مشاوره تشخیصی یک نوع مختصری از زوج درمانی است که برای زوج هایی طراحی شده است که نسبت به ادامه رابطه خود مطمئن نیستند.

همچنین این روش درمانی می تواند برای مواردی که در آن یکی از طرفین خواهان اتمام رابطه است، ولی طرف دیگر امیدوار به حفظ آن می باشد، به کار گرفته شود.

هدف از این روش درمانی کمک به همسران و پارتنر ها است تا آنها قبل از تصمیم گیری برای ادامه رابطه یا خاتمه دادن به آن رابطه، تمامی جوانب و گزینه ها را در نظر بگیرند و بعد تصمیم گیری کنند.

زوج هایی که می خواهند رابطه شان را تمام کنند و از یکدیگر طلاق بگیرند، ولی نمی دانند که ایا خاتمه دادن به رابطه یک تصمیم درستی برای آنها می باشد، در نظر گرفتن گزینه های موجود، و همچنین پیامدهای بالقوه مربوط به این گزینه ها و اختیارات با کمک یک درمانگری که مشاوره تشخیصی را اجرا می کند، مفید می باشد.

• تاریخچه و توسعه

• اصول و نظریه مربوط به مشاوره تشخیصی

• مشاوره تشخیصی به چه نحوی مفید می باشد؟

• آموزش و گواهی نامه

• محدودیت ها و نگرانی ها

مشاوره تشخیصی توسط بیل دوهرتی و به عنوان بخشی از کار وی در دانشگاه مینسوتا توسعه یافت.

به دلیل اینکه معمولا زوج های به درمان مراجعه می کنند که یکی از طرفین تمایل به جدایی و طلاق دارد و طرف دیگر امیدوار به با هم ماندن و ادامه داشتن رابطه است، در این روش چندین تکنیک وجود دارد که به طور خاص برای چنین زوج هایی طراحی شده است.

مشاوره تشخیص به طور خاص برای کمک به افرادی که چنین شرایطی و بحث های ترکیبی در رابطه آنها وجود دارد، طراحی شده بود.

اصول و نظریه مربوط به مشاوره تشخیص

هر چند که مشاوره تشخیص به عنوان یک روش درمانی در نظر گرفته نمی شود، ولی می تواند به عنوان یک فرآیند ارزیابی در نظر گرفته شود که به همسران کمک می کند تا مرحله بعدی مربوط به رابطه خود را تعیین کنند.

در مشاوره تشخیصی، زوجین سه گزینه ممکن را در نظر می گیرند: پایان دادن به رابطه، ایجاد یک فرصت و دوره شش ماهه که هر یک از زوجین ماموریت پیدا می کنند تا حداکثر توان خود را برای حفظ رابطه بکار گیرند (هر چند که در اغلب موارد در زوج درمانی شرکت می کنند)، و یا اینکه تصمیم گیری را به تاخیر بیاندازند.

در طول دوره اول، درمانگران می تواند از زوج ها چهار سوال را بپرسند:

• چه چیزی در رابطه اتفاق افتاده است که باعث شده است زوجین تصمیم به پایان رابطه بگیرند؟

• برای ثابت نگه داشتن رابطه چه اقداماتی را انجام داده اند؟

• کودکان در تصمیم مربط به پایان دادن رابطه ، چه نقشی دارند؟

• بهترین زمان ها برای زوجینی که دارای رابطه بوده اند، چه زمانی بوده است؟

بعد از آن، درمانگر با هر یک از زوجین به صورت انفرادی جلسه می گذارد تا در مورد احساسات و بحث ها خود گفت و گو کنند. بعد از آن، زوجین به صورت مشترک با درمانگر جلسه می گذارند تا در مورد دوره ها مشاوره بگیرند، و در صورتی که زوجین خواسته مشترکی داشته باشند، درمانگر خلاصه دوره های بعدی و ترتیبات مربوط به دوره ها را بیان می کند.

مشاوره تشخیصی، در برخی از روش های مهم درمانی، با دیگر روش های مشاوره زوجین تفاوت دارد. مورد اول این است که هدف از این نوع مشاوره حل کردن مشکلات و نگرانی های رابطه ای نمی باشد، بلکه هدف تعیین این است که آیا مشکلات قابل حل هستند یا نه.

همانند یک دوره زوج درمانی برای کمک به تصمیم گیری زوجین، یک مشاور تشخیصی می تواند زمان بیشتری را صرف جلسه انفرادی با زوجین کند و جلساتی که هر دو زوج در آن شرکت دارند، کمتر باشد.

یکی دیگر از تفاوت های موجود مابین مشاوره تشخیص و دیگر انواع زوج درمانی این سات که مشاوره تشخیصی معمولا به صورت خلاصه می باشد: این روش درمانی معمولا طی یک تا پنج دوره تمام می شود.

مشاوره تشخیص به چه نحوی مفید می باشد؟

وقتی که زوجین به جدایی و یا طلاق نزدیک می شوند، مشاوره تشخیصی می تواند یک راه حل مشخصی را بیان کند و قابل حل بودن مشکلات رابطه ای را نشان دهد.

درمانگران تلاش دارند که به هر یک از همسران کمک کنند تا در مورد نحوه حل مشکلات رابطه ای و پیدا کردن راه حل های بهینه، آگاهی و شناخت پیدا کنند.

مشاوره تشخیص در زمانی که هر یک از زوجین شناخت بیشتری نسبت به موارد اشتباه و نادرست در رابطه شان و تمایل خودشان نسبت به آینده داشته باشند، به عنوان یک روش کاراتری در نظر گرفته می شود.

باور بر این است که این نوع درمان، به خصوص برای زوجینی که درگیر جرّ و بحث های شدید هستند، مفید و کمک کننده باشد.

برای این زوجین، مشاوره تشخیص می تواند در کاهش تضاد های بالقوه مابین همسران و در زمانی که تصمیم به جدایی می گیرند، مفید باشد و در صورتی که آنها تصمیم به طلاق داشته باشند، انجام این پروسه و جدایی را برای هر دو طرف راحت تر می کند.

اگر زوجین تصمیم بگیرند که بعد از مشاوره تشخیص، به زوج درمانی مراجعه کنند، شناخت تضاد های رابطه ای اصلی و نیاز های هر یک از همسران، به منظور ارتقاء سطح رابطه طرفین، می تواند مفید باشد.