کنید. بهتر است مرکز ثقل شما، روی پاهایتان باشد.

گام ششم: مخالفت همراه با آرامش را تمرین کنید

وقتی نقطه‌ نظرها و حقایق با آرامش بیان می‌شوند، دیگران مخالفت را سالم ارزیابی کرده و زمینه مشاجره و بگومگو از بین می رود.

در این فضای ارتباطی استرس جای خود را به آرامش و صمیمیت می دهد. برای بدست آوردن این مهارت لازم است که مدتی رفتارهای خود را کنترل کرده و برای خود پاداش و تنبیه قرار دهید.

اگر این اقدام را انجام دهید به تدریج خواهید توانست با آرامش مخالفت خود را ابراز کنید. و این مهارت در ابراز وجود به شما بسیار کمک می‌کند.

گام هفتم: به جای واکنش نشان دادن، پاسخ بدهید

واکنش، نوعی بازتاب است که طبیعتی غریزی دارد. بسیاری از رفتارهای حیوانات، واکنشی می‌باشد. اما در خصوص انسانها، اقدام براساس واکنش، می‌تواند موجب پشیمانی شود؛ زیرا این قبیل اقدامات تأمل و اندیشه‌ای در ورای آنها نمی‌باشد. ولی پاسخ، برنامه‌ای حساب شده برای یک موقعیت خاص است.

پاسخ دادن به یک موقعیت، به معنای تأمل در واکنش اولیه و آن‌گاه، ارائه یک پاسخ حساب شده و عاقلانه است. البته هر پاسخی، ناگزیر، کافی و شایسته نیست؛ اما وقتی این مهارت را تمرین می‌کنید، به شما کمک می‌کند تا به تدریج پاسخ‌هایتان را بهتر کنید.
این هفت گام به شما کمک می‌کند تا بتوانید مهارت اظهار وجود را در خود پرورش داده و آن را تقویت کنید.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۸۸۴۲۲۴۹۵
موفق باشید

چگونه از وابستگی عاطفی به همسر رها شویم؟

در مقاله اختلال شخصیت وابسته ویژگی‌های فرد دچار این اختلال را برشمردیم. در این مقاله قصد داریم ویژگی‌های یک الگوی رابطه وابسته را شرح دهیم.

وابستگی عاطفی به همسر امری یک‌سویه نمی‌باشد، زیرا در اینصورت وابستگی ادامه پیدا نمی‌کند.

وابستگی عاطفی به همسر بازی‌ای دوطرفه است و تا زمانی ادامه دارد که هردوطرف بازی را ادامه دهند و زمانی که یک نفر از بازی خارج شود، این نوع رابطه عاطفی پایان می یابد.

رابطه عاطفی وابسته را می‌توان بین یک زوج وابسته، دو دوست، یک خواهر و برادر و حتی دو نفر که از یکدیگر مراقبت می‌کنند نیز مشاهده کرد (همانند وابستگی عاطفی مادر و دختر، مادر و پسر، پدر و دختر).

رابطه از نوع وابستگی را می‌توان بین زنی که از شوهر الکلی‌اش حمایت می‌کند و مدام در پی ترک دادن او است، بدون آنکه طرف مقابل انگیزه‌ای برای این کار داشته باشد، مادری که برای کارهای زشت فرزندش همواره توجیه می‌آورد و پدری که پسرش را از مواجه شدن با نتایج رفتار مجرمانه‌اش محافظت می‌کند، مشاهده کرد. رابطه وابستگی بین انسان و مواد مخدر یا الکل نیز اتفاق می‌افتد.

رابطه با الگوی وابستگی نوعی اعتیاد است که در آن فرد به‌جای وابستگی به یک ماده، به یک الگوی ارتباطی خاص اعتیاد پیدا می‌کند.

پروفسور جاناتان بکر، استاد دانشگاه نشویل در تنسی، رابطه عاطفی به همسر (می‌توانید دیگری بخوانید) را رابطه‌ای تعریف می‌کند که دو نفر به‌طور عمیقی در یکدیگر تنیده شده‌اند و بدون حضور یکدیگر توان انجام وظایف خود را ندارند. خلق، شادی و غم، موفقیت و حتی هویت آنها تنها با وجود دیگری تعریف می‌شود. به‌عبارتی، فرد بدون وجود دیگری احساس بی‌هویتی می‌کند.

در این نوع رابطه عاطفی، معمولاً یک فرد نقش غیرفعال و مطیع را بازی می‌کند و دیگری نقش کنترلگر و تصمیم‌گیرنده در همه امور را دارد.

یک طرف رابطه تنها وظیفه جلب رضایت طرف دیگر را دارد و تمام فکر و انرژی او صرف خوشحال کردن طرف مقابل می‌شود و یک طرف تنها نقش گیرنده پاداش را دارد و بدون آنکه برای رابطه کاری انجام دهد، از این رابطه متمتع شده و برای همه امور مهم زندگی تنها بر اساس رضایت خود تصمیم می‌گیرد و گاهاً در بعضی روابط از طرف مقابل به‌صورت عاطفی، مالی و فیزیکی سوءاستفاده می‌کند.

نشانه دیگر وابستگی عاطفی به همسر یا بردگی عاطفی، توان‌زدایی از فرد است.

در این حالت، یک طرف رابطه که همان فرد مطیع است، تلاش دارد تا برای کاهش تنش و ادامه رابطه از مشکلات همسر چشم‌پوشی کند، دلایل ناموجه او را موجه بداند، دائماً شانس مجدد به او بدهد، به تنهایی سعی کند مشکل را برطرف کند در حالیکه همسر هیچ اقدامی در جهت بر طرف شدن مشکل نمی‌کند، زیرا اصولاً او مشکلی نمی‌بیند زیرا این نیازها و خواسته‌های او نیست که زیر سوال رفته است.

شارون ویگ شیدر کروز ۸ نشانه برای وابستگی عاطفی به همسر (دیگری) و بردگی عاطفی نام می‌برد:

* در درون رابطه عاطفی قدرت تصمیم‌گیری ندارید.
* احساسات خودتان را درک نمی‌کنید و تشخیص نمی‌دهید.
* در رابطه خود نمی‌توانید ارتباط برقرار کنید (دلهره دارید چیزی بگویید یا حرفی بزنید که فرد مقابل را از دست بدهید).
* برای احساس ارزشمندی خودتان به تأیید دیگری بسیار اهمیت می‌دهید.
* به خود اعتماد ندارید و عزت نفستان اندک است.
* ترس از ترک شدن دارید و فکرتان مداوماً درگیر تأیید شدن از سوی دیگری است.
* وابستگی ناسالمی به رابطه دارید و برای نگهداری آن هزینه زیادی می‌پردازید. برای رضایت طرف مقابل به‌صورت یک جانبه حاضر به ایثارگری بسیار و دائم هستید.
* خودتان را به‌طور اغراق‌آمیزی مسئول رفتارهای دیگری می‌دانید (حتماً من خیلی به او نرسیدم که با زن دیگری دوست شده است).

از خودتان بپرسید آیا بدون وجود همسر یا شریک عاطفی خود در زندگی‌تان به‌سختی احساس شادی و رضایت می‌کنید؟

آیا با وجود مشکلات رفتاری و اخلاقی که از همسرتان و یا شریک زندگی خود می‌بینید، همچنان در رابطه با او باقی مانده‌اید؟

آیا برای حمایت از همسر خود از سلامت جان، ذهن و روان خود هزینه می‌کنید؟ آیا مدام نگران از دست دادن او هستید؟

آیا نسبت به رابطه خود بیشتر احساس اضطراب دارید تا حس شادی، اطمینان و امنیت؟ آیا وقت زیادی را صرف تغییر دادن همسرتان می‌کنید؟

آیا تمام روابط اجتماعی خود را محدود کرده‌اید تا به نیازهای همسرتان بیشتر رسیدگی کنید؟ آیا زمانی که او در کنار شما نیست، احساس اضطراب و ناراحتی می‌کنید و فکر می‌کنید بدون او نمی‌توانید زندگی کنید؟ آیا در تصورتان، او دارای قدرت و توانایی بسیاری است؟

آیا او را مسئول شادی و غم، امنیت و ارزشمندی خود می‌دانید؟ آیا برای آنکه احساس دوست داشته شدن کنید، همسرتان باید لیستی از کارهای مورد انتظارتان را انجام دهد؟

آیا همواره نگران نظر و تأیید او هستید؟ آیا او شما را تحقیر می‌کند؟ آیا گفتن نیازها و خواسته‌هایتان به همسرتان و یا شریک عاطفی‌تان برایتان دشوار است؟ در صورتی که پاسخ شما به این سوالات بلی است، پس شما وابستگی عاطفی به همسر یا شریک عاطفی خود دارید.

درمان وابستگی عاطفی به همسر یا شریک عاطفی

۱. اولین مرحله در درمان وابستگی عاطفی به همسر یا شریک عاطفی، آگاهی و شناخت وابستگی خود و جنبه‌های متفاوت آن در زندگی‌مان است.

باید نسبت به رفتارهای وابسته‌گونه خود شناخت پیدا کنیم تا همه جا آنها را تشخیص دهیم. بایستی دست از توجیه و منطقی جلوه دادن رفتارهای خود بکشیم.

شناخت افکار، رفتارها و احساسات ناشی از روابط وابسته‌گونه باعث می‌شود کم‌کم خود را از آنها جدا کنیم و تلاش کنیم واکنش‌های دیگری غیر از آنچه تا به حال انجام می‌دادیم، انجام دهیم.

پس لازم است بعد از مطالعه این مقاله، کاغذ و قلمی در دست بگیرید و رفتارها، افکار و احساسات منبعث از رابطه وابستگی در خود را پیدا کنید. نفس پیدا کردن این واکنش‌ها، به شما قدرت مقابله با آنها را می‌دهد.

۲. با باورهای غلط خود (درباره عشق) مقابله کنید: یکی از دلایلی که باعث می‌شود افراد در وضعیت وابستگی باقی بمانند، شناخت‌های نادرست آنها از مفهوم وابستگی است.

بسیاری از اوقات ما نیازمندی خود به دیگری، اطاعت از او، ترس از دست دادن او و … را به حساب عشق خود می‌گذاریم و این امر باعث می‌شود نه تنها از این وضعیت احساس انزجار نکنیم، بلکه آن را برای خود تبدیل به مایه افتخار می‌کنیم.

باید تعریف سریال‌های تلویزیونی و کتاب‌های عاشقانه را از عشق فراموش کنید. آنچه آنجا از عشق نشان داده می‌شود، در واقع یک وابستگی اعتیادگونه است و نه عشق.

باورهای غلط دیگری که باعث وابستگی می‌شود، شروط غلطی است که ذهن ما برای خوشحال زندگی کردن قائل است.

به‌طور مثال، ممکن است ذهن شما باوری داشته باشد بر این مبنا که تنها با حضور و وجود دیگری می‌توان خوشحال بود.

باورهای غلط و مطلق خود را شناسایی کنید و آگاه شوید که ذهن شما برای خوشحالی و رضایت به چه شروطی وابسته است تا بدین طریق ذهن خود را آزاد کنید.

ممکن است باور ذهن شما آن باشد که تنها با داشتن یک زندگی عاشقانه می‌توان خوشحال زندگی کرد و بدون یک رابطه عاشقانه، شما زنده نمی‌مانید.

حتماً باید کسی شما را دوست داشته باشد تا احساس ارزش کنید. این باورهای غلط باعث می‌شود همواره نگران از دست دادن رابطه خود باشید، زیرا از دست دادن رابطه برای شما به معنای یک فاجعه، غم بزرگ و جبران ناپذیر و تنهایی شدید خواهد بود.

شرط‌های ذهن خود را برای خوشحال زندگی کردن شناسایی کنید تا وابسته به هیچ شرط خارجی نباشید و از قید آنها رها شوید.

به این ترتیب برای خوشحالی تنها به خود وابسته خواهید بود. کودکی را در نظر بگیرید که رسیدن به بستنی را تنها شرط خود برای آرام شدن و جیغ نزدن در نظر می‌گیرد، در حالیکه شما می‌دانید که کودک بدون بستنی و از طرق دیگری نیز می‌تواند شاد باشد.

بسیاری از اوقات ما نیز کودکانه عمل می‌کنیم و برای شادی، خود را تنها به یک راه‌حل وابسته می‌کنیم.

محل تمرکز خود را عوض کنید

یک راه برای رهایی از وابستگی عاطفی به همسر آن است که به‌خود تمرکز کنید. توجه خود را به حیطه‌های مختلف زندگی خود معطوف کنید. ورزش کنید. با دوستان خود بیشتر ملاقات کنید. خود را درگیر شغل و فعالیت‌های دیگر زندگی کنید. به جنبه‌های دیگر زندگی خود بها بدهید و خود را متعهد به پیشرفت در سایر حوزه‌های زندگی کنید. به‌یاد بیاورید که پیشتر چه فعالیت‌هایی احساس لذت و شادی در شما ایجاد می‌کرد، پس به آنها بپردازید. به اندازه کافی برای خود وقت صرف کنید.

۴. ارتباطات خانوادگی و دوستانه دیگر خود را گسترش دهید: هنگام وابستگی عاطفی به همسر، تمام وقت و انرژی خود را مصروف او می‌کنید. این امر باعث می‌گردد تا در انزوا قرار بگیرید، از دیگران جدا بیفتید و ارتباطات عاطفی و اجتماعی دیگر شما قطع شود و همه روابطتان معطوف همسر شود. این مساله به وابستگی هر چه بیشتر شما منجر می‌شود. ارتباطات قدیمی خود را مجدداً احیا کنید. به دوستانتان تلفن و ایمیل بزنید. روابط اجتماعی جدیدی ایجاد کنید.

۵. کارها و فعالیت‌هایی که پیشتر از انجام آن لذت می‌بردید را مجدداً شروع کنید: پس از قرار گرفتن در رابطه عاطفی وابسته، فرد در طول زمان تنها به فعالیت‌هایی می‌پردازد که مطلوب همسر یا شریک زندگی خود است و در نتیجه از فعالیت‌هایی که از آن لذت می‌برده است و یا در آن استعداد و مهارت داشته است دست می‌کشد. برای رهایی از وابستگی عاطفی به همسر شما باید مجدداً فعالیت‌هایی را که در گذشته از آنها لذت می‌بردید و احساس قدرت و توانایی در آنها می‌کردید را شروع کنید.

۶. تلاش کنید برای شاد بودن و احساس خوب کردن به دیگری وابسته نباشید: این کار نیازمند یادگیری و تمرین است. در هنگام برخورد به یک مشکل به‌خود بگویید: اگرچه در کنار او بودن و به او گفتن ممکن است حال من را بهتر کند، ولی من باید راه دیگری غیر از این بیابم.

من باید یاد بگیرم تا بتوانم به خودم برای آرام شدن تکیه کنم و سریعاً مانند همیشه سراغ دیگری نروم. برای مثال، زمانی که احساس تنهایی یا اضطراب می‌کنید، به‌جای تکیه کردن بر او یاد بگیرید راه‌های دیگری را برای حل کردن این احساسات تجربه کنید.

در غیر این صورت زمانی که احساس تنهایی می‌کنید و به او پیام می‌دهید و پاسخی دریافت نمی‌کنید، اصرار بر دادن پیام‌های بعدی و وادار کردن او به پاسخ می‌کنید. به‌جای آنکه برای آرام شدن به او وابسته باشید، می‌توانید به‌طرق دیگری خود را آرام کرده و نیاز خود را بر طرف کنید.

۷. به نیازهای عاطفی و روانی خود بیشتر توجه کنید: برای این کار می‌توانید متوجه نیازهای خود باشید و شادی خود را در اولویت قرار دهید. سعی کنید از اوقات تنهایی خود لذت ببرید. رفتارهای خودآسیب‌زننده گذشته‌تان را با رفتارهای مبتنی بر خوددوستی جایگزین کنید.

به‌طور مداوم کارهای انگیزه‌بخش انجام دهید. بخش‌ها و احساسات آسیب‌پذیر وجود خودتان را بپذیرید.

تجربه کنید که چه چیزهایی را دوست دارید، از چه لذت می‌برید، علاقه دارید روز خود را چگونه بگذرانید، دوست دارید در انتهای زندگی به‌خود بگویید که دوست داشتید چه کارهایی انجام دهید.

پاسخ به این سوال‌ها کمک می‌کند تا بیشتر خودتان را بشناسید.

شخصی که احساسات و نیازهای خود را بهتر می‌شناسد، زمانی که با چیزی موافق نیست به‌راحتی نه می‌گوید؛ زیرا علایق و نیازهای او در علایق و نیازهای دیگری گره نخورده است.

۸. عزت نفس خود را افزایش دهید: وابستگی عاطفی به همسر معمولاً از کمبود عزت نفس ناشی می‌شود. من، برنامه‌هایم، نیازها و خواسته‌هایم آنقدر مهم نمی‌باشند تا بر روی خودم تمرکز کنم، پس بر روی دیگری متمرکز می‌شوم. برای مطالعه بیشتر به مقاله رشد و افزایش عزت نفس مراجعه کنید.

۹. برای روابط خود با دیگری چارچوب و حد و مرز تعیین کنید: روشن و قاطع چیزهایی که برای شما مهم هستند را روشن کنید و بر سر آنها محکم بایستید.

در ابتدا لازم است حد و مرزهایتان را برای خودتان مشخص کنید، کجا محدودیت قائل هستید و کجا نه، و سپس آن را به دیگران اعلام کنید. به‌طور مثال، وفاداری همسر برای شما مهم است و جزء اصول و چارچوب شماست. شما نمی‌توانید در این مورد مماشات به‌خرج دهید.

نیاز خود را قاطعانه بیان کنید و از همسر خود بخواهید به حد و مرز شما احترام بگذارد. او نمی‌بایست هر رفتاری با شما داشته باشد، همچنانکه شما نیز نباید حد و مرز او را زیر پا بگذارید.

اگر همسر شما پرخاشگرانه با شما برخورد می‌کند و شما را می‌زند و شما همچنان در رابطه مانده‌اید، در ابتدا باید بدانید که شما در یک رابطه وابسته قرار دارید. برای همسرتان مشخص کنید که این رفتار او را نمی‌پذیرید و در صورت تکرار، عواقب آن را به او یادآوری کنید.

و در نهایت، بر روی چارچوب خود قاطعانه بایستید. بدانید که هیچ رشدی بدون هزینه حاصل نمی‌شود. پس سختی آن را قبول کنید، زیرا مطمئناً همسر شما به‌راحتی دست از عمل خود بر نخواهد داشت.

اگر شما، خود، به حد و مرز خود احترام قائل نباشید و حاضر به پرداخت هزینه برای آن نباشید، او نیز به حد و مرز شما احترام نخواهد گذاشت. باز هم تکرار می‌کنم؛ شما در مسیر سختی گام برداشته‌اید.

ولکن در پس این سختی، رشد وجود دارد. استقلال و آزادی را کسی به شما تقدیم نخواهد کرد، پس برای آن باید امنیت موقت خود را فدا کنید تا به آزادی و امنیت درونی و دائمی برسید.

معنای دیگر تعیین حد و مرز آن است که بین افکار، احساسات و رفتار خود و دیگری تمایز قائل شویم. نباید مسئولیت رفتار، افکار و احساسات دیگری را به‌عهده بگیریم، ما تنها مسئول رفتارهای خود هستیم.

اگر عمل درست ما باعث ناراحتی دیگری می‌شود، نباید خود را مسئول ناراحتی او بدانیم، و باید به عمل درست خود بدون تردید و قاطعانه ادامه دهیم. اگر همسر شما بدون برنامه‌ریزی خرج می‌کند، باید حساب بانکی خود را از او جدا کنید تا خودش با عواقب کارش مواجه شود. شما نباید مسئولیت اعمال او را بپذیرید.

۱۰. کمک حرفه‌ای بگیرید: گاهی به تنهایی نمی‌توان از وابستگی عاطفی به همسر رها شد. با یک مشاور صحبت کنید. کمک حرفه‌ای به شما باعث می‌شود به نقاط قدرت و قوت خود آشنا شده و انگیزه کافی برای تغییر را در خود بیابید.

با کمک مشاور می‌توانید به کودکی خود برگردید و دلایل وابستگی عاطفی به همسر را در آنجا بیابید. احساس عجز، ناتوانی، شرم و حقارت خود در کودکی را مجدداً تجربه کرده و اینبار آن تجربیات را با قدرت بزرگسالی خود تغییر داده و از آنها رها شوید.

برگشت به دوران کودکی به شما اجازه می‌دهد تا صادقانه تاثیرات آن دوران را بر سبک رفتار خود درک کنید.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۵۸
موفق باشید

اگر می خواهید زندگی تان تغییر کند باید طرز فکرتان را تغییر دهید.«همین امروز طرزتفکرتان را عوض کنید.»

البته در کلام خیلی ساده است: «طرز تفکرت را عوض کن تا زندگی ات تغییر کند.» ولی چطور می توان این کار را انجام داد وقتی نمی دانیم باید چه کار کنیم؟ و مهم تر از همه اگر تغییر دادن طرزتفکر تا این حد آسان است، چرا خیلی از افراد این کار را انجام نمی دهند؟ مخصوصا اگر بتوانند با این کار موفق تر باشند و بیشتر از زندگی لذت ببرند؟

جواب این سوال ها را نمی دانیم ولی می دانیم که تغییر دادن طرز تفکر آسان نیست اما ممکن است. همه آنچه شما نیاز دارید این است که محکم و استوار این تکنیک ها را به کار ببرید؛ البته اگر از ته دل می خواهید موفق باشید.

۱) همان طور فکر کنید که دوست دارید باشید. اگر در دنیای ذهنتان خود را آدم خوشحال یا موفقی ندانید که می تواند از زندگی لذت ببرد، خیلی سخت می توانید در دنیای واقعی چنین آدمی باشید. پس پیش از هر کار در رویاهایتان هم خود را فردی خوشحال، موفق و روبه رشد تصور کنید.

۲) لبخند بزنید. نتایج تحقیقات نشان داده است لبخند زدن هم اثر جسمی دارد و هم اثر روانی. پس یک لبخند روی لبانتان بنشانید و در مسیر تغییر طرزتفکر قدم بگذارید. در ابتدا، این کار فقط یک عمل فیزیکی بدون روح است اما کم کم جزو صورت شما می شود.

۳) خودتان را غرق مطالعه و موسیقی کنید. کتاب ها، مقاله ها و مجله هایی بخوانید که به شما کمک کنند بتوانید افکارتان را تغییر و درکتان را افزایش دهید. فیلم ببینید یا به موسیقی هایی گوش کنید که برای شما الهام بخش باشند و برای تغییر تشویقتان کنند.

۴) کردارتان را تغییر دهید. وقتی کارهایتان را به همان شیوه قدیمی انجام می دهید، نمی توانید در افکارتان تغییری به وجود آورید. کارها را به شیوه ای متفاوت انجام دهید تا بتوانید متفاوت بیندیشید.

۵) محیط تان را تغییر دهید. محیط اطرافتان را با توجه به طرزتفکر مورد علاقه تان بسازید. فضایی را خلق کنید که شما را به سمت تغییر سوق دهد. یک گلدان به اتاقتان اضافه کنید، رنگ دیوارها را تغییر دهید، یک کتابخانه یا میز کوچک برای خودتان بخرید.

۶) از موفق ها تقلید کنید. از تجربه و نظرهای کسانی که عاشق طرزتفکرشان هستید و آرزو دارید مثل آنها باشید، استفاده کنید. اگر زنده هستند که این کار بسیار ساده است و اگر در قید حیات نیستند می توانید از آثارشان بهره بگیرید.

۷) به دیگران کمک کنید (و به خودتان هم) یکی از سریع ترین راه هایی که می تواند طرزتفکر شما را عوض کند، این است که به دیگران توجه و به آنها کمک کنید. مواظب باشید از آن طرف بام نیفتید یعنی نه غرق در خودتان شوید و نه شیفته و دلباخته دیگران.

۸) کمی از دوستانتان کمک بگیرید. دیگران را از تصمیمتان باخبر کنید و از آنها کمک بخواهید و نظراتشان را بشنوید. هر چقدر کمک دیگران را بیشتر احساس کنید، بیشتر به موفقیت نزدیک می شوید.

۹) حرفه ای شوید. اگر دلتان می خواهد به فردی بزرگ تبدیل شوید به مشاوره و نصیحت افراد بزرگ گوش دهید. انسان های حرفه ای در مدت زمان کوتاهی می توانند بهترین راه حل ها و نظرات و عقاید جدید را در اختیار شما بگذارند. البته به شرطی که واقعا در کار خود خبره باشند و فقط اسم و رسم بی پایه و پنهان به هم نزده باشند.

۱۰) صبور باشید. آگاه باشید که بیشترین تغییرات در مدت زمانی طولانی و به آرامی صورت می گیرند به شرط اینکه تکرار شوند. پس اگر فورا در مسیر موفقیت نتیجه نگرفتید، تعجب نکنید و مهم تر اینکه تسلیم نشوید. کارتان را ادامه دهید و مطمئن باشید جواب می گیرید.

● چطور راه تغییر را ادامه دهیم؟

گاهی بعد از اینکه نگرش مان را تغییر دادیم و به سوی هدفی تازه رفتیم، نمی دانیم چگونه باید راهمان را بدون خستگی و درنگ ادامه دهیم؟ این نکته ها دست شما را برای طی بقیه مسیر تغییر می گیرد.

۱) با واقعیت روبرو شوید. ممکن است مانعی که در مسیر رسیدن به هدف از سرعت شما می کاهد، خودتان باشید.

وقتی در راه رسیدن به هدفتان به مشکل هایی برمی خورید، اول از همه به دقت بررسی کنید آیا منشاء مشکل خودتان هستید یا خیر؟

۲) شما هرکاری که بخواهید، می توانید انجام دهید اگرچه شاید نتوانید همه کارهایی را که دوست دارید، انجام دهید. بیشتر اوقات برای رسیدن به هدف چند کار را با هم انجام می دهید ولی حتی با وجود تلاش زیاد، در آخر به کمترین نتیجه می رسید. باید بدانید توجه و تمرکز روی ۱ یا حداکثر ۲ پروژه در یک زمان، شانس شما را برای رسیدن به نتیجه مطلوب افزایش خواهد داد.

۳) برای اینکه تصویر واضحی از نتیجه کار داشته باشید، تمرکز کنید. اول اینکه روی پروژه هایی که برعهده گرفته اید، کاملا تمرکز داشته باشید تا بتوانید تشخیص دهید واقعا چه کارهایی باید انجام گیرد. برنامه ای گام به گام برای کارهایی که باید در زمان های مشخص انجام دهید، بنویسید.

۴) آنچه روی کاغذ است، برنامه است و آنچه در ذهن شماست، خیال! بیشتر افراد علاقه ای به نوشتن برنامه هایشان روی کاغذ ندارند. نوشتن برنامه روی کاغذ اولین قدم برای حرکت رو به جلوست. خیلی ها بدون برنامه پروژه هایشان را شروع می کنند ولی خیلی زود گیج می شوند زیرا مشکلات فرعی زیادی سر راهشان به وجود می آید.

۵) حرکت، به این معنی نیست که پیشرفت کرده اید. بعضی از افراد با اینکه به سختی کار می کنند، به هدفشان نزدیک تر نمی شوند. این یکی از نتایج بی برنامگی است. برای پیشروی باید فعالیت های مناسبی در زمان های مناسب انجام دهید.

۶) انتخاب نکردن، یک انتخاب است. زیاد فکرکردن درباره آنچه انتخاب می کنیم، مانع دیگری است که ما خودمان سر راهمان قرار می دهیم و باعث رکودمان می شود. «من می توانم A، B یا C را انجام دهم ولی بهتر است بیشتر فکر کنم» و شروع می کنیم به ارزیابی کردن… ولی در واقع هیچ وقت نمی توانیم تصمیم بگیریم و کاری که انجام می دهیم، در حقیقت تصمیم می گیریم هیچ کاری نکنیم؟ ولی اگر کاری نکنید به چیزی نمی رسید.

۷) روی آنچه به نتیجه می رسد، تمرکز کنید. خیلی از افراد در پیداکردن راه هایی که به نتیجه نمی رسند، استادند و به همین دلیل هیچ تلاشی هم نمی کنند. انرژی منفی را در خود انباشته نکنید. انرژی های مثبتتان را افزایش دهید و روی چیزهایی تمرکز کنید که به درد شما می خورند و به نتیجه می رسند.

۸) اگر اقدامی به نتیجه نمی رسد، متوقفش کنید. یک اقدام احمقانه: «کاری را بارها و بارها با یک شیوه انجام دهید و انتظار داشته باشید که به نتیجه ای متفاوت برسید.»

خیلی ها به دلیل غرور، لجاجت یا تعصب، شیوه ای را تکرار می کنند که به نتیجه نمی رسد. شعاری جدید برای خود انتخاب کنید و دیگر کارتان را به شیوه قبلی انجام ندهید. وقتی روش هایی موثر نیستند انجام دادنشان را متوقف کنید.

۹) وقتی نمی دانید، کمک بخواهید. ما نمی توانیم همه چیز را بدانیم. نمی توانیم همه مشکلات را حل کنیم. وقتی به مشکلی برمی خورید، از دیگران کمک بخواهید. از یک تاجر، مشاور، وکیل یا مربی مشاوره بگیرید.

۱۰) اگر کاری شما را خوشحال نمی کند، انجامش ندهید. برای اینکه به هدفتان برسید، باید سختی هایی را بپذیرید و ممکن است هر لحظه نتوانید از کارتان لذت ببرید ولی در کل باید کارتان را دوست داشته و از انجام آن خوشحال باشید.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۵۸
موفق باشید

مرکز مشاوره قبل از ازدواج

مرکز مشاوره قبل از ازدواج

رهایی از وابستگی در رابطه اشتباه

آیا تا به حال خود را بیش از حد به چیزی ،‌ شخصی یا جایی وابسته دیده‌اید؟

اینکه به شخص یا چیزی آنقدر وابسته باشیم که ترک کردن آن برایمان امکان‌پذیر نباشد یا حتی فکر کردن به کنار گذاشتنش در ما ایجاد وحشت و هراس به وجود آورد؟
اما به راستی چیست که ما را اسیر می‌کند؟ چرا باید به رغم تمام شایستگی‌ها و ارزشمندی‌هایی که در وجود خودمان است به شخص یا چیز دیگری رو بیاوریم و بدون او احساس حقارت ،‌ کمبود و نومیدی کنیم؟ چرا وقتی میخواهیم از یک رابطه سرشار از وابستگی‌ بیرون بیاییم با دشواری‌های فراوانی روبه‌رو می‌شویم؟
اگر دقیق‌تر نگاه کنیم می‌بینیم در یک رابطه سرشار از وابستگی‌ آنچه بیش از هرچیز نمود دارد این است که معمولا ما طوری به طرف مقابل وابسته میشویم که یک شخص معتاد به موادمخدر اما آیا هرگونه رابطه‌ای را می‌توان نوعی اعتیاد نامید؟ چرا اسمش را عشق ، دوست داشتن زیاد یا احساس تعهد نگذاریم؟!
اغلب اوقات در یک رابطه اعتیادی ، عشق و تعهد فراوانی وجود دارد اما برای آنکه عشق و تعهدی وجود داشته باشد باید کسی بتواند دیگری را آزادانه انتخاب کند ولی یکی از نشانه‌های اعتیاد در این است که اغلب میلی اضطرارآمیز در کار است که آزادی و حق انتخاب رامحدود میکند؛ یعنی قدرت انتخاب و تصمیم‌گیری را از شخص میگیرد ، حال آنکه در یک ارتباط سالم ناشی از عشق ما حق انتخاب داریم و با استفاده از قدرت تفکر و تعقل خود می‌توانیم تصمیم درست بگیریم.
اما در یک رابطه غلط توام با وابستگی بیش از حد ، وقتی خود شخص می‌داند ادامه ارتباط به نفع او نیست بازهم ادامه می‌دهد زیرا احساس می‌کند باید این شخص را حفظ کند و به او وابسته باقی بماند حتی اگر این رابطه برایش مخرب باشد.
بنابراین اولین نشانه وجود یک رابطه مخرب ناشی از وابستگی خصوصیت اضطرار گونه آن است ، نشانه بعدی وحشتی است که در شخص وجود دارد مبادا اینکه طرف مقابل او را تنها بگذارد یا به او دسترسی نداشته باشد.
افراد معتاد اگر ندانند مواد مخدر خود را چگونه تهیه کنند وحشت‌زده میشوند یا سیگاری‌ها وقتی در جایی قرار می‌گیرند که آنجا کشیدن سیگار ممنوع است ناراحت می‌شوند ، همچنین افرادی هم که در یک رابطه غلط اعتیاد گونه قرار می‌گیرند از فکر اینکه این رابطه قطع شود احساس وحشت می‌کنند.
نشانه بعدی یک رابطه اشتباه این است که بعد از قطع ارتباط احساسی از پیروزی و آزادی به شخص دست می‌دهد.
در واقع خواه کسی به ماده‌ای مخدر معتاد باشد یا به یک شخص ، اساس تمام این واکنش‌ها شباهت فراوانی به یکدیگر دارند و آن این است که همه این افراد احساس کامل نبودن و پوچی می‌کنند و اغلب ناامید و اندوهگینند.

نوع ارتباط : به احتمال زیاد در هر رابطه عاطفی عضوی از اعتیاد وجود دارد و این به خودی خود چیز بدی نیست و برعکس می‌تواند رابطه را مستحکم‌تر هم بکند زیرا هیچ‌کس آنقدر کامل و قوی نیست که نیازی به ارتباط با شخص دیگری نداشته باشد اما یکی از نشانه‌های رابطه خوب این است که ما را با بهترین شرایط خود در تماس نگه ‌می‌دارد.
آنچه سبب می‌شود رابطه‌ای شکلی اعتیادگونه به خود بگیرد این است که احتیاج به طرف مقابل تبدیل به یک نیروی کنترل کننده می‌شود و اجبار و اضطراری به وجود می‌آورد که شما را از چندین آزادی اصلی و ضروری محروم می‌کند ؛ آزادی در بهترین حد قرار گرفتن در رابطه ، آزادی دوست داشتن دیگران از طریق انتخاب و تعهد و پایبندی توام با علاقه و توجه و نه اینکه تحت تاثیر وابستگی خود در شرایط فشار و اضطرار قرار بگیرید و همچنین آزادی انتخاب در این‌ باره که آیا شخص می‌خواهد در این رابطه باقی بماند یا نه !

اگر در یک رابطه عاطفی شاد و لذت‌بخش هستید برای تشخیص اینکه آیا در ارتباطی اعتیادگونه قرار دارید یا نه به این موارد توجه کنید :
» باوجود اینکه قضاوت خودتان و دیگران به شما می‌گوید که باقی ماندن در این رابطه به صلاح شما نیست و نمی‌توانید انتظار بهبود آن را داشته باشید ، هیچ اقدام موثری برای پایان دادن به آن صورت نمی‌دهید.
» خود را توجیه می‌کنید که باید در این رابطه باقی بمانید اما نمی‌توانید دلیل محکمی برای آن بیاورید.
» وقتی به فکر قطع این رابطه می‌افتید احساس وحشت و اضطراب می‌کنید و در نتیجه بیشتر به ارتباط خود می‌چسبید.
» وقتی برای پایان دادن به این ارتباط اقدامی می‌کنید با نشانه‌های حادتری روبه‌رو می‌شوید و چه بسا با مشکلات گوارشی و جسمی و ذهنی مواجه میشوید.
» هنگامی که رابطه قطع می‌شود شخص احساس تنهایی و تهی بودن می‌کند.
اگر اغلب این نشانه‌ها در شما وجود داشته باشد، می‌توانید مطمئن شوید در رابطه‌ای قرار دارید که در آن وابستگی شما آنقدر زیاد است که می‌توان نام آن را اعتیاد گذاشت و درست همانطور که شخص معتاد به ماده مصرفی خود معتاد است شما هم در دامی قرار گرفته‌اید که رهایی از آن چندان آسان به نظر نمی‌آید.
این قدم نخست در درک اساس شناخت نوع ارتباط شماست و بدین ترتیب باید تصمیم بگیرید آیا می‌خواهید رابطه خود را بهبود ببخشید یا تمایل دارید آن را به همان شکلی که هست باقی بگذارید!

توجیه کردن : شاید برای اینکه بخواهید به یک رابطه غلط ادامه دهید دائم خود را فریب دهید و کارهایتان را توجیه کنید.
وقتی کسی در یک ارتباط غلط قرار می‌گیرد برای اینکه نخواهد آن را ترک کند سعی می‌کند جنبه‌های مثبت رابطه را بزرگ جلوه دهد و از کنار جنبه‌های منفی آن به آسانی بگذرد و این کار باعث می‌شود که نتوانیم جلوی اشتباهاتمان را بگیریم و همیشه به رفتار غلط خود ادامه دهیم.
اگر بخواهیم توجیهات اشتباه خود را ترک کنیم باید افکار غلط خود را مبنی بر اینکه طرف مقابلمان تنها کسی است که می‌توانیم او را دوست بداریم کنار بگذاریم ، حالا شما با شناخت بیشتر خود و اطرافتان دید بازتری پیدا کرده‌اید و می‌توانید خوشبختی خود را رقم بزنید ؛ در حالی که یک رابطه عاطفی درست هم می‌تواند بخش مهمی از این خوشبختی باشد.
اینکه فکر کنید تنها دلبستگی به یک شخص می‌تواند شما را خوشبخت کند یک توهم است که گرفتار آن شده‌اید.
هنگامی که به شخصی بیش از حد وابسته می‌شویم واکنش‌های جسمانی و فیزیکی قدرتمندی خواهیم داشت که روی قضاوت و تصمیم‌گیری‌ ما تاثیر زیادی دارد.
معمولا ما تحت تاثیر احساسات و عواطف نمی‌توانیم به خوبی تصمیم بگیریم و در واقع وابستگی می‌تواند روی احساسات و عواطف و رفتار ما تاثیر بگذارد البته ما نمی‌توانیم به طور قاطع بگوییم که کدام تصمیم بهترین است ؛ رفتن یا ماندن در یک رابطه !
تصمیم‌گیری صحیح به تمرکز ، مطالعه و بررسی و مشاوره نیاز دارد ، در این هنگام باید از خود سوال کنیم آیا منافعی که من از این رابطه می‌گیرم به زیان‌های آن می‌چربد یا آیا نیازهای کودکانه‌ام مانع از تصمیم‌گیری صحیح من نمیشود؟

رهایی : بسیاری از ما باوجود اینکه می‌دانیم در رابطه‌ای قرار گرفته‌ایم که ادامه آن به نفع مان نیست باز هم نمی‌توانیم از آن رهایی یابیم اما اقدامات زیر می‌تواند سبب شود رابطه‌ای را که دوست ندارید ولی به آن عادت کرده‌اید ترک کنید :
» رهانیدن خود از احساس وابستگی شدید که مانع از آن می‌شود که رابطه‌ای را ترک کنید.
» پایان دادن به فرایندهای ذهنی مخرب و علیه خود که شما را از حرکت و پیشرفت باز می‌دارد.
» حفظ ارزشمند بودن خود بدون وابستگی به شخص دیگر ، هر روشی که بتواند به شما کمک کند تا به اهداف خود برای رهایی از رابطه‌ای مخرب برسید مهم و ارزشمند است.
بسیاری از افراد یا خودشان روشی را انتخاب می‌کنند یا از روش‌های پیشنهادی دیگران سود می‌برند که در هر صورت فرقی ندارد شما بتوانید از چه راهی به رهایی برسید ، برای آزاد شدن از قید و بند وابستگی می‌توانید به علت بروز این موضوع و ارتباط آن با دوران کودکی خود بپردازید.
شاید به این نتیجه برسید که در دوران کودکی از تنها ماندن در خانه می‌ترسیدید ، بنابراین اکنون نیز می‌ترسید برای همیشه تنها بمانید و اینکه کسی شما را دوست نداشته باشد.
می‌توانید با بررسی دقیق دوران کودکی به علت واقعی وابستگی شدید خود پی ببرید ، هنگامی که شما احساس وابستگی شدید به شخص دیگری می‌کنید اعتماد به نفس و شخصیت خود را تضعیف می‌کنید و زیر سوال می‌برید ؛ بنابراین بکوشید علاوه بر بالا بردن توانایی‌هایتان خود را فردی لایق و با ارزش بدانید و برای خود احترام و ارزش بیشتری قائل شوید.
پس از آنکه احساس ناتوانی و محرومیت در شما از بین رفت باید به مسئله بازگشت دوباره به زندگی سرشار از آرامش و به دور از وابستگی باز گردید.
در این هنگام اطرافیان و دوستانتان می‌توانند از شما حمایت کنند؛ بدین ترتیب که وقتی مایوس و ناامید هستید به شما کمک کنند تا دوباره به زندگی و توانایی‌های خود امیدوار شوید و به علاوه هر زمان دوباره به یاد گذشته و محرومیت‌های موجود در آن افتادید به شما کمک کنند تا بتوانید زندگی خود را از نو سازمان‌دهی کنید.

آیا می‌توانم ؟! : آیا هنوز این سوال در ذهن شما باقیمانده که واقعا می‌توانم تنهایی را تحمل کنم و آیا می‌توانم با تنها ماندن احساس خوبی داشته باشم و …؟
البته فراموش نکنیم که این کار ابتدا به نظر آسان نمی‌رسد و طبیعی است که احساس ترس و وحشت داشته باشید ولی اگر بتوانید به خوبی و با صبر و حوصله این مرحله را پشت سر بگذارید می‌توانید احساس سرشار از اعتماد به نفس داشته باشید و دوباره به خودتان افتخار کنید.
فراموش نکنید اگر از ارتباط عاطفی خود رنج‌ می‌برید این خود شمایید که باید با انتخاب روشی صحیح خود را نجات دهید.
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۵۸
موفق باشید

یک سال و نیم هست که تصمیم گرفتم ازدواج کنم ولی متاسفانه گزینه هایی که معرفی میشن به معیارهای من نمیخورند

سلام ، پسری هستم ۳۱ ساله ، الان مدت یک سال و نیم هست که تصمیم گرفتم ازدواج کنم ولی متاسفانه گزینه هایی که معرفی میشن به معیارهای من نمیخورند ، حدود ۲ ماه پیش جایی رفتم خواستگاری که ایشون نسبت به بقیه همخوانی بیشتری با من داشتند از نظر ( سن و تحصیلات و ایمان و خانواده و اقتصادی ) شبیه هم بودیم ، ولی تفاوتهایی هم داشتیم.

( من کم حرف و اصولا دوست دارم کارهای جدید تجربه نکنم ولی ایشون برعکس من خوش صحبت و پر جنب و جوش ، از نظر سیاست هم خیلی موافقشون نبودم ( نه به طور کلی ، راجب رهبر نظرمون متفاوت بود ) ، البته چهره شون هم به دلم ننشست .

منم ترسیدم همین تفاوت ها باعث به وجود اومدن مشکلاتی بشه و به همین خاطر جواب رد دادم ولی الان که فکرش رو میکنم میبینم که من این همه گشتم ایشون از بقیه خیلی بیشتر به ایده های من نزدیک تر بود و به نوعی الان پشیمونم ( مخصوصا اینکه به تازگی ایشون رو دیدم و نظرم راجب ظاهرش عوض شده ).

البته میترسمم اگر برم جلو به عنوان یه آدم بی ثبات شناخته شم . ممنون میشم راهنماییم

پاسخ

ببنید اینکه شما می فرمایید ایشون بیشتر از سایرین به ایده ال شما نزدیک ترند خب مساله بسیار مهمی است که برهمین اساس هم اجازه می دادید کمی اشنا شوید بعد تصمیم قطعی بگیرید چون به هر حال باید برای یک ازدواج در مرحله اشنایی کمی وقت صرق کرد و بعد تصمیم قطعی گرفت .

حالا اگر واقعا فکر اتون رو کردید چه ایرادی داره که دوباره پیش بروید و خب بگید واقعا مردد بودید و نخواستید ایشون اذیت بشن و به همین خاطر هم کنارکشیدید ولی اکنون که شرایط رو ارزیابی کردید فکر می کنید ایشون گزینه مناسبی هستند و اصلا مساله خاصی وجود ندارد.

منتهی واقعا از تصمیم خودتون اطمینان کسب کنید و به هر حال بی گذار پیش نروید اگر واقعا شک دارید خب در روحیه ایشون اثر نامطلوبی خواهد داشت اگر نخواهید ادامه بدهید ..
پس ابتدا بهتره با روانشناس صحبت کنید در مورد ملاک ها و این مسائل مطمئن شوید اینکه اگر فرد درون گرایی هستید طبیعتا ایا با فردی که نسبت به شما فعال تر باشد مشکل نخواهید داشت و اینکه خودتون می فرمایید عقاید سیاسی متفاوت خب اگر برای شما اهمیت دارد و ایشون طبیعتا تفاوت زیادی دارند که به هیچ وجه درست نیست ادامه بدهید مگر اینکه خود شما هم فر د منعطفی باشید
در هر صورت بهتره ملاک هاتون رو اولویت بندی کنید و بدونید هیچ وقت فرد صد در صدی پیدا نخواهد شد که براین اساس بخواهید تصمیم بگیرید و بدونید که در زندگی نمی شود همه چیز را قابل پیش بینی در نظر گرفت و فکر کرد همه چیز مطابق سلایق ما پیش می رود به هر حال شرایط متفاوت خواهد بود ..

و اینکه اگر فکر می کنید ایشون در بین سایرین بیشتر با ملاک های اصلی هم خوانی دارند وقت بیشتری بگذارید و شرایط رو بررسی کنید
بدونید هر دو نفر در زندگی با د انعطاف داشته باشند تا از عهده انتظارات و شرایط برایند و مشکلی ایجاد نشود
موفق و سلامت باشید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

ازدواج، هسته اوّل ایجاد خانواده و خانواده نیز سنگ بنای جامعه انسانی است

ازدواج، هسته اوّل ایجاد خانواده و خانواده نیز سنگ بنای جامعه انسانی است. لذا نوع پایه گذاری، و میزان توجّه و تدبیر در این امر مهم، در پیشرفت و توسعه و نیز انحطاط و سقوط جامعه، تأثیر مستقیم دارد.

ازدواج، عاملی برای رفاه، سکون و گسترش مدنیّت بشری است.

صاحبان ادیان، فلاسفه و دانشمندان که همّت خود را صرف برنامه ریزی جهت رفاه، آسایش و امنیّت بشر کرده اند، به این نتیجه رسیده اند که امکان دستیابی به رفاه، بدون تشکیل خانواده ای متعهّد و مسئول وجود ندارد. بر این اساس، ازدواج، راهی مهم برای آسایش جامعه و رفاه بشریت است.

بنا بر این، ازدواج آثار و نتایج بسیار سازنده ای برای افراد و به تبع آن، برای جامعه دارد که در این جا به برخی از آنها اشاره می کنیم:

۱ . ارضای نیازها و گرایش های غریزی،

۲ . بقای نسل بشر،

۳ . ایجاد آرامش و اطمینان روحی و روانی و نجات از تنهایی،

۴ . ریشه کن شدن بسیاری از انحرافات و فسادها،

۵ . حفظ و تقویت ایمان و معنویت در افراد (تکمیل شدن دین)،

۶ . تکامل روحی، فکری و جسمی افراد،

۷ . توسعه و رشد ارزش های اخلاقی (اعم از فردی و اجتماعی) و… .

اسلام و مسئله ازدواج

گمان نمی رود از بین مکاتب و مذاهب جهان، هیچ مکتبی به اندازه اسلام درباره ازدواج، بحث و تأکید کرده باشد. با مطالعه ای سطحی در کتاب های فقهی، اخلاقی و منابع حدیث اسلامی و مقایسه آن با آثار سایر ادیان یا مذاهب بشری، درستی این ادّعا، به خوبی روشن می گردد و معلوم می شود که اسلام، جوانب این مسئله را با چه وسعت نظری دیده و درباره هر جنبه ای از آن، چه دید عالمانه و واقع بینانه ای داشته است.

آری! برخلاف بسیاری از مذاهب و مکاتب که با برداشت افراطی یا تفریطی به این مسئله نگاه می کنند و گاهی حتی پذیرش آن را به گردن انداختن طوق بندگی و یا بدبختی و عقب ماندگی می دانند، اسلام با نظر مثبت به ازدواج می نگرد و آن را امری نیکو، مستحب و مورد تأکید و از سنن انبیا و اولیای الهی معرفی می کند و جوانانی را که بدان تن در می دهند، به حقیقت، همگام با آفرینش و طبیعت و بلکه در مسیر سعادت خود می داند.

ازدواج در دنیای امروز

آنچه مسلّم است، این است که ازدواج در بسیاری از جوامع جهان، از جمله جامعه ما، شکل و رنگ دیگری یافته و تا حدّ زیادی، از اصول و ضوابط عقلی و حتی مذهبی، خارج شده است.

در دنیای امروز که با مظاهر فریبنده خود، الگوهای بسیار نامناسبی را برای زندگی افراد معرفی می کند، بسیاری از جوانانی که اطلاعات کمی از ازدواج و مسائل مربوط به تشکیل خانواده دارند، گرفتار انتخاب های نسنجیده و در نتیجه، شکست های جبران ناپذیری در زندگی خویش می شوند.

بنا بر این در شرایط کنونی، توجّه بیشتر به مسائل ازدواج (خصوصا انتخاب همسر برای جوانان)، یکی از ضروریات زندگی است و جوانان ما باید همیشه این نکته مهم را در نظر بگیرند که انتخاب همسر بدون بررسی، دقت و اندیشه، همانند خریدن یک عینک بدون معاینه، آزمایش و سنجش، برای چشم است ؛ چرا که همان گونه که عینک خریداری شده، احتمال دارد که به چشم های ما نخورد و حتی زیان و ضررهایی نیز برای چشممان داشته باشد، همسری هم که بدون دقت و بررسی لازم انتخاب شده باشد، همین وضع را داراست.

سختگیری و دقت تا چه اندازه؟!

سختگیری در انتخاب همسر تا آن جا که انسان را از سهولت و سهل انگاری در انتخاب، باز دارد و او را به دقت لازم و مفید در این امر وادارد، بسیار به جا و سازنده است.

چرا که وقتی مجموعه دستورات اسلام را در زمینه ازدواج بررسی می کنیم، به این نتیجه می رسیم که اسلام، درباره بسیاری از مسائل پیرامون ازدواج مثل: مهریه، جهیزیه، ثروت، تشریفات، آداب و رسوم و… به آسان گیری و سادگی و عدم سختگیری توصیه می نماید.

همچنان که در روایات آمده است: «بهترین همسران، کسانی اند که مهریه شان کمتر باشد»(۱) و یا در حدیثی نقل شده که: «بهترینْ ازدواج، آسان ترینِ آن است»(۲) و… اما هنگامی که سخن، در باب «انتخاب همسر» است، شخص را بر حذر می دارد و از او می خواهد که معیار و ملاک هایی را لحاظ کند و دقت و سختگیری لازم را برای رعایت شدن ملاک های واقعی در انتخاب همسر، داشته باشد، چنانچه توصیه شده است که: «بنگر چه گردنبندی برگردنت می اندازی!»(۳) و نیز سفارش شده که: «از ازدواج با احمق بپرهیزید»(۴) و یا این که: «از ازدواج با زن زیبایی که اصالت خانوادگی ندارد، دوری کنید»(۵) و ده ها مورد دیگر که معیار و ملاک های اسلامی را برای یک انتخاب موفق در گزینش همسر برای انسان، مشخص می کند.

بنا بر این باید گفت که سختگیری در انتخاب همسر، بسیار ضروری و لازم است و نبود آن، باعث ایجاد مشکلات و دردسرهایی بزرگ برای فرد می شود که گاهی برای رهایی از آنها، چاره ای جز طلاق و جدایی باقی نمی ماند.

ولیکن سختگیری های بی مورد که بعضی اوقات فرد را پس از مدتی از ازدواج، بیزار می کند و یا موجب تأخیر در ازدواج برای چند سال می شود، و همچنین سختگیری هایی که ناشی از یک دسته تفکرات ایده آل (آرمانی) و دور از واقعیت (خیالی) باشد، بسیار ناشایست است که انسان باید از آن دوری گزیند.

درمان سختگیری های افراطی در انتخاب همسر

اگر انسان در مسئله انتخاب همسر، معیار و ملاک صحیح داشته باشد، هیچ وقت دچار سرگردانی و اشتباه نمی شود ؛ اما اگر معیار و میزان درستی در جهت انتخاب همسر ایده آل خودش نداشته باشد، حتما دچار سرگردانی و بلاتکلیفی خواهد شد.

لذا به این نتیجه می رسیم که نداشتن یک ملاک صحیح در انتخاب همسر، انسان را یا به افراط و دقت و وسواس بیش از حد خواهد کشاند و یا او را دچار تفریط و کوتاهی در این امر مهم می کند که سبب می شود شخص به دردسرهای بزرگی دچار گردد که هر دو مورد، خسارت بار و پشیمانی آورند.

حدّ اعتدال و مورد پسند عقل و دین، آن است که انسان، ابتدا ملاک های واقعی را در انتخابش به دست آورد و آن گاه، همسری مطابق با آن معیارها برگزیند.

و باید بدانیم آن دقتی که در مورد انتخاب همسر، مطرح می شود، غیر از سختگیری های بی مورد و افراطی است ؛ چرا که هیچ وقت، همسرِ کاملِ بدون هیچ عیب و نقص و از هر جهت مطابق با میل انسان، یافت نشده و نمی شود.

هیچ انسان غیر معصومی (چه زن و چه مرد) بدون نقص نیست و حتما نقطه ضعف هایی دارد. لذا باید به آنان که در امر انتخاب همسر، بسیار سختگیری می کنند، بگوییم: آیا خود شما از هر جهت، بی عیب و نقص هستید که به دنبال همسری می گردید که از همه عیب ها، به دور بوده و صاحب تمامی کمالات و سجایای اخلاقی باشد؟!

مسلّما هیچ کس نمی تواند چنین ادّعایی بکند. بنا بر این در انتخاب همسر نباید خیلی آرمانگرایانه فکر کنیم ؛ چرا که شرایط زندگی افراد، نوع و شیوه زندگی آنها، طرز فکر و برخوردهایشان و… با هم متفاوت است.

لذا هماهنگی و همفکری صد در صد با همسر آینده مان، امکان پذیر نیست و همیشه تعدادی ناهماهنگی و فاصله باقی خواهند ماند که ما باید این فاصله ها و ناهماهنگی ها را به حداقل برسانیم تا باقی آنها هم به وسیله تفاهم، گذشت، محبّت و بزرگواری، پس از ازدواج، برطرف شوند.

یکی از پیامدهای مهم سختگیری افراطی

یکی از پیامدهای مهمِ سختگیری افراطی در زمینه انتخاب همسر، تأخیر افتادن در کار ازدواج و گاهی هم منصرف شدن شخص از ازدواج و تشکیل خانواده است.

این پیامد، به خودی خود، آثار بسیار منفی ای بر زندگی اشخاص دارد که از آن جمله است:

۱ . ایجاد ناراحتی های عصبی و روانی در فرد

۲ . بروز انحرافات جنسی و فساد اخلاقی

۳ . عدم بهره وری از دوران شیرین و بانشاط جوانی

۴ . تزلزل پایه های اعتقادی و ارزش های دینی در فرد

۵ . عدم آرامش روحی و روانی و از دست دادن قدرت تصمیم گیری

۶ . فاصله گرفتن از موفقیت و سعادت در زندگی و عدم بروز استعدادها

بنا بر این، یک جوان آگاه، هیچ وقت، خودش را در چنین تنگناها و مشکلاتی گرفتار نمی کند؛ بلکه با تقویت روحیه تصمیم گیری، پرهیز از تفکّرات آرمانگرایانه (ایده آل) و آشنایی با معیارها و ملاک های واقعی انتخاب همسر، جلوی این گونه سختگیری های بی مورد و افراطی را می گیرد.

معیارهای انتخاب همسر

یکی از عوامل مهمی که باعث می شود افراد، سختگیری های بی مورد و غیر لازم را در زمینه انتخاب همسر نداشته باشند، آگاهی دقیق آنها از معیارها و ملاک های واقعیِ انتخاب همسر است.

اگر افراد بدانند که مشخصات لازم برای انتخاب شریک زندگی چیست، هرگز در انتخابشان دچار سرگردانی و سختگیریِ بی فایده نخواهند شد، همچون مسافری که باید ابتدا مقصد خودش را مشخص کند و بدون آن، یقینا دچار سرگردانی شده، به بیراهه می رود و نه تنها انرژی و توانایی خود را هدر می دهد، بلکه به مقصد هم نمی رسد.

پس در این جا شایسته است که به ذکر برخی از معیارهای انتخاب همسر بپردازیم و به دلیل محدودیت این نوشتار، از توضیح و تفسیر آنها صرف نظر می نماییم:

۱ . ایمان و پایبندی به دین

۲ . اخلاق پسندیده انسانی

۳ . شرافت خانوادگی

۴ . سلامت جسمی و روحی

۵ . برخورداری از دانش لازم برای زندگی

۶ . زیبایی متناسب با همسر

۷ . کُفْوِ یکدیگر بودن (همتایی) که البته این مورد در برگیرنده بسیاری از شرایط و ملاک های مهم است.

همتایی را می توان در موارد زیر بیان کرد: همتایی دینی و ایمانی، همتایی فرهنگی و فکری، همتایی اخلاقی، همتایی سنّی، همتایی خانوادگی، همتایی اجتماعی و سیاسی، همتایی روحی و روانی، همتایی علمی و عقلی، و… .
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید
حدود ۵سالم بود مادرم از پدرم جدا شد و دیگه هیچ وقت ندیدمشون

دختر۳۳هستم،لیسانس مهندسی عمران دارم،حدود ۵سالم بود مادرم از پدرم جدا شد و دیگه هیچ وقت ندیدمش، پدرم مجدداً ازدواج کردند، سال۸۱بود که طی یه سانحه رانندگی نابهنگام فوت شدند.

همسردوم پدرم با سه دختر خودش به شهرستان خودش کنار مادر و پرشون برگشتن و دیگه آنها رو هم ندیدم‌.

من با دوخواهر هم سن خودم بنا به کم بودن سن،(۱۶سال) به وکالت قیمیت دایی بزرگم به منزل ایشون رفتیم،حدود دو سال به سختی با خانواده دایی زندگی کردیم.

اما باقبول شدن در دانشگاه، دوتاخواهرام از من جدا شدن و من بازم دوسال دیگر درکنارخانواده دایی موندم و مجدد کنکور دادم تا در دانشگاه رشته مورد علاقه ام قبول شدم و طی یکسری مسائل پیش اومده با دوخواهر دیگه ام تصمیم گرفتیم بطور مستقل خودمون کنار هم زندگی کنیم حدوداً ۲۲سالمون بود. زندگی در تهران بدون هیچ پشتوانه ای با مخالفت خانواده دایی کار راحتی نبود.

اما خدا رو شکر ،هم درس خوندیم،هم کار کردیم،هم بطور مستقل زندگی کردیم. تا اینکه هر سه فارغ‌التحصیل شدیم و مشغول کار کار کار… خانواده پدری بعد از فوت بابا، ما رو فراموش کردن و شاید طی این ۱۶سالبعد از فوت بابا ،کلا دو سه بار دیدیمشون. خانواده مادری هم بعد از طلاق مامان، از بچگی باهاشون در ارتباط نبودیم. فقط دایی بزرگم. اونم خیلی کم‌میدیمشون.

سال ۸۹بود که متوجه شدم یه بیماری لاعلاج گرفتم و دو سالی باهاش درگیر بودم،با تزریق کورتون دوره درمانم رو تموم کردم و خدا روشکر تاکنون دیگه علائمی از بیماری ندیدم. دانشجو ترم آخر بودم‌که با آقایی از همکلاسی هام که حدودسه سال و نیم از من کوچکتربودند، آشنا شدم،باهم ارتباط خیلی خوبی داشتیم و وابستگی روز به روز بیشتر و بیشتر میشدتااینکه باهم همکار در ییک پروژه ساختمانی شدیم و با رفت و آمد بیشتر مصمم تر به فکر ازدواج، سال ۹۴ با خواستگاری خانواده ایشون از من، باهم نامزد کردیم. اما طی اختلافات خانواده ایشون با من، سر مسائل جشن و مراسم و رسم سنت، و کم توجهی خانواده ایشون با نظر من و خانواده من، نامزدی رو مادرایشون بهم زدند.

شش ماه نگذشت که مجدداً با اصرار همسرم آشتی کردیم و قرار گذاشتیم که یه شب خونه ما به اتفاق دایی و بزرگترهای من . خانواده ایشون قرار عقد و عروسی رو بزاریم ، که مجدداً با نیامدن خانواده ایشون و اعلام اینکه مجدداً نامزدی رو بهم زدند.منو خیلی جلوی خانواده و بزرگترهام دلشکسته کردن.

اما خوشبختانه من و همسرم تحت هرشرایطی کنار هم ایستادیم و ارتباطمون رو قطع نکردیم.قرار گذاشتیم که هر وقت که همسرم تونست مقداری پس اندازه برای تهیه منزل و تأمین امرار معاش حاضر کند، صبر کنیم.

تا باوجود مخالفت خانواده ایشون(خانواده من هیچ دخالتی نمیکردن،میگفتن هرچی خودت صلاح میدونی)با هم ازدواج کنیم بدون عروسی و جشنی ،بریم محضر عقد کنیم و بریم سر خونه زندگیمون. تا عید امسال که همسرم اعلام آمادگی کرد و قرارشد با خانواده‌اش اتمام حجت کند، در صورتی که هنوز هم مخالف هستند،با من ازدواج کند.

اما خانواده‌اش اعلام کردند که مشکلی نداشتن و ندارن فقط دلخور هستن که من اون عروسی نبودم که اونا دوست داشتن باشم. بهونه و عیب و ایراد و…میخوان مجدداً بیان خواستگاری.
خلاصه اینکه، من خیلی از لحاظ روحی و فکری بهم ریخته هستم. با توجه به سختیها و بیماری که دارم( با همسرم پیش دکتر متخصص رفتیم و آزمایش مجدد دادم، اما نتیجه متاسفانه مثبت بود، من مریضی لاعلاج دویک,(NMO) رو دارم، خوشبختانه دکترم گفت، این بیماری یک بیماری خاموش است، و در من فعلاً متوقف شده، اما در حالت وخیم و عود حمله بیماری منجر به فلج شدن یا از دست دادن بینایی بدون بازگشت میشود. یه جورایی شبیه بیماری ms هست. اما همسرم با گفتن عمر دست خداست، و مشکلی با بیماری من نداره، دنیا رو به من داد)علاقه من به ایشون ،خیلی میترسم از جدایی، از اینکه نکنه باز اختلاف های گذشته تکرار بشه.نکنه … نمیدونم چیکار کنم. پدرشوهرم به همسرم گفته که فردا یا پس فردا منو قبل از جلسه خواستگاری ببینه ،تا یک سری حرفها رو با من بزنه.

راستش من خیلی با وجود اتفاق و دعواهای گذشته میترسم که دیدار من بدون بزرگتر باعث اختلاف بزرگتری بشه. از طرفی اینقدر دلشکسته و دلخور از اتفاقهای گذشته هستم که میترسم صبر و تحملم کم باشه و گله و شکایت کنم که چرا در گذشته با من اینطور رفتار کردند.

از طرفی همسرم با خواهش و اصرار میگه خواهش میکنم فقط به حرفاشون گوش کن و بگو چشم. بزار بریم سر خونه زندگیمون. اما من میترسم تز اینکه اصلاً ازدواج با ایشون به صلاحم نباشه و مجدداً تصمیم اشتباهی بگیرم. از طرفی هم به قدری به ایشون وابسته و دلبسته شدم که جدایی او فراموش کردنش برام بدتر از مردنه.طاقت دوری ازش رو ندارم. با وجود همه اختلاف ها و کم و کاستی ها،خیلی دوستش دارم.

این رابطه کاملآ دو طرفه ست. لطفاً میشه راهنماییم کنید.من باید تا فردا صبح جهت هماهنگی برای دیدار با پدر و مادرش خبر بدم.‌اما نمیدونم چی بگم. چیکار کنم‌.
ممنون از وقتی که گذاشتید

پاسخ

ببنید مسائلی که مطرح کردید کاملا قابل درک است و به هر حال طلاق و فوت و شرایط سخت زندگی همه و همه طبیعتا برای هر فرد مشکلاتی را ایجاد می کند.

خب طبیعی است که شما هم درگیر چنین مسائلی باشید منتهی یک نکته که نباید فراموش کنید این است که به هر حال ممکنه خود این بیماری بعدا مسائلی را ایجاد کند و همسر شما چون چند سالی هم کوچکتر است.

اکنون بیشتر به خاطر دلبستگی عاطفی تمایل به ادامه دادن و ازدواج است و بعدا که مسائلی مربوط ه بیماری خدای ناکرده ایجادشود حمایت نکند پس در این زمینه دقت لازم را داشته باشید البته که با وجود سختی ها شما فرد توانمندی بودید که در درس و زندگی موفق بودید و جای شکر دارد منتهی خانواده در ازدواج نقش مهمی دارند علاوه براینکه باید حتما از سمت خود فرد مطمئن شوید که بتواند در زندگی از شما حمایت کند چون به هر حال سختی های بسیاری متحمل شدید و به هر حال این سختی ها با همراهی نکرن ایشون مضاعف خواهد شد..

که بهتره با هم به مشاوره پیش از ازدواج برودی د و دقیق تر به مساله نگاه کنید ورای دلبستگی که طبیعی است که ایجاد شده بتوانید منطقی و سنجیده تصمیم بگیرید
نکته مخالفت خانواده ایشون رو در نظر بگیرید به هر حال همین که ایشون خودشون خانواده رو قانع کردند و خانواده تمایل ندارند ممکنه بعد از ازدواج هم مخالفت ها باعث ایجاد مشکلات بسیاری شود و شرایط نامناسبی را ایجاد کند که این شما هستید که باید دقت داشته باشید
در هر صورت یک نکته مهم این است که دقت کنید که اگر فردا با پدر ایشون صحبت کردید حتما بیشتر بشونید و فعلا در مورد اینکه در گذشته چه شد و چه کردند و چه شرایطی ایجاد شده اصلا حرفی شده نشود که مشکلاتی را ایجاد کند و اینکه اگر ایشون در مورد شما صحبیتی کردند که ناخوشایند بود بهتره بسیار مودبانه بفرمایید که با صداقت پیش رفتید و شرایط را مطرح کردید و به دلیل تفاهم و اشتراکی که با فرزندشون احساس کردید فکر می کنید می توانید زندگی موفقی داشته باشید و البته که نقش خانواده و حمایت انها بسیار مهم است و خوشحال هستید که اکنون رضایت دارند
بفرمایید که دوست نداشتید بدون رضایت خانواده اقدامی کنید به هر حال در نظر داشته باشید که ایشون ممکنه بخواهند با شما صحبت کنند که منصرف شوید و یا هر بحث دیگه ای احتمالات به هر حال بسیار است ولی تلاش کنید در نهایت ادب و احترام باشید و به هیچ وجه از کوره در نروید و هیجانی صحبت نکنید و واقعا تا می توانید تلاش کنید بیشتر شنونده باشید
در هر صورت امیدوارم خوشبخت و موفق باشید
و بتوانید برای زندگی تصمیم سنجیده ای بگیرید

در مورد بیماری مهم امیدوار بودن است که قطعا با امید می توانید بر ان غلبه پیدا کنید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱۲۲۶۸۹۵۳۴
موفق باشید

دغدغه والدین را نادیده نگیرید

رضا آذریان کارشناس و مشاور خانواده با بیان این مطلب می گوید: در بحث ازدواج، افراد باید آمادگی های مختلفی را داشته باشند که یکی از این آمادگی ها، آمادگی خانواده است.

آمادگی خانواده برای ازدواج هر فرزندی در چندین بعد قابل بررسی است.

به طور مثال باورهای خانواده اهمیت دارد، در بعضی خانواده ها ترتیب سنی بچه ها اصلی ترین ملاک برای ازدواج آن هاست و هیچ گاه فرزند کوچک تر نمی تواند از فرزند بزرگ تر زودتر ازدواج کند.

شرایط اقتصادی خانواده برای ازدواج فرزندشان هم شامل آمادگی خانواده محسوب می شود. وقتی خانواده به هر دلیل منطقی آمادگی لازم برای عروس کردن دختر یا داماد کردن پسر را ندارد، فرزندان نباید با نادیده گرفتن دغدغه های والدین برای ازدواج در یک زمان خاص اصرار کنند.

این گونه از انتخاب تان دفاع کنید

این مشاور خانواده می افزاید: مطمئنا هیچ پدر و مادری مانع خوشبختی فرزندشان نمی شوند حتی اگر با ازدواج او ۱۰۰درصد مخالف باشند. بنابراین اگر پدر یا مادری با فرد موردنظر فرزندشان برای ازدواج مخالف هستند، فرزندان باید دلایل آن ها را بشنوند. اگر این دلایل منطقی و عقلانی باشد، جوانان نباید احساسی تصمیم بگیرند و بگویند که فقط ما ۲نفر مهم هستیم و پیوند قلبی ما ۲نفر همه مشکلات مان را حل خواهد کرد.

فرزندان باید روی دلایل منطقی فکر کنند. اگر هم دلایل غیرمنطقی بود، در گام اول باید در یک فضای صمیمی و یک فرصت مناسب با والدین خود صحبت کنند. جوانان باید ملاک هایشان را برای پدر و مادرشان بازگو کنند و بگویند که چرا و بر چه اساسی از این انتخاب شان دفاع می کنند.

با این حال، ممکن است پدر یا مادر شما هم دلایلی داشته باشند که از نظر شما منطقی نباشد در این شرایط بهتر است از یک ناظر بی طرف که می تواند بزرگ فامیل باشد، کمک بگیرید تا او دلایل را بررسی کند. این ناظر بی طرف باید مورد تأیید والدین و فرزندشان باشد.

صبر هم لازمه متقاعد کردن والدین است

آذریان ادامه می دهد: زمانی که پدر و مادر به هیچ وجه راضی نمی شوند و به عبارتی اصلا حاضر نیستند حرف های شما را بشنوند یا طرف مقابل را ببینند، باید بدانید که الان زمان قانع کردن پدر و مادر نیست.

شما باید صبر کنید تا پدر و مادر از فضای عاطفی و هیجانی خود بیرون بیایند چون در فضای هیجانی آدم ها نمی توانند خوب به مسئله نگاه کنند و تصمیم بگیرند، بنابراین دختر و پسر باید با درایت، صبر کنند تا زمان مناسب برای حرف زدن فرا برسد.

توجه ویژه والدین به اختیار فرزندشان

این مشاور خانواده معتقد است: جوانان نباید فراموش کنند که همه ما چه قبل و چه بعد از ازدواج، به والدین مان نیاز داریم. البته پدر و مادرها هم باید به بحث اختیار در جوانان برای انتخاب همسر آینده شان توجه ویژه ای داشته باشند.

بالاخره اگر جوانی با فردی که هیچ علاقه ای به او ندارد، ازدواج کند به احتمال زیاد زندگی او شکست خواهد خورد و شاید باعث سرشکستگی اجتماعی خانواده اش هم بشود. پدر و مادرها باید به فرزندانشان کمک کنند تا آن ها قدرت تصمیم گیری و انتخاب صحیح را در خودشان افزایش دهند زیرا در غیر این صورت، اعتماد به نفس فرزندشان به شدت کاهش می یابد.

ازدواج پیوند ۲نفر نیست، پیوند ۲خانواده است

تبیان نیز در این باره می نویسد: ازدواج در ایران به معنی پیوند ۲ نفر نیست، شما با ازدواج تان ۲خانواده و در برخی مناطق کشور ۲ طایفه را به هم پیوند می زنید و به همین دلیل، خانواده سهم بزرگی در انتخاب و زندگی آینده فرزندان دارد.

آن قدر که اگر پدر و مادر مخالف ازدواج شما باشند، سایه این مخالفت همواره بر سر زندگی تان خواهد بود.

چه طور والدین مان را راضی کنیم؟

ازدواج با رضایت والدین، آرامش بیشتری را برای شما در پی دارد اگر والدین شما با دلایل نه چندان منطقی با ازدواج تان مخالفت می کنند می توانید با چند راه حلی که در ادامه خواهید خواند، تلاش کنید که نظر مساعد آن ها را جلب کنید.

۱ – اول از همه بگوییم که تهدید، پرخاشگری، دعوا یا فرار از خانه و … به هیچ نتیجه ای نمی رسد و فقط آتش معرکه را بیشتر می کند. بنابراین از فکر راه حل های بیهوده بیرون بیایید و بیشتر تلاش کنید در سکوت و آرامش ماجرا را پیش ببرید.

۲ – با والدین تان صحبت کنید، در شرایطی آرام و منطقی بحث را پیش بکشید و سعی کنید نظر مثبت شان را جلب کنید. والدین شما، حتما دلایلی برای مخالفت شان دارند. آن ها را بشنوید و سعی کنید فارغ از شور و شوق عاشقی و هیجانات مقطعی، این دلایل را تحلیل کنید. شاید واقعا حق با آن ها باشد. می توانید این دلایل را با فرد سومی که به بی طرفی او اطمینان دارید در میان بگذارید و با او مشورت کنید. این فرد می تواند دوست، استاد، بزرگ فامیل یا مشاور باشد.

۳ – والدین گاهی به خاطر بی اعتمادی به شما با انتخاب تان مخالفت می کنند، چون فکر می کنند به قدر کافی بزرگ و عاقل نشده اید. در این شرایط باید دلایل خود را از انتخاب فرد مورد نظر تشریح کنید و با صحبت های منطقی به پدر و مادرتان ثابت کنید که بزرگ و قابل اعتماد هستید.

۴ – اگر هیچ کدام از راه ها نتیجه نداد، سعی کنید همراه والدینتان پیش مشاور خانواده بروید و در شرایطی منصفانه درباره مشکل صحبت کنید.

مخالفت خانواده ها را جدی بگیرید

اگر مخالفت خانواده ها به این دلیل بود که دو خانواده از نظر مذهبی در یک سطح نیستند، اگر اختلاف مالی فراوان بین خانواده ها وجود داشت، اگر فاصله سنی شما و فرد مورد علاقه تان بسیار زیاد است و اگر مخالفت والدین به دلیل موجه نبودن شخصیت فرد موردنظر است.

(در حالی که شما به اشتباه فکر می کنید، می توانید با قدرت عشق و صبر او را عوض کنید) بهتر است به توصیه والدین تان گوش دهید و بی گدار به آب نزنید.

حساسیت والدین در این مسائل کاملا منطقی است و شما باید در انتخاب تان دقت بیشتری داشته باشید.

منبع :مرکز مشاوره قبل از ازدواجمرکز مشاوره ایران

رضایت همه جانبه از همسر آینده

رضایت همه جانبه از همسر آینده

هنگامی که یک فرد قصد ازدواج دارد، باید یک انتخاب دقیق داشته و با وسواسی خاص فرد مورد نظر خود را انتخاب کند.ازدواج امری است که با آن انسان کامل شده و برای کسب آرامش درونی اقدام به این کار می کند.بنابراین باید با تمامی معیار های فرد مورد نظرش خوانده و یا به آن نزدبک باشد. یکی از این معیار ها ظاهر و تیپ فرد می باشد فرقی نمی کند دختر باشید و یا پسر برای انتخاب فرد مورد نظرتان برای ازدواج می بایست ظاهر را هم بررسی کرده و انتخاب کنید گرچه این قضیه ملاک اصلی انتخاب نمیباشد اما جزء ویژگی هایی است که باید به آن دقت شود. زیرا همانطور که می دانید تفاهم و ویژگی های اخلاقی اصلی ترین ملاک یک شخص برای ازدواج باید باشد.

رضایت همه جانبه از همسر آینده

رضایت همه جانبه از همسر آینده

هر پسر و دختری ویژگی های ظاهری را مد نظر خود دارد تا فردی که می خواهد با آن ازدواج کند این ویژگی ها را دارا باشد بنابراین چه خوب است تنسان همواره عقلانی تصمیم گرفته و طبق اصول و خواسته خودش پیش برود بسیاری از دختران و به خصوص پسران در ابتدای ازدواج بدون عقل تصمیم گرفته و بعد از ازدواج میفهمند که تیپ ظاهر و یا نوع لباس پوشیدن همسرشان را دوست ندارند آن وقت است مشکلاتی پدید می آید که اگر این نارضایتی از سوی پسر باشد مشکلات بسیار حادتر می شود.

 

بنابراین توصیه مشاوران ازدواج این است که قبل از ازدواج بنا بر معیار های خود عمل کرده و فردی را انتخاب کنیم که از همه نظر حتی از نظر ظاهری همانی باشد که ما می خواهیم تا از بروز مشکلات جلوگیری شود.

منبع :رضایت همه جانبه از همسر آیندهمشاوره ازدواج

سوالات مشاوره ازدواج

سوالات مشاوره ازدواج

سوالات مشاوره ازدواج:پرسش ها و تستهای زیر برای شناختن زن و شوهر نسبت به یکدیگر دارای اهمیت می باشد .

و طرفین می توانند جواب های یکدیگر را با هم به مقایسه بپردازند .

و داشتن تفاهم یا عدم تفاهم را با یکدیگر بسنجند.

سوالات مرکز مشاوره ازدواج

پر اهمیت ترین علتی که همسر آینده خود را دوست دارید چه می باشد؟

-به دلیل این که دارای مزایایی در زندگی می باشد که از اطرافیان بهتر می باشد.

-هدیه می باشد از طرف خداوند و همسفری برای در همه دوران زندگی.

-در شروع رابطه برای من تازگی می باشد و به آن علاقه دارم و بعدها امکان دارد که برایم کسل کننده شود.

-تنها ویژگی اخلاقی و برخورد او امکان دارد که مرا به خود شیفته کند.

-کدام یک از موارد زیر به عقیده شما صحیح می باشد؟

سوالات اعتقادی در مشاوره ازدواج

-تنها شیوه رسیدن به خداوند دین و مذهب می باشد.

-تمام موجودات مرحله تکامل شان بستگی دارد که به سوی خدا در حرکت باشد و در آخر به او برسند.

-ما در اطراف مادی خود باید از نعمت ها لذت ببریم و بهتر می باشد به مسئله های معنوی نپردازیم.

-برای اینکه به خدا برسیم تنها باید از مذهب شیعه به پیروی کردن بپردازیم.

-و هیچگونه مذهبی دیگر مورد قبول نمی باشد.

-آیا عشق زمینی را شیوه ای برای رسیدن به عشق خدا می دانید.

سوالات مشاوره ازدواج

سوالات مشاوره ازدواج

عشق در سوالات مشاوره ازدواج

بهترین گزینه به عقیده شما چه می باشد؟

بله کاملاً درست است به دلیل اینکه همسرمان جزوی از وجود خدا محسوب می شود.
خیر به هیچ عنوان به دلیل اینکه عشق خدا جدا از عشق های دنیوی می باشد.

در این رابطه بخوانید :

سوالات مشاوره ازدواج در مورد دین

خدا را در چه چیزی مشاهده می کنید و به چه صورت او را احساس خواهید کرد؟
به احساس کردن خدا نپرداختم و زیاد هم دنبال این موضوع نمی باشم.
خدا را در وجود خودم و همه زیبایی هایی که در دنیا مشاهده می‌کنم.
و همینطور در همه مرحله های زندگی خود او را احساس می کنم.
شناختن خدا را درشناختن امامان و همین‌طور پیامبران و اطلاع داشتن از دین ها مشاهده می کنم.
شناختن خدا در این دنیا که دسترسی به آن نداشته ایم بی فایده می باشد.
برای دیدن مقاله های بیشتر در رابطه با این موضوع به مرکز مشاوره ازدواج رجوع کنید.

منبع :سوالات مشاوره ازدواج – مشاوره ازدواج

دوست پسر شما برای شما یک فرد کاملا اشتباه است

9 نشانه که نشان می دهند دوست پسر شما برای شما یک فرد کاملا اشتباه است

اموزش جنسی

اموزش جنسی

اموزش جنسی

داشتن رابطه جنسی و از بین بردن نیازهای جنسی و جنسی مردان و زنان.

یکی از مهمترین علل ازدواج و همچنین پیروی از مردان و زنان به زندگی زناشویی است.

تحقیقات نشان می دهد که امروز علت بیشتر طلاق ها میان زوج ها عدم وجود رابطه جنسی لذت بخش و کامل است.

که نتیجه عواقب بسیار ویران کننده ای را به دنبال دارد.

اموزش جنسی

افزایش میل جنسی

ما همچنان به آموزش شما در مورد چگونگی افزایش میل جنسی خود و لذت بخش و پر از لذت کمک خواهیم کرد.

قبل از ایجاد یک رابطه باید کارهایی انجام شود.

روابط روانی خود را آماده کنید. شوهر و همسر باید قبل از رابطه جنسی تحریک جنسی داشته باشند.

گفتگوی تحریک آمیز و اغوا کننده قبل از رابطه جنسی برای یک زن و شوهر لذت و عامل در تحریک و آمادگی ذهنی است.

شوهر و همسر باید مسائل جنسی و سوالات جنسی خود را مطرح کنند.

مانند آنچه که آنها از آن لذت می برند .

و مایلند توجه بیشتری به جایی که همسرانشان نزدیک بدنشان هستند، مورد توجه قرار دهند.

مطالب و مقالات سایت ” مشاوره خانواده” توسط تیم تخصصی مشاوران و روانشناسان تهیه و پشتیبانی شده است.

لذت بردن از زندگی جنسی

البته، این احکام را می توان قبل از رابطه جنسی برای لذت بردن از زندگی جنسی خود استفاده کرد:

  • “من عاشقتم”، “بزرگترین شانس زندگی من، شناختن و ازدواج با تو بود”.
  • “هیچ کس برای من مثل تو نیست” “شما بسیار برای من عزیزی “و …
  • بدانید که او نمی داند که چگونه می تواند به شما لذت بدهد.

این روزها کمتر کسی است که نمی داند چگونه با همسرش بازی کند، اما همیشه اینطور نیست.

مشکل اینجاست که کارهایی که قبلا انجام دادید ممکن است هیچ تاثیری نداشته باشند.

اگر شما او را به آنچه می خواهید نگویید، او از کجا باید بداند؟ اموزش جنسی قبل از رابطه جنسی مهم است.

اموزش جنسی قبل از رابطه

معجزه می تواند یک کلید طلایی برای لذت بردن از یک رابطه بزرگ باشد.

زنان قطعا نسبت به مردان ظریف ترند و مردان هم برای تقویت روابط با زنان، حسرت بیشتری دارند.

یک صحبت خوب خوب و طولانی می تواند هر دو آنها را برای یک روابط کامل آماده کند.

زمانی که زن و شوهر بیشتر وقت خود را برای اه و ناله کردن داشته باشند، لذت بخش تر خواهند بود.

استفاده از لمس و ماساژ باعث می شود که رابطه جنسی آسان تر شود.

کل بدن زنان را اماده می کند.

انگیزه جنسی

اطمینان حاصل کنید که همسر شما از انگیزه جنسی برای انجام کار خود را دارد.

و از شما برای داشتن رابطه جنسی دعوت می کند.

مطمئنا همسر و شوهر باید به یکدیگر احترام بگذارند.

آموزش کامل برای داشتن یک رابطه دوستانه با همسر مهم است.

روش های ساخت رابطه جنسی را باید دانست.

زن بر پشت و پاهای خود  را جدا کرده و بعد از نفوذ آلت تناسلی در آلت زن.

او به آرامی پاهای خود را باز می کند.

و ران های خود را می بندد تا انسان به طور کامل بین پاها زن قرار گیرد.

در این فشار ران ها باعث ایجاد لب های بزرگ آلت تناسلی و کلیتوریس می شود.

این نوع فعالیت جنسی برای اولین ماه های بارداری مناسب است.

اما برای مردان دارای آلت تناسلی بلند مناسب نیست.

فعالیت جنسی

شایع ترین نوع فعالیت جنسی که تقریبا همه مردم آن را انجام می دهند.

این است که زن در پشت پاهای خود می خوابد و ران های خود را تا زانو خم می کند.

و مرد بین پاها او قرار گرفته و آلت تناسلی زن در حالی که نقطه استراحت است.

در این نوع از عمل جنسی، نفوذ تقریبا کامل است.

این روش مناسب برای رابطه شب است، اما برای زنان باردار به خصوص از نیمه دوم بارداری مناسب نیست.

زیرا بدن مرد بر روی شکم زن می افتد.

در این روش، هر دو مردان و زنان به طور کامل از نفوذ زن به رضایت کامل برخوردار می شوند.

و از سوی دیگر، برای یک زن باردار امکان پذیر است.

مردانی که دارای رابطه بسیار پر سر و صدا هستند .

هنگام انجام رابطه جنسی با زنان می توانند به او لذت زیادی بدهند.

آنها آلت تناسلی زن را به طور کامل می مکند.

ادامه مطلب