0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فرآیند حل مسئله یکی از پیچیده ترین فرآیند ها در عملیات فکری یک انسان می باشد.

حل مسئله چه کمکی می تواند بکند؟

افرادی که در حل کردن مسائل مهارت زیادی دارند از اعتماد به نفس بالایی نیز برخوردار هستند، چرا که آنان در مواجهه با یک مسئله و چالش به دنبال یک راه حل برای آن می گردند و همین مسئله موجب می شود نسبت به توانایی های خود اطمینان پیدا کنند و اعتماد به نفس زیادی داشته باشند. این گونه افراد تلاش می کنند تا به وقت بروز یک مشکل راه حل مناسب برای رفع آن و کاهش استرس پیدا کنند.

فواید حل مسئله

1) انسان را در مسیر زندگی یاری می کند تا مشکلات را تبدیل به فرصت کند و استعدادهای فرد را شکوفا کند.

2) موجب می شود تا شخص در زندگی خود در پی آموختن علم و اطلاعات باشد و از پس چالش های سخت زندگی بر آید.

3) به فرد کمک می کند تا ذهن خلاقی داشته باشد و در پی کسب ایده های جدید باشد.

 

انواع سطوح مهارت

 

1) سطح پایه: خودم قادر به این هستم که مشکلات خود را تشخیص بدهم البته شاید نتوانم راه حلی را برای مشکلاتم پیدا کنم ولی می توانم در میان اطرافیان خود تشخیص دهیم چه کسی قادر است آن را حل کند.

2) سطح میانی: خودم می توانم مشکلاتم را تشخیص بدهم و همچنین می توانم راه حل مناسب مشکلاتم را پیدا کنم اگر به دیگران مراجعه کنم تنها برای ارتقای کیفیت تصمیمی است که قرار است بگیرم، اما نهایتا خودم به تنهایی راه حلم را قطعی می کنم.

3) سطح پیشرفته: من قادر هستم به دیگران در تشخیص مشکلاتشان کمک کنم. شاید آن ها نتوانند به تنهایی برای حل مشکلاتشان اقدام کنند که در این صورت من به آن ها کمک می کنم تا مشکلات خود را حل و ریشه یابی کنند.

4)سطح خبره: من می توانم به افراد کمک کنم تا مهارت حل مسئله خود را بهبود ببخشند. اگر در این راه از نظر دیگران استفاده کنند بهترین تصمیم را در این باره اخذ خواهند کرد.

گام ها:

1) تشخیص مشکل: اولین و پر اهمیت ترین قدم در حل مسئله شناسایی دقیق چالش است. پس بنابراین لازم است به دنبال ریشه و علت بروز مشکل باشیم. در این باره می توانید از روش طوفان فکری استفاده کنید. طی این روش، از شخص درخواست می کنیم تا علت اصلی بروز مشکل خود را شناسایی کند و در نهایت تعداد زیادی علل خواهیم داشت.

به جز این روش می توانیم از روش (5 چرا) نیز استفاده کنیم. در این روش با پرسش هایی که با کلمه ی چرا شروع می شوند در پی علت سوال می پرسیم.

2) جمع بندی اطلاعات: بعد از شناسایی مسئله و تعریف دقیق درباره آن در پی سابقه ی آن می گردیم.

3) تحلیل اطلاعات و داده ها: در این مرحله پس از این که اطلاعات را جمع آوری و گردآوری کردیم قطعا جزئیات بیشتری درباره حل مشکل به دست آوردیم و می توانیم با توجه به اطلاعات جمع آوری شده راه حل های کارآمدتری پیدا کنیم.

4) یافتن راه حل: بعد از این که اطلاعات را جمع آوری کردیم و آن ها را تحلیل کردیم وقت آن است که به دنبال راه حل باشیم.

در این مرحله برای پیدا کردن راه حل نیز می توانیم از شیوه طوفان فکری استفاده کنیم.

5) انتخاب بهترین راه حل: حالا وقت این است که تصمیمی درست و منطقی  اتخاذ کنید. در این مرحله می توانید از نظر جمع استفاده کنید و نظری که اکثر جمعیت با آن موافق تر بودند را به عنوان راه حل نهایی انتخاب کنید.

6) کنترل و سنجش: حل مسئله تا حدود زیادی به ارزیابی و نظارت نیاز دارد و لازم است از اجرای قدم به قدم مراحل حل مسئله مطمئن شوید.

7) برنامه ریزی و ارتقا: وقتی یک پروژه تحت نظر قرار می گیرد نواقص آن مشخص می شود و می توان از این فرصت در جهت ارتقای کیفیت پروژه استفاده کرد.

8) نتیجه گیری: حل مسئله یکی از وظایف مهم سازمان ها و مدیران است و اگر به خوبی اجرا بشود تاثیرات مفیدی بر عملکرد سازمان ها خواهد داشت.

اصلی ترین موانع موجود:

1) استرس: استرس یکی از عواملی است که قادر است توانایی بالقوه حل مسئله را از بین ببرد. استرس مثل نوعی ویروس، می تواند به بخش های مختلف نفوذ کند و فعالیت سیستماتیک را از کار بیندازد. برای این که بتوانید مانع آن شوید، لازم است تمرین های رفع اضطراب را دنبال کنید.

2) رفتارهای تکانشی: رفتارهای تکانشی موجب می شود فرد برای پیدا کردن راه حل به موارد منطقی فکر کند. این رفتارها بازدهی حل مسئله را پایین می آورد. این رفتارهای بازدارنده ممکن است به دلایل زیادی مثل فشارهای عصبی ایجاد شوند.

3) مهارت حل مسئله ـ تجربه شکست: معمولا تجربه شکست به دو روش عمل می کند:

ممکن است در مسئله جدید شخص به علت شکستی که در گذشته داشته اضطراب و استرس داشته باشد و نتواند از خود رفتار کارآمدی نشان بدهد و یا می تواند باعث شود فرد به شکل دیگری خودش را از هیجانات موجود تخلیه کند و کم تر درگیر حل مسئله بشود.

هر شکستی که فرد با آن مواجه می شود رفته رفته بر اعتماد به نفس فرد تاثیر می گذارد و آن را کاهش می دهد.

کلام آخر:

در این مقاله درباره اهمیتی که حل مسئله دارد و مزیت های مربوط به آن صحبت کردیم همچنین در ادامه گام های حل مسئله و موانعی که ممکن است سر راه قرار بگیرد را بررسی کردیم.