آیا به زندگی دیگران حسرت می خورید؟

این اتفاق برای بسیاری افراد و زوجین رخ می دهد.

گذشته از اینکه مرغ همسایه غاز است و شما فقط ظاهر زندگی دیگران را می بینید.

اما برخی خانواده ها به دلیل آموزش هایی که دیده اند روابط سالم تری دارند

خانواده درمانی مداخل معناداری است که بهبود و درمان رابطه میان زوجی و اعضای خانواده می پردازد.

مشاوره خانواده” یکی از راه های مناسب برای آموزش خانواده شماست که به صورت تخصصی به شما کمک می کند.

********در پایان این صفحه می توانید مقالات زیادی را مطالعه کنید**********

خانواده درمانی

خانواده درمان خوب

یک خانواده درمان خوب می تواند دعوای میان زوجین را شناسایی و راهکار سازنده بدهد.

  • از پاشیدگی خانواده جلوگیری کند
  • کمک کند خانواده به عنوان یک جمع عمل کند تا به عنوان عناصر مجزا
  • روابط میان اعضا را به خوبی شناسایی می کند
  • مورد اعتماد باشد
  • بی طرف باشد و قضاوت یکطرفه نداشته باشد
با همسری که بازی کامپیوتری می کند چگونه رفتار کنیم؟

با همسری که بازی کامپیوتری می کند چگونه رفتار کنیم؟

همسر معتاد به بازی

اگر چه بعضی افراد هنوز این را در دسته بیماری های روانی نمی دانند، بهتر است که این علامت را در اسرع وقت بدانید تا از این خطر رفع شود.

ممکن است کره جنوبی رهبر در شناسایی و درمان اعتیاد به اینترنت و بازی های رایانه ای باشد.

پس از سیم کشی و ایجاد سریع ترین زیربنای پهنای باند، دولت هر سال برای شناسایی و درمان معتادان بازی کامپیوتری و اینترنت، نیاز به مقدار زیادی در جهان دارد.

بر اساس یک نظرسنجی سال های پیش، هشت درصد از جمعیت ۱۰ الی ۴۰ ساله از چنین اعتیادی رنج می برند.

کره جنوبی نشان می دهد که شاید در آینده نزدیک بعضی از کشورها، از جمله ایالات متحده، موجی از اعتیاد به اینترنت و بازی های کامپیوتری را پس از برابر شدن با زیرساخت های تکنولوژیکی سریع کشور تجربه کنند.

برخی معتقدند خیلی زود است که اعتماد به اینترنت را به عنوان یک اختلال رفتاری شناسایی کنیم.

در ایالات متحده، اعتیاد به بازی های کامپیوتری و اینترنت در آمار رسمی اختلالات روحی قرار نگرفته است.

اگر چه انجمن روانشناسی آمریکایی پیشنهاد کرده است که لیست زیر باید به عنوان سوء استفاده اینترنتی به عنوان یک بیماری مورد نیاز برای مطالعات بیشتر مورد استفاده قرار گیرد.

امروزه برخی از گروه ها با درمان اعتیاد به کامپیوتر و اینترنت رو به رو هستند.

در آزمایشگاه تحقیقاتی، معتادان به اینترنت با همان درمان معتادان الکلی به عنوان مشاوره و درمان واقعیت مجازی درمان می شوند.

هان به پنج تا از نشانه های هشدار دهنده اصلی اشاره می کند که نشان می دهد که یک فرد باید برای اعتیاد به بازی های کامپیوتری یا اینترنت به دنبال درمان حرفه ای باشد.

 

اعتیاد به بازی کامپیوتری و موبایلی و فضای مجازی

نگاهی به این پنج نشانه به ما در مورد این نوع اعتیاد و علم مربوط به آنچه که شما فکر می کنید بگویید.

الگوی منظم زندگی اگر یک نفر در طول شب و مشغول بازی بودن و در روز استراحت کردن ، می تواند نشانه این باشد که او نیاز به درمان حرفه ای دارد.
نشانه دیگری این است که معتاد کار خود را از دست داده یا به مدرسه نمی رود و به جای آن ترجیح می دهد که آنلاین بوده و بازی کند.
اگر فردی نیاز به تکرار دوره های طولانی بازی داشته باشد، به هر حال او هر زمان نیاز دارد تا زمان بیشتری برای لذت بردن از همان لذتی که او در یک مرحله گذشته داشته است؛ داشته باشد، خود این هشداری است که باید برای درمان آن عمل کند .
بسیاری از این معتادان هنگامی که ارتباط خود را با اینترنت متوقف می کنند یا مجبور به قطع ارتباط خود می شوند بسیار مضطرب و عصبانی هستند.
تمایل به بازی آخرین علامت این مدل اعتیاد آور است. بسیاری از معتادان اینترنت و بازی های کامپیوتری خارج از دنیای دیجیتال هستند مثل گیمر ها و علاقه مندان به بازی آنلاین.

اعتیاد به بازی های کامپیوتری باید مانند هر اعتیاد دیگری درمان شود.

همانند سایر معتادان، گیمرها اغلب سعی در فرار از مشکلات زندگی دارند.

بازی های کامپیوتری یک مسیر فرار جذابی ارائه می دهند، مخصوصا برای همسرانی که دارای تفاوت های اجتماعی هستند.

بیشتر همسران به این بازی ها جذب می شوند و خود را در یک جهان که همه چیز در کنترل است غوطه ور می کند.

یکی از مشاوران اعتیاد هشدار می دهد: هنگامی که همسران بازی می کنند، مغز آنها اندورفین ها را تولید می کند، چیزی است که توسط قماربازان و معتادان به مواد مخدر تجربه می شود.

حتی پاسخ معتادان کامپیوتر به سوالاتی در مورد استفاده از بازی های کامپیوتری و اینترنت دقیقا مشابه افرادی است که قمار کرده یا معتاد به مواد مخدر اند.

اما چالش های دیگری نیز وجود دارد، مثلا زمانی که این رفتار را ترک می کند، بیشتر وقت آزادش در شبکه های اجتماعی صرف می شود.

همسرانی که اعتیاد خود را به رایانه ترک می کنند ممکن است هرگز توانایی برقراری ارتباط با دیگران را نداشته باشند، تمام وقت خود را صرف تعامل و گفتگو در دنیای مجازی می کنند.

برقراری تماس با دیگران در دنیای واقعی سخت و ناراحت کننده است.

در دنیای مجازی، زمان برای ویرایش آنچه شخص می گوید وجود دارد.

همسران خجالتی و یا کسانی که با روابط اجتماعی ضعیف هستند بیشتر در معرض ابتلا به اعتیاد به بازی های کامپیوتری و دنیای مجازی قرار دارند نسبت به افرادی که در فعالیت های ورزشی، فعالیت های اجتماعی و غیره شرکت می کنند.

آیا از خودتان پرسیدید که آیا فرزندان شما دور از کامپیوتر و کنسول بازی خواهند بود، چگونه زمان خود را صرف خواهند کرد؟

به آنها کمک کنید و به این ترتیب شما احتمالا به کمک خارجی نیاز خواهید داشت.

آنها به احساس اعتماد و اطمینان نیاز دارند تا در دنیای واقعی احساس راحتی کنند.

فردی که سیگار را ترک کرده یا در رژیم غذایی بوده است، اگر سیگار کشیدن و یا غذا همیشه در برابر او باشد، فرد فکر می کند که برای گرفتن مجوز مناسب نیست.

و اگر یک نوجوان به بازی های کامپیوتری معتاد شود تا انجام تکالیف خود را انجام دهد وسوسه می شود از کامپیوتر استفاده کند.

یک نوع برنامه درمان برای نوجوانان با جدا کردن یک فرد از محیط زندگی فعلی آغاز می شود.

به عنوان مثال، اردوگاه تابستانی یا یک برنامه تفریحی طبیعی و خارج از شهر که نوجوان را از روال روزانه خود جدا می کند و او را در دنیای واقعی قرار می دهد.

با همسری که بازی کامپیوتری می کند چگونه رفتار کنیم؟

با همسری که بازی کامپیوتری می کند چگونه رفتار کنیم؟

پس از گذراندن وقت در فضای جدید، با فعالیتهایی که قبلا طراحی کرده اید، وقت صرف کنید.

فعالیت هایی که ایجاد اعتماد به نفس، الهام بخشیدن به احساس و ایجاد و توسعه مهارت های اجتماعی را ایجاد می کنند.

البته، باید در نظر داشت که برنامه ریزی و انتخاب مناسب در این راه حل بسیار موثر است.

به همان شیوه، ارسال همسران به چالش های شدید اجتماعی، یا اردوگاه هایی با محیط بسیار رقابتی، این نتیجه را عکس می کند.

نه تنها تاثیر مثبت دارد، بلکه آسیب رساندن به خود را نیز تشدید می کند.

بنابراین، استفاده از موردهای تفریحی و حضور در طبیعت می تواند موثر باشد، اگر طراحی شده و متناسب با نیاز فرد و در فاز حادتر استفاده از عناصر درمانی با مشورت با روانشناسان متخصص موثر باشد.

اکثر افراد بازی ها را با رایانه دستی بازی می کنند و ساعت ها در بازی هایی مثل این بازی می کنند.

شاید بازی کردن با ان بتواند مهارت خاصی به آنها آموزش دهد.

اما مشکل اصلی این بازی ها این است که همسران همه وقت خود را صرف این کار می کنند.

همین امر می تواند موجب آسیب جسمی و روحی آنها شود.

اما با اعمال قوانین خاص و به تدریج آنها را از سرگرمی مجازی می توانید بر عملکرد آنها تأثیر بگذارید.

ترک همسر از بازی کامپیوتری و موبایلی

درمان همسر معتاد به بازی | شما را با چند قاعده آشنا می کنیم تا همسران خود ترک دهید.

توصیف قوانین خاص

واضح است که قوانین ایجاد شده برای تغییر رفتار همسر شما مهم هستند.

اجازه دهید همسر شما آنچه را که از او انتظار دارید، بفهمد.

شما همچنین باید به طور کامل از پیامدهای قوانینی که برای همسرتان اعمال می کنید مطلع باشید.

بهترین راه این است که بنشینید و با همسرتان درباره قوانین جدیدی که قصد دارید در آن قرار دهید، صحبت کنید.

به همسر نگویید؛ چند ساعت بازی کردن بازی های ویدئویی و یا بازی کردن با رایانه را انجام دهید، آیا این زمان خیلی زیاد نیست؟
این جمله بسیار مبهم است.
در عوض بگویید: روزهایی که کار نداری، می توانی یک ساعت بازی کامپیوتری انجام دهید.
به یاد داشته باشید واکنش منفی همسران به چنین موقعیت هایی کاملا طبیعی است.
به خصوص اگر همسر شما قبل از اجرای این قانون مرزهای خاصی نداشته باشد.
همسران بیشتر به قانون شما متوسل می شوند، همسران ممکن است چنین رفتارهایی را برای چند روز داشته باشند. در چنین زمانی مراقب باشید.

درباره عواقب شکستن قانون بحث کنید

به یاد داشته باشید که همسر شما باید با عواقب قانونی که تعیین کرده اید آشنا شود.

اطمینان حاصل کنید که آنها درک مفاهیم را زمانی که قوانین را تنظیم می کنید.

به عنوان مثال، اگر بیش از یک ساعت بازی کنید و به قوانین برسید، به همسرتان بگویید، تعداد دفعاتی که برای بیش از یک ساعت بازی شده است، از زمان بازی کاهش می یابد.

پیامهایی را که تنظیم کرده اید دنبال کنید

بعد از اینکه محدودیت ها و پیامدهای شکستن قانون را تعیین کردید، نباید مراقبت را فراموش کنید.

اگر همسر شما متوجه شود، پس از هرگونه نقض قانون، عواقبی که برای او اعمال می شود آرام است، او تلاش می کند تا قانون تقلب را افزایش دهد.

اطمینان حاصل کنید که همسر شما انتظار لغو قانون را ندارد.

از تایمر استفاده کنید

بسیار مهم است که از تایمر استفاده کنید تا همسرتان از زمانی که شما آن را می گیرد را دور نگه دارید.

تایمر می تواند در پایان بازی به همسر شما ارائه شود.

توجه داشته باشید که همسران در برابر تغییر مقاومت خواهند کرد.

مشاوره خانوادگی می تواند راهی برای بر طرف کردن مشکلات در این زمینه باشد.

هشدار دادن به آنها که زمان آنها تمام شده است، آنها اجازه می دهند که با بازی مجازی راحت تر باشند.

سعی کنید بازی را ده تا پانزده دقیقه قبل از پایان بازی به پایان برسانید.

سعی کنید تایمر را پیش از انتهای بازی برای پنج دقیقه تنظیم کنید.

به زودی به همسر خود بگویید، زمانیکه به آنها تلفن می کنید، وقت خود را تمام شده بداند.

اگر بخواهید چیزی را ذخیره کنید، آن را انجام دهید، که دیگر فرصتی برای شما نیست.

پس از اتمام کارها و امور خانه و بیرون خانه، بازی را انجام دهید

با همسر خود صحبت کنید زمانی که مشغول انجام کارها است، حق ندارد بازی کنید.

این وظایف ممکن است وظایف شخصی همسر شما یا وظایفی باشد که کارفرما از آنها می خواهند باشد.

بررسی کنید که حرف شما را پشت گوش نمی اندازد.

یک سیستم بازی ویدیویی را در یک اتاق قرار دهید

یک راه خوب برای کنترل همسر در هنگام بازی این است که سیستم خود را در یک اتاق مشترک قرار دهید.

اگر سیستم بازی همسر خود را در اتاق خواب خود قرار دهید، ممکن است بخواهد از چشم شما دور نگه دارد.

با قرار دادن سیستم بازی در اتاق با دید خوب، همسر شما احساس می کند که کسی او را تماشا می کند و در صورت امکان قانون را نقض نمی کند.

قرار دادن کنسول بازی در اتاق شخصی همسر به آنها آزادی زیادی می دهد.

در این صورت، در غیاب شما، وسوسه خواهد شد که قوانین را بشکند.

مشاوره تلفنی نیز راهی برای کاهش این گونه مشکلات می باشد.

منبع :با همسری که بازی کامپیوتری می کند چگونه رفتار کنیم؟مرکز مشاوره روانشناسی مشاورانه

شوهرم تحقیرم می کنه

شوهرم تحقیرم می کنه

شوهرم تحقیرم می کنه:بسیاری از افراد می گویند که “شوهرم تحقیرم می کنه” و به دنبال راه حلی برای برون رفت از این مشکل هستند.

هنگامی که شما همسرتان را تحقیر می کنید، بسیاری از آسیب های روانی را وارد می کنید .

و اگر این رفتار را بارها و بارها تکرار کنید، کار شما ممکن است از هم جدا شود.

بنابراین شما باید این رفتار سوء رفتار را ترک کنید.

شوهرم تحقیرم می کنه

تحقیر مداوم همسر زندگی مشترک یکی از نشانه هایی است که رابطه افراد واقعا در وضعیت خوبی نیست.
هنگامی که زوج رفتارهای تحقیر آمیز خود را نشان می دهند، در این موقعیت ها یکدیگر را ترک می کنند.

یکدیگر را مسخره می کنند، به طرز وحشیانه صحبت می کنند، و دائما سعی می کنند طرف دیگر را در خلال نزاع تحقیر کنند.

اکثر زوج ها نمی دانند که این رفتارها چیزی بیش از اعلام جنگ جنگ جدی و ناامید است و کاملا فراموش می کنند که ازدواج کرده اند.

ایستادن زوج ها می تواند ضربات جبران ناپذیر زندگی مشترک خود را ایجاد کند و زندگی آنها را غیر ممکن سازد.

کارشناسان می گویند که رفتار تحقیرآمیز زوج ها معمولا در مشکلات قدیمی ریشه دارد.

مقالات سایت توسط تیم تخصصی مشاوران و روانشناسان “کانون مشاوران ایران “تهیه و پشتیبانی شده است.

ریشه رفتار تحقیرآمیز زوجین

بعضی از افراد متاهل به دلیل وقایع گذشته تلخی مانند:

خیانت، در برابر همسرانشان شورش می کنند و او را در زندگی خود تحقیر می کنند.

البته تحقیر می تواند در برخی موارد علت روشن و واضح داشته باشد.

بنابراین اگر شما با همسرتان مشکل دارید، باید بدانید که تحقیر به هیچ وجه راه حل خوبی برای این مشکل نیست.
در زیر، ما در مورد تحقیر همسر صحبت می کنیم. تحقیر همسر، نتیجه ای است که ما به موارد زیر اشاره می کنیم.
و همه زوج ها باید این نکات را دنبال کنند. وقتی تفکر یک قدم بیشتر می رود، آن را تحقیر می کند.
دقیقا زمانی که کسی به همسرش حمله می کند به عنوان کسی که هیچ سخنی مثبت در مورد او ندارد.

شش موردی که افراد دارای امنیت عاطفی، بیشتر از دیگران انجام می دهند

اثرات منفی تحقیر و توهین

تحقیر همراه با بی احترامی و توهین است، و هر کسی که این کار را انجام می دهد.

خود به خودی در سطح بسیار بالایی از همسرش قرار می گیرد.

بیان خوب را می توان با چاشنی صحبت ها و زبان بدن همراه کرد که شخص را در موقعیت مزاحمت قرار ندهد.

برای رفع مشکل تحقیر در زندگی خود، شما باید منتظر باشید و برای آن صبر کنید.

البته این به معنای ورود به اختلاف اساسی نیست!

در عوض، شما باید با هم کار کنید تا یک رابطه سالم تر و دوستانه تر با یکدیگر برقرار کنید.

رابطه ای که با تحقیر دائمی همراه است، به زوج ها کمک می کند.

تا هر دو طرف به تغییرات مثبت در رابطه خود کمک کنند.

شوهرم تحقیرم می کنه

شوهرم تحقیرم می کنه

بروز حالت دفاعی زوجین

حالت دفاعی در مقابل مشکلات یک سبک خوب برای داشتن یک همسر نیست.
پاسخ دادن به حمله حریف با دفاع و بازگرداندن حمله به طرف او چیزی نیست.
که در زندگی مشترک موردی موثر باشد و تاثیری مناسب داشته باشد.
شما نباید قربانی باشید. بنابراین اگر یک مشکل وجود دارد، ابتدا به شکایت همسرتان گوش کنید.
سپس با او همدردی کنید و بخشی از مسئولیت مشکل را بپذیرید.
شما می توانید به همسر خود حق بدهید که این گونه رفتار می کند.
اما پس از اینکه شما صادقانه با او همدردی کنید. این زمانی است .
که همسرتان احساس می کند که واقعا می خواهید رنجش را از بین ببرید.

چرا شوهرم تحقیرم میکنه ؟

تحقیر دائمی زوجین علیه یکدیگر می تواند اشتباهات غیر قابل جبران را برای زندگی مشترک ان ها ایجاد کند و زندگی آن ها را غیر ممکن سازد.
حسادت

کاملا طبیعی است که هیچ شوهر و همسری نمی توانند معنای یک رابطه سالم.

و دلسوز را در وضعیتی که در آن یک نفر برتری و قدرت را احساس می کند احساس کند.

و شریک زندگی خود را یک نگاه تحقیر آمیز می بیند. اگر در این موقعیت هستید.

سعی کنید رفتار خود و همسر خود را بهبود ببخشید. وقتی زوج ها رفتارهای تحقیر آمیز خود را نشان می دهند.

آنها یکدیگر را مورد بی احترامی قرار داده و یکدیگر را خجالت زده می کنند، به طرز وحشیانه صحبت می کنند.

و در طول مبارزه سعی می کنند طرف دیگر را تحقیر کنند، آنها نمی دانند .

که این رفتارها چیزی بیش از اعلام جنگ جدی و غیر قابل برگشت و کاملا فراموش کردن دوران خوب ازدواج شان نیست.

برخورد با رفتارهای ناعادلانه همسر

چه مدت نقش قربانی را بازی می کنید؟

برای پایان دادن به رفتارهای غیر دوستانه همسر، باید فرم قربانی بودن را رها کنید.
و از حقوق خود دفاع کنید و از حقوق خود به معنای خشم، تهدید، خشونت، انتقاد شدید و … دفاع کنید.
اما باید بتوانید رفتارهای ناعادلانه همسر شما، مقاومت در برابر او و مقابله با آن به طور مثبت را یاد بگیرید.

تا زمانی که درخواست های ناعادلانه دریافت می کنید، همسرتان اشتباه فکر می کند .

که شیوه زندگی او درست است و نیازی به تغییر ندارد. به دنبال دلیل اصلی باشید:

رفتارهای آزار دهنده همسر خود را بنویسید و آنها را بدون قضاوت بررسی کنید.

واکنش صحیح در تحقیر همسر

شما باید بدانید که چه چیزی باعث این رفتارها می شود، و در چه شرایطی یا احساسات و افکار.
احتمال ابتلا به آن افزایش می یابد و واکنش شما چه رفتارهایی به دنبال دارد؟
ما پیشنهاد می کنیم که هر زمان که بخواهید با همسرتان صحبت کنید.
و خود را در مورد علت رفتارش آگاه کنید بپرسید و سؤال کنید که چگونه به این رفتارها پاسخ دهید.
بدون شک می توانید تغییرات لازم را با دانستن و درک علت اصلی انجام دهید.
مثلا اگر می دانید که همسر شما را خشونت مجبور به بدرفتاری می کند.
سعی می کنید او را به آرامش برسانید یا اگر دلیلی برای رفتار او می دانید.
مطمئنا سعی در توقف ان خواهید داشت.

منبع :شوهرم تحقیرم می کنهکانون مشاوران ایران

با شوهر یا همسرعصبی چگونه رفتار کنیم؟

چگونه می توان با یک همسر عصبی زندگی کرد؟

با شوهر یا همسرعصبی چگونه رفتار کنیم؟

زندگی کردن با فردی که زود عصبانی می شود، پرخاشگر است، به شما توهین می کند و به راحتی از کوره در می رود می تواند بسیار چالش برانگیز باشد.

این چالش در مواقعی که همسرعصبی، طوفان خشم خود را به راه می اندازد و اشیا و وسایل را می شکند، فحاشی می کند و یا خود و دیگران ا در معرض آسیب قرار می دهد می تواند بسیار بیشتر شود.

اما بر اساس دیدگاه شناختی، افراد عصبی تنها کسانی نیستند که دست به پرخاشگری می زنند بلکه درصد زیادی از افراد جامعه معیارهای عصبیت از جمله:

افسردگی،
بی حوصلگی،
شکست ها
و مشکلات عاطفی

زیادی را تجربه می کنند که می تواند منجر به ایجاد مشکلات ارتباطی فراوانی شود.

به منظور مدیریت شرایط و کنترل این ارتباط نوروتیک، نیازمند آن هستید تا راهکارهای برقراری رابطه با چنینی افرادی را بیاموزید و از واکنش های هیجانی، مقابله به مثل و یا پرخاش متقابل پرهیز کنید.

آیا تغییر ممکن است؟

واقعیت آن است که تغییر دادن عادات زندگی یک همسر عصبی ممکن است اما کار ساده ای نیست.

در حقیقت افرادی که چار مشکلات عصبی از جمله بی حوصلگی، خشم، اضطراب و یا افسردگی هستند، با برخورداری از مجموعه ای از شرایط، چنین رفتارهایی را بروز می دهند و تغییر، نیازمند ان است که ریشه ی اصلی مشکل را بشناسید و بتوانید او را برای تغییر، علاقمند کنید.

اگر به عنوان همسر و یا مادر فردی عصبی، صرفا بر ویژگی های منفی فرد تمرکز کنید و از او خواهید تا آن ها را کنار بگذارد، اتفاقی معکوس رخ خواهد داد.

در حقیقت ممکن است همسر عصبی نیز به اندازه ی شما از عادات رفتاری منفی اش در عذاب باشد اما مجبور کردن او به تغییر عادات نمی تواند موثر واقع شود.

بنابراین لازم است بدانید که رفتارهای نامناسب این افراد، ریشه در افکار و باورهای بنیادی دارد و اگر بتوانید با شناخت آن افکار، فرد را به چالش با آن ها دعوت کنید، به موفقیت زیادی دست یافته اید.

گام اول در کمک به افراد عصبی چیست؟

افراد عصبی رفتارهایی توام با خشم، غضب، ناسپاسی، بی احترامی و یا توهین دارند.

ممکن است این رفتارها چنین احساسی را در شما به وجود آورد که او علیه شما رفتار می کند، با شما خصومت دارد و یا می خواهد شما را آزار دهد.

اما واقعیت آن است که یک همسر عصبی، به دلیل مسایل وراثتی و یادگیری های قبلی اش، چنین رفتاری را بروز می دهد و به دنبال آزار رساندن تعمدی به دیگران نیست.

اولین و مهم ترین گام می تواند این باشد که او را به عنوان همسر عصبی بپذیرید.

در این صورت از او انتظار نخواهید داشت تا مانند یک فرد طبیعی رفتار کند.

همچنین از رفتارهای نامناسب او آشفته و عصبانی نمی شوید و می دانید که چنین رفتارهایی خبر از مشکلات درونی این فرد نیازمند کمک دارد.

به خاطر داشته باشید که شما مجبور نیستید به چنین افرادی کمک کنید اما سعی در درک علت های رفتار آن ها و برخورد مناسب و به دور از سرزنش، در حقیقت نوعی از کمک کردن به خودتان است.
حمایت و محبت توام با اقتدار را فراموش نکنید.

پس از تفاوت های یک همسرعصبی با افراد عادی را شناخته و پذیرفتید، می توانید وارد گام بعدی شوید.

افراد پرخاشگر، بی حوصله، مضطرب، خجالتی، افسرده و در یک کلمه “عصبی”، دیدگاه واقع بینانه ای در مورد اطرافیان ندارند.

آن ها خود را مستحق طرد شدن و تنها ماندن می دانند و کوچک ترین رفتارهای اطرافیان را موید این باور فرض می کنند.

نکته ی بسیار مهم آن است که بتوانید به چنین فردی بفهمانید که او را بی قید و شرط و به عنوان یک انسان پذیرفته اید.
این نکته نه از طریق گفتار، بلکه از طریق اعمال و رفتارهای شما اتفاق می افتد.

ممکن است همسر عصبی شما، در پاسخ به رفتارهای محبت آمیزتان، رفتاری توام با ناسپاسی نشان دهد و منتظر باشد تا واکنش شما را ببیند.

آنچه مهم است آن است که قلبا بتوانید او را به عنوان فردی ارزشمند بپذیرید و این باور را در رفتارهای تان نیز جاری کنید.

اما این مساله به معنای آن نیست که آدم عصبی زندگی تان را لوس بار آورید و به رفتارهای نامناسب او مجوز دهید.

با شوهر یا همسرعصبی چگونه رفتار کنیم؟

با شوهر یا همسرعصبی چگونه رفتار کنیم؟

وقتی محبت بی قید و شرط، همسر عصبی را لوس می کند!

شما نیازمند آن هستید که در کنار محبت بی قید، رفتاری توام با اقتدار و قاطعیت داشته باشید و حد و مرزهای خود را نیز مشخص کنیدتا او شما را فردی بی اراده و ضعیف تصور نکند.

به عنوان مثال فرض کنید که همسرتان فردی بی حوصله و خجالتی است و در هیچ مهمانی شرکت نمی کند.

در این حالت اگر به او بگویید ” اصلا به فکر من نیستی.

همش توی خونه نشستی و انگار زندانی شدیم.

اصلا برات مهم نیست که من چی دوست دارم و…”

در حقیقت صرفا به نیازهای خودتان توجه کرده اید و شرایط روحی و روانی همسرتان را کاملا نادیده گرفته اید.

در این حالت مطمین باشید که همسرتان رفتارهای انزواطلبانه ی بیشتری نشان می دهد و بیش از پیش به لاک دفاعی خود فرو می رود.

واکنش صحیح به همسر عصبی

نوع واکنش صحیح می تواند این باشد که در عین درک حالات روحی او، احساسات و انتظارات خود را نیز به روشنی بیان کنید.

به عنوان مثال می توانید بگویید ” می دونم که الان اصلا دوس نداری کسی رو ببینی و ملاقات با مردم کلافه ت می کنه اما شاید بعدا بخوای این کار رو بکنی.

تا آن زمان، من هم واقعا احساس تنهایی و کلافگی می کنم. دوست دارم هر از گاهی به مهمانی بروم و ماندنم در خانه، کمکی به هیچ کدام مان نمی کند.

اگر بعدا دلت خواست به مهمانی بروی می توانیم هر دو باهم این کار را بکینم”.

در این حالت خواهید توانست وضعیت خودتان را نیز در نظر بگیرید و احساس بهتری را تجربه کنید.

اجازه ندهید همسرعصبی شما را استثمار کند!

افراد عصبی از روش های متفاوت و متنوعی برای رسیدن به خواسته های شان استفاده می کنند.

واقعیت آن است که آن ها شیوه ی صحیحی از رفتار را نمی دانند و در تلاش اند تا از طریق ارتباط با شخصیت های محکم و مقتدر، شیوه هایی رفتاری صحیحی را بیاموزند.

بنابراین بی توجهی و یا عدم واکنش شما به رفتارهای نادرست آن ها می تواند بسیار مخرب باشد.

افراد عصبی از نادرستی رفتارهای خود کاملا آگاه اند و بی توجهی و یا بی تفاوتی شما نسبت به این رفتارها می تواند برای شان عجیب باشد.

محبت بی قید و شرط

فراموش نکنید که در کنار محبت بی قید و شرط، حد و مرز گذاری و بیان مقتدرانه ی خواسته ها و انتظارات خودتان نیز کاملا ضروری است.

اجازه ندهید تا آن ها با رفتارهای ترحم طلبانه شان از شما باج عاطفی بگیرند و حد و مرزهای رفتاری خود را کاملا واضح و شفاف کنید.

ازم است بدانیم که ما بر رفتار هیچ فردی جز خودمان کنترل نداریم و تنها از طریق افزایش آگاهی و تغییرات رفتاری خودمان خواهیم توانست بر دیگران و رفتارهای آن ها نیز تاثیر بگذاریم.

با به کار گیری این اصول خواهید توانست ارتباطات خود با افراد عصبی در محیط کار و زندگی را به نحو موثر تری کنترل کنید و با تمرکز بر رفتارهای خود، آرامش بیشتری را به خودتان هدیه خواهید داد.
مشاورکو : مرکز مشاوره روانشناسی خانواده آنلاین

برترین مقالات خانواده و زوج درمانی با رویکرد بهبود روابط میان خانواده
مشاوره قبل از ازادواج برای روج های جوان با آموزش روابط و و رفتار پیش از ازدواج
مشاوره طلاق و جدایی به منظور حل مشکلات زناشویی و نجات زندگی والدین و یا آغاز زندگی پس از طلاق
روابط جنسی و زناشویی به منظور درمان مشکلات دیرانزالی، زودانزالی، خوشنت جنسی ، تجاوز
تشخیص و پیشگیری از خیانت و تعهد مندی میان زوجین و جلوگیری از طلاق عاطفی و جنسی
ارتباط با جنس مخالف پیش از ازدواج ، دوره نامزدی و عقد و داشتن روابط در بستر علمی و اجتماعی بدون مشکلات و چالش ها

منبع :چگونه می توان با یک همسر عصبی زندگی کرد؟مشاوره

سن شایع مصرف موادر مخدر در زنان جامعه

با همسر دروغگوی خود چگونه رفتار کنیم؟

با همسر دروغگوی خود چگونه رفتار کنیم؟

با همسر دروغگوی خود چگونه رفتار کنیم؟

شک تردید معمولا در صورت دیدن دروغی از سوی شریک زندگی به وجود می آید و باعث به وجود آمدن حس بی اعتمادی در رابطه میشود.دروغ گویی از ضعف های جدی در یک رابطه است. اگر فردی که با او وارد رابطه ای صمیمانه شده ایم، با ما صادق نیست و ارتباط با او، نوعی شک مزمن و تردید همیشگی برای ما در پی دارد باید برای این مسئله چاره ای اساسی اندیشید. کنترل کردن دائمی فرد مقابل، افکار سمی به ذهن فرد تزریق می کند که زندگی او را مختل خواهد کرد و آرامش را از او می رباید.

گاهی دو طرف در یک رابطه، دروغ های کوچک و کم اهمیتی به یکدیگر می گویند که تأثیری در ادامه رابطه یا قطع آن ندارد، برای مثال در زمینه علائق فرد مورد علاقه مان در امور جزئی مثل رنگ یا غذای مورد علاقه اش. اما بی صداقتی در مسائلی نظیر درجه تحصیلی یا شغلی دیگر، جزو دروغ های کوچک محسوب نمی شود، همچنین مسائلی نظیر داشتن رابطه های دیگر و پنهان کردن آن از طرف مقابل. پس از این که نوع دروغ مشخص شد، باید توجه داشت دروغ های بزرگ موجب می شود یک سوی رابطه مدام در حال اثبات بی گناهی خود یا در حال مچ گرفتن و پیدا کردن سرنخ های خطا های طرف مقابل باشد.

این کش و قوس رابطه را مختل می کند، آرامش و سعادتمندی را برای فرد به ارمغان نمی آورد. این را هم باید در نظر گرفت، با توجه به مدت زمان رابطه، چه مقدار دروغ شنیده شده است؟ سپس با در نظر گرفتن این نکته که نوع دروغ چه بوده، باید این مسئله را در نظر گرفت که آیا در زندگی و سرنوشت ما اثرگذار است یا نه؛ یا این که از اهمیت کمی برخوردار است و می توان از آن چشم پوشی کرد چرا که تأثیری در زندگی فرد ندارد و نخواهد داشت.

منبع :با همسر دروغگوی خود چگونه رفتار کنیم؟مشاوره ازدواج

همسر ناراضی و عصبانی خود را نرم کنیم

همسر ناراضی و عصبانی خود را نرم کنیم

مرکز مشاوره آنلاین و کمک به آرام کردن همسر

گاهاً پیش می آید که همسرتان به خاطر فشار های کاری و یا مشکلات پیش آمده دچار بی حوصلگی شده و حالتی عصبانی به خود می گیرد. در این مواقع این هنر شماست که بتوانید با صحبت کردن با او و دلگرمی دادن او را از این حالت خارج کنید.

مشاهدات و تحقیقات مشاوران ما در مرکز مشاوره ازدواج حاکی از این است که بسیاری از زوج های جوان هنگامی که یکی از آنها ، تفاوتی ندارد چه خانم و چه آقا دچار بی حوصلگی شده و به اصطلاح اعصاب ندارند، دچار مشکلات حادی می شوند و به جای اینکه یکی از آنها در صدد آرام کردن دیگری برآید، بدتر به هم پیله کرده و بحث و مشاجره می کنند.

اما ذکر این نکته ضرروی است که در این هنگام و با بروز این مشکل باید سعی در آرام کردن همسر خویش کنیم. با او صحبت کنیم . از دل نگرانی و مشکلات او مطلع شویم. از کلمات محبت آمیز استفاده کرده و به او بگوییم که به هر اتفاق ، مشکل و پیش آمدی در زندگی بربخوریم، با او بوده و در کنار او با مشکلات مبارزه خواهیم کرد. به او دلگرمی داده و حتی المقدور سعی در تعویض موضوع بحث کرده و حواس همسرمان را از آنچه که باعث دلخوری و آزار وی شده پرت کنیم.

شاید این نکات کوچیک به نظر آیند اما باعث تحکیم زندگی زوجین و درک متقابل آنان از یکدیگر خواهند شد.

مشاوره ازدواج و مرکز مشاوره روانشناسی همراه همیشگی شما عزیزان

همسرم به شدت خودخواهه و هیچ وقت از موضع خودش پایین نمیاد

سلام، من و همسرم دو سال با هم دوست بودیم ویکسال و نیمه که با انتخاب خودمون با هم ازدواج کردیم . همسرم ۳۰ و من ۲۷ سالمه .

همسرم به شدت خودخواهه و هیچ وقت از موظع خودش پایین نمیاد بارها شده با هم بحثمون شده ولی هر بار اون حقو به خودش میده و منو محکوم میکنه!

سرد مزاجه و تا من به سمتش نرم اون هیچ وقت پیش قدم نمیشه.

هر دو شاغلیم و اون ساعت کاریش از من کمتره . از سرکار که میاد خونه میخوابه و تلویزیون نگاه میکنه من دو سه ساعت بعد از اون میرسم خونه و یه راست میرم تو آشپزخونه تا شام بپزم و بعد ظرف بشورم و کارهای خونه رو میکنم تا شب میشه و اون کمترین کمکی به من نمیکنه و فقط واسه خودش استراحت میکنه .شبها تا دیروقت جلوی تلویزیون میشینه.

و الان من به شدت احساس کمبود محبت و تنهایی میکنم. هر بار هم که باهاش صحبت میکنم راجب این موضوع میگه تو دوست داری ما عین چسب همش بچسبیم بهم .

اوایل خیلی بیشتر دلخور میشدم ولی دارم روی خودم کار میکنم که منم مث خودش سرد و بی روح بشم ولی اینطوری فقط داره فاصله بینمون زیادتر میشه. من خیلی تنهام

خواهش میکنم راهنماییم کنید چیکار کنم که زندگی شادی داشته باشیم.

بخدا من خیلی از خودم زدم هیچ توقعی هم ازش ندارم فقط میخوام کنارم باشه .

حس میکنم اصلا دوستم نداره و از ازدواج با من حس خوبی نداره. این خلا عاطفی رو چیکار کنم

پاسخ

با این همه مشکلات بهتره به مشاور مراجعه کنید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

از زمان دوستی رفتارش فوق العاده عصبی بود و عکس العملهاش در برابر کوچکترین و ساده ترین مسائل باورنکردنی بود

با سلام. من ۲۹ سالمه و همسرم ۳۵ سالشه. کمتر از ۵ ساله که ازدواج کردم. قبل از ازدواج ۲ سال با همسرم دوست بودیم. الان ۱ سال و نیمه که من بعد از سالها به خاطر همسرم برگشتم ایران و دارم اینجا کار میکنم و با همسرم زندگی میکنیم.

از زمان دوستی رفتارش فوق العاده عصبی بود و عکس العملهاش در برابر کوچکترین و ساده ترین مسائل باورنکردنی بود.

اما با تمام مخالفت های خانوادم گفتم درست میشه. خوب میشه.

الان بعد از این سال ها و این مدتی که داریم زندگی میکنیم، من هیچی ازش نخواستم و هیچ وابستگی مادی هیچ وقت بهش نداشتم. تمام خرج و مخارج هم شریک بودیم.

رابطه عاطفی و جنسی خیلی کمی داریم. راستش من هم خیلی علاقه ای ندارم.

از احساسم هم کم شده. اما اون میگه دوستم داره. ولی تو رفتارش کاملا چیز دیگه ای رو میگه.خودپسنده و خیلی خودشو دست بالا میگیره. تو این مدت سر هر بحثی که داشتیم خواسته یا ناخواسته بهم گفته ناراحتی برو، طلاقتو بگیر. به شدت خودخواهه و همیشه من و مقصر میدونه.

من نه اهل غر زدنم، نه اهل ولخرجیم، همه کارهامو تا جایی که ممکنه خودم انجام میدم تا نخوام خرج اضافه بکنم. حدود یک سال پیش انقدر عصبانی بود که دست منو کشید برد لب پنجره و گفت پرتت میکنم پایین.

بارها این اتفاق و شبیه این اتفاقات افتاده. اما وقتی بهش میگم، میگه اگه میخوای اینارو بگی و فراموش نکنی منم خیلی چیزا هست که بخوام بگم. درصورتی که من نه گذشته تاریک و بدی داشتم، نه مشکلی داشتم …

همش تو فکرش تلافی کردنه و میخواد لجبازی کنه. اما دقیقا این رفتارو از جانب من میبینه. در ضمن فحاشی میکنه. به خصوص اگر عصبانی بشه.

واقعا خسته شدم و نمیخوام و نمیتونم ادامه بدم به این زندگی. فکر میکنم دارم خودمو حیف میکنم که همه زندگیمو خانوادمو اون طرف دنیا گذاشتم و اومدم اینجا و این شده نتیجش. ازش میترسم.

بهش گفتم ازش میترسم اما عصبانی میشه و داد میزنه. م رفتاراش اصلا طبیعی نیست. میگه اگر مشکلی داری بگو حرف بزن حلش میکنیم، اما من وقتی فکر داد زدنا و فحش دادناش میفتم یا اینکه نکنه بلایی سرم بیاره، ترجیح میدم هیچی نگم.به من نسبتای بد میده.
آخرین بار همین یک هفته پیش بود که با فحاشی بهم گفت برو دادخواست طلاقتو بده. من اومدم اینجا زندگی کنم، اما الان دیگه نمیتونم.

شخصیتم،غرورم،احساسم بیش از اندازه جریحه دار شده. فقط میخوام یه طوری بدون جنگ و دعوا تموم بشه این قضیه.چون میدونم اگر با جنگ و دعوا باشه منو ممنوع الخروج میکنه.
لطفا کمک کنید.
ممنون.

پاسخ

در این مورد حتما” با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

شوهرم بارها بهم خیانت کرده من ازاشتباهش چشم پوشی کردم

سلام خسته نباشید ترخدا راهنماییم کنید خیلی خستم ۸ساله ازدواج کردم دختر۷ساله دارم شوهرم بارها بهم خیانت کرده من روی کاشتباهش چشم پوشی کردم.

بازم بخاطر زندگیم که باسختی درستش کردم بخشیدمش هر وقت خیانت میکنه من نباید اعتراض کنم وگرنه میگه همین که هست ناراحتی برو خونه بابات یا میگه خیلی ناراحتی بیارم پیش خودت.

الانم یه هفتس دوباره عوض شد احساس میکنم باز داره بهم خیانت میکنه زیاد محلم نمیذاره درکل همیشگی نیست الان نظر شما چیه من باید چیکار کنم حتی خانواده خودم خبر ندارن که اینکار میکنه چون تمام فکرشون میمونه پیش زندگی من

نباید عکس العمل آنی از خود نشان دهید و یکمرتبه به دلیل بدعهدی همسرتان تصمیم بگیرید که از او جدا شوید. شما نیازمند کمی زمان هستید تا مسایل دیگر را نیز زیر و رو کنید.

نباید به طور خاص تمام توجه خود را به خیانتی که از او سر زده معطوف نکنید

باید قبول کنید که احساس خشم، عصبانیت، شک و تردید، شکه شدن، آشفتگی، ترس، درد و رنج، افسردگی، و پریشانی برای فردی که شاهد خیانت همسرش بوده کاملا نرمال است.

این مشکل باعث به وجود آمدن برخی مشکلات فیزیکی در فرد می شود از قبیل: حالت تهوع و استفراغ، اسهال، مشکلات مربوط به خواب (بی خوابی و یا پر خوابی)، لرزش، اختلال حواس، کم غذایی و کم اشتهایی. سعی کنید در این حال بیش از پیش از خود مراقبت کنید.

خودتان را وادار کنید تا غذاهای سالم مصرف کنید، طبق برنامه پیش بروید، به اندازه کافی استراحت کنید، هر روز ورزش کنید، به اندازه کافی آب بنوشید و تفریح داشته باشید. ایجاد تعادل، بهترین راه حل، برای مبارزه با آسیبی است که به شما وارد شده است.

خندیدن کاملا طبیعی و نشان دهنده سلامت فرد است. فیلم یا سریال های تلویزیونی خنده دار تماشا کنید و مقداری از وقت خود را با افرادی صرف کنید که خنده بر روی لب های شما می اورند. زندگی بدون اینکه توجهی به قلب های شکسته و خیانت های همسران داشته باشد، همچنان در حال پیش رفتن است.

گریه کردن نیز یک امر کاملا طبیعی است. اگر خود به خود گریه نمی کنید، می توانید آهنگ های غمگین گوش کنید و یا به تماشای فیلم های تراژیک بنشینید.

برای خود یک ژورنال درست کنید. تمام افکار و احساساتی که به شما به دلیل خیانت و بی وفایی همسرتان دست می دهد را بر روی کاغذ یادداشت کنید.

با همسر خود در مورد بدعهدیش صحبت کنید. تمام سوال هایی که به ذهنتان میرسد را بپرسید. شاید با این کار به این نتیجه برسید که همسرتان هنگام ارتکاب به این کار، اصلا فکر نمی کرده که به شما خیانت می کند. ۹- به دنبال مشاوره بروید.

سعی نکنید تا به تنهایی از پس این مشکل برآیید. هم شما و هم همسرتان پیش از اینکه مجددا رابطه جنسی بدون محافظت با هم برقرار کنید، باید تحت آزمایش HIV (ایدز) و تست سایر بیماری های آمیزشی قرار بگیرید.

حداقل یک روز به خود فرصت دهید.

نباید ضربه روحی وارده را پنهان کنید. با فرزندانتان صادق باشید؛ اما لازم نیست جزییات مشکل را نیز برای آنها شرح دهید. قسم هایی نخورید که بعدها نتوانید به آنها عمل کنید. تنها چیزی که بچه ها باید بدانند این است که حال شما رفته رفته رو به بهبودی خواهد رفت.

سعی نکنید این بازی، که چه چیز و یا چه کسی مسبب بروز چنین فاجعه های شده است را شروع کنید. با این کار صرفا انرژی خود را تلف می کنید. در اینصورت فقط می توانید نفر سوم را سرزنش کنید و خودتان خوب می دانید که هیچ چیز درست نخواهد شد.

اگر بیش از اندازه عصبانی باشید، بر سر مسایل کوچک داد و بیداد راه بیندازید، احساس کنید که بر روی طناب باریکی در حال راه رفتن هستید، و زمانی که به یاد بدعهدی همسر خود می افتید، عکس العمل های شدید فیزیکی از خود نشان دهید، بی شک دچار استرس بعد از ضربه روحی شده اید و باید هر چه سریعتر به پزشک مراجعه کنید.

انتظار نداشته باشید که حس آشفتگی، بی اعتمادی و عصبانیت به مجرد اینکه تصمیم می گیرید همسر خود را ببخشید و به سرسپردگی خود ادامه دهید به راحتی از بین برود. از بین رفتن دردورنج وارده از طریق خیانت، نیازمند زمان است.

واقع بین باشید. درآمد، سرمایه، وضعیت مسکن، و حمل و نقل خود را در نظر بگیرید. اگر تصمیم به خاتمه زندگی زناشویی خود می گیرید باید ببینید که آیا جایی برای زندگی کردن دارید و منبع درامدی دارید که از آن طریق بتواند نیازهای اولیه تان را مرتفع سازید.

توجه: ۱) بی وفایی یک فرد، هیچ گونه دلیل روشنی ندارد. ممکن است نشات گرفته از سایر مشکلات در زندگی مشترک باشد، ممکن است چیزی در درون قلب همسرتان وجود داشته باشد و … به هر حال شما هیچ گاه به درستی دلیل واقعی آنرا متوجه نخواهید شد.

۲) نوع خیانت، معمولا فهم و درک آنرا راحت تر می کند. آیا به یک شب ختم می شود؟ به دلیل مشکلات زندگی بروز کرده؟ اعتیاد به برقراری رابطه جنسی بوده؟ آیا خیانت صرفا برای خاتمه دادن به زندگی مشترک بوده؟

۳) به خاطر داشته باشید که زندگیتان با گذشته فرق کرده و باید ناراحتی به وجود آمده را تسکین دهید.

۴) به طور مشابه می توان گفت که مرگ نزدیکان نیز باعث بروز غم و اندوه می شود (از عدم پذیرش از سوی فرد شروع می شود، بعد خشم، عصبانیت، کشمکش، افسردگی و در نهایت به پذیرش ختم می شود) پس چنین مسایلی بدین معنا نیستند که زندگی به پایان رسیده است و شما دیگر قادر به ادامه دادن آن نیستید، چرا که در اصل شما این توانایی را در وجود خود دارید و تنها مشکل به کارگیری ان است که کمی دشوار می باشد.

۵) پیش از اینکه خانواده خود و یا همسرتان را در جریان بد عهدی او قرار دهید، مجددا بر روی این امر فکر کنید. افراد خانواده می توانند کینه ها را برای مدت زمان بیشتری نگه دارند و شرایط را بدتر کنند. به چه چیزهایی نیاز دارید: ـ خواب ـ رژیم غذایی سالم ـ ورزش ـ نوشیدن آب، به میزان کافی ـ خنده ـ زمان

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

پاسخ

اینکه مشاور شما را ندیده قضاوت کردند کار درستی نبوده ولی فرد مورد نظر شما ۴ سال سابقه آشنایی با شما رادارند
و احتمالا براساس شناختی که از شما به مشاور داده اند آن فرد چنین تصمیمی را گرفته است .به نظر بنده با ایشان صحبت کنید و دلایل جدایی را بپرسید .

و اگر لازم بود مشاوره دو نفره بروید تا با دید بازتری تصمیم بگیرید و پذیرش بیشتری نسبت به توصیه ها داشته باشید .

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

۰۲۱-۲۲۶۸۹۵۵۸

همسر ناراضی و عصبانی خود را نرم کنیم

همسر ناراضی و عصبانی خود را نرم کنیم

شوهرم فردى پرخاشگر عصبى و بیرحم است و تحت تاثیر حرف هاى مادرش است

با سلام،حدود ٣ سال است زندگى مشترک دارم،تنها فقط با شوهرم در هامبورک هستم،شوهرم فردى پرخاشگر عصبى و بیرحم است و تحت تاثیر حرف هاى مادرش است.

چند وقت است که مادرش به اینجا آمده زندگى ما بدتر شده در مدت این ٢ ماه ٢ بار خواسته ام دست به خودکشى بزنم،لطفا کمکم کنید چون انگیزه شدید به اقدام به خودکشى را در این زمان دارم

پاسخ

همسر شما از ابتدای ازدواج اینگونه بوده اند ؟ و آیا حضور مادرشان واقعا باعث بدتر شدن شرایط شده است ؟
حتما به روانشناس در محل سکونت خود مراجعه کنید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

شوهرم مرد از خود راضی مغرور فحاش است

سلام من خانم سی و دوساله وهمسرم سی وشش ساله حدود چهارده ساله ازدواج کردم و دوفرزند دارم شوهرم مرد از خود راضی مغرور فحاش است دست بزن دارد.

هروقت کسی از فامیل مرا میبیند پشت سرش غیبت میکند ثبات شخصیتی ندارد مدام میخواهد مرا جلوی دیگران وخودم تحقیر کند واز قیافه من عیب جویی میکند.

با اینکه من چهره زیبایی دارم وقدم یک و پنجاه و نه سانت است واو حدود بکو هشتاد و سه مدام قدم را به رخم میکشد و خانواده اش هم که همه بلند قد هستند من و فرزندانم را مسخره میکنند.

با اینکه قد من زیاد کوتاه نیست ولی دچار عقده حقارت شده ام همسرم بیشتر اوقات را با دوستان و خانواده پدری میگذارند و به من و بچه ها اهمیت نمیدهد.

وقتی هم اعتراض میکنم میگوید برو راضی نیستم اینجایی احساس میکنم منرا فقط برای کلفتی و نزدیکی کردن میخواهد چون ان موقع خیلی مهربان میشود و از من تمجید میکند دیگر خسته شده ام.

قبل از ازدواج یک سال با او دوست بودم البته فقط در حد صحبت کردن او خود را مانند یک فرشته به من نشان داد با وجود اینکه خانواده های هر دوی ما مخالف بودن ازدواج کردیم و حالا هر روز احساس میکنم بیشتر از او دور میشوم و دیگر عاشقش نیستم.

فکر طلاق مدام در ذهنم است ولی بچه هایم هفت وسه سال دارن نمیدانم بی من چکار میکنن لطفا راهنمایی کنیید من در خانه به خودم میرسم و خوش لباس هستم هیچ کوتاهی در حقش نمیکنم کتاب های روانشناسی را هم مطالعه و اجرا کردم اما فقط برای زمان محدودی جواب میدهد لطفا با راهنمایی خود کمکم کنید

پاسخ
ارتباط و تعامل مناسب با همسر فقط در رسیدن به خود و خواندن کتاب خلاصه نمی شود .اینکه ایشون شما رو تحقیر می کنند

ممکنه نوع بازخورد شما باعث تداوم این رفتار شده است .به هر حال فرض های مختلفی در این زمینه مطرح است و با مراجعه حضوری قطعا بررسی بهتری صورت می گیرد ولی فکر می کنم توصیه های زیر بتواند کمکی کند
بهترین کار به هنگام بهانه گیری همسرتان این است که او را به حال خودش رها کنید.

یادتان باشد مقابله به مثل کردن، وضعیت را وخیمتر می کند و ماحصلی نیز جز جنگ و دعوا نخواهد داشت. بپذیرید به هر دلیلی (شغلی، شخصی، اجتماعی و…)، همسرتان آشفته و مضطرب است و بهانه جویی در خانه را به عنوان راهی برای تخلیه هیجان منفی خود انتخاب کرده است.

او با بهانه جویی می خواهد استرس و اضطراب درونی خود را کاهش دهد.

پس شما باید هوشیارانه عمل کنید و با توسل به سکوت، غائله را بخوابانید. مطمئن باشید همسرتان پس از آرامش به سراغ تان می آید و با شما صحبت می کند، حتی ممکن است نظرتان را جویا شود و راه حلی برای مشکلش بخواهد.
آرامش بعد از طوفان، فرصت مغتنمی است که با همسرتان راجع به بهانه های حل نشده صحبت کنید. گاهی بهانه های حل نشده، تبدیل به یک عادت می شوند و به مرور زمان منجر به اختلاف؛ میدانید چرا؟

وقتی همسر شما از زشتی رفتارهای خود مطلع نگردد هرگز در جهت رفع و یا اصلاح آن تلاش نخواهد کرد و همچنان کار اشتباه خود را ادامه خواهد داد.

پس بهتر است به همسرتان بگوئید از کدامیک از رفتارهایش خوش تان نمی آید و متنفر هستید و دوست ندارید کدام رفتارش را ادامه دهد!
موفق باشید

چند وقتی هست که خانمم افسرده شده و میگه که باید بمن علاقه ات رو نشون بدی

سلام،بنده ۹ سال هست که ازدواج کرده ام،چند وقتی هست که خانمم افسرده شده و میگه که باید بمن علاقه ات رو نشون بدی در حالی که من هرکاری میکنم بخاطر اون و پسر ۳ سالمه.

اما من نمیتونم دورش رو بگیرم و زبونش هم ندارم که زبون براش بریزم،ولی اون این کار از من میخواد، من این کارو از توان خودم خارج میدونم،لطفا راهنمایی بفرمایید.

پاسخ
دوست عزیز اینکه ایشون دقیقا منظورشون از نشون دادن علاقه چیه ؟
باید بدونید خانم ها به حمایت عاطفی و کلامی نیاز دارند و اصولا از طریق شنوایی علاقه مندی زیادی در انها ایجاد می شود .

ار وازه های منفی مثل اینکه نمی توانم استفاده نکنید چون مغز شما به صورت خودکار باور می کند در صورتی که همه افراد توانایی انعطاف پذیر بودن را دارند و شما هم می توانید با کلمات دل ایشون رو بدست بیارید .

و اینکه در روابط زناشویی سعی کنید فرایند اماده سازی و معاشقه را طولانی تر کنید .زن ها نسبت به این مساله حساسیت بالایی دارند
.سعی کنید کم کم از الفاظی که بیانش برای شما راحت تره شروع کنید و حتی شاخه گلی برای ایشون بگیرید و هدیه هر چند کوچک و کم کم مهارت کلامی و رفتاری را متناسب با علاقه همسرتان افزایش دهید اینگونه توجه و علاقه ایشون هم به شما چند برابر خواهد شد .موفق باشید

از روزی که عقد کردیم عوض شده وسواس داره از نظرش من شلختم چاقم حتی با یه جوش رو صورت منم کار داره

سلام من حدود دوسال با همسرم دوست بوده ام و ۵ماه است که عقد کردم تو زمان دوستی فوق العاده بود هر روز گل خریدن محبت زیاد خلاصه جنتلمن بود از روزی که عقد کردیم عوض شده وسواس داره از نظزش من شلختم جاقم حتی با یه جوش رو صورت منم کار داره به نشستنم راه رفتنم وقتی عصبانی میشه دیونه میشه منم فقط ساکت میشم حتی یبار میخواست سرمو بزنه تو شیشه ماشین جالب اینکه تو اوج عصبانیت اکه خانواده منو ببینه خیلی راحت خودشو کنترل میکنه و مهربون میشه پس میتونه خودشو کنترل کنه از نظر من .

هردومون شاغلیم وکارم سخته و خسته شدم ولی میگه باید کار کنی . به من میگه من یکیو میخوام پایم باشه نمیدونم چرا باتو ازدواج کردم اما من میدونم بخاطر حقوقمو دوزار پولی که واسه خونه دادم.

یکی و میخواد مثه زنای دوستاش بشینه پای بساط مشروبو و سیگار و قلیون ولی من چون اهلش نیستم و تو دوستی هم نبودم پس پایش نیستم اره زنایی خوبن که بخوابن خونه و به قول خودش اونا زن زندگین ولی اینکه تو خرید خونه پول گذاشتم از صبح تاشب تو املاکا چرخیدیم و اینارو نمیبینه.

خلاصه هی مییگه طلاق . میگم باشه ولی نمیاد صحبت کنه و میگه خودمو میکشم بعد مهربون میشه و میاد معذرت خواهی اما دیگه نمیتونم ببخشمش احساس میکنم دوستم نداره و مجبوره جالب اینکه من از نظر ظاهری خیلی از اطرافیانش بالاترمو سعی میکنم همیشه شیک باشم.

اخلاقای خوبم داره آدم باید منصف باشه ولی باکارایی که گفتم انقد بدی کرده که آدم خوبیارو نمیبینه

پاسخ

دوست عزیز هیچ کسی جز خود شما به این اوضاع واقف نیست که بتونه در موردش تصمیم گیری کنه
ایشون هم اخلاق خوب و هم اخلاق بد هم داره ولی شما هنوز زندگی مشترک خودتون رو شروع نکردید و از طرف شما دو سال با هم بودید و با اخلاقش آشنایی دارید و باید بدونید همین رفتارها در آینده هم تکرار خواهد شد و اگر کسی تمایلی به تغییر نداشته باشه کاری از دست متخصص ساخته نیست
توصیه میکنم خودتون به تنهایی با مشاوری مجرب مشورت کنید تا بتونید راهکاری مناسب در این مورد پیدا کنید
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲

پاسخ

پرخاشگری از هدف آسیب رساندن سرچشمه می گیرد.

بر اساس تعریف عملیاتی ارائه شده، پرخاشگری تمایل به شرکت در اعمال آسیب زای فیزیکی و روان شناختی برای کنترل اعمال دیگران است.

در ایران یکی از عمده ترین علت های مرگ و میر جوانان پرخاشگری آن ها به یکدیگر است. نگاهی کوتاه به اطراف نشان خواهد داد که همان گونه که الیوت ارونسون گفته است عصر ما عصر پرخاشگری است.
خانواده می تواند از جهات مختلف موجب بروز یا تشدید پرخاشگری شود که مهمترین این عوامل عبارتند از :

-نحوه برخورد والدین با نیازهای کودک
– وجود الگوهای نامناسب
– تاثیر رفتار پرخاشگرایانه
– تنبیه والدین و مربیان

مردان پرخاشگر

رفتار با مردان پرخاشگر

به خانمهایی که دارای همسر عصبانی و پرخاشگر هستند این توصیه ها را ارایه می دهیم :
_ ابتدا باید مطمئن شوید که مشکل ساز اصلی خودتان نیستید.

باید یقین کنید که اشتباه نمی کنید. سپس می توانید مطمئن باشید که طغیان شوهر پرخاشگر، ریشه در مشکلات خودش دارد و رفتار شما سبب پرخاشگری وی نیست.
_اگر مطمئن شوید که بددهنی شریک زندگیتان ریشه در زندگی سخت گذشته ی او دارد و یا به مسایل ژنتیکی و وراثتی مربوط است، آرامش بیشتری خواهید یافت و آگاهی شما به اینکه عامل به وجود آمدن پرخاشگری همسرتان نبوده اید، سبب آرامش شما خواهد شد.
_ آگاهی دقیق از میزان و زمان بددهنی همسرتان، به شما کمک می کند از تهاجم او آسیب کمتری ببینید.

_فردی که از همسرش توجه، عاطفه و محبت می خواهد باید توجه داشته باشد که دیگری نیز این حق را دارد که چنین انتظاری داشته باشد. از سوی دیگر، درک نیازهای واقعی و طبیعی همسر به دور از اینکه به آن اعتقاد داشته باشد یا نه، برآورده کردن آن موجب رضایت از زندگی می شود و بی توجهی به آن خودخواهی است.

_ با قاطعیتی آمیخته با احترام، از او بخواهید عادت خویش در به کار بردن زور و قدرت مردانه را ترک کند، لازم است به او بگویید تا خواسته های شما را دقیقا ندانم نمی توانم کاری برای شما بکنم. خوب است تا در این مورد وارد مذاکره شویم و با مصالحه پیش ببریم.

لذا وقتی که احساس پرخاشگری دارد بایستی به خودش زمان بدهد، قدم بزند تا بتواند ناراحتی حقیقی و گله هایی را که با شما دارد؛ از عصبانیت ناشی از مشکلاتی مانند مسائل مربوط به کارش را تشخیص داده و با هم قاطی نکند. آنگاه گفتگو را از سر بگیرد.

حتی امکان دارد بخواهد به اتاقی دیگر برود و به بالش ضربه بزند.(اطاقش را خالی کند) تازمانی که از رفتار خود پشیمان شود و بتواند ناراحتی های بیرون از منزل را درمان کند. به او اجازه بدهید بداند علی رغم اینکه از او حمایت می کنید تا خودش را از شر خشم کهنه پاکسازی کند، نباید آن را به شما منتقل کند.

_همسر پرخاشگر شما، نیاز دارد از کمکهای تخصصی بهره مند شود تا خشم خود را بشناسد و درمان کند. شوهر شما وقتی با شما قهر می کند و یا احتمالا الفاظ رکیک به کار می برد به احتمال زیاد از خودش متنفر می شود، اما چون راه و روش دیگری نمی شناسد و نمی داند چطور باید عمل کند این گونه عمل می کند. شما می توانید به متخصص خبره ای مراجعه کنید تا همسرتان مدیریت خشم را فرا بگیرد و منشا اولیه عصبانیت او پیدا شود.

_ ضمن اینکه در مقابل شوهر خود که وجودش در زندگی شما مهم و مۆثر است، باید از موضع خود حمایت کنید برای تغییر اوضاع نیز باید طوری عمل کنید و قدم پیش بگذارید که پایه های اصلی زندگی تان استحکام خود را از دست ندهد. یکی از این راه ها، جلب حمایت اطرافیان است.
می توانید برای تسکین احساسات برانگیخته ی خود:
۱ – به دوستان دیگرتان توجه بیشتری کنید.
۲ – برای انجام امور روزمره وقت بیشتری صرف کنید.
۳ – در فعالیت اجتماعی شرکت کنید و بدین ترتیب برای به دست آوردن فرصت های طلایی و چگونگی بهبود بخشیدن به روابط خود با دیگران تلاش کنید.

پاسخ

با این مسائل مطرح شده ایشون باید ارجاع داده به به روانشناس البته براساس صحبت های شما چون ظاهرا ایشون تعادل رفتاری نداره .و باید حتما درمان بشن البته اگر مساله چیز دیگری نباشد

که حتما باید بررسی شود
در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
۰۲۱-۸۸۴۷۲۸۶۴
موفق باشید

منبع :همسر ناراضی و عصبانی خود را نرم کنیممرکز مشاوره ایران

همسرم مدت هاست خودارضایی می کند! مشاوره خانواده

همسرم مدت هاست خودارضایی می کند! مشاوره خانواده

خودارضایی در افراد متاهل پدیده ای پیچیده، چندبعدی و نیازمند بررسی است.

مراجعین زیادی با حضور در مراکز مشاوره، از خودارضایی همسرشان ابراز ناراحتی می کنند و در تلاش اند تا راهی برای پایان یافتن این رفتار بیابند.

با ادامه ی مطلب همراه باشید تا شما را با مهم ترین دلایل خودارضایی همسران و مهم ترین راه های برون رفت از آن آشنا کنیم.

چرا افراد متاهل خودارضایی می کنند؟

بر اساس ماهیت رابطه ی زناشویی، انتظار می رود تا افراد بتوانند پس از شروع زندگ مشترک، روابط جنسی شان را با همسرشان پیش ببرند و از آن لذت ببرند.

در صورتی که فردی پس از ازدواج، خودارضایی را به برقراری رابطه ی جنسی با شریکش ترجیح دهد، نارضایتی های متعددی ایجاد می شود که نیازمند بررسی است.

بهتر است در این حالت موارد زیر را بررسی کنید:

عادت به خودارضایی در دوران مجردی

عادت به خوارضایی به عنوان راهی برای لذت جنسی، می تواند در دوران تاهل نیز پابرجا بماند.

ممکن است همسرتان جزء آن دسته از افراد است که به خیال پردازی های جنسی خوش آب و رنگ و تمام و کمال عادت کرده است و قرار گرفتن در یک رابطه ی جنسی طبیعی، برایش به اندازه ی کافی، ارضا کننده نیست.

در این حالت، نیازمند آن هستید که همسرتان را برای دریافت کمک تخصصی از یک مشاور تشویق کنید.

در این حالت ممکن است به عنوان شریک جنسی او، احساس کنید به اندازه ی کافی جذاب نیستید و دلسرد شوید اما در صورتی که از اعتیاد همسرتان به خودارضایی در دوران تجرد، اطمینان دارید، بهتر است بدانید که اعتیاد رفتاری همسرتان نیازمند درمان است.

اضطراب، افسردگی و وسواس

آشفتگی های روانی و سطوح بالایی از اضطراب و افسردگی در مردان و زنان می تواند منجر به راه اندازی این افکار شود که ” من به اندازه ی کافی خوب نیستم”.

در چنین حالتی ممکن است فرد تلاش کند تا از طریق خودارضایی مکرر، به نوعی از احساس آرامش مقطعی دست یابد.

در صورتی که علایمی از این اختلالات را در همسرتان مشاهده کردید، بهتر است به او کمک کنید تا با مساله ی افسردگی و اضطرابش به نحو موثرتری رو به رو شود و از این طریق، تمایلش به خودارضایی نیز کاهش خواهد یافت.

در بسیاری از موارد، ممکن است نیازمند دریافت کمک تخصصی یک روانشناس باشید تا مساله ی روانی موجود، حل و فصل شود و همسرتان به زندگی عادی برگردد.

اختلالات جنسی

اختلال در نعوظ، دیر انزالی و یا زود انزالی می تواند سطوح بالایی از اضطراب را راه اندازی کند.

در این حالت، مردان احساس ناتوانی، شرم و فقدان اعتماد به نفس را تجربه می کنند و ممکن است تصمیم بگیرند تا خودارضایی را به رابطه ی جنسی واقعی که در آن به اندازه ی کافی خوب نیستند، ترجیح دهند.

در این حالت، مهم ترین مساله آن است که او را به خاطر مشکلش، سرزنش، تهدید، تنبیه و یا طرد نکنید و برای مراجعه و درمان مشکلات جنسی با همسرتان همراه باشید.

به یاد داشته باشید که مراقبت از یکدیگر به هنگام بیماری، مشکلات روحی و یا جسمی، یکی از مهم ترین کارکردهای ازدواج است و شما می توانید در رفع مشکلات همسرتان، نقش مهمی را ایفا کنید.

همسرم مدت هاست خودارضایی می کند! مشاوره خانواده

همسرم مدت هاست خودارضایی می کند! مشاوره خانواده

عدم تجربه ی ارگاسم در رابطه ی جنسی

این مساله می تواند یکی از مهم ترین دلایل خودارضایی در زنان باشد.

نرسیدن به اوج لذت جنسی در ارتباط جنسی می تواند زنان را تحریک کند تا از طریق خودارضایی به لذت و آرامش کامل برسند.

در صورتی که همسرتان به این دلیل، اقدام به خودارضایی می کند، لازم است تا در رابطه ی جنسی تان تجدید نظر کنید و از او بخواهید تا در زمینه ی رفتار جنسی مطلوبش با شما صحبت کنید.

تغییر در رفتارهای جنسی تان می تواند منجر به تجربه ی ارگاسم در همسرتان شود و خودارضایی را متوقف کند.

همچنین در صورتی که شما به عنوان فرد مونث در حال مطالعه ی این مقاله هستید، بهتر است در خصوص رفتارهای جنسی لذت بخش با همسرتان صحبت کنید و از طریق گفت و گو به او کمک کنید تا بتواند شما را به اوج لذت جنسی در یک ارتباط واقعی برساند.

عدم جذابیت ظاهری و جنسی

واقعیت آن است که ارتباط جنسی نیز مانند سایر ابعاد ارتباط همسران، می تواند دستخوش رخوت و سردی شود.

بنابراین برای آنکه بتوانید به اندازه ی کافی جذاب باقی بمانید و همسرتان را به ارتباط جنسی، ترغیب کنید، بیش از هر چیز نیازمند مهارت آموزی هستید.

به عنوان مثال بی توجهی به ظاهر، اندام، آراستگی و یا لباس پوشیدن می تواند برای همسرتان دلسرد کننده باشد.

در این حالت ممکن است او برای ترجیح خودارضایی بر رابطه ی جنسی با شما مصمم تر شود و به دنیای خیالی خوش آب و رنگ خود پناه ببرد.

همچنین سخت گیری های بیش از حد در رابطه ی جنسی، غر زدن و شکایت، ابراز درد و یا منفعل بودن می تواند از جذابیت جنسی شما بکاهد و خودارضایی همسرتان را توجیه کند.

بهتر است تلاش کنید تا رابطه ی جنسی تان را همانند روزهای اول، پرشور و جذاب نگه دارید تا سایر عوامل نتوانند به راحتی جایگزین تان شوند.

پیشنهاد می شود تا لیستی از رفتارها و احساسات جذاب و تحریک کننده فراهم کنید و با رعایت آن ها، رابطه ی جنسی تان را پرشور تر کنید.

این مساله هیچ گونه وابستگی به سن و یا جنسیت تان ندارد و برای مردان و زنان قابل اجراست.

مشکلات مربوط به خودپنداره جسمی

باور به خوب نبودن، زشت بودن، عدم جذابیت ظاهری و جنسی می تواند روابط تان را به شدت تحت تاثیر قرار دهد.

در صورتی که به مشکلات مربوط به خودپنداره ی جسمی دچار باشید، از جانب طرف مقابل نیز آنچنان که باید خوب درک نخواهید شد.

به خودی خود، افراد تمایل به برقراری رابطه با فردی دارند که از اعتماد به نفس خوبی برخوردار است.

بنابراین در صورتی که در این زمینه مشکل دارید، بهتر است برای رفع مشکلات تان اقدام کنید تا بتوانید در رابطه تان موثر و جذاب واقع شوید.

به عبارت دیگر، تمایل به خودارضایی در فرد، می تواند ناشی از خودپنداره ی جنسی ضعیف خود و یا همسرش باشد که نیازمند بررسی و ترمیم است.

 

برای ترک خودارضایی چه کنم؟

تلاش برای ترک این رفتار بدون توجه به ریشه های اساسی آن می تواند نوعی تلاش بی نتیجه باشد.

به عبارت دیگر، خودارضایی نوعی از راه حل است که افراد برای مشکلات شان انتخاب می کنند و کنار گذاشتن آن نیز مستلزم به کارگیری یک راه حل جایگزین کارآمدتر است.

بنابراین سرزنش خود، احساس گناه و پشیمانی افراطی نمی تواند در ترک این رفتار موثر واقع شود.

در صورتی که خودارضایی را به عنوان یک رفتار انتخاب کرده اید و سعی در کنار گذاشتن آن دارید بهتر است به یک روانشناس مراجعه کنید.

کشف و درمان ریشه های اصلی رفتار خودارضایی و درمان آن ها می تواند منجر به خاموش شدن این رفتار شود و راه حل های جدیدی را در اختیارتان قرار دهد.

بررسی موارد ۶ گانه ی ذکر شده در مقاله ی حاضر نیز می تواند به شما کمک کند تا نسبت به این مساله، شناخت بیشتری را به دست آورید و برای حل آن، آگاهانه تر تصمیم بگیرید.

منبع :همسرم مدت هاست خودارضایی می کند! مشاوره خانوادهمشاوره جنسی

الگوهای مختلف در ارتباط زناشویی

الگوهای مختلف در ارتباط زناشویی

ارتباط زناشویی ارتباطی است که در مقایسه با سایر ارتباطات انسانی بی نظیر است. چرا که دیگر ارتباطات انسانی یک بعد از حیات را می‌پوشانند اما ارتباط زناشویی دربرگیرنده ابعاد زیستی، اقتصادی، عاطفی و روانی است. الگوهای ارتباط زناشویی به الگوهای درونی شده ای گفته می‌شود که هر زوج با خود به روابط زندگی زناشویی می‌آورد. این الگوها نشان می‌دهد که الگوی تعامل کارآمد بین زن و شوهر چه باید باشد. از دید متخصصین روانشناسی الگوهای مقابله با مشکلات که زوجین در موقعیتهای تعارض آمیز به کار می‌برند، الگوهای ارتباطی زناشویی نام دارد.

مطالعه بیشتر در زمینه ارتباط زناشویی:

راز شادی در ارتباط زوجین

مقایسه الگوهای ارتباطی در دو دسته از ازدواج‌های موفق و ناموفق یکی از اهداف مهم پژوهش ها در حوزه مشاوره خانواده و ازدواج است. در این زمینه پژوهش های متعددی انجام گرفته و الگوهای ارتباط زیادی توسط متخصصین شناسایی شده‌است که به معرفی برخی از آن ها می‌پردازیم. شما نیز با خواندن این مقاله این الگوها را در ارتباط خود بررسی کنید.

بر اساس یک طبقه بندی که توسط متخصصین انجام شده است از جمله گاتمن(۱۹۹۳) و فیتزپاتریک (۱۹۸۸) چندین ارتباط بین زوجین نام گذاری شده اند. آن ها با استفاده از ابزار پرسش نامه و مشاهده به وجود دو نوع الگوی ارتباطی کلی در ازدواج پی بردند: زوجیت با ثبات، زوجیت بی ثبات. زوجیت با ثبات شامل زوج های سنتی، زوجهای دو جنسیتی و زوج های اجتنابی می‌شود.

زوج های سنتی: با نقش های جنسی سنتی یعنی مردانه و زنانه انطباق دارند، وظایف زن و مرد کاملا از یکدیگر متمایز و مشخص است. اهداف خانوادگی را بر اهداف فردی ترجیح می‌دهند. دارای برنامه منظم و مشخص روزمره هستند. در منزل درمکانی مشترک زندگی می‌کنند و هیچ یک اتاق خصوصی متعلق به خود ندارد. حد متوسطی از هیجانات مثبت و منفی زا از خود نشان می‌دهند. از به وجود آمدن تعارض به جز در مسائل مهم اجتناب می‌کنند. به یکدیگر گوش داده و سعی می‌کنند ابراز همدلی کنند و بعد از پایان هر تعارض آشکارا در پی راضی کردن و متقاعد کردن طرف مقابل هستند. سنتی ها تمایل دارند که دیدی قراردادی به ازدواج داشته باشند و برای ثبات و اطمینان ارزش بیشتری قائل هستند تا تنوع و خودجوشی. آنها شدیدا به هم متکی بوده و اوقات زیادی را با هم به سر می‌برند. هرچند آن ها قاطعانه عدم توافق بین خود را ابراز نمی‌کنند. اما از تعارض و کشمکش نیز اجتناب نمی‌کنند. در یک ازدواج سنتی تعارض کمتر رخ می‌دهد چون قدرت و تصمیم گیری با توجه به هنجارهای مرسوم بین آنها تقسیم شده‌است. زوجین سنتی به میزان زیادی ابرازگر هستند و به راحتی احساسات شادی یا ناکامی‌خویش را ابراز می‌کنند.

زوج های دو جنسیتی(آندروژن): زن و مرد هر دو در قبول نقش های جنسی زنانه و مردانه مساوات طلب هستند، یعنی وظایف مردانه و زنانه تقسیم نمی‌شود، بلکه هر دو در مواقع مقتضی هر دو نقش را ایفا می‌کنند. اهداف فردی را بر اهداف خانوادگی ترجیح می‌دهند. برنامه زندگی منظم و از پیش تعیین شده ای ندارند. در منزل اتاق خصوصی دارند. سطوح بالایی از هیجان های مثبت و منفی را از خود نشان می‌دهند و ترجیح می‌دهند برای حل مشکلات درگیر در مذاکره و بحث طولانی در مورد بسیاری از مسائل شوند.

زوج های اجتنابی: با نقش های جنسی سنتی یعنی نقش های مردانه و زنانه سازگاری دارند، وظایف مرد و زن کاملا از هم جدا و متمایز هستند. زمانی که تعارضی به وجود می‌آید، هر یک نظر خود را بیان می‌کند و هیچ کدام تلاشی برای متقاعد کردن طرف مقابل و ایجاد تفاهم انجام نمی‌دهند. بحث های آنها هیجانی و عاطفی نیست.

زوجیت بی ثبات: شامل زوج های ناسازگار و زوجهای آزاد و مستقل می‌شود.

زوج های ناسازگار زمانی که درگیر تعارض می‌شوند، هیچ کدام کوششی سازنده برای حل آن نمی‌کنند. ارتباط این زوجین توأم با عیب جویی و سرزنش دائمی، ذهن خوانی، حالت تدافعی، بروز هیجان منفی زیاد و هیجان مثبت اندک است. الگوی تعاملی با حمله و کناره گیری همراه است.

زوج های آزاد و مستقل: از بروز تعارض جلوگیری می‌کنند و مهارتهای اندکی در جهت حل مسأله دارند. ویژگی تعامل و ارتباط آن ها با عیب جویی و سرزنش مختصر و کوتاه، ذهن خوانی و حالت تدافعی اندک همراه است. سطح هیجان منفی آن ها بسیار پایین و تقریبا هیچ هیجان مثبتی از خود بروز نمی‌دهند. الگوی تعاملی آن ها کناره گیری است. مستقل ها دیدی غیر متعارف نسبت به ازدواج دارند و خیلی به هم متکی نیستند. آنها هرچند ممکن است اوقات زیادی را با هم صرف کنند و اشتراکات زیادی داشته باشند اما برای استقلال خویش بیشتر ارزش قائل بوده و اغلب در خانه اتاق های جدا از هم دارند همانند زوج های سنتی این دسته از زوج ها نیز ابرازگر هستند.

گاتمن دریافت که در هر سه الگوی زوجیت با ثبات نسبت تبادل کلامی مثبت به منفی در جریان حل تعارض پنج به یک است در حالی که در هر دو الگوی زوجیت بی ثبات تقریبا یک به یک است. در نتیجه روابط زناشویی با ثبات و بی ثبات هر دو از الگوهای رفتاری خاص تبعیت می‌کنند.

الگوهای مختلف در ارتباط زناشویی

الگوهای مختلف در ارتباط زناشویی

ارتباط زناشویی

محققین دیگر، فاورز و اولسون (۱۹۹۲)، در گونه شناسی معروف خود زوجین را به چهار دسته تقسیم کرده‌اند:

زوجین سرزنده: از رضایتمندی زناشویی سطح بالایی برخوردارند. آن ها توانایی بیان احساسات و قدرت حل مشکل را با مشارکت یکدیگر دارند. آن ها از روابطشان با یکدیگر و از این که اوقات فراغت را با هم بگذرانند، خوشحال هستند. به مسائل اخلاقی و مذهبی در ازدواج اهمیت می‌دهند. بر سر مسائل مالی با هم توافق دارند و در نقش های مردانه و زنانه مساوات طلبانه هستند.

زوجین سازگار: رضایتمندی زناشویی در آنان در سطح متوسط است و از شخصیت و عادات یکدیگر نسبتاً راضی هستند و احساس می‌کنند توسط همسرشان درک می‌شوند، در احساسات همدیگر شریکند و با کمک هم قادر به حل مشکلات هستند. گاه دیدگاهشان نسبت به ازدواج قدری غیر واقعی است. ممکن است در مورد مسائل مربوط به فرزندان و ارتباطشان با یکدیگر اتفاق نظر نداشته باشند و مذهب بخش مهمی ‌از ارتباطشان نیست.

زوجین سنتی: نارضایتی متوسطی در حوزه های ارتباطی دارند، از عادات شخصی همسرشان ناراضی هستند و در بیان احساسات و مواجهه با تعارض راحت نیستند. آن ها متمایل اند نظرشان نسبت به ازدواج واقعی باشد و به مذهب در ازدواجشان اهمیت می‌دهند.

زوجین متعارض: از عادات و شخصیت همسرشان ناراضی هستند، مشکلات ارتباطی دارند و مشکلاتی در حوزه های ارتباطی، نحوه گذراندن اوقات فراغت، روابط جنسی، اختلاف با دوستان، همسر و خانواده او و غیره داند.

بررسی دیگری در این زمینه توسط استوارت (۱۹۶۹) انجام گرفت او در زمره اولین کسانی بود که به شناسایی تبادلات ارتباطی ناسازگار در تعارض زوجین پرداخت. به اعتقاد او برخی از الگوهای خاص تبادلی مشکل ساز بین زوجین عبارتند از: تبادلات اجباری، کناره گیری، تبادلات تلافی جویانه، شکایت دو جانبه و سندرم خودمحوری در بحث و گفتگو.

برای دانستن میزان تعارض در ارتباط خود تست زیر را پر کنید:

تست تعارضات زناشویی

تبادلات اجباری: در این تبادل هماره یکی از زوجین در پاسخ به تقویت مثبتی که طرف مقابل دریافت می‌کند، تقویت منفی می‌گیرد. مثلا مرد برای رسیدن به هدف خود و گرفتن امتیاز، زن را مورد حمله و انتقاد قرار می‌دهد و این کار را تا آنجا ادامه می‌دهد که زن بحث را رها کرده و اجازه پیروز شدن را به همسرش می‌دهد. در این تبادل مرد با به دست آوردن هدفش پاداش می‌گیرد(تقویت مثبت) زن نیز با این واقعیت که مرد از انتقاد و سوء رفتار با او دست برداشته تقویت می‌شود(تقویت منفی). لیکن گرفتن تقویت مثبت و منفی توسط هر دو طرف احتمال عود این الگو را در آینده افزایش می‌دهد. کناره گیری: در این تبادل فقط تقویت منفی وجود دارد به این صورت که وقتی منازعه و درگیری زوجین در هنگام تعارض بسیار آزار دهنده می‌شود، یکی از آنها یا هردو از منازعه کناره گیری می‌کند زیرا رهایی از درگیری و قطع منازعه بحث و جدل(تقویت منفی) بسیار پاداش دهنده است. این الگو ممکن است در اثر تجارب زن و شوهر در خانواده اصلیشان به وجود آید. از سوی دیگر یک فرد کناره گیر هیچ امیدی ندارد که بحث و جدل به نتیجه ای مثمر ثمر و پاداش دهنده منجر شود. او هرگز لذت بیان احساسات خود به دیگران و شادی رسیدن به راه حلی متقابل و مبتنی بر بحث و حل مسأله را تجربه نکرده است. به نظر می‌رسد بین زن و شوهر در میزان ابراز عواطف تفاوت وجود دارد. تفاوت بدین شکل است که زنان بیشتر از شوهران عواطف مثبت یا منفی خود را ابراز می‌کنند. به علاوه شوهرانی که در سطوح پایین تعارض زناشویی قادرند یک نقش آشتی جویانه را ایفا کنند در سطوح بالای تعارض زناشویی تمایل به کناره گیری دارند. این کناره گیری به نظر می‌رسد که با سطوح بالای واکنش فیزیولوژیک شوهران در موقعیتهای متعارض، ارتباط داشته باشند و این ارتباط به ویژه در ازدواج های ناموفق قوی تر است.

بعضی از یافته های پژوهشی در این باره عبارتند از: ۱- در ازدواج موفق اگر یکی از زوجین کاری منفی انجام دهد، همسرش تمایل دارد که این منفی بودن را گذرا و موقتی فرض کند. اما در یک ازدواج ناموفق همین امر به احتمال زیاد همیشگی و ذاتی انجام دهنده آن قلمداد می‌شود. عکس این حالت در مورد انجام یک کار مثبت توسط یکی از زوجین در دو نوع موفقو ناموفق صادق است.

زوجین درمانده بیشتر از زوجین غیردرمانده درگیر فعالیت اسنادی هستند و اسنادهای این دسته از زوجین بیشتر به رویدادهایی با تأثیر منفی مربوط است.

از دید کریستنسن (۱۹۸۷) سیستم ارتباطی خانواده متشکل از الگوهای ارتباطی متقابل و مکمل می‌باشد. برخی از این الگوهای ارتباطی نشانگر مذاکرات فعال و سازنده بر سر اختلافهاست ولیکن دیگر الگوها حاوی تمایل کلی در جهت اجتناب از تعارضات و یا شامل رفتارهایی است که اتحاد زناشویی را تخریب می‌نماید. برای مثال زوجینی که بر سر موضوعات به راحتی بحث می‌کنند، احساسات خود را به شیوه ای مثبت ابراز می‌دارند و در حل مشکلات به دنبال رسیدن به یک توافق متقابل هستند، رضایت بیشتر از رابطه خود دارند.

کریستنسن و سالاوی (۱۹۹۱)، الگوی ارتباطی بین زوجین را به سه دسته تقسیم کردند:

۱- الگوی سازنده متقابل :مهم ترین ویژگی اش این است که الگوی ارتباطی زوجین از نوع برنده- برنده است. در این الگو زوجین راه حلهای ممکن را برای حل تعارض به کار می‌برند، منطقی عمل کرده و مسأله گشایی می‌کنند. هم چنین در این الگو زوج احساساتشان را نسبت به هم ابراز می‌کنند و احساس می‌کنند که همدیگر را درک می‌کنند.

۲- الگوی توقع/ کناره گیری: این الگو شامل دو قسمت الف) توقع مرد/ کناره گیری زن و ب) توقع زن/ کناره گیری مرد است. در این الگو یکی از زوجین سعی می‌کند در ارتباط درگیر شود و دیگری را سرزنش کند ودر صورتی که همسر کناره گیری می‌کند. تشدید این الگو منجر به مشکلات دائم زناشویی می‌شود. زوجینی که الگوی ارتباطی آنان عمدتا توقع و کناره گیری است، در طی زمان رضایت زناشویی خود را از دست می‌دهند و به سوی طلاق کشیده می‌شوند. در بررسی نشان داده شد که تقاضای زن و کناره گیری مرد، رابطه منفی با رضایت زناشویی دارد. محققین مختلف در در پژوهش های خود الگوی توقع/ کناره گیری را با نارضایتی، افسردگی و طلاق مرتبط دانسته اند.

در یک مطالعه طولی ارتباط بین توقع/ کناره گیری و تغییرات رضایت را در ۴۶ زوج مورد بررسی قرار دادند. نتایج حاکی از همبستگی بین الگوی توقع/ کناره گیری و عدم رضایت زناشویی بود که تا حدی دوام پیدا می‌کند.

الگوی اجتناب متقابل: در این الگو تعارض بین زوجین شدید بوده و آنها از برقراری ارتباط با یکدیگر خودداری می‌کنند. زندگی آنها به شکل موازی با یکدیگر بوده و ارتباطشان در کمترین حد ممکن است یا اصلا وجود ندارد. در این الگو زوجین روش خاصی را برای حل تعارضهای خود ندارند و معتقدند با گذشت زمان حل می‌شود و نیازی به بحث خاص نیست. این زوجین نارضایتی بیشتری را تجربه می‌کنند و در معرض خطر بیشتری قرار دارند چرا که احتمالا در موقعیتهای تعارض برانگیز قادر به حل و فصل مشکلات نیستند.

شواهد غیرقابل انکاری موجود است که الگوهای ارتباطی سازنده با سطوح بالای رضایت از رابطه و الگوهای ارتباطی منفی مانند اجتناب و کناره گیری با سطوح پایین رضایت مرتبط است. به طور کلی تحقیقات نشان می‌دهد که خشنودترین زوج ها آنهایی هستند که از تعارضات اجتناب نمی‌کنند. بی تردید الگوهای ارتباطی سازنده منجر به رضایت زناشویی بیشتر می‌گردد و در مقابل الگوهای ارتباطی مخرب از جمله اجتناب و کناره گیری سطح رضایت افراد را کاهش می‌دهد.

منبع :الگوهای مختلف در ارتباط زناشوییکانون مشاوران ایران