یکی از نگرانی های عمده پدر و مادرها این است که چگونه مسیر تربیت و پرورش فرزندمان را طی کنیم که بتوانیم بهترین مسیر رشدی را به آنها آموزش بدهیم و آینده درخشان تری داشته باشند و خودمان نیز در این مسیر با مشکلات و فشارهای روحی کمتری مواجهه باشیم؟

این سوال بسیار خوبی هست چون کمک می کند تا پدر و مادر کنجکاوی لازم را داشته باشند تا بتوانند مهارت های لازم را در مسیر پرورش فرزندشان کسب کنند.

دقت کنید که تربیت و پرورش فرزندتان نیاز به مهارت دارد و بسیاری از این مهارت قابل آموزش می باشد  یک وجه جالب درباره والدگری این است که والدین با سبک‌های فرزندپروری مخصوص به خود می‌توانند تغییرات زیادی در فرزندان خود ایجاد نمایند.

دقت کنید که در مسیر تربیت و پروزش فرزندان شرایط سنی آنها از اهمیت زیادی برخودار می باشد اما در همه آنها یک وجه مشترک وجود دارد آن هم سبک فرزند پروی هست که شما در ارتباط با آنها استفاده می کنید.

در این مقاله مسیرهای آموزشی را از طریق سبک های فرزند پروری مورد بررسی قرار می دهیم.

 

  1. سبک سهلگیرانه

والدین دارای سبک سهلگیرانه بیشتر اجازه می‌دهند کودک هر کاری دوست دارد انجام دهد در این سبک فرزند پروری محدودیتی وجود ندارد و کودک با ناکامی مواجهه نمی شود و هدایت و جهت دهی کمتری نشان می‌دهند. این والدین معمولا خیلی ملایم و بامدارا هستند. آن‌ها عموما دخالت کمتری دارند و تنها وقتی وارد می‌شوند که مشکل جدی پیش آمده است.این والدین معمولا خیلی بخشنده‌اند، از هر چیز زود می‌گذرند. این والدین معمولا به دلیل دلسوزی پیامدهای رفتاری را خیلی جدی اجرا نمی‌کنند و برای مثال با اصرار یا خواهش کودک سریع امتیاز را به کودک بر می‌گردانند یا محدودیت را برمی دارند و این یعنی که کودکی ناکامی که متناسب با شرایط سنی خودش باشد دریافت نمی کند و همه چیز را در دسترس تصور می کند.

در این سبک فرزندان از هیچ کس پیروی نمیکنند و هرکاری که دلشان بخواهد را انجام میدهند، در سبک سهل گیرانه والدین نسبت به رفتار و کار های کودک احساس مسئولیت نمی کنند و کودک را آزاد میگذارند در کنار اینکه هیچ قانون مشخصی وجود ندارد و خب این بی قانونی باعث می شود که در این از خانواده‌ها نوعی هرج و مرج حاکم باشد، زیرا در آن از سوی والدین هیچ محدودیتی اعمال نمی‌شود و هیچگونه رهنمودی داده نمی‌شود.

به صورت کلی سبک فرزند پروری سهل گیرانه دارای ویژگی‌های زیر است:

  • آزادی پیش از اندازهو بدون چون چرا
  • در این خانواده ها اغلب فرزندان تصمیم گیری میکنند
  • مشخص نکردن حد و مرز برای فرزند
  • بی قانونی خانواده و نبودن محدودیت
  • در این نوع فرزندپروری انتظارات یا وجود ندارد یا در حداقل ممکن است

 

 

 

  1. سبک طردکننده

حتما با این جمله مواجهه شده اید که فرزند از چشم خار و دل عزیز این می تواند نمادی از سبک رفتار طرد کننده باشد چون این والدین هم فرزندان خود را دوست دارند و در دوست داشتن آنها شکی نیست اما خب مسیر ارتباطی که دارند با طرد همراه می باشد و فکر میکنند توجه به کودک و خواسته های او می تواند باعث ایجاد مشکل برای کودک شود.

در سنین خیلی کم بیان می کنند که کودک را بغل نکنید چون بغلی می شود و وابسته می شود در صورتی که کودک از زمان تولد تا تقریبا 15 ماهگی نیاز به توجه کامل دارد و بهتر است هر چیزی را که می خواهد به او داده شود تا او بتواند دنیای اطراف خود را امن بداند و بتواند با اعتماد به کشف محیط اطراف خود بپردازد. این موارد می تواند نشعت گرفته شده از فرهنگ های اشتباهی باشد که وجود دارد اما موارد دیگری هم می تواند در این سبک از فرزند پروری در مسیر تربیت و پروزش فرزندان شماها نقش دارد مانند بیماری های روحی و یا اعتیاد.

والدین طردکننده درگیری کمی با کودک خود دارند. به عبارتی خیلی کاری به کار کودک خود ندارند. آن‌ها زمان خیلی کمی را با کودک خود می‌گذرانند. این والدین اطلاع کمی نسبت به وضعیت کودکشان دارند . نسبت به شرایط رشدی کودکشان کنجکاوی و هیجان زیادی نشان نمی دهند. آن‌ها قوانین تربیتی زیادی نمی‌گذارند. کودکان آن‌ها نه تنها هدایت زیادی دریافت نمی‌کنند، بلکه رقبت و توجه زیادی هم نمی‌گیرند و عموما این فرزندان با مشکلاتی در مسیر بیان احساسات و هیجانات خود روبرو هستند. به عبارتی والدین طردکننده انتظار دارند کودکان خودشان بزرگ شوند و مسیر رشد را از قبل مشخص شده می دانند و بیشتر نقش تغذیه کننده دارند.

آن‌ها وقت و انرژی زیادی برای رسیدگی به نیازهای کودک نمی‌گذارند. والدین طردکننده ممکن است در مورد کودکشان غفلت کنند، اما بیشتر مواقع این موضوع ناخواسته است و بیشتر بخاطر نااگاهی انها و یا مشکلاتی که در ادامه به آن خواهیم پرداخت این اتفاق رخ می دهد. برای مثال مادری که دچار مشکلات روحی مثل افسردگی است، یا اعتیاد به مواد مخدر دارد نمی‌تواند به نیازهای عاطفی یا جسمی کودک به طور پایدار رسیدگی کند و عموما نیازها و احساسات فرزند بدون پاسخ و یا با سطح بسیار کمی از هیجان و توجه پاسخ داده میشود.همچنین در مواقعی والدین طردکننده آگاهی کمی نسبت به رشد کودک دارند. گاهی هم درگیری بسیار شدیدی در مورد مسائل مثل مشکلات مالی، بیکار، بیماری و … دارند. کودکانی که با این نوع سبک تربیتی رشد می‌کنند اغلب اعتماد به نفس بسیار پایینی دارند و آنها نیز عموما همین سبک رفتاری والدین را در روابط خود نشان میدهند و عاطفه های سطحی دارند.

  1. سبک مستبدانه

در این سبک فرزند تروری برخلاف دو مورد بالا که توضیح داده شده والدین کنترل های خشکی و قوانین بدون انعطاف پذیری زیادی در مسیر تربیت و پرورش کودکان خود نشان میدهند در این سبک تمرکز اصلی والدین بر روی نظم و انظباظ کودک است و به گونه ای رفتار میکنند که کودک باید همیشه از آن ها اطاعت کند، در این سبک فرزندان مفهوم آزادی، برابری و احترام متقابل را تجربه نمی‌کنند و هیچ یک از این رفتارها را نمی‌آموزند و به این دلیل که پدر و مادر در منبع قدرت قرار دارند فرزندان باید بی چون و چرا از دستورات و قوانین آنها بدون انعطاف پذیری اطلاعت کنند .

در این سبک تربیتی و پرورشی تنها رفتار تحکم آمیز، اطاعت از والدین بدون انعطاف و زور گویی به اشخاص پایین تر را می‌آموزند. والدین توجه کمتری به احساسات و نیازهای متناسب با شرایط رشدی کودک دارند و محدودیت زیادی برای او تعیین میکنند.

این سبک رفتاری در والدینی که با مشکلات روحی چون وسواس روبرو هستند بیشتر مشاهده می شود و یا والدینی که با خودشیفتگی مواجهه باشند.

کودکان دارای این سبک تربیتی بیشتر از والدین به دلیل ترس و عواقب آن مثل تنبیه یا سرزنش نشدن اطاعت می‌کنند نه به این دلیل که واقعا از نظرشان آنچه والدین می گویند درست باشد. این گروه کودکان بیشتر در خطر مشکل در عزت نفس پایین و سرزنش کردن خود در زمان دنبال کردن نیازها و خواسته های خودشان قرار دارند. چرا که نظرات آن‌ها عموما بی ارزش شمرده شده است و دائم برای کسب رضایت والدین نیاز است که تلاش کنند.

پرخاشگری چه در کودکی و چه بزرگسالی و همچنین کینه جویی از نتایج سبک تربیتی مستبدانه  می تواند باشد.

امکان دارد در آینده در حل مساله منطقی مشکل پیدا کنند و بیشتر هیجانی و با پرخاشگری به مسائل واکنش نشان دهند چون عموما افراد دیگری بجای آنها تصمیم گیری کرده اند این افراد حتی در زمان ازدواج و تشکیل خانواده نیز ممکن است استقلال لازم را نداشته باشند و حتی در مسیر زندگی مشترک نیز دائم به توجه و تایید والدین خود نیاز داشته باشند.

از جنبه دیگر نیز به دلیل سختگیری والدین این کودکان ممکن است یاد بگیرند برای دوری از تنبیه بیشتر دروغ و پنهان کاری کنند.

  1. سبک مقتدرانه

در کنار تمام سبک های تربیتی و پرورشی که در بالا توضیح داده شده که افراط در همه آنها به چشم می خورد ما با روشی روبرو هستیم که این روش در مسیر تربیت و پرورش فرزندان میتواند به شما کمک زیادی کند.

در این سبک تربیتی والدین کنجکاو به شرایط سنی و رشدی کودک خود هستند سبک مقتدرانه بهترین سبک برای تربیت کودکان است .در سبک مقتدرانه احترام کاملا متقابل است و اعضای خانواده برای یکدیگیر ارزش قائل هستند برتری وجود ندارد و به دیدگاهای و نیازهای همه افراد خانواده توجه می شود. در این سبک والدین انرژی زیادی برای تربیت کودک می گذارند و اصولاً از سیستم پاداش و تشویق استفاده می کنند و عموما تنبیه مخصوصا به شکل تنبیهات بدنی در آنها جایی ندارد. این والدین با این سبک از فرزند پروری، پرمحبت اما در رفتار متعادل هستند، در کنار اینکه فرزندان متناسب با شریاط سنی و رشدی خودشتلن ناکامی دریافت می کنند و نه بیش از حد و توانمندیشان، اصولاً کودکانی که در این سبک تربیت می شوند  کودکان سالم تری هستند و بهتر ارتباط برقرار می کنند.

به صورت کلی سبک فرزند پروری مقتدرانه دارای ویژگی‌های زیر است:

  • ارتباط عاطفی مناسب بین والدین باهم  و با فرزندان زیاد است
  • حمایت کافی از فرزندان در زمان مناسب از فرزندان خود دارند
  • احترام متقابل در بین آنها وجود دارد
  • جایگاه اجتماعی فرزند را در خانواده محترم می شمارند و اجباری برای اطاعت بی چون و چرا وجود ندارد
  • تعامل و صحبت در این سبک از تربیت از جایگاه زیادی برخودار می باشد

سبک تربیتی مقتدرانه ارتباط زیادی با سلامت روان و رشد فرزندان شما دارد. بر اساس مطالعات کودکان دارای سبک تربیتی مقتدر، به احتمال بیشتری تبدیل به بزرگسالان مسئول و مستقلی می‌شوند که در بیان احساسات و نظرات خود آزادانه عمل می‌کنند و در زمان روبرو شدن با مشکلات بجای رفتارهای با ریسک پذیری بالا با حل مسئله بهتری در مواجهه شدن با مشکلات پیش می روند. این کودکان بیشتر گرایش به شادی و موفقیت پیدا می‌کنند.

وقتی کودکان می‌توانند احساسات و هیجانات خود را تشخیص دهند و درک کنند، انتخاب‌های بهتری خواهند داشت. شما می‌توانید این کار را به فرزند خود بیاموزید و این می‌تواند رابطه‌ٔ شما دو نفر را محکم‌تر کند.

معیارهای خود را در مورد اینکه چه کاری قابل قبول است و چه کاری نیست، بدانید. در مورد این معیارها با فرزندتان صریح و رک باشید و در مورد احساساتی که ممکن است در برخی موقعیت‌های خاص تجربه کند با او صحبت کنید البته در همه این موارد توجه به شرایط سنی فرزندتان و داشتن انعطاف پذیری از اهمیت زیادی برخودار می باشد.

نتیجه گیری

فرزندپروری یا پرورش کودک روند یا جریانی از حمایت و ترقی بخشیدن از لحاظ فیزیکی، عاطفی، اجتماعی و توسعه فکری یک کودک از دوران کودکی تا دوران بزرگسالی است پس محدودیت زمانی خاصی ندارد و اگر شما این مهارت را در خودتان کسب کنید در همه مسیر رشدی فرزندانتان میتوانید به آنها کمک کنید تا مسیر رشدی بهتری را تجربه کنند. فرزندپروری به پیچیدگی های تربیت کودک نه فقط برای یک رابطه بیولوژیکی اشاره دارد. فرزند پروری به معنای رفتارهایی نظیر: تربیت و پرورش، ارضای نیازها، مراقبت، آموزش و ارتباط سالم و حتی میزان دریافت ناکامی در قبال فرزندانتان هم اشاره می کند.

سبک یا اتخاذ روش هایی خاص برای پرورش فرزندان نشان دهنده نوع نگرش والدین آنان نسبت به فرزندان، قوانینی که معیار می‌‌دانند و همینطور شناخت و آگاهی آنان از مسئله تربیت است. سبک‌های فرزندپروری با توجه به دوره زمانی تاریخی، نژاد وقومیت، طبقه اجتماعی، اولویت، سطح سلامت و آمادگی روانی والدین و سایر ویژگی های اجتماعی متفاوت است. بعلاوه بر این، تحقیقات پشتیبانی می‌کند که سابقه والدین چه از نظر دلبستگی و چه از نظر آسیب‌شناسی روانی والدین، به ویژه در پی تجارب نامطلوب، می تواند به شدت بر حساسیت والدین و نتایج کودک تأثیر بگذارد پس بهتر است که قبل از تصمیم گیری برای داشتن فرزند به مسیر ارتباطی خودتان با دیگران و رفتارهایتان توجه کنید و اگر مشکلی وجود دارد با کمک روان درمانگر آنها را بررسی و رفع کنید تا آمادگی بیشتری برای شروع تجربه والد بودن داشته باشید.

به فرزندان خودتان آموزش بدهید که داشتن نیاز و احساسات جدید و تجربه کردن آنها اصلا چیز بدی نیست اما به اینکه چگونه به آنها پاسخ می دهند و در چه زمانی توجه کنند. داشتن میزانی از توجه ناکامی متناسب با شرایط سنی فرزندان شما به همین دلیل می باشد که آنها بتوانند یک سری از نیازها و احساسات را تا زمان مناسب پاسخ دهی به آن در روان خودشان نگه دارند و بدانند که قرار نیست تجربه هر نیاز و احساسی با یک رفتار بیرونی همراه باشد.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *