عواقب دروغ گفتن در رابطه| آیا همسرم به من دروغ می گوید؟
دروغ گفتن سراسر ضرر خواهد بود. شاید بتواند یک رابطه دوستانه را برای همیشه خراب کند، شاید آینده شغلی شما را به خطر بیندازد و یا شاید زندگی مشترک را از هم بپاشد.
نکاتی در این باره که بد نیست بدانیم:
اگر احتمال می دهید کسی در حال دروغ گفتن به شما است به این موارد توجه کنید تا زود قضاوت نکنید.
۱)همیشه پایه و اساس هر حرفی را بسنجید.
۲)همیشه به یاد داشته باشید که تشخیص فریب ۲ نوع خطر در بر دارد.
باور کردن دروغ_ باور کردن حقیقت یعنی امکان دارد هنگامی که شک کردید کسی راست می گوید یا در حال دروغگویی است دچار تشخیص اشتباهی می شوید. پس باید آگاهانه و با تمرکز عمل کنید.
۳)ندیدن نشانه های دروغ دلیل راست بودن حرف ها نیز نمی تواند باشد، البته علائم دروغگویی نیز همیشه بیانگر دروغ فرد نیست، بسیاری اوقات با اینکه افراد در حال راستگویی هستند دروغگو به نظر می آیند.
۴)پیش فرض های قبلی که نسبت به فرد داشتید را در مغز خود پیدا کنید.
البته باید ترتیبی صورت دهید تا این قضاوت ها بر نتیجه گیری های شما تاثیری نگذارد.
مثلا وقتی نسبت به آن فرد احساس حسادت کردید نباید او را دروغگو بخوانید.
سرنخ های مشترک میان صداقت و دروغگویی
در این قسمت قصد داریم سرنخ هایی را به شما معرفی کنیم که دروغگویی فرد را به شما ثابت کنند. البته صد در صد نمی توان به آن ها اتکا کرد اما شما را به هدف نزدیک تر خواهند کرد.
این سرنخ ها کدام هستند؟
۱)کش دادن صحبت و به بیراهه کشاندن آن
۲)مکث و وقفه انداختن بین کلمات به عبارتی حرف های برنامه ریزی نشده
۳)تپق زدن و خطاهای گفتاری بسیار
۴)دستپاچه شدن چهره و جسم فرد
توجه داشته باشید که تمام موارد بالا ممکن است ویژگی های رفتاری یک نفر نیز باشند.
عوارض جسمانی دروغ بر بدن انسان
شاید گمان نمی کردید که دروغگویی جسم شما را نیز تحت الشعاع قرار دهد!
مثلا در این باره می توان گفت وقتی کسی حرف دروغی از دهان خود خارج می کند بلافاصله در مغز او هورمون کورتیزول آزاد می شود و چند دقیقه بعد، حافظه سعی می کند تا هم قسمت راست و هم قسمت دروغ ماجرا را به یاد بیاورد که بسیار سخت خواهد بود.
ضرب المثل دروغگو کم حافظه است صحت این قضیه را نشان می دهد.
احساس اضطراب بعد از دروغگویی
احساس استرس بعد از دروغگویی یکی دیگر از عواقب جسمی و روانی دروغگویی است.
در این حالت فرد نسبت به دروغ هایی که به اطرافیان گفته نگران و مضطرب می شود.
در بعضی مواقع فرد دروغ گو سعی می کند از این به بعد با کسی که به او دروغ گفته با مهربانی بیشتری رفتار کند یا اینکه تصمیم بگیرند بر عکس این قضیه اتفاق بیفتند.
گاهی اوقات نیز فرد در مقابل دروغ گویی خود بهانه تراشی می کند مثلا می گوید: من به این دلیل به او دروغ گفتم چون او مرا قبلا به فلان کار مجبور کرده بود.
استرس های ناشی از دروغ گویی می تواند مشکلات جسمی زیادی برای شما به وجود بیاورد.
مشکلات فشارخون و سردردهای شدید یکی از مشکلات از این قبیل هستند. گاهی اوقات دروغ گویی سیستم گوارشی افراد را نیز تحت الشعاع قرار می دهد.
ابتلا به اسهال، یبوست، هضم نشدن غذا و اسپاسم عضلانی و غیره در نتیجه دروغگویی فرد را دچار مشکل خواهد کرد.
طبق یک پژوهش در نوتردام که درباره عواقب دروغگویی بوده، نتایج زیر به دست آمده است.
در این پژوهش ۱۱۰ نمونه به صورت داوطلبانه مورد بررسی قرار گرفته و از میان آن ها نصف آن ها پذیرفتند که از این به بعد دروغ نگویند و نصف آن ها هیچ واکنشی نشان ندادند.
در آخر ۱۰ هفته گروهی که قرار بود دروغ نگویند۵۴ درصد کمتر دچار خستگی و پیچیدگی های ذهنی شده بودند و ۵۶ درصد کمتر به بیماری های جسمی مثل سردرد، سرگیجه و دل درد و مشکلات گوارشی مبتلا شده بودند.
از کجا متوجه شوم همسرم به من دروغ می گوید؟
صداقت داشتن یکی از موارد مهمی است که به هنگام ازدواج به داشتن آن توجه ویژه ای داریم. در نتیجه ی صداقت افراد به همدیگر اعتماد می کنند. البته اعتماد کردن به آسانی نیست. از دست رفتن آن می تواند طی چند ثانیه اتفاق بیفتند. هیچ کسی تمایل ندارد با یک شخص دروغگو در رابطه باشد حتی کسی که به اصطلاح خودش دروغ مصلحتی می گوید هم آدم قابل اعتمادی نخواهد بود. در ادامه بیشتر به مسئله دروغ گویی خواهیم پرداخت.
دروغ در رابطه
وقتی دو نفر با هم رابطه عاطفی برقرار می کنند پس از مدتی به هم اعتماد می کنند. این اعتماد تا زمانی که همدیگر را فریب ندهند باقی خواهد ماند. همه انسان ها از شنیدن دروغ متنفر هستند. دروغ گفتن مثل افتادن در یک چاه عمیق است و بیرون آمدن از آن بسیار بسیار سخت است. در واقع می توان اینطور گفت که گفت یک دروغ، دروغ های دیگر را به دنبال خود می آورد و همین امر موجب ایجاد بدگمانی و بیماری پارانویا میان زوجین می شود.
خیانت تنها رابطه جنسی نامتعارف نیست. گاهی اوقات دروغگویی و پنهان کاری هم می تواند خیانت به همسر حساب شود. متخصصان این حوزه معتقد هستند اگر دائما در حال دروغ شنیدن از همسر خود هستید باید در رابطه با این موضوع تصمیمی جدی اتخاذ کنید.
دلایل عمده دروغ گفتن در رابطه
معمولا انسان از سن ۲ سالگی به بعد می آموزد تا درباره مسائل مختلف به اطرافیان خود دروغ بگوید. شاید والدین تصور کنند این قبیل دروغ ها اقتضای سن کودک است. در آینده مشکلی ایجاد نخواهد شد اما اگر این دروغ ها تحت بررسی قرار نگیرند و ممکن است با سن کودک بزرگتر و بیشتر شوند.
دروغ گفتن دلایل مختلفی دارد. برخی از این دلایل عبارتند از:
۱)تلاش برای حفظ احساسات شخص متقابل
۲)پیشگیری از دعوا یا خجالت
۳)ترس از طرد شدن توسط اطرافیان
۴)ترس از واکنش اطرافیان
۵)ترس از رو شدن موضوعی که از بقیه پنهان شده
۶)کنترل وضعیت فعلی و ترس از متشنج شدن آن
۷)تلاش برای خوب جلوه دادن خود
۸)تمایل به تغییر در شکل رابطه
از کجا متوجه شوم همسرم به من دروغ می گوید؟
با شناسایی این نشانه ها می توانید متوجه شوید همسر شما نیز قصد دروغ و پنهانکاری دارد یا خیر البته توجه داشته باشید که این نشانه ها احتمالی هستند و قطعیتی نخواهند داشت. برخی از این موارد عبارتند از:
۱)فرار از تماس های چشمی و نگاه کردن به طرفین وقتی در حال صحبت کردن با او هستید.
۲)ناهماهنگی زبان بدن و حالات چهره
۳)انکار پشت سر هم اتهاماتی که بر او وارد می شود
۴)دست به سینه شدن فرد و انداختن پا بر روی پا
۵)ساختن ژست تدافعی
۶)رفتار کردن غیر عادی مثل شخصی که سلامت روان ندارد
۷)عدم استفاده از ضمایر به هنگام صحبت کردن
۸)شانه بالا انداختن
۹)بازی کردن با موها
۱۰)توضیح بیش از حد انتظار
۱۱)حالت خمیده و افتاده گرفتن
۱۲)حرکات دست بیش از اندازه
۱۳)آرامش داشتن بیش از حد طبیعی
۱۴) بالا و پایین کردن تن صدا و استفاده نا متعارف از کلمات
۱۵)جلوگیری از لمس همسر حین صحبت کردن
جلوگیری از دروغ گفتن در رابطه
یک دروغ و یا پنهان کاری می تواند اعتمادی که سال های سال ساخته شده را تخریب کند. صداقت یکی از مهم ترین ارکان زندگی مشترک است و عدم آن می تواند رابطه زوج را به نابودی بکشاند. وقتی یک فرد تصمیم می گیرد دروغ بگوید باید این را بداند که عمر رابطه شان طولی نخواهد کشید.
اگر تمایل دارید رابطه خود را با همسر خود حفظ کنید و آن را به بهترین شکل ممکن در آورید سعی کنید دروغ و خیانت را کنار بگذارید تا همسر شما با خیال راحت به شما اعتماد کند.
اگر قصد دارید دروغ گویی را برای همیشه کنار بگذارید موارد زیر می تواند به شما کمک کند:
۱) سعی کنید به شریک زندگی خود اعتماد کنید
بعضی اوقات افراد دروغ میگویند چون به شریک زندگی خود اعتمادی ندارند. اگر شما هم جزو این دسته افراد هستید چون می ترسید افراد با شما مخالفت کنند بهتر است رویه خود را تغییر دهید. نسبت به واکنش های همسر خود اعتماد کنید. البته اگر دوست دارید رابطه تان ادامه دار باشد و به پایان نرسد!
2) قابل اعتماد باشید
هر دوی شما باید افراد مطمئن و قابل اعتمادی باشید. اگر حس می کنید تضمینی نیست که به نسبت همسر خود خیانت نکنید، بهتر است هیچ وقت سعی نکنید در رابطه ی عاطفی ای وارد شوید.
3) تا ۵ بشمارید و به سرعت حقیقت را به همسر خود بگویید
اگر کاری انجام داده اید که تمایل دارید آن را از همسر خود پنهان کنید تا شماره ۵ در وجود خود بشمارید و بعد همه حقیقت را به او اعتراف کنید. طی آن ۵ ثانیه خود را برای اعتراف این حقیقت آماده خواهید کرد. شما با این کار به همسر خود حس اعتماد را هدیه میکنید. اگر سعی کنید حقیقت را از همسر خود پنهان کنید شرایط از وضع فعلی هم بدتر خواهد شد.
4) سعی کنید با شریک زندگی خود همدلی کنید
وقتی هوس کردید دروغ جدیدی به همسر خود بگویید برای چند دقیقه هم که شده خود را به جای او تصور کنید. آیا خود شما دلتان می خواهد جای او باشید و دروغ بشنوید؟ آن هم از شریک زندگی تان! دوست دارید خیانت ببینید؟
با این کار متوجه می شوید مورد خیانت و دروغ واقع شدن چه بی اندازه دردناک است و ممکن است همین دلسوزی شما را از این عمل زشت بازدارد
5) تلاش کنید تا دروغگویی را از سبک زندگی خود به کل حذف کنید
اگر حس می کنید دروغ گفتن برای شما به یک عادت تبدیل شده می توانید ان را به کل از روش زندگی خود حذف کنید. این کار در وهله اول به نفع شما خواهد بود زیرا به شما کمک میکند انسان بهتر و مفیدتری باشید.
عواقب سنگین و جبران ناپذیر دروغ گویی به همسر
معمولا اکثر زوج ها تمایل دارند رابطه عاشقانه خود را به بهترین شکل ممکن حفظ کنند اما گاهی اوقات خود زوجین با بعضی کارهای ناشایست مانند دروغ گویی اعتماد موجود در رابطه را تخریب می کنند و رابطه را به پایان می رسانند.
دروغ گفتن ممکن است به بهانه های مختلفی انجام پذیرد اما به هر دلیلی باشد توجیه پذیر نخواهد بود.
دروغ گویی از زمره مشکلاتی است که به هیچوجه قابل چشم پوشی نیست زیرا هیچ اتفاقی از افراد دروغ گو بعید نیست.
به نظر شما زوجین به چه دلایلی به هم دروغ می گویند؟
اولین دلیلی که به ذهن هر کس می رسد، حس حسادت است که آنان را مجاب می کند که دروغ بگویند.
دومین دلیل که کمی هم عجیب به نظر می رسد عادت است! برخی افراد عادت کرده اند که درباره هر چیزی دروغ بگویند و آن قدر این کار تکرار شده که بعضی اوقات بی اختیار این کار را می کنند. این مسئله اصلا قابل چشم پوشی نیست و بهتر است هر چه سریعتر برای رفع آن اقدام شود.
بعضی اوقات نیز ممکن است افراد برای حفظ منافع شخصی خود دروغ بگویند.
عوارض دروغ گفتن به همسر
از بین رفتن اعتماد همسر
با دروغ گفتن اعتماد همسر شما از بین می رود حتی اگر به گفته خودتان فقط یک بار به او دروغ گفته باشید زیرا به تمام حرکات شما از این لحظه به بعد بدبین خواهد شد. اگر اعتماد همسرتان برای شما اهمیت دارد از دروغ گویی جدا پرهیز کنید.
احترام بینتان از بین می رود
وقتی شما به همسر خود دروغ می گویید در واقع شخصیت خود را در نظر او تخریب می کنید. زندگی مشترک بدون وجود احترام معنی ای نخواهد داشت پس نباید اعتماد را خدشه دار کنید.
بی اعتنایی همسر از عوارض دروغ گفتن به همسر
وقتی یکی از زوجین مدام از دیگری دروغ و پنهان کاری ببیند نسبت به سخنان و رفتارهای او بی اهمیت خواهد شو. مسلما هیچ کس دوست ندارد با بی اعتنایی های همسر خود مواجه شود.
منبع : عواقب دروغ گفتن در رابطه| آیا همسرم به من دروغ می گوید؟
اختلالات شخصیت در مردان که باعث همسر آزاری می شود
اختلال شخصیت در مردان با توجه به شرایط فیزیولوژیک و انتظاراتی که فرهنگ های متفاوت از مردان دارند وضعیت متفاوتی نسبت به زنان داشته باشند و هم چنین شیوع اختلالات شخصیتی مختلف در دو جنس نشان می دهد که نقش جنسیتی در اختلال شخصیت از اهمیت بسیاری برخوردار است و قابل انکار نمی باشد.
اختلال شخصیت می تواند بر روی تربیت و شناخت اصول رفتار با کودکان در هر جنس را بیشتر نشان داده می شود به طور کلی اختلالاتی مانند شخصیت های ضد اجتماعی و یا پارانویید در میان مردان بیشتر از زنان نشان داده می شود و دلیل آن ممکن است به خاطر تشویقی باشد که جامعه برای مردان پرخاشگر و قدرتمند و یا آن هایی که از ناموس خود به خوبی مراقبت می کنند قائل باشد.
در این مقاله در مورد اختلالات شخصیت در مردان و دلایل شیوع آن مطالبی را بیان می کنیم تا بیشتر با آن آشنا شوید.
اختلال شخصیت چیست؟
اختلال شخصیت به معنی ویژگی ها و خصایص اخلاقی می باشد که از سنین نوجوانی و جوانی در فرد ایجاد می شود و نسبت به آن چه که جامعه به عنوان رفتار معمول و پسندیده در نظر می گیرد فاصله بسیار زیادی دارد، افرادی که به اختلالات شخصیتی مبتلا می شوند بینش صحیحی نسبت به شرایط خود ندارند به همین برای درمان خود اقدامی انجام نمی دهند.
این افراد در جامعه رفتارهایی خارج از عرف انجام می دهند که مشکلاتی برای فرد به وجود می آورد با این حال این موضوع نمی تواند دلیل برای این باشد که آن ها احساس کنند با مشکل جدی رو به رو شده اند و به طور معمول دیگران را مقصر شرایط نامطلوب و اوضاع نامناسب شان می دانند.
این افراد به سختی برای درمان مراجعه می کنند و مشکلاتی که در رفتار آن ها وجود دارد را قبول نداشته و آن را نمی پذیرند اما در صورتی که درمان بیماران اختلال شخصیت شروع شود باعث بهبود شرایط آن ها خواهد شد.
افرادی که به اختلال شخصیت مبتلا هستند به طور معمول با خواهش دیگران و یا به خاطر مشکلات ثانویه ای که در زندگی آن ها ایجاد شده است برای درمان مراجعه کرده و اقداماتی را برای حل مشکل شان انجام می دهند اگر چه آن ها برای درمان می توانند به مراکز درمانی مراجعه کنند اما امکان بهبود آن ها از طریق آموزش های روانشناختی وجود دارد.
دلایل تفاوت جنس ها در اختلالات شخصیت
بر اساس بررسی های انجام شده میزان شیوع انواع اختلال شخصیت در هر دو جنس برابر نمی باشد برخی از اختلال شخصیت ها مانند شخصیت ضد اجتماعی و یا پارانویید در مردان بیش تر از زنان می باشد و اختلالاتی مانند شخصیت مرزی و یا وابسته در زنان شیوع بیشتری دارد، بر اساس این مطالب نمی توان نقش جنسیت در بروز اختلالات شخصیت را نادیده گرفت و به آن توجهی نکرد.
با توجه به این مطالب باید به این سوال پاسخ داد که جنسیت چه نقشی در بروز اختلال شخصیت دارد و یا به عبارتی چرا برخی اختلالات شخصیت در میان مردان بیشتر دیده می شود؟
1. اختلال شخصیت در مردان، ژنتیک و مسائل فیزیولوژیک
مردان و زنان به لحاظ ساختارهای جسمی و ترشح هورمون ها با یکدیگر تفاوت هایی دارند و بر اساس تحقیقات انجام شده ثابت شده است که ترشح هورمون تستوسترون با میزان پرخاشگری ارتباط مستقیمی دارد و به همین دلیل تفاوت در شرایط جسمی و ژنتیکی یکی از دلایل بروز اختلالات شخصیتی در مردان می باشد و وضعیت جسمی مردان باعث می شود تا در برابر برخی از بیماری ها آسیب پذیرتر شوند.
2. شرایط فرهنگی
فرهنگ و انتظارات فرهنگی بر روی شیوه رفتار کردن در هر جنس تاثیر می گذارد و یکی از موضوعاتی است که بر روی کیفیت اختلال شخصیت در مردان اثرگذار است به عنوان مثال پسر بچه ها در کودکی برای ویژگی هایی مانند جنگندگی و قدرت بدنی تشویق می شوند در صورتی که دختران نباید این ویژگی ها را بروز دهند.
در عین حال جامعه زنان را برای تبعیت از دیگران و محبت کردن پرورش می دهد، در نتیجه دیدگاه های فرهنگی یکی از عواملی است که باعث بروز اختلالات شخصیتی می شود به عنوان مثال مردان بر بروز برخی از رفتارها تشویق می شوند که می تواند زمینه ساز بروز رفتارهای شدیدتر و مشکلات شخصیتی در آن ها باشد.
اختلال های شخصیت شایع در مردان
بر اساس مطالبی که بیان شده است شرایط جسمی و وضعیت فرهنگی باعث شده است که مردان بیش تر از زنان به اختلالات شخصیتی مبتلا شوند که در ادامه این مقاله شایع ترین اختلالات شخصیت در مردان را مورد بررسی قرار می دهیم.
1.اختلال شخصیت ضد اجتماعی
شخصیت ضد اجتماعی یکی از مردانه ترین اختلالات شخصیت می باشد که فردی که به این اختلال شخصیت مبتلا می شود ویژگی هایی دارد که در زیر نمونه هایی از آن را بیان می کنیم:
- هیچ رحم و محبتی نسبت به دیگران ندارند و تنها به دنبال دستیابی به منافع شخصی خودشان می باشند.
- برای این که به خواسته هایشان برسند به روش های هوشمندانه و یا پرخاشگرانه متوسل می شوند.
- در طول زندگی حداقل برای یک بار دچار درگیری های قانونی می شوند.
- تنبیه هرگز نمی تواند دلیلی برای عدم انجام مجدد یک رفتار در آن ها باشد و یا به عبارتی می توان گفت ترس از تنبیه در این افراد معنای چندانی ندارد.
هم چنین دلایل فرهنگی و فیزیولوژیکی می تواند باعث شیوع بیشتر این اختلال در مردان شود و هم چنین شرایط جسمی مردان نسبت به زنان باعث تسهیل پرخاشگری می شود،احتمالا این رفتار از کودکی در آن ها تقویت شده است و به همین دلیل شخصیت ضد اجتماعی یکی از انواع اختلال شخصیت می باشد که بیشتر در مردان نشان داده می شود.
2. اختلال شخصیت پارانویید
یکی دیگر از عوامل شایع اختلال شخصیت در مردان، پارانویید یا شخصیت بد گمان می باشد این افراد نسبت به همه چیز بدگمان هستند و در اکثر مواقع فکر می کنند که دیگران علیه آن ها می خواهند دست به کاری بزنند، اگر چه در مورد دلایل بروز این اختلال اطلاعات محدودی وجود دارد اما علاوه بر نقش مشکلات ژنتیکی و فیزیولوژیک، می توان به تاثیری که فرهنگ در برونگرایی و دقت مردان دارد اشاره نمود.
به طور کلی زنان برای ویژگی هایی مانند محبت و حمایت از دیگران پرورش پیدا می کنند اما جامعه از مردان انتظار دارند که در فهم توطئه ها و تقلب ها دقیق تر و جسورتر از زنان باشند و مردان در طول تاریخ وظیفه حفاظت از خانواده و کشورشان را برعهده داشته اند و این مسئله باعث شده است که به صورت تکاملی میزانی از حساسیت در جنس مذکر بیش از سایرین باشد، در صورتی که این حساسیت در برخی از افراد به صورت بیمارگونه باشد به آن اختلال شخصیت پارانویید می گویند.
3. اختلال شخصیت در مردان، اختلال شخصیت وسواسی
افرادی که به این اختلال دچار می شوند به طور معمول بیش از دیگران درگیر نظم و توجه به اصول و قوانین هستند، آن ها معمولا در شرایطی که نظم وجود دارد و ضوابط مشخصی را رعایت می کنند عملکرد مناسبی خواهند داشت و زمانی که باید با انعطاف یا خلاقیت بیشتری با مسائل رو به رو شوند دچار مشکلاتی خواهند شد، یکی از ویژگی هایی که به طور معمول در اختلال شخصیت وسواسی دیده می شود کمال گرایی می باشد و آن ها به سختی خواهند توانست اشتباهات را از جانب خود یا دیگران بپذیرند.
در صورتی که مردان را به جزئی نگری تشویق کنیم و هم چنین تلاش آن ها در طول تاریخ برای مراقبت از خانواده می تواند دلیلی برای توجه بیشتر افراد به جزئیات باشد علاوه بر این مردان به طور معمول برای منطقی بودن و توجه به قانون مورد تشویق قرار می گیرند ولی این ویژگی ها در زنان قابل پذیرفته شدن نمی باشد و در این شرایط جامعه زنان با احساس را بیشتر مورد تشویق قرار می دهد، به وجود آمدن این مسائل در کنار کژکاری های جسمی می تواند دلیلی برای بروز اختلال در مردان شود.
درمان اختلال شخصیت در مردان
روش های زیادی برای درمان اختلال شخصیت وجود دارد اما تفاوت جنسیت در آن نقشی ندارد ولی با این وجود درمان مردان مبتلا به اختلال شخصیت با چالش هایی همراه می باشد که در درمان جنس مونث این چالش ها کمتر دیده می شود به عنوان مثال یکی از چالش ها این است که مردان در مقایسه با زنان انعطاف کمتری دارند و این موضوع مشکلاتی در زمینه برقراری ارتباط درمانی و یا همکاری بیمار ایجاد می کند و هم چنین مردانی که به اختلال شخصیت مبتلا هستند به احتمال کمتری حاضر به حضور در مراکز مشاوره و شروع درمان می باشند.
سوالات متداول
1. چرا برخی اختلالات شخصیت در مردان بیشتر دیده می شود؟
در مردان عواملی مانند تفاوت های جسمی و هورمونی و همین طور باورهای فرهنگی باعث بیشتر بودن اختلالات شخصیت در آن ها می شود
2. کدام اختلالات شخصیت در مردان شایع تر است؟
بروز برخی از اختلال شخصیت ها مانند ضد اجتماعی، پارانویید و شخصیت وسواسی در مردان بیشتر از زنان می باشد و در مردان این اختلالات شایع تر است.
9 نشانه بی احترامی همسر و راه مقابله با آن
در زندگی زناشویی، شما و همسرتان باید به یک اندازه به یکدیگر احترام بگذارند. احترام شاید مهمترین جنبه یک رابطه باشد. اگر شما کسی هستید که به او بی احترامی می کنید و فکر می کنید که سرانجام همسرتان تغییر خواهد کرد، اشتباه می کنید.
رفتار بد همسر و بی احترامی
هرگز نگذارید احترام در رابطه شما از بین برود و اگر این اتفاق افتاد سریعا رابطه خود را نجات دهید. در ادامه 8 نشانه از بین رفتن احترام میان زوجین و نشانه های بی اخلاقی همسر بیان شده و سپس راه های مقابل با آن بیان شده است.
1. مسخره کردن شما تفریح مورد علاقه اوست
اگر هر وقت همسرتان با دوستان یا اعضای خانواده اش ملاقات می کند شما را مسخره می کند، به این معنی است که همسر شما احترام کافی برای شما قائل نیست. اگر او گاهی این کار را انجام دهد، ممکن است تحمل شود.
با این حال، اگر او عادت کند که در مورد چگونگی صحبت کردن، نحوه خوابیدن و غیره شما در مقابل دیگران شوخی کند، به شما بی احترامی کرده است. او عادت کرده است که به شما توهین کند.
چنین بی احترامی به همسر از نظر روحی نیز خسته کننده است. شما می توانید احساس افسردگی کنید و حتی گاهی اوقات منزوی شوید.
2. او تمایل زیادی به شکایت دارد| نشانه ای که همسرتان به شما بی احترامی می کند
هر کاری که می کنید، به نظر نمی رسد همسرتان راضی یا خوشحال باشد. انگار هیچ کاری برای او مفید نیست. او همیشه شما را ناراحت می کند و از چیزهایی شکایت دارد که بسیار بی اهمیت و جزئی هستند.
او از نوع نگاه شما، از دوستانی که دارید، از روابط اجتماعی و حرف زدن شما ناراضی است، از والدینتان متنفر است و حتی از سگ خانگی محبوب شما شکایت دارد. این ها نشانه های مطلقی است که همسرتان به شما بی احترامی می کند.
3. همسر شما قادر به گوش دادن به شما نیست
از آنجایی که او برای شما احترام قائل نیست، ممکن است که حتی به حرف شما نیز گوش ندهد و برای جلوگیری از صحبت با شما بهانه می آورد.
اگر او را پیدا کنید و بخواهید مورد مهمی را با او در میان بگذارید، حواس او پرت می شود. آنچه شما انجام می دهید یا می گویید دیگر برای او اهمیتی ندارد. این امر بارز ترین نشانه بی احترامی است.
4- از مسئولیت های خود دوری می کند
همسر بی احترامی هیچ تلاشی برای تقسیم مسئولیت های زندگی با شما نخواهد کرد. هر زمان که بخواهید در رابطه با مسئولیت هایش با او حرف بزنید، او فرار کرده یا بحث را عوض می کند.
او همچنین ممکن است بی شرمانه از وظایف خود پرهیز کند زیرا اکنون به سختی به نظر شما یا کسی اهمیت می دهد.
5. همسرتان رازهای شما را نگه می دارد
قرار است بعد از ازدواج هر دو از زندگی یکدیگر کاملاً مطلع باشید. انتظار می رود هر دوی شما نه تنها رویاهای خود بلکه شکست های خود را با یکدیگر در میان بگذارید.
با این حال، اگر همسرتان رازهایی راجع به زندگی شخصی خود از شما حفظ می کند و شما از طریق شخص دیگری این رازها را متوجه می شوید، به این نشانه توجه کنید.
6. خیانت
اگر همسرتان به رابطه زناشویی شما احترام نمی گذارد و به هر دلیلی دست به خیانت می زند، به طور آشکارا به شما و رابطه ای که دارید بی احترامی کرده است.
این به این معنی است که دیگر احساسات شما برای او مهم نیست، این در هر رابطه ای بسیار بی احترامی است.
7. او دیگر پشتیبان شما نیست
از همسرتان انتظار می رود که همیشه در کنار شما بایستد تا در اوقات خوب و همچنین بد به او تکیه کنید. حتی از شما انتظار می رود که همین کار را انجام دهید. با این حال، اگر او از شما حمایت نمی کند یا در مواقع ضروری به شما کمک نمی کند، به این معنی بی احترامی به شما است.
8. همسرتان از نظر جنسی از شما دور می شود
اگر سعی کنید با همسرتان ارتباط جنسی برقرار کنید، همسرتان احتمالاً از شما فاصله می گیرد و از شما دوری می کند. این به این دلیل است که او به شما احترام نمی گذارد و به خواسته های جنسی شما اهمیت نمی دهد و دیگر نیازی به آن ندارد. حتی
لحظه ای که فهمیدید همسرتان دیگر احترامی که شایسته شما در رابطه است را به شما نشان نمی دهد، باید برای نجات ازدواج خود اقدام مناسب انجام دهید. در زمان مناسب، با همسرتان صحبت کنید و سعی کنید بدانید که مشکلات بین شما دو چیست، بنابراین بر این اساس، هر دو با هم می توانید راه حل پیدا کنید.
5 راه برای برخورد با همسر بی احترام
چگونه با یک همسر بی احترام برخورد کنیم؟ احتمالا این سوالی است که ذهن شما را به خود مشغول کرده است. وقتی ازدواج کردید، هرگز فکر نمی کردید که همسرتان به شما احترام نگذارد، بی ادب شود یا به فردی کاملاً متفاوت تبدیل گردد.
این امر برای شما ناامید کننده خواهد بود، اما شما می توانید این 5 راه را برای کنار آمدن با یک همسر بی احترام و عشق از دست رفته در رابطه دنبال کنید.
1. آزرده نشوید
ما می دانیم که این نکته ساده نیست، زیرا اگر همسرتان بی ادبانه رفتار کند یا به شما بی احترامی کند، مطمئناً ناراحت خواهید شد. اما پیروی از این امر به شما کمک می کند تا بر خشم خود غلبه کنید و دلیل چنین رفتاری از همسرتان را درک کنید.
با آزرده شدن، فقط در روابط خود آشفتگی بیشتری ایجاد خواهید کرد. این اولین قدم برای مقابله با همسر بی احترامی است. سعی کنید تکنیک های کسب آرامش را که در مقاله های دیگر بیان شده است مطالعه کنید.
2. در زمان مناسب با او مقابله کنید
شما باید اطمینان حاصل کنید که زمان و مکان مناسبی را انتخاب کرده اید تا با همسرتان در مورد رفتار او صحبت کنید. مهارت های حل تعارض در اینجا نقش اصلی را ایفا می کند.
از او بپرسید چه مشکلی دارد و به او کمک کنید تا رفتار بی ادبانه خود را در قبال شما بهبود بخشد. ارتباطات موثر به طور کلی می تواند بسیاری از مشکلات را حل کند. آن را امتحان کنید و ممکن است ببینید همسر بی احترام شما کاملا تغییر می کند.
احتمالاً او دچار استرس یا مسئله دیگری شده است و عمداً به شما بی احترامی نمی کند. بنابراین باید ابتدا با او صحبت کنید و دیدگاه او را درک کنید. این یک روش موثر برای مقابله با همسر بی احترام است.
3. فضا و زمان شخصی لازم را به او اختصاص دهید
وقتی می دانید که او تمایل به توجه و مراقبت از شما ندار ، بهترین حرکت شما این است که او را تنها بگذارید. به او فضا و زمان شخصی کافی بدهید تا بتواند از اهمیتی که در زندگی او دارید، قدردانی کند و احتمالاً احترام به نظرات شما را نیز شروع کند.
همچنین این ممکن است به او نشان دهد که چقدر به نیازها و خواسته های او احترام می گذارید. یا اینکه می توانید روحیه او را حس کنید و پاسخ مثبت دهید. فضای موجود در روابط واقعا می تواند کمک کند، شما باید بدانید که چگونه یک نگاتیو را به یک موقعیت برنده تبدیل کنید.
4. به یک دوست / خویشاوند نزدیک اعتماد کنید یا به مشاوره مراجعه کنید
وقتی به نظر می رسد بی احترامی از طرف همسرتان شما را بسیار سخت عصبانی و ناراحت می کند و می توانید راه حلی برای کل این سناریو پیدا کنید.
کاری که می توانید در چنین شرایطی انجام دهید این است که به یک دوست نزدیک که به او اعتماد دارید و به شما مشاوره سالم و صحیحی می دهد، اعتماد کنید. شاید صحبت با این دوست / بستگان دیدگاه جدیدی در مورد نحوه برخورد با همسر بی احترام شما ایجاد کند.
مشاوره زوجین روش دیگری برای نجات ازدواج و حل اختلافات است. که به بیش تر زوجین توصیه می شود. در جلسات زوج درمانی مشکلات زوجین به طور ریشه ای درمان می شود و پس از چند جلسه زوجین می توانند بهبود را در روابط خود احساس کنند.
5- همیشه برای ادامه کار آماده باشید
اگر همسرتان به شما بی احترامی کند چه باید کرد؟ بدون شک شما باید تمام فرصت هایی را که می توانید به همسرتان بدهید تا رفتار خود را نسبت به شما بهتر کند. اما باید بدانید که آیا او واقعاً می تواند به احترام گذاشتن به شما برگردد یا این رابطه ارزش نجات دارد.
اما فقط در صورتی که مشکلی پیش بیاید باید آماده رها کردن همسرتان باشید. به یاد داشته باشید، همسر که به شما بی احترامی می کند هرگز شما را از رابطه خود راضی نخواهد کرد. .
احترام و عشق مانند دو روی یک سکه است. اگر این دو پایه و اساس رابطه شما فراهم نیستند، پس نمی تواند در آزمایش زمان دوام بیاورد. بنابراین به دقت در این مورد فکر کنید و عاقلانه تصمیم بگیرید
شناسایی شوهر رفیق باز و درمان آن
متاهل شدن و آغاز زندگی مشترک، یکی از تحولات عظیم زندگی هر فرد است و شرایط زندگی فرد متاهل تفاوت زیادی با یک فرد مجرد دارد و البته که این تفاوت لازمه ثبات یک زندگی مشترک است. یکی از این تفاوت ها رفیق بازی همسر قبل و بعد ازدواج است که معمولا خانم های بسیاری از شوهر رفیق باز خود شاکی هستند.
زمانی که فردی زندگی متاهلی را آغاز می کند، نه تنها نسبت به نیازهای مالی و مادی همسرش مسئول است بلکه نسبت به رفع نیازهای عاطفی همسرش نیز مسئولیت دارد و نیاز است که برای توجه به همسر خود و رفع نیازهای عاطفی او حداکثر تلاشش را به کار گیرد.
طبق نظریه عشق استرنبرگ یک رابطه عاطفی سالم سه مولفه شهوت، صمیمت و تعهد را با یکدیگر دارد. که در ادامه به طور خلاصه این سه مورد را توضیح می دهیم:
شهوت همان شور و اشتیاق زن و مرد نسبت به یکدیگر و تمایل برای برقراری رابطه جنسی و در واقع رفع نیاز جنسی یکدیگر است.
تعهد همان وفاداری به رابطه و برنامه ریزی بلندمدت برای کنار هم بودن است که زمانی که زن و مرد پیمان زناشویی با یکدیگر می بندند، نسبت به یکدیگر متعهد می شوند و برای زندگی طولانی مدت در کنار یکدیگر برنامه ریزی می کنند.
اما در کنار اهمیت شهوت و تعهد، صمیمیت نیز نقش پررنگی دارد و بدون وجود آن یک رابطه عاطفی سالم شکل نخواهد گرفت.
صمیمیت به معنای تجربه خوشحالی با شریک عاطفی، داشتن توجه زیاد به او، داشتن درک متقابل، درمیان گذاشتن مسائل شخصی، دریافت و ارائه حمایت عاطفی، احترام گذاشتن به شخص و نظر فرد و همچنین تمایل به وقت گذرانی با فرد مورد علاقه، می باشد.
معایب رفیق بازی همسر
حال تصور کنید که مردی بعد از اینکه زندگی متاهلی اش را آغاز می کند، به جای اینکه بر روی بعد صمیمیت در رابطه با همسرش تمرکز کند تا در راستای آن بتواند عملکرد موفقیت آمیزی در دو بعد دیگر (یعنی شهوت و تعهد) داشته باشد، تمام تمرکزش حفظ ارتباط با دوستان دوران مجردی اش باشد و اولویت اصلی اش رابطه با دوستان و وقت گذرانی با آن ها باشد، به نظر شما چه اتفاقی می افتد؟
نتیجه هرچه که باشد قطعا نتیجه خوشایندی نیست و می تواند آسیب زیادی به ابعاد زندگی زناشویی وارد کند.
بنابراین نیاز دانستیم که در این مقاله به مبحث مهمی یعنی شوهر رفیق باز که ممکن است خیلی از خانم ها با آن مواجه باشند بپردازیم تا بتوانیم علل و راه های پیشگیری، مقابله و اصلاح آن را فرا بگیریم.
علل رفیق بازی شوهر
در بررسی علل رفیق بازی مرد، در ابتدا نیاز است که این مسئله را مورد بررسی قرار دهیم که آیا همسر شما واقعا فردی رفیق باز است و رابطه با دوستانش را تحت هر شرایطی به رابطه با شما ترجیح می دهد یا اینکه آنطور که شما بیان می کنید همسرتان رفیق باز نیست، بلکه نحوه دیدگاه شما و نوع تفسیرتان از رفتار همسرتان باعث می شود که او را رفیق باز قلمداد کنید.
دقت کنید که اگرچه مفهوم زندگی مشترک بر فعالیت و اهداف مشترک پایه گذاری شده است، اما این به معنای این نیست که در زندگی متاهلی، حریم خصوصی و آزادی فردی به طور کامل از بین برود و فرد حق هیچگونه رفتار مستقلی را نداشته باشد و اجازه ارتباط با دوستان خود را نداشته باشد.
بنابراین اینکه همسر شما گاهی نیاز داشته باشد با دوستان خود ارتباط داشته باشد، با آنها بیرون برود و یا به تفریح بپردازد، امری طبیعی است و شما نباید با بدخلقی مانع از این کار بشید. در واقع قرار گذاشتن با دوستان خود، یک یا دوبار در ماه یا حتی هفته ای یکبار به معنی رفیق بازی نیست و اگر که همسرتان را به دلیل داشتن چنین ارتباطاتی سرزنش می کنید باید بدانید که رفتار نادرستی می کنید و نیاز است که در رفتار و دیدگاه خود تجدید نظر کنید.
اما اگر که همسری دارید که مدام تمایل دارد اوقات فراغت خود را با دوستان خود بگذراند و بودن با دوستان خود را به هرچیز دیگری ترجیح می دهد می توان گفت که شما همسری رفیق باز دارید.
چنین رفتاری دو علت می تواند داشته باشد: یا اینکه همسر شما ذاتا فرد بی مسئولیتی است و مفهوم زندگی مشترک را درک نکرده است و چنین تصور می کند که همچنان می تواند به مانند دوران مجردی رفتار کند و نیاز به هیچگونه قید و بند و محدودیتی در رفتارها و ارتباطاتش نمی بیند. این فرد ممکن است در خانواده خود دچار آسیب های زیادی شده باشد و از قبل نیز مفهوم ارتباط درست با خانواده را فرا نگرفته باشد و همین امر باعث تداوم روابط دوستی بی حد و اندازه در او شده باشد.
در چنین شرایطی اگر که فرد حاضر به پذیرش اشتباه خود نباشد و مدام برای رفتار اشتباهش دلایل و توجیهات غیر منطقی بیاورد و مسئولیت زندگی خود را بر عهده نگیرد، خیلی نمی توان به تغییر فرد امیدوار بود.
اما همیشه رفیق بازی مرد و فرار کردن از محیط خانه به علت عدم مسئولیت پذیری فرد نیست، بلکه مشکلات زناشویی و عدم ارتباط درست عاطفی و زناشویی است که باعث می شود مرد هر لحظه به نبال بهانه ای برای بیرون رفتن از خانه و وقت گذرانی با دوستانش باشد.
اگر شما زنی باشید که مدام در گوش همسرتان غر می زنید، از هر رفتار او خرده می گیرید، قبل از اینکه صحبت هایش را بشنوید آن ها را نقض می کنید و به طور کلی به نیازهای عاطفی و روانی همسرتان اهمیت نمی دهید، طبیعی است که در چنین شرایطی ترجیح همسرتان این باشد که بیشتر وقتش را با دوستانش بگذارند. بنابراین اگر زمانی شرایط زندگیتان طوری پیش رفت که باعث شد اینطور برداشت کنید که همسری رفیق باز دارید سعی کنید در ابتدا دیدگاهی منطقی به شرایط داشته باشید و ضمن تمرکز بر رفتار همسرتان به رفتارهای خودتان نیز توجه کنید تا بتوانید علت رفتار را پیدا کنید.
طبیعی است که اگر علت بروز چنین رفتارهایی در همسرتان، رفتارهای نادرست شما باشد، نیاز است که تمام تلاشتان را برای ایجاد تغییر در خودتان به کار بگیرید.
روش های مقابله و اصلاح رفیق بازی همسر
همانطور که در قسمت علت رفیق بازی شوهر به دو علت کلی، یعنی بی مسئولیتی مرد و یا رفتار نادرست زن در برخورد با همسرش اشاره کردیم، روش های مقابله و اصلاح این مسئله نیز با توجه به علت و عوامل بوجود آمدن چنین مشکلی به دو بخش تقسیم می شود. چون با توجه به اینکه علت بروز مشکل چه چیزی باشد، راه حل آن فرق می کند.
در موقعیت دوم که رفتار نادرست و مشکلات زناشویی مرد را به سمت رفیق بازی می کشاند باید از راه های زیر کمک بگیرید:
- ابتدا شرایطی را متصور می شویم که زن رفتار نادرستی یا همسر خود دارد و همین امر باعث شده است که مرد به دلایل مختلف از خانه فراری باشد. برای رفع این مشکل چه باید بکنیم؟
- به همسرتان توجه کنید و همیشه زمانی را برای صحبت کردن منطقی و مسالمت آمیز با همسرتان در نظر بگیرید. در مورد مسائل مختلف از او نظر خواهی کنید و برای نظرش احترام و ارزش قائل باشید.
- به همسرتان محبت فیزیکی و جسمی داشته باشید. گاهی مواقع به یکباره او را بغل کنید و ببوسید و گفتن کلمه دوستت دارم را از او دریغ نکنید. درخواست جنسی او را به طور مداوم رد نکنید، حتی گاهی سعی کنید پیشنهاد برقراری رابطه جنسی از سمت خودتان باشد و خودتان را مشتاق به برقراری رابطه با همسرتان نشان دهید.
- سعی در کنترل همسرتان نداشته باشید و سعی نکنید که رفتارهای او را زیر ذره بین داشته باشید و به هر رفتارش خرده بگیرید. این مسئله به خصوص در مسائل مالی بسیار اهمیت دارد. برخی از خانم ها اگر ببینند که همسرشان قصد دارد چیز گران قیمتی بخرد سریع به او خرده می گیرند و سعی می کنند با سرزنش و ابراز مخالفت شدید همسرشان را از آن کار منع کنند، غافل از اینکه اگر چنین مسئله ای در گروه دوستانه مطرح شود با احتمال زیاد با استقبال و حمایت دوستان مواجه می شود و همین امر می تواند باعث شود که همسر شما احساس کند در جمع های دوستانه راحت تر است و بدون ترس از قضاوت و سرزنش می تواند از تصمیمات و خواسته هایش حرف بزند.
بنابراین، تا جای ممکن از سرزنش کردن و انتقاد کردن از همسرتان خودداری کنید و سعی کنید شنونده خوبی برای همسرتان باشید و اگر معتقد هستید که همسرتان در حال انجام کاری نادرست است فقط سعی کنید با او صحبت و گفت و گوی مسالمت آمیز داشته باشید تا خودش بتواند به اشتباهش پی ببرد و تصمیم درست تری را اتخاذ کند.
وقت شناس باشید و اگر از رفتاری که از جانب همسرتان رخ داده ناراحت هستید، بلافاصله با ورد همسرتان شروع به سرزنش و گلایه نکنید، مطمئن باشید که در چنین شرایطی نه تنها حرف های شما تاثیری ندارد، بلکه می تواند باعث شود در ذهن همسرتان به همسری غرغرو تعبیر شوید و همین امر سبب شود که روز به روز تمایل همسرتان به حضور در روابط دوستانه بیشتر شود و نسبت به حضور در خانواده تمایل کمتری را نشان دهد.
در موقعیت اول که خود مرد به طور طبیعی تحت هر شرایطی بودن در جمع های دوستانه را در اولویت قرار می دهد، می توانید از راه های زیر کمک بگیرید.
- در چنین شرایطی نیاز است که در یک موقعیت مناسب، در مورد احساساتی که دارید با همسرتان گفت و گو کنید. از مهارت های ارتباط موثر استفاده کنید و به جای سرزنش و دعوا و تمرکز صرف بر روی نکات منفی رفتاری در همسرتان، نکات مثبت او را نیز یادآور بشید و فقط از او انتقاد نکنید.
- سعی کنید ابتدا بابت کارهای خوبی که در حقتان می کند از او تشکر کنید و سپس شروع به انتقاد کنید و احساساتتان را صادقانه با او در میان بگذارید. با این کار می توانید پذیرش همسرتان را نسبت به صحبت ها و حتی انتقادهاتون بالا ببرید. می توانید به او بگویید که نیاز دارید زمان بیشتری در کنار ایشون باشید و فکر می کنید که این کار به عمیق تر شدن رابطه و در نتیجه صمیمی تر شدنتان کمک می کند.
- سعی کنید به این مسئله پی ببرید که همسرتان چه چیزی در گروه های دوستی دریافت می کند که او را برای تداوم ارتباط مشتاق تر می کند. چرا وقت بیشتری را با دوستانش می گذراند؟ سعی کنید شما بهترین دوستش باشید و او را در تفریحات مورد علاقه اش همراهی کنید. اگر چنین کاری کنید او دیگر دلیلی نمی بینید که وقت گذرانی با دوستانش را به بودن با شما ترجیح بدهد.
- تلاش بیهوده نکنید که ارتباطات دوستانه همسرتان را به طور کامل قطع کنید، سعی کنید به علایق همسرتان و حریم خصوصی اش احترام بگذارید. با برقراری ارتباطات خانوادگی و رفت و آمدها و مهمانی با دوستان متاهل همسرتان، هم رفتار اجتماعی و دوستانه ای انجام می دهید و هم اینکه باعث جدایی همسرتان از دوستانشان نمی شوید و باعث می شوید که همسرتان در یک جمع خانوادگی، در کنار دوستانش باشد و ارتباطش را با آن ها حفظ کند.
- برای آخر هفته های تان برنامه ریزی کنید و این برنامه را زودتر با همسرتان مطرح کنید تا دیگر نتواند جایی قول دهد.
- در مورد اهدافی که برای آینده دارید با همسرتان صحبت کنید و در مورد عواقب رفیق بازی در به تعویق انداختن اهدافتان به همسرتان هشدار دهید. در این بین نظر او را در این مورد که چه کارهایی می توانید برای بهبود و تحکیم رابطه تان انجام دهید بپرسید.
- در مرحله آخر اگر که نتیجه مطلوبی دریافت نکردید، حتما از مشاور کمک بگیرید.
چطور می توان از داشتن شوهری رفیق باز پیشگیری کرد؟
برای پیشگیری در این مورد نیاز است که این مسئله را در جلسه خواستگاری مورد بررسی قرار دهید و با پرسیدن سوالاتی مثل: نظرش در مورد رفیق بازی، نحوه وقت گذرانی وی با دوستانش در در طول روز یا هفته یا ماه، نظر وی در مورد ارتباطات دوستانه بعد از ازدواج، عکس العملش در مورد رفیق بازی همسر و پرسیدن این سوال که در زندگی مشترک تا چه حد به دوستش اجازه ورود به زندگی اش را می دهد و تا چه حد برای دوستش فداکاری می کند، می توانید تا حدودی در مورد رفیق بازی یا عدم رفیق بازی او اطلاعاتی کسب کنید، اما برای کسب اطمینان، تنها بسنده کردن به پاسخ این سوالات لازم نیست و نیاز به ارتباط و تعامل بیشر با فرد و در نتیجه کسب شناخت بیشتر است.
در صورت پی بردن به رفیق بازی خواستگارتان، بهتر است که از ازدواج با او صرف نظر کنید، اما اگر با وجود آگاهی از چنین مسئله ای، به دلیل دلبستگی های عاطفی، همچنان تمایل داشتید که با فرد مورد نظرتان ازدواج کنید، حتما با یک مشاور مشورت کنید تا بتوانید با آگاهی بیشتری در این زمینه تصمیم گیری کنید و نحوه درست رفتار با شوهر رفیق باز را به طور مفصل و اختصاصی آموزش ببینید.
برای این منظور می توانید از مشاوران متخصص و مجرب مرکز مشاوره ستاره ایرانیان کمک بگیرید.
پرخاشگری همسر | علت عصبانیت و بداخلاقی همسرتان
در روانشناسی پرخاشگری به رفتارهایی گفته می شود که فرد به خود و یا دیگران آسیب می رساند، این آسیب ها می تواند هم از نظر جسمی باشد و هم از نظر روانی، در این مقاله به پرخاشگری همسر و راه های مقابله با آن پرداخته شده است.
پرخاشگری می تواند نشان دهنده بیماری، اختلال در مصرف مواد و یا اختلال پزشکی باشد.
به طور کلی می توان گفت پرخاشگری به چهار دسته جسمی، کلامی، ذهنی و عاطفی تقسیم میشود.
ما معمولا پرخاشگری را فقط جسمی می دانیم اما پرخاشگری می تواند به شکل های دیگر خود را نشان دهد.
پرخاشگری روانی بسیار مضر است و میتواند به راحتی تشخیص داده شود.
پرخاشگری اگر در ارتباط با دوست یا همکار باشد آسان تر است اما اگر در مورد همسر باشد برای شما مشکلات فراوانی را به همراه خواهد داشت.
در اینجا ما به شما می آموزیم که علائم و نشانه های پرخاشگری را بشناسید:
پرخاشگری همسر نوعی حالت روانی مشترک است که ممکن است در هر دو زوجین ایجاد شود و می تواند پیامدهای مختلفی را به همراه داشته باشد. پرخاشگری موضوعی است که حتماً باید به صورت گروهی روی آن تمرکز شود.
افراد پرخاشگر معمولا این تغییرات رفتاری را از خود نشان می دهند:
- آرامش خود را از دست می دهند.
- تن صدای آن ها بالا می رود.
- جیغ می زنند.
- دیگران را کتک می زنند.
- بددهنی میکنند و فحش می دهند.
- عرق می کنند و یا می لرزند.
علت عصبانیت و بداخلاقی همسر تان چیست؟
دلایل بسیار زیادی وجود دارد که باعث عصبانیت همسر شما می شود که این دلایل میتواند مربوط به مسائل روانی و فیزیکی یا به دلیل عوامل محیطی باشد.
شما باید بدانید که همسرتان چه زمانی عصبانی و پرخاشگر می شود این کار شما کمک می کند که راه حل مناسب را برای آن پیدا کنید.
اگر خود پاسخ را پیدا نکردید از همسرتان دلیل عصبانیت و پرخاشگری او را بپرسید البته شما باید زمانی با او صحبت کنید که او آرام است و برخوردی مهربانانه و صمیمانه با شما دارد.
شما باید از کلمات مناسب استفاده کنید مثلاً از کلمه «من و ما»به جای کلمه تو استفاده کنید.
همسرتان را آگاه کنید
یکی از مهمترین اقدامات این است که همسرتان هم خود بخواهد تغییر کند برای این کار لازم است با او صحبت کنید و در مورد سود و زیان رفتارهای پرخاشگرانه صحبت کنید.
با این کار او متوجه میشود که اگر او به پرخاشگری ادامه دهد شاید در کوتاه مدت به سود او باشد اما به مرور زمان برای او هیچ فایده ای ندارد.
در این شرایط به مرور زمان انگیزه بیشتری برای تغییر پیدا می کند، از او بخواهید که وقتی عصبانی می شود به خودش توجه کند و ببیند عصبانیت را در کجای بدنش احساس می کند شما باید بدانید که وقتی همسرتان عصبانی می شود عصبانیت روی کدام نقطه بدنش تاثیر می گذارد.
مثلاً برخی از افراد زمان عصبانیت تپش قلب می گیرند و برخی دیگر آن را در بازو حس می کنند باید همسرتان این موضوع را بداند و این نشانه ها را به خاطر بسپارد زیرا بهترین زمان برای مبارزه با آن، زمان شروع آن است و مهم است که زمانی که عصبانیت شروع می شود آن قسمت بدن را که تحت تاثیر قرار می گیرد مدیریت و آرام کرد.
تستسترون کم از دلایل پرخاشگری
برخی از افراد سطح بالای تستسترون را با سطح عصبانیت مرتبط می دانند اما این رفتار با سوء مصرف استروئید در ارتباط است.
تحقیقات نشان داده افرادی که سطح تستسترون آن ها پایین است عصبانی تر هستند.
عوامل محیطی مثل خواب و رژیم غذایی تاثیر زیادی روی تستسترون می گذارد و افرادی از تستسترون کم رنج می برند ولی از آن خبر ندارند و معمولاً تشخیص داده نمی شود.
سروتونین کم
یکی از انتقال دهنده های عصبی سروتونین است که در سلامت عاطفی و ذهنی تاثیر گذار است. اگر افراد این عنصر را به اندازه کافی نداشته باشند کج خلق و افسرده می شوند.
استرس شدید
هورمون استرس کورتیزول می تواند باعث بد اخلاقی شود.
اگر شوهر شما استرس شدیدی را تجربه میکند و به درست غذا نمی خورد سطح بالای کورتیزول باعث کج خلقی او می شود.
فقدان هویت مردانه و هدف
مردان تلاش بسیار زیادی می کنند تا در حد کمال مطلوب مردان زندگی کنند که این باعث نابودی آن ها می شود.
مردان تمرکز بالایی روی موفقیت های شغلی، مالی می کنند که این موضوع باعث اضطراب، انزوا و تنهایی آن ها می شود.
حتی ممکن است آن ها احساس کنند که در مقایسه با دیگران کافی نیستند، این موضوع خشم و عصبانیت آن ها را تشدید می کند.
آسیب و ضربه عاطفی
ممکن است همسر شما دچار مشکلات عاطفی شده باشد که حل نشده باقی مانده است و برای سرکوب احساسات عاطفی، احساسات خود را با خشم و عصبانیت نشان می دهند.
رویکرد های ذهنی برای مقابله با شوهرعصبی
همیشه یک رویکرد آرام برای حل اختلافات داشته باشید، اگر هر دوی شما عصبانی باشید با استفاده از این رویکردها از بد شدن شرایط جلوگیری خواهید کرد.
پیشنهاد مشاور: رفتار با همسر بداخلاق در اسلام و روانشناسی
نترسید
از خشم یکدیگر نترسید زیرا عصبانیت نشاندهنده کمبود قدرت واقعی فرد در قدرت کنترل و مدیریت وضعیت است. ناکامی اصلی ترین دلایل پرخاشگری است.
یکی از مهم ترین دلایلی که باعث پرخاشگری فرد می شود این است که فرد قدرت تامین نیازها را ندارد یعنی زمانی که به نیاز هایی مثل محبت، توجه و احترام پاسخ داده نشود فرد احساس ناکامی میکند و آن را با خشم و عصبانیت نشان می دهد.
هرگز مقابله به مثل نکنید و پاسخ او را با ناسزا و بددهنی ندهید زیرا باعث بدتر شدن اوضاع می شود.
اگر همسرتان کوچک ترین رفتار مثبتی از خود نشان می دهد او را تشویق کنید و احساسات خوب خود را درمورد این موضوع بیان کنید.
- اگر همسرتان در وضعیت روحی مناسب قرار گرفت او را از تاثیرات منفی خشم و عصبانیت اش اگاه کنید.
- اگر همسرتان دوستان ناباب و بد دهن دارد سعی کنید با بهترین روش ارتباط او رابا آن ها قطع کنید و ارتباط با افرادی که خلق و خوی مناسبی دارند را افزایش دهید.
- به خودتان مسلط باشید.
اگر شما نتوانید هیجانات خود را کنترل کنید واکنش های نامناسبی در برابر این رفتارها از خود نشان می دهید و ناخواسته باعث به وجود آمدن مشکلات بزرگ تری می شوید.
به هیچ وجه مقابله به مثل نکنید
یکی از بزرگ ترین اشتباهات این است که شما پا به پای همسرتان فریاد بکشید حتی اگر حق با شما باشد این کار باعث بدتر شدن اوضاع خواهد شد و هیچ نتیجه مثبتی برای شما به همراه ندارد.
سکوت کنید
یکی از روش هایی که معمولاً تمام روانشناسان و متخصصین به آن تاکید میکنند سکوت کردن است. این سکوت نباید جنبه بی احترامی و بی توجهی داشته باشد بلکه به معنای این است که شما باید خشم و عصبانیت خود را کنترل کنید و زمانی که آرام بودید صحبت کنید همیشه راهی برای بازگشت داشته باشید.
او را سرزنش یا قضاوت نکنید
ممکن است همسر شما به دلایل مختلفی عصبانی و ناراحت باشد متاسفانه یکی از رفتارهای اشتباهی که زوجین انجام می دهند سرزنش و قضاوت است، آن ها معمولاً از کلمات نادرستی مثل «تقصیر خودت بود»« چقدر گفتم انجام نده»« تو همیشه خراب می کنی» استفاده می کنند که باعث عصبانیت بیشتر طرف مقابل می شود.
از فریادهای همسرتان نترسید
یکی از راهکارهای برخورد مناسب با همسر این است که در مقابل رفتارهای همسرتان آرامش خود را حفظ کنید و با خونسردی رفتار کنید ترسیدن یا گریه هیچ کمکی به شما نخواهد کرد.
او را دعوت به آرامش نکنید
شما می دانید که اگر به فرد افسرده بگویید شاد باش یا مشکلی پیش نیومده اوضاع بدتر خواهد شد. در مورد افراد عصبی هم به همین شکل است سعی نکنید به او بگویید آرامش خودتو حفظ کن یا مسئله مهمی نیست زیرا تاثیر مثبتی روی آن ها نخواهد داشت.
سعی نکنید او را متقاعد کنید
برای این که همسر خود را عصبانی نکنید دست از تلاش برای متقاعد کردن او بردارید در عصبانیت هر حرف و حرکتی حتی اگر درست باشد پذیرفته نمی شود.
اجازه ندهید مرز ها شکسته شوند
عصبانیت و پرخاشگری همیشه با توهین همراه نیست اگر همسر شما از موضوعی ناراحت و عصبانی است سعی کنید به حرف های او گوش دهید و سکوت کنید تا او آرام شود اگر او در هنگام صحبت کردن به شما توهین کرد به او گوشزد کنید.
در آرامش با یکدیگر صحبت کنید
زمانی که هر دو طرف در موقعیت و شرایط مناسبی قرار دارند می توانند با هم صحبت کنند و بهترین نتیجه را بگیرند. در این شرایط بهتر است ابتدا نقاط قوت همسر خود را بیان کنید و به او بگویید که قدردان زحمت های او هستید و در پایان به او بگویید که از رفتارهای پرخاشگرانه او ناراحت هستید و این پرخاشگری می تواند در روحیه کودکان شما تاثیر بگذارد.
راهکارهای مدیریت خشم همسر
موقعیت را ترک کنید
اگر حس می کنید که با ادامه بحث نمی توانید خشم خود را کنترل کنید، به صحبت های خود پایان دهید و به خود و همسرتان اجازه دهید تا عصبانیت و خشم شما فروکش کند و زمان مناسب تری را برای ادامه صحبت انتخاب کنید.
میتوانید به همسرتان بگویید که فعلاً شرایط مناسبی برای صحبت کردن نداریم و اگر به این بحث ادامه دهیم باعث پشیمانی میشود پس بهتر است زمان دیگری را برای صحبت انتخاب کنیم.
احساسات منفی خود را بیان کنید
اگر شما ناراحت هستید باید آن را بیان کنید و نشان دهید که چه احساساتی دارید.
شما می توانید احساسات خود را با کلمات مناسب بیان کنید مثلاً میتوانید بگویید که «زمانی که به من توجه نمی کنی ناراحت می شوم »شما با بیان احساسات زمینه را برای حل مشکلات فراهم می کنید.
مراقب کلام خود باشید
توهین، تحقیر، سرزنش و پرخاشگری نکنید این کارها باعث می شوند که همسرتان واکنش بدتری به شما نشان دهد، دعوا و بد دهنی باعث می شود که جنگی برپا شود.
به پیامد رفتار خود فکر کنید
فحش و ناسزا باعث از بین رفتن احترام می شود و در رابطه شما خلل ایجاد می کند و شرایط را بدتر خواهد کرد.
خود را آرام کنید
شما در این زمینه می توانید از تکنیک های تنفس عمیق، شستشوی دست و صورت و نوشیدن آب استفاده کنید.
مسائل و مشکلات خود را حل کنید
شما باید به این نکته توجه داشته باشید که با داد و فحاشی به نتیجه ای نخواهید رسید و نه تنها مشکلی از شما برطرف نخواهد شد بلکه باعث بدتر شدن اوضاع می شود پس باید مشکلات خود را دقیق تعریف کنید و بهترین راه حل را برای آن انتخاب کنید.
پیشنهاد مشاور: با همسر بدبین چگونه رفتار کنیم؟
از عذرخواهی نترسید.
اگر رفتار شما علت عصبانیت و پرخاشگری همسرتان باید آن را بپذیرید و عذرخواهی کنید.
توصیه های دیگر
- هرگز هنگام صحبت کردن همسرتان، حرف او را قطع نکنید و با دقت به او گوش دهید.
- جنبه های مثبت آن را بپذیرید.
- سعی کنید به او آرامش دهید.
- لجبازی نکنید
- در شرایط اضطراری از او دور شوید.
مهم ترین وظایف زن و شوهر نسبت به یکدیگر
- به حریم شخصی یکدیگر احترام بگذارید.
- به نیازهای جنسی یکدیگر پاسخ دهید.
- از سوء ظن های بی مورد دوری کنید.
- بدزبانی، ترشرویی، سرسنگین بودن را کنار بگذارید.
- هرگز در مقابل یکدیگر از دیگران تعریف و تمجید نکنید.
- هرگز یکدیگر را تحقیر نکنید.
- هرگز به یکدیگر دروغ نگویید.
- با مشکلات زندگی منطقی رفتار کنید.
- در حق یکدیگر دعا کنید و از خداوند بخواهید که به موفقیت برسید.
- با مشکلات زندگی منطقی رفتار کنید.
- در تمام طول زندگی عشق خود را به یکدیگر نشان دهید.
اما وظایف اختصاصی زن در برابر شوهر عبارتند از:
- بدون اجازه شوهر در مال او تصرف نداشته باشید.
- به مسائل محرم و نامحرم توجه داشته و در صورت نبودن همسر کاری خارج از عرف نکنید.
- برای همسر خود آرایش کنید.
- هنگام خروج همسر او را تا دم در بدرقه کنید.
- هنگام ورود همسر به خانه خود را آماده و از او استقبال کنید.
- سطح توقع و انتظارات خود را متناسب با درآمد شوهر تنظیم کنید.
برخی وظایف اختصاصی مرد نسبت به همسر
نیکی به همسر دارای شاخص های ثابت و متغیر است که این شاخص های ثابت عبارتند از:
تامین مسکن، پوشاک وخوراک در حد شأن خانوادگی.
اما شاخص های متغیر متناسب با شرایط زندگی فرد متفاوت است و هر فرد در طول زندگی با توجه به شرایط زندگی می تواند آن را شناسایی و اعمال کند.
مثلاً پیامبر می فرماید:
کمک مرد به زن در امور خانه نشان دهنده علاقه اوست.
۴۰ نکته زیر به عنوان راهکارهای اولیه برای زوج های جوان که باعث ایجاد عشق و علاقه می شود:
- می توانید در زمینه همسرداری، ارتباط با دیگران با شرکت در جلسات آموزشی مهارت های خود را افزایش دهند.
- همدلی، همفکری، مشورت باعث ایجاد رابطه سالم بین اعضای خانواده شود.
- هر یک از زوجین، دیگری را محرم، حامی و پشتیبان خود میداند.
- مهارت های ارتباطی را بیاموزید.
- به حرفهای یکدیگر گوش کنید و به عقاید و نظرات یکدیگر احترام بگذارید.
- تلاش کنید که کانونی گرم و صمیمی بین اعضای خانواده ایجاد کنید.
- هنگام اختلاف به جای سرزنش مسئله را شناسایی و به دنبال راه حل باشید.
- در صورت به وجود آمدن مشکلات در اولین فرصت به دنبال حل و فصل آن باشد
- رفتارهای مطلوب همسرتان را مورد توجه و تاکید قرار دهید و به او نشان دهید که برای شما با ارزش است.
- نکات مثبت او را در جمع بیان کنید و اگر ویژگی منفی در او وجود دارد محرمانه و در خفا به او بگویید.
- برای خصوصیات و نیازهای یکدیگر ارزش قائل باشید.
- اگر رفتار خاصی برای شما مبهم است از همسرتان علت و هدف آن را بپرسید.
- خشونت را با خشونت پاسخ ندهید بلکه با سکوت به آن پاسخ بدهید .
- تلاش کنید در روابط خود با همسرتان به جای قضاوت و پیش داوری ، نقاط قوت را ببینید.
- سعی کنید در برنامهریزیها با یکدیگر مشورت کنید و یک جانبه به آن نگاه نکنید.
- در هر فرصتی که پیش می آید با اعضای خانواده ارتباط کلامی و عاطفی برقرار کنید.
- اگر یکی از زوجین به هر دلیلی نمی تواند به حرف همسرش گوش کند باید آن را صادقانه توضیح دهد.
- هر از چند گاهی زوجین باید فضای محرمانه و خصوصی با یکدیگر داشته باشند.
- همیشه در هنگام مواجهه با مشکلات خود را جای طرف مقابل قرار داده و از دید او به مشکلات نگاه کنید.
- در طول هفته زمانی را برای صحبت کردن در مورد مسائل و مشکلات انتخاب کنید.
- دید شاعرانه و آرمان گرایانه نسبت به مسائل و ازدواج نداشته باشید.
- نباید ارتباط شما بر اساس حدس و گمان باشد اگر مسئله ای ذهن شما را به خود مشغول کرد آن را صادقانه بیان کنید.
- هر کدام از زوجین باید مسائلی که باعث سوء تفاهم برای آن ها شده را بیان کنند و آن ها را از بین ببرند.
- هر یک از زوجین باید با روانشناسی همسرش آشنا باشد.
- در سراسر زندگی باید قدر تمام موهبت ها و نعمت هایی که در اختیار دارید را بدانید.
- از خطاهای یکدیگر سریع بگذرید.
- روزهای خاص مثل تولد و سالگرد ازدواج را با هدیه های کوچک جشن بگیرید.
- در برابر همسرتان آراسته و پاکیزه باشید.
- در انتخاب دوست و معاشرت های خانوادگی دقت کنید.
- از مردسالاری و زن سالاری پرهیز کنید.
- خطای یکدیگر را در مقابل جمع، اطرافیان و فرزندان نگویید.
- هرگز یکدیگر را با دیگران مقایسه نکنید.
- اگر همسرتان رفتار پسندیده انجام داد او را تشویق کنید.
- از تصمیم های نادرست و غیر منطقی که باعث ایجاد افکار منفی درباره همسرتان میشود پرهیز کنید.
- اگر به همسرتان قول میدهید آن ها را عملی کنید.
- برچسب نادرست به همسر خود نزنید.
- اگر افسرده، ناراحت و غمگین هستید در اولین فرصت به پزشک مراجعه کنید و آن را برطرف کنید.
- برای داشتن یک زندگی سالم و موفق تلاش کنید، احساس مسئولیت داشته باشید و هر چه را که باعث ارتباط ناسالم بین شما می شود را از بین ببرید.
- زن و شوهر نباید یکدیگر را مسخره کنند.
- از رفتارهایی مثل متلک، تحقیر، توهین که باعث افزایش مقاومت های روانی طرف مقابل می شود پرهیز کنید.
ازدواج با فرد وسواسی دودمان به باد می دهد؟ چه باید کرد؟
ازدواج با فرد وسواسی سخت است؟ چه راهکارهای روانشناسی برای مقابله با آن وجود دارد؟ بسیاری از افراد احساس می کنند که زندگی با فردی که دچار وسواس فکری و عملی است به معنای داشتن یک زندگی مرتب و تمیز است.
اما این فکر درست نیست وسواس در حقیقت به اختلالی گفته می شود که فرد مبتلا نمی تواند افکار و در نتیجه اعمال خود را کنترل کند. وقتی این وضعیت به هر دلیلی شدیدتر بشود، مسئولیت ها و زندگی اطرافیان آن ها نیز تحت تاثیر قرار می گیرد.
علائم ازدواج با فرد وسواسی
ابتدا لازم است که علائم وسواس را بدانید، این علائم به دو دسته تقسیم می شوند:
- افکار سرزده و ناخواسته
- رفتارهایی که فرد کنترلی بر آن ها ندارد و در جهت تسکین استرس و اضطراب خود انجام می دهد.
علائمی که نشان دهنده افکار وسواسی سرزده هستند شامل:
- نمی خواهند چیزی که دیگران لمس کرده اند را لمس کنند.
- مدام به خاموش کردن برق یا گاز فکر می کنند و نگران هستند.
- وقتی وسایل سر جای خود قرار نگرفته اند یا تقارن برقرار نیست، احساس اضطراب پیدا می کنند.
- افکاری که نمی توانند آن ها را کنترل کنند.
نشانه هایی از رفتارهایی که فرد بر آن ها کنترل ندارد شامل:
- شستن بیش از حد دست، حتی اگر پوست زخم شود.
- مرتب کردن اشیا به روشی دقیق و قرینه حتی در صورت عدم ضرورت
- چک کردن و بررسی چند باره درها، اجاق گاز یا سایر موارد حتی اگر باعث شود که نتواند از خانه خارج شود.
- بی صدا کلمه یا عبارتی را مدام تکرار کنید.
وسواس فکری و عملی می تواند تمام ابعاد زندگی فرد را تحت تاثیر قرار دهد مانند:
- اصلاً نمی تواند به موقع به مدرسه یا سر کار برود.
- قادر به شرکت در فعالیت های اجتماعی نیست و از حضور در آن ها لذت نمی برد.
- روابط عاشقانه آن ها مدام بهم می خورد.
- دارای مشکلات بهداشتی مانند مسواک زدن زیاد یا شستن دست مدوام هستند.
- احساس گناه کرده و مدام خود را سرزنش می کنند.
- هرچه بیشتر سعی می کنند آن را کنترل کنید، بیش تر احساس اضطراب پیدا می کنند.
- نادیده گرفتن یک فکر، آن را قویتر می کند.
- در مورد خودزنی یا خودکشی فکر می کنند.
بسیاری از مبتلایان به اختلال وسواس کاملاً نسبت به غیر منطقی بودن افکار و اعمال خود آگاه هستند.
اما در جلوگیری از آن ها احساس ناتوانی می کنند و برخی دیگر ممکن است تفکر خود را منطقی جلوه بدهند و بیان کنند که وسواس آن ها روشی عادی برای محافظت در برابر تهدید های خارجی است.
ازدواج با فرد وسواسی از نظر روانشناس
پس از آشنایی با علائم وسواس می توانید تشخیص بدهید که همسر آینده یا فعلی شما درگیر وسواس فکری عملی است یا خیر، اگر در تشخیص خود شک دارید می توانید در این باره از یک متخصص کمک بگیرید.
توجه داشته باشید که وسواس فکری عملی بر رابطه عاشقانه شما تاثیر مستقیمی دارد ممکن است همسر آینده شما سعی کند علائم خود را مخفی کند ولی بالاخره متوجه نشانه هایی از آن می شوید. او ممکن است شما را وادار کند کارهایی را انجام بدهید که فکر می کند درست است. به خاطر داشته باشید که قصد او از این کارها به هیچ وجه آزار و اذیت شما نیست.
موارد زیر ویژگی های افراد وسواسی است که ممکن است باعث اختلال در رابطه و زندگی مشترک شما شود، توجه داشته باشید که وسواس در افراد مختلف شدت و علائم مختلفی دارد.
کنترل گری و مسئولیت پذیری
افراد وسواسی علاقه زیادی به کنترل کردن شرایط دارند و به شکل بیمارگونه ای سعی در کنترل افراد و حتی موقعیت ها دارد. به طور مثال ممکن است شما را مجبور کند برای چک کردن گاز به خانه برگردید یا ممکن است شما را مجبور کند پیش از رابطه جنسی حمام بروید و ناحیه تناسلی خود را بشویید.
در حقیقت یکی از مواردی که بسیار تحت تاثیر وسواس قرار می گیرد رابطه جنسی است.
تاثیر وسواس در کیفیت رابطه جنسی
باید توجه داشته باشید که این افراد معمولا تا زمانی که بدنشان تمیز نباشد آرامش ندارند و مضطرب می شوند به همین دلیل ممکن است از داشتن رابطه جنسی اجتناب بورزند یا پس از آن سریعا به حمام بروند. در این شرایط فرد حتی ممکن است از ترشحات بدن خود نیز مضطرب بشود.
منبع : ازدواج با فرد وسواسی دودمان به باد می دهد؟ چه باید کرد؟
رفتار با همسر در جمع
رفتار با همسر در جمع چگونه باشد؟ مردان احترام می خواهند. شوهر شما ناامیدانه باید بداند که شما به آنچه او افتخار می کنید افتخار می کنید و فکر می کنید که او شریف و قابل احترامی است. روشی که درباره او صحبت می کنید بازتاب او را نشان می دهد. هم جلویش و هم پشت سرش.
در حالی که من می دانم این مسئله برای زن و شوهر مشکل ساز است ، مایلم در این مقاله به همسران بپردازم. بنابراین در اینجا چند روش وجود دارد که می توانید به سرعت رابطه خود را با همسرتان خراب کنید و چند نکته ای که من در مورد درمان شوهرم در انظار عمومی یاد گرفته ام:
سایت همسرانه: رفتار با همسر در جمع چگونه باشد؟
تخریب چهره عمومی او
متوجه می شوم که لحنی که برای صحبت در مورد شخصی پشت سر او استفاده می کنم بر لحنی که شخصاً با او استفاده می کنم تأثیر می گذارد. مراقب “تخلیه” باشید زیرا به ندرت در آنجا متوقف می شود ، اما بعداً تعاملات شما با آنها را آلوده می کند.
شما نمی توانید علناً از او و ایراداتش شکایت کنید
. اگر کمبودهای بن را در میان بگذارم ، این در شرایط مشاوره اتفاق می افتد. نادر است و خصوصی است. ما متقابلاً تصمیم گرفته ایم که اشکال دیگران را در دو موقعیت به اشتراک بگذاریم. اولین مورد این است که اگر ما با درسهایی که آموخته ایم از طریق مشکل زناشویی به کسی کمک می کنیم. مورد دوم زمانی است که ما به دنبال مشاوره در مورد همسر بهتر بودن هستیم.
بنابراین برای تقویت چهره عمومی او ، باید به او لاف بزنید. حتی موارد ساده! اگرچه ممکن است در ازدواج ما مواردی وجود داشته باشد که به آزار و اذیت حیوانات خانگی تبدیل شده باشد ، یا به نظر من آزار دهنده باشد ، اما این تصویری عمومی نیست که من برای بن می خواهم . سخنرانی من باید او را گرامی بدارد و باعث شود دیگران نکاتی را که من درباره او احترام می گذارم ببینند. من واقعاً خوب ازدواج کردم ، و دیگران باید بدانند که من آن را امری بدیهی نمی دانم! با الگوسازی به دیگران نشان دهید که چقدر باید به همسرتان احترام بگذارند .
عزت نفس او را خراب می کند |رفتار با همسر در جمع
لازم نیست او را مسخره کنید – جوک های شوهرتان را به او بسپارید. اگر همسران مراقب نباشند ، شوخی بی ضرر می تواند صدمه دیده یا او را به خط مشت تبدیل کند. حتی اگر شوهرتان بتواند خیلی خوب شوخی کند ، ساختن آنها وظیفه شما نیست.
هرگز چیزی نگویید که باعث خجالت او شود.
بعد از اینکه از یک مهمانی یا شام به خانه برگشتیم ، دوست دارم فقط اتاق را چک کنم و بپرسم آیا چیزی گفته ام که باعث خجالت او شود ما حتی لیستی از داستان های خاص داریم که از حد مجاز خارج هستند زیرا یکی از ما در صورت مطرح شدن احساس تحقیر می کند. به یاد داشته باشید ، همسر شما باید قضاوت کند که آیا آنها چیزی را شرم آور دانسته اند یا نه.
اگر هرگز متوجه شدید که سخنی گفته اید که باعث شرمساری همسرتان شود ، فوراً در مقابل افرادی که این حرف را شنیده اند ، عذرخواهی کنید. بعداً باید یک عذرخواهی خصوصی بسیار صمیمانه انجام دهید.
صمیمیت شما را خراب می کند |رفتار با همسر در جمع
حدس بزنید – بوسیدن و گفتن بد است! نباید دانش عمومی باشد که زندگی جنسی شما چگونه است.
شما نمی توانید اطلاعات را به اشتراک بگذارید ، مگر اینکه قبلاً صحبت کرده باشید و درمورد اینکه چه داستان ها و جزئیاتی را می توان به اشتراک گذاشت – و با چه نوع مخاطبی توافق کرده اید. این باید شوخی معصوم باشد یا برای ساختن ازدواج دیگران مفید باشد. و برخی از داستان ها ، جوک ها ، یا مشکلاتی در اتاق خواب وجود دارد که فقط باید برای شما دو نفر باشد. هرچه ازدواج کنیم ، کدهای بیشتری و شوخی های داخلی ایجاد می شود و ما را به یکدیگر نزدیکتر می کند. شیرینی بعضی چیزها فقط وقتی آنها را به اشتراک بگذارید کمتر می شود. جوک های درون ، افراد درون را به هم نزدیک می کند. پس اجازه ندهید که شخص دیگری داخل آن باشد!
به همین ترتیب ، از کمک گرفتن (از منابع مناسب مانند پزشکان ، مشاوران ، مربیان معتمد یا دوستان محرمانه) برای مسائل شخصی نترسید ، اما اجازه نمی دهید که صمیمیت شما را خراب کنید.
موارد کمی به اندازه زمانهایی که بن را از رفتار او در جمع رنج می بردم آزار می دهند. قلبم برای زوج هایی که با تعاملات عمومی خود دست و پنجه نرم می کنند ، باعث شرمساری یا شرمساری از طرف دیگر می شود ، به بهانه ساختن یک شوخی یا پخش درگیری نامناسب ، قلبم را می شکند.
شما قدرت باورنکردنی برای تشویق دارید
(یا شوهر خود را خراب کنید) از طریقی که درمورد او با دیگران صحبت می کنید. وقتی به خصوص در انظار عمومی رفتار خوبی با یکدیگر داشته باشیم ، می توانیم یک نزدیکی عمیق ایجاد کنیم و برای روابط خود احترام ماندگاری قائل شویم.
نشانه های رفتارهای والدانه در یک رابطه عاشقانه |رفتار با همسر در جمع
برخی رفتارها وجود دارد که در تعاملات شما با بچه ها مناسب است ، اما با همسر شما اینگونه نیست. ممکن است متوجه نشوید که حتی این کارها را انجام می دهید ، چه رسد به احساسی که ممکن است نسبت به شریک زندگی شما داشته باشند.
اگر هنگام بچه دار شدن عادت دارید این کارها را انجام دهید ، یادآوری تفاوت روابط شما با آنها و همسرتان مهم است.
برخی از رفتارها بیش از رفتارهای دیگر آشکار یا بدیهی تر است ، اما همه آنها عدم احترام به شریک زندگی شما در بزرگسالی و برابری شما در روابط را نشان می دهد.
- صبح همسرتان را بیدار کنید.
- هنگام مسافرت ، چمدان شریک زندگی خود را بسته بندی می کنید.
- شما بیش از حد محافظت می کنید.
- شما فرد رسمی یادآوری در خانواده خود هستید – خواه این باشد که دارو مصرف کنید ، یک کار خسته را تمام کنید یا جایی به موقع باشید.
- شما معتقدید یکی از نقش های شما اصلاح رفتار همسرتان است.
- شما لباس های شریک زندگی خود را خریداری می کنید.
- فرم های پزشکی یا قانونی را برای همسرتان پر می کنید.
- شما وسایل شریک زندگی خود مانند عینک ، کلید ماشین یا کیف پول را پیگیری می کنید.
- برای همسرتان قرار ملاقات با پزشکان می گذارید.
- شما اغلب همه نیازهای همسرتان را برآورده می کنید.
- شما انتخاب می کنید که فکر می کنید شریک زندگی شما باید چه لباسی بپوشد.
- شما به دنبال شریک زندگی خود می روید.
- شما موهای همسرتان را حالت می دهید.
- شما به این فکر نمی کنید که غذا را در بشقاب شریک زندگی خود بگذارید ، گوشت آنها را ببرید ، یا آنها را آزار دهید تا همه سبزیجات را در بشقاب خود بخورند.
- سبک مکالمه شما با همسرتان از “گفتگوی کودک” یا لحن صدای والدین استفاده می کند.
چگونه رفتار والدانه با شریک خود را متوقف کنیم |رفتار با همسر در جمع
نشان دادن نگرانی و مراقبت از شریک زندگی خود امری طبیعی و مورد انتظار در یک رابطه سالم است. نکته ای که شما از آن به عنوان نقش والدین عبور می کنید ، جایی است که پرورش به پایان می رسد و فرزندپروری آغاز می شود.
هنگامی که رفتارهای والدینی را که از خود نشان می دهید شناسایی کردید ، مراحل دیگری برای اصلاح آنها باید انجام دهید.
- بپذیرید که همسر شما دوست ندارد مانند یک کودک با او رفتار شود.
- مراقب اقدامات خود باشید و از کودکی با همسر خود رفتار نکنید.
- برای خانواده خود تقویمی ایجاد کنید اما واضح باشید که حفظ آن به عهده همه است.
- اینکه شریک زندگی شما سطل آشغال را بیرون می کشد یا سایر کارهای اطراف خانه را انجام می دهد اصلاح یا انتقاد نکنید.
- در مورد هر مشکلی که پیش می آید با شریک زندگی خود صحبت کنید (به عنوان مثال اگر آنها تمایل به ایجاد خرابکاری هایی برای تمیز کردن شما دارند).
- به همسرتان اجازه دهید اشتباه کند و با عواقب فراموشی یا تصمیم اشتباه روبرو شود.
- از استفاده از لحن “والدین” با شریک زندگی خود خودداری کنید.
با همسری که بازی کامپیوتری می کند چگونه رفتار کنیم؟
همسر معتاد به بازی
اگر چه بعضی افراد هنوز این را در دسته بیماری های روانی نمی دانند، بهتر است که این علامت را در اسرع وقت بدانید تا از این خطر رفع شود.
ممکن است کره جنوبی رهبر در شناسایی و درمان اعتیاد به اینترنت و بازی های رایانه ای باشد.
پس از سیم کشی و ایجاد سریع ترین زیربنای پهنای باند، دولت هر سال برای شناسایی و درمان معتادان بازی کامپیوتری و اینترنت، نیاز به مقدار زیادی در جهان دارد.
بر اساس یک نظرسنجی سال های پیش، هشت درصد از جمعیت ۱۰ الی ۴۰ ساله از چنین اعتیادی رنج می برند.
کره جنوبی نشان می دهد که شاید در آینده نزدیک بعضی از کشورها، از جمله ایالات متحده، موجی از اعتیاد به اینترنت و بازی های کامپیوتری را پس از برابر شدن با زیرساخت های تکنولوژیکی سریع کشور تجربه کنند.
برخی معتقدند خیلی زود است که اعتماد به اینترنت را به عنوان یک اختلال رفتاری شناسایی کنیم.
در ایالات متحده، اعتیاد به بازی های کامپیوتری و اینترنت در آمار رسمی اختلالات روحی قرار نگرفته است.
اگر چه انجمن روانشناسی آمریکایی پیشنهاد کرده است که لیست زیر باید به عنوان سوء استفاده اینترنتی به عنوان یک بیماری مورد نیاز برای مطالعات بیشتر مورد استفاده قرار گیرد.
امروزه برخی از گروه ها با درمان اعتیاد به کامپیوتر و اینترنت رو به رو هستند.
در آزمایشگاه تحقیقاتی، معتادان به اینترنت با همان درمان معتادان الکلی به عنوان مشاوره و درمان واقعیت مجازی درمان می شوند.
هان به پنج تا از نشانه های هشدار دهنده اصلی اشاره می کند که نشان می دهد که یک فرد باید برای اعتیاد به بازی های کامپیوتری یا اینترنت به دنبال درمان حرفه ای باشد.
اعتیاد به بازی کامپیوتری و موبایلی و فضای مجازی
نگاهی به این پنج نشانه به ما در مورد این نوع اعتیاد و علم مربوط به آنچه که شما فکر می کنید بگویید.
الگوی منظم زندگی اگر یک نفر در طول شب و مشغول بازی بودن و در روز استراحت کردن ، می تواند نشانه این باشد که او نیاز به درمان حرفه ای دارد.
نشانه دیگری این است که معتاد کار خود را از دست داده یا به مدرسه نمی رود و به جای آن ترجیح می دهد که آنلاین بوده و بازی کند.
اگر فردی نیاز به تکرار دوره های طولانی بازی داشته باشد، به هر حال او هر زمان نیاز دارد تا زمان بیشتری برای لذت بردن از همان لذتی که او در یک مرحله گذشته داشته است؛ داشته باشد، خود این هشداری است که باید برای درمان آن عمل کند .
بسیاری از این معتادان هنگامی که ارتباط خود را با اینترنت متوقف می کنند یا مجبور به قطع ارتباط خود می شوند بسیار مضطرب و عصبانی هستند.
تمایل به بازی آخرین علامت این مدل اعتیاد آور است. بسیاری از معتادان اینترنت و بازی های کامپیوتری خارج از دنیای دیجیتال هستند مثل گیمر ها و علاقه مندان به بازی آنلاین.
اعتیاد به بازی های کامپیوتری باید مانند هر اعتیاد دیگری درمان شود.
همانند سایر معتادان، گیمرها اغلب سعی در فرار از مشکلات زندگی دارند.
بازی های کامپیوتری یک مسیر فرار جذابی ارائه می دهند، مخصوصا برای همسرانی که دارای تفاوت های اجتماعی هستند.
بیشتر همسران به این بازی ها جذب می شوند و خود را در یک جهان که همه چیز در کنترل است غوطه ور می کند.
یکی از مشاوران اعتیاد هشدار می دهد: هنگامی که همسران بازی می کنند، مغز آنها اندورفین ها را تولید می کند، چیزی است که توسط قماربازان و معتادان به مواد مخدر تجربه می شود.
حتی پاسخ معتادان کامپیوتر به سوالاتی در مورد استفاده از بازی های کامپیوتری و اینترنت دقیقا مشابه افرادی است که قمار کرده یا معتاد به مواد مخدر اند.
اما چالش های دیگری نیز وجود دارد، مثلا زمانی که این رفتار را ترک می کند، بیشتر وقت آزادش در شبکه های اجتماعی صرف می شود.
همسرانی که اعتیاد خود را به رایانه ترک می کنند ممکن است هرگز توانایی برقراری ارتباط با دیگران را نداشته باشند، تمام وقت خود را صرف تعامل و گفتگو در دنیای مجازی می کنند.
برقراری تماس با دیگران در دنیای واقعی سخت و ناراحت کننده است.
در دنیای مجازی، زمان برای ویرایش آنچه شخص می گوید وجود دارد.
همسران خجالتی و یا کسانی که با روابط اجتماعی ضعیف هستند بیشتر در معرض ابتلا به اعتیاد به بازی های کامپیوتری و دنیای مجازی قرار دارند نسبت به افرادی که در فعالیت های ورزشی، فعالیت های اجتماعی و غیره شرکت می کنند.
آیا از خودتان پرسیدید که آیا فرزندان شما دور از کامپیوتر و کنسول بازی خواهند بود، چگونه زمان خود را صرف خواهند کرد؟
به آنها کمک کنید و به این ترتیب شما احتمالا به کمک خارجی نیاز خواهید داشت.
آنها به احساس اعتماد و اطمینان نیاز دارند تا در دنیای واقعی احساس راحتی کنند.
فردی که سیگار را ترک کرده یا در رژیم غذایی بوده است، اگر سیگار کشیدن و یا غذا همیشه در برابر او باشد، فرد فکر می کند که برای گرفتن مجوز مناسب نیست.
و اگر یک نوجوان به بازی های کامپیوتری معتاد شود تا انجام تکالیف خود را انجام دهد وسوسه می شود از کامپیوتر استفاده کند.
یک نوع برنامه درمان برای نوجوانان با جدا کردن یک فرد از محیط زندگی فعلی آغاز می شود.
به عنوان مثال، اردوگاه تابستانی یا یک برنامه تفریحی طبیعی و خارج از شهر که نوجوان را از روال روزانه خود جدا می کند و او را در دنیای واقعی قرار می دهد.

با همسری که بازی کامپیوتری می کند چگونه رفتار کنیم؟
پس از گذراندن وقت در فضای جدید، با فعالیتهایی که قبلا طراحی کرده اید، وقت صرف کنید.
فعالیت هایی که ایجاد اعتماد به نفس، الهام بخشیدن به احساس و ایجاد و توسعه مهارت های اجتماعی را ایجاد می کنند.
البته، باید در نظر داشت که برنامه ریزی و انتخاب مناسب در این راه حل بسیار موثر است.
به همان شیوه، ارسال همسران به چالش های شدید اجتماعی، یا اردوگاه هایی با محیط بسیار رقابتی، این نتیجه را عکس می کند.
نه تنها تاثیر مثبت دارد، بلکه آسیب رساندن به خود را نیز تشدید می کند.
بنابراین، استفاده از موردهای تفریحی و حضور در طبیعت می تواند موثر باشد، اگر طراحی شده و متناسب با نیاز فرد و در فاز حادتر استفاده از عناصر درمانی با مشورت با روانشناسان متخصص موثر باشد.
اکثر افراد بازی ها را با رایانه دستی بازی می کنند و ساعت ها در بازی هایی مثل این بازی می کنند.
شاید بازی کردن با ان بتواند مهارت خاصی به آنها آموزش دهد.
اما مشکل اصلی این بازی ها این است که همسران همه وقت خود را صرف این کار می کنند.
همین امر می تواند موجب آسیب جسمی و روحی آنها شود.
اما با اعمال قوانین خاص و به تدریج آنها را از سرگرمی مجازی می توانید بر عملکرد آنها تأثیر بگذارید.
ترک همسر از بازی کامپیوتری و موبایلی
درمان همسر معتاد به بازی | شما را با چند قاعده آشنا می کنیم تا همسران خود ترک دهید.
توصیف قوانین خاص
واضح است که قوانین ایجاد شده برای تغییر رفتار همسر شما مهم هستند.
اجازه دهید همسر شما آنچه را که از او انتظار دارید، بفهمد.
شما همچنین باید به طور کامل از پیامدهای قوانینی که برای همسرتان اعمال می کنید مطلع باشید.
بهترین راه این است که بنشینید و با همسرتان درباره قوانین جدیدی که قصد دارید در آن قرار دهید، صحبت کنید.
به همسر نگویید؛ چند ساعت بازی کردن بازی های ویدئویی و یا بازی کردن با رایانه را انجام دهید، آیا این زمان خیلی زیاد نیست؟
این جمله بسیار مبهم است.
در عوض بگویید: روزهایی که کار نداری، می توانی یک ساعت بازی کامپیوتری انجام دهید.
به یاد داشته باشید واکنش منفی همسران به چنین موقعیت هایی کاملا طبیعی است.
به خصوص اگر همسر شما قبل از اجرای این قانون مرزهای خاصی نداشته باشد.
همسران بیشتر به قانون شما متوسل می شوند، همسران ممکن است چنین رفتارهایی را برای چند روز داشته باشند. در چنین زمانی مراقب باشید.
درباره عواقب شکستن قانون بحث کنید
به یاد داشته باشید که همسر شما باید با عواقب قانونی که تعیین کرده اید آشنا شود.
اطمینان حاصل کنید که آنها درک مفاهیم را زمانی که قوانین را تنظیم می کنید.
به عنوان مثال، اگر بیش از یک ساعت بازی کنید و به قوانین برسید، به همسرتان بگویید، تعداد دفعاتی که برای بیش از یک ساعت بازی شده است، از زمان بازی کاهش می یابد.
پیامهایی را که تنظیم کرده اید دنبال کنید
بعد از اینکه محدودیت ها و پیامدهای شکستن قانون را تعیین کردید، نباید مراقبت را فراموش کنید.
اگر همسر شما متوجه شود، پس از هرگونه نقض قانون، عواقبی که برای او اعمال می شود آرام است، او تلاش می کند تا قانون تقلب را افزایش دهد.
اطمینان حاصل کنید که همسر شما انتظار لغو قانون را ندارد.
از تایمر استفاده کنید
بسیار مهم است که از تایمر استفاده کنید تا همسرتان از زمانی که شما آن را می گیرد را دور نگه دارید.
تایمر می تواند در پایان بازی به همسر شما ارائه شود.
توجه داشته باشید که همسران در برابر تغییر مقاومت خواهند کرد.
مشاوره خانوادگی می تواند راهی برای بر طرف کردن مشکلات در این زمینه باشد.
هشدار دادن به آنها که زمان آنها تمام شده است، آنها اجازه می دهند که با بازی مجازی راحت تر باشند.
سعی کنید بازی را ده تا پانزده دقیقه قبل از پایان بازی به پایان برسانید.
سعی کنید تایمر را پیش از انتهای بازی برای پنج دقیقه تنظیم کنید.
به زودی به همسر خود بگویید، زمانیکه به آنها تلفن می کنید، وقت خود را تمام شده بداند.
اگر بخواهید چیزی را ذخیره کنید، آن را انجام دهید، که دیگر فرصتی برای شما نیست.
پس از اتمام کارها و امور خانه و بیرون خانه، بازی را انجام دهید
با همسر خود صحبت کنید زمانی که مشغول انجام کارها است، حق ندارد بازی کنید.
این وظایف ممکن است وظایف شخصی همسر شما یا وظایفی باشد که کارفرما از آنها می خواهند باشد.
بررسی کنید که حرف شما را پشت گوش نمی اندازد.
یک سیستم بازی ویدیویی را در یک اتاق قرار دهید
یک راه خوب برای کنترل همسر در هنگام بازی این است که سیستم خود را در یک اتاق مشترک قرار دهید.
اگر سیستم بازی همسر خود را در اتاق خواب خود قرار دهید، ممکن است بخواهد از چشم شما دور نگه دارد.
با قرار دادن سیستم بازی در اتاق با دید خوب، همسر شما احساس می کند که کسی او را تماشا می کند و در صورت امکان قانون را نقض نمی کند.
قرار دادن کنسول بازی در اتاق شخصی همسر به آنها آزادی زیادی می دهد.
در این صورت، در غیاب شما، وسوسه خواهد شد که قوانین را بشکند.
مشاوره تلفنی نیز راهی برای کاهش این گونه مشکلات می باشد.
منبع :با همسری که بازی کامپیوتری می کند چگونه رفتار کنیم؟– مرکز مشاوره روانشناسی مشاورانه