نوشته‌ها

تربیت کودک ✔️ ۱۴ نکته کلیدی که نمی دانید

کودک لوس

11 نکته در مورد تربیت کودک که کسی به شما نمی گوید

زمانی که زوجین تصمیم می گیرند که صاحب فرزند شوند ممکن است مهمترین دغدغه شان این باشد که از پس هزینه های آن بر بیایند و بتوانند نیازهای مالی فرزندشان را تامین کنند اما ممکن است کمتر کسی به این مسئله توجه کند که آیا از لحاظ روانی آمادگی این را دارند که مسئولیت تربیت کودکی را بر عهده بگیرد و آیا با نحوه تربیت کودک آشنا است یا خیر؟

اما باید بدانیم که کسب مهارت های فرزند پروری و آشنایی با نحوه تربیتی کودک، یکی از مهمترین مواردی است که زوجین قبل از فرزندآوری باید به آن توجه کنند.

شما به عنوان یک والد، قرار است مسئولیت تربیت موجودی را بر عهده بگیرید که چیزی از دنیای بیرونی نمی داند و طبق نظریه رفتارگرایی، مانند لوح سفیدی است که هیچ چیز در آن نوشته نشده است و این شما هستید که قرار است به او کمک کنید تا هویت خود را پیدا کند، شخصیت خود را بسازد و به دنیای بیرونی نگاه کند.

این شما هستید که می توانید به او بفهمانید که دنیا جای قابل اعتمادی است یا اینکه اصلا جای قشنگی نیست و ارزش زندگی کردن ندارد و نمی توان به کسی اعتماد کرد. در واقع این شما هستید که با رفتار خود تاثیر بسیار پررنگی در روند زندگی او در آینده خواهید داشت.

ما در این مقاله قصد داریم که شما را با روش و نحوه تربیتی کودک آشنا کنیم تا با بهره مندی از این مطالب و البته مطالعه بیشتر، از منابع مختلف، بتوانید به بهترین نحو فرزند خود را به درستی تربیت کنید. موارد زیر به شما کمک می کند تا به خوبی کودک خود را تربیت کنید.

شیوه های صحیح تربیت کودکان

  • در دسترس باشید

اولین و مهمترین نکته برای اینکه بتوانید این مسئله را بسنجید که آیا شما آمادگی فرزند آوری را دارید یا خیر، این است که ببینید آیا می توانید به اندازه کافی در دسترس فرزندتان باشید یا خیر؟ و آیا می توانید زمان کافی را به فرزندتان اختصاص دهید یا خیر.

یادتان باشد که بچه به این نیاز دارد که از وجود والد خودش به اندازه کافی بهره ببرد، اگر شما صاحب فرزند شوید و فرزندتان مدام در مهد کودک باشد و بعد از آن مدام نزد پدر بزرگ، مادر بزرگ یا پرستار باشد و چیزی از حضور مادر در زندگی اش نفهمد، باعث می شوید که سبک دلبستگی ناایمن در فرزندتان شکل بگیرد.

البته منظور از حضور والد و سرپرست فقط حضور فیزیکی نیست، بلکه حضور روانی نیز به اندازه حضور فیزیکی و حتی بیشتر نیز اهمیت دارد. برخی از مادران، که با وجود اینکه تمام طول روز را در کنار فرزندشان هستند اما توجه کافی به فرزند خود ندارند و حوصله کافی را برای فرزندشان خرج نمی کنند، همین امر نیز به نوبه خود می تواند آسیب زا باشد.

در مقابل برخی از مادران با وجود شاغل بودن، زمان هایی را که در منزل و در کنار فرزندشان حضور دارند به اندازه کافی برای فرزندشان وقت می گذارند و به او محبت کلامی و رفتاری می کنند و پاسخگوی نیازهای فرزندشان هستند و به نوعی طوری رفتار می کنند که نبودن هایشان را جبران می کنند و همین امر می تواند مانع از شکل گیری دلبستگی ناایمن و بروز آسیب در کودک شود. بنابراین در دسترس بودن و پاسخگویی سریع به نیاز های روانی، عاطفی و جسمی کودک، به خصوص در سالهای اولیه زندگی بسیار اهمیت دارد و اگر چنین رفتار نکنید می توانید باعث دید منفی و عدم اعتماد به دنیای بیرونی در ذهن کودکتان شوید.

نحوه تربیت کودک

  • الگوی خوبی برای فرزندتان باشید

قبل از اینکه بخواهید اصول تربیتی را روی فرزندتان پیاده کنید، نیاز است که به رفتارتان توجه کنید. اگر می خواهید فرزندی خوب تربیت کنید در ابتدا نیاز است که خودتان از اصول اخلاقی به درستی پیروی کنید.

شما نمی توانید فردی پرخاشگر باشید اما از فرزندتان انتظار داشته باشید صبور و آرام باشد، چون کودکان آن چیزی را که می بینند یاد می گیرند و کسی که بیشترین تعامل را با کودک دارد و کودک بیشترین مشاهدات رفتاری و تاثیر پذیری را از او دارد والد کودک است، بنابراین به رفتار خودتان توجه بسیار داشته باشید.

اگر فانتزی ذهنیتان این است که کودکی شاد داشته باشید، باید خودتان سعی کنید محیط شاد را برای فرزندتان فراهم کنید، اگر دلتان می خواهد فرزند منظمی داشته باشید، در درجه اول خودتان باید فرد منظمی باشید.

در مورد آموزش دیگر رفتارها نیز چنین است، به همین دلیل قبل از بچه دار شدن سعی کنید کمی خودتان را واکاوی کنید و اگر که فکر می کنید مشکلی در رفتار و شخصیتتان دارید که می تواند در تربیت کودک، اختلال ایجاد کند، در ابتدا برای رفع آن مشکل تلاش کنید و بعد اقدام به بچه دار شدن کنید.

یادتان باشد شما در برابر فرزندتان مسئولید، به همین دلیل این امر بسیار اهمیت دارد که بتوانید به درستی با او برخورد کنید و در بکارگیری روش های تربیتی درست توانمند باشید.

  • در برخورد با کودک و وضع قوانین ثبات داشته باشید

ثبات داشتن در امر تربیتی کودک اهمیت زیادی دارد. برخی از والدین هم در محبت کردن به کودکانشان و هم در وضع قوانین داشتن ثبات کافی را رعایت نمی کنند. مثلا پیش می آید که در برخی از زمان ها فرزندشان را غرق در محبت می کنند و توجه زیادی به او می کنند، در مقابل در برخی شرایط دیگر کاملا بی حوصله می شوند و توجهی به فرزند خود نمی کنند یا روش های تنبیهی سختی را اعمال می کنند، این کار باعث می شود که کودک در آنالیز رفتارهای والد خود دچار تناقض شود و نتواند تعبیر درستی از شرایط داشته باشد. این امر احتمال ابتلای افراد به اختلال دو قطبی را زیاد می کند.

همچنین با بزرگتر شدن کودک، والدین سعی می کنند قوانینی را  در مورد امور خانه و رفتارهای کودک وضع کنند. یادتان باشد که هر قانونی را که برای کودک تعیین می کنید باید نسبت به آن پایبند باشید.

مثلا اگر که زمان خواب کودک را ساعت 9 شب تعیین کرده اید، باید نسبت به اجرای این قانون محکم باشید و مدام در مقابل کودک کوتاه نیایید، این کار باعث می شود کودک قوانین را جدی نگیرد و به دیگر توصیه های شما نیز توجه کافی را نداشته باشد، البته انعطاف پذیری نیز امر بسیار مهمی است و نباید اینطور باشید که تحت هیچ شرایطی حاضر نباشید کوتاه بیایید، مثلا ممکن است یک روز در هفته پیش بیاید که شما مهمان باشید یا مهمان داشته باشید و روز بعد نیز، روز تعطیل باشد، در چنین شرایطی با یادآوری به کودک که امشب استثنا است می توانید به کودک اجازه دهید تا مدت زمان بیشتری را بیدار بماند.

دقت داشته باشید که برای آموزش مواردی مثل ساعت خواب، بهتر است از ابتدای دوران کودکی، سعی کنید خودتان زمان خواب منظمی داشته باشید تا بتوانید این الگوی خواب را در فرزندتان ایجاد کنید. اگر که شما و همسرتان همیشه تا دیروقت بیدار باشید، طبیعتا نمی توانید از فرزندتان انتظار داشته باشید که زود خوابیدن را یاد بگیرد.

  • از روش های تشویقی و تنبیهی به درستی استفاده کنید

کودک همانقدر که به تشویق نیاز دارد به تنبیه نیز نیاز دارد. ما با تشویق کردن می توانیم کودک را به کارهای خوب ترغیب کنیم و کارهای خوب را در کودک تقویت و پایدار کنیم، با تنبیه نیز می توانیم رفتارهای نادرست کودک را حذف کنیم. بنابراین استفاده از تنبیه و تشویق در اصول تربیتی کودک نقش مهمی دارد. اما دقت کنید که تشویق و تنبیه هر کدام دارای قواعد و اصولی هستند و نیاز است که شما با آگاهی از این اصول، آن ها را در شیوه تربیتی کودک به کار بگیرید.

تشویق و تنبیه هر کدام به دو بخش تقسیم می شوند:

  1. تشویق مثبت، تشویق منفی
  2. تنبیه مثبت، تنبیه منفی

پسوند مثبت و منفی به معنای خوب یا بد بودن آن ها نیست، بلکه به ارائه یا عدم ارائه محرک به کودک بستگی دارد. در ادامه آن ها را مفصل توضیح می دهیم تا بیشتر به آن ها آشنا شوید.

  • تشویق مثبت و تشویق منفی

همانطور که گفتیم هدف از تشویق (مثبت و منفی)، افزایش رفتارهای مثبت در کودک است، ما از طریق تشویق می توانیم به کودک رفتارهای درست را بیاموزیم و آن ها را در کودک تثبیت کنیم.

اگر شما به کودک خود قول دهید که در صورت مرتب کردن اتاقش او را به پارک می برید یا برایش چیزی می خرید از تشویق مثبت استفاده کرده اید. یعنی یک چیز خوشایند را در قبال یک رفتار درست به کودک خود ارائه داده اید (تشویق مثبت= ارائه محرک خوشایند در صورت انجام رفتار مناسب).

اما اگر که در قبال کار خوب کودک چیزی به او ارائه ندهید ولی به جای آن محرک آزاردهنده ای را حذف کنید از تشویق منفی استفاده کرده اید. مثلا فرض کنید که کودک شما مدام در حال غر زدن به کودک خود هستید که چرا اتاقش را تمیز نمی کند، کودک متوجه می شود که با تمیز کردن اتاقش غر زدن های شما قطع می شود در اینصورت برای اجتناب از محرک ناخوشایند (غر زدن های مادر)، اتاقش را تمیز می کند.

مثالی دیگر اینکه به کودک خود بگویید که برنامه غذایی امروزمان غذایی بود که مورد علاقه ات نبود، اما حالا که اتاقت را تمیز کردی تصمیم دارم امروز،آن غذا را درست نکنم (تشویق منفی = حذف محرک ناخوشایند برای افزایش رفتار درست در کودک).

  • تنبیه مثبت و منفی

تنبیه مثبت به این معنی است که شما برای اینکه رفتار نامطلوبی را در فرزندتان حذف کنید، یک محرک ناخوشایند را در صورت انجام کار نامطلوب در کودک به او ارائه می دهید. منطق این روش تنبیهی این است که وقتی کار نادرست با پیامد نامطلوب همراه شود به مرور آن رفتار حذف می شود.

مثلا به کودک خود می گویید به خاطر بی اهمیت بودنت نسبت به تمیز بودن اتاقت و به دلیل جمع نکردن وسایلت مجبور هستی که به مدت 5 دقیقه روی صندلی بشینی و از جابت تکان نخوری (البته این زمان نسبت به سن کودک متغیر است، برای کودکان کوچکتر از 5 سال، زمان نشستن روی صندلی باید کمتر در نظر گرفته شود. همچنین دقت کنید که صندلی ای که برای تنبیه در نظر می گیرید تا حد امکان باید در جایی قرار بگیرد که هیچ وسیله سرگرم کننده و محرک خوشایندی وجود نداشته باشد).

کتک زدن کودک و پرخاشگری کلامی نیز نوعی تنبیه مثبت است (ارائه محرک ناخوشایند در جهت حذف رفتار منفی)، اما این روش، روشی کاملا غلط است و به هیچ عنوان توصیه نمی شود. کتک زدن تنها باعث ایجاد اضطراب و استرس در کودک می شود و ممکن است رفتار نادرست را فقط به صورت موقتی در کودک حذف کند، اما حتی در صورت حذف همیشگی رفتار نامطلوب، به دلیل آسیب هایی که در اثر کتک زدن، به سلامت روان کودک وارد می کند، روش کاملا نادرستی است و والدین باید تا حد امکان از آن خودداری کنند.

اما تنبیه منفی، بهترین نوع تنبیه است و می تواند در روش تربیتی کودک بسیار موثر باشد.

 

هر کودکی علایق مخصوص به خود را دارد و یک مادر، تا حدود بسیار زیادی نسبت به علایق فرزند خودش آگاه است. شما از این علایق می توانید در جهت اصلاح و کاهش رفتارهای نامطلوب فرزندتان استفاده کنید. مثلا فرض می کنیم که کودک شما علاقه شدیدی به تماشای برنامه های تلویزیونی دارد و به همین منظور شما یک ساعت در روز را به تماشای تلویزیون به کودکتان اختصاص داده اید.

در این بین کودک شما در حین بازی با دوستش او را هل می دهد و به او پرخاشگری می کند، در چنین حالتی شما می توانید به او بگویید که به خاطر رفتار نادرستش امروز از تماشای تلویزیون محدود است و یا اینکه مدت زمان کمتری را می تواند تلویزیون تماشا کند.

البته در مورد این مثال نباید طوری برخورد کنید که کودک احساس کند که دوستش اهمیت بیشتری از او دارد و شما به دوستش علاقه بیشتری دارید، بلکه نیاز است که حتما به او توضیح دهید که چرا رفتارش نادرست بوده و به او بگویید که همیشه او را بیشتر از هر شخصی دوست دارید، اما رفتاری را که انجام داد رو نمی پسندید چون ممکن بود باعث آسیب رساندن به شخصی دیگر شود (تنبیه منفی = حذف محرک خوشایند در جهت حذف رفتار نامطلوب).

دقت کنید که هم در تنبیه و هم در تشویق نیاز است که علت رفتارتان را به او توضیح دهید. مثلا اگر قصد دارید به دلیل تمیز کردن اتاقش او را تشویق کنید، ابتدا به او محبت کلامی کنید و بعد در ادامه بگید که به خاطر اینکه اتاقت را تمیز کردی تصمیم گرفته ام به عنوان جایزه، به خاطر  رفتار خوبت، تو را به پارک ببرم. در تنبیه نیز توضیح دادن علت، بسیار مهم است. مثلا اگر قصد دارید فرزندتان به علت به زبان آوردن کلمه ای زشت تنبیه کنید، حتما علت آن را به او توضیح دهید (به دلیل اینکه حرف زشتی را به زبان آوردی امروز به مهمانی نمی رویم).

سعی کنید در بکارگیری قواعد تشویق و تنبیه محکم و قاطع باشید و حتما به حرف هایی که زدید عمل کنید، اگر به کودک خود قول داده اید که او را به پارک ببرید حتما این کار را را انجام بدهید و اگر به کودک خود گفته اید به دلیل رفتار نادرستش او را از چیزی محروم می کنید حتما به آن عمل کنید.

  • مهربان باشید

یادتان باشد که کودک شما بیشتر از هر چیز به محبت شما نیاز دارد، بنابراین در همه حال با او مهربان باشید، از گفتن کلمه دوستت دارم به او دریغ نکنید، کمال گرا نباشید و از وضع قوانین سرسختانه و نامتناسب با سن کودک خودداری کنید،  فرصت بازی و تفریح را به او بدهید، به هیچ عنوان فرزند خود را با دیگر کودکان مقایسه نکنید، بر توانمندی های فرزندتان تاکید کنید و او را برای انجام کارهای مورد علاقه اش تشویق کنید.

  • فرزند پروری مشارکتی داشته باشید

همانقدر که مادر در تربیت کودک نقش دارد، حضور و مشارکت پدر نیز به همان اندازه می تواند در تربیت کودک تاثیر مثبت بگذارد، بنابراین سعی کنید در تربیت فرزندتان مشارکت داشته باشید. (پدران با بازی کردن مداوم با کودکان می توانند تاثیر بسیار مثبتی بر سلامت روان فرزندانشان داشته باشند).

  • مطالعه کنید و از مشاور کمک بگیرید.

یادتان باشد هر چقدر که اطلاعات بیشتری داشته باشید، بهتر می توانید کودک خودتان را تربیت کنید، بنابراین مطالعه داشتن و افزایش آگاهی، امری بسیار مهم است. همچنین سعی کنید از مشاوران کودک نیز برای پیشگیری از بروز رفتارهای نادرست و حذف رفتارهای نامطلوب در کودکان خود، کمک بگیرید.

اگر قصد دریافت مشاوره در زمینه کودک و نوجوان دارید می توانید از متخصصان با تجربه و متخصص مرکز مشاوره ستاره ایرانیان، راهنمایی دریافت کنید.

منبع : 11 نکته در مورد تربیت کودک که کسی به شما نمی گوید 

سن تربیت کودک

سن تربیت کودک، از چه سنی کودک را تربیت کنیم؟

آیا سن تربیتی کودک مربوط به دوره خاصی می باشد؟ همه پدر و مادر ها دوست دارند تا فرزند آن ها به بهترین شکل تربیت شوند و از همان روزهای ابتدای زندگی کودک سعی می کنند تا به بهترین نحوه به کوک برخورد کنند، تا فرزندشان را به خوبی پرورش داده و تربیت کنند.

اما بسیاری از والدین نمی دانند تا در چه سنی چه رفتاری با کودکشان داشته باشند هنگامی که والدین آگاهی لازم در مورد سن تربیت کودک و چگونگی آن به دست آوردند می توانند رفتاری متناسب با درک کودک ارائه دهند.

در این مقاله سن تربیت کودک و رفتار های متناسب در هر دوره از رشد مورد بررسی قرار گرفته است، با مطالعه این مقاله می توانید این اطلاعات را کسب کرده و هم چنین می توانید از مشاور و روانشناس کمک بگیرید تا با توجه به این موضوع راهنمایی های لازم را برای شما انجام دهد.

بهترین زمان و سن تربیت کودک

به طور کلی یادگیری کودک سن خاصی ندارد و نمی توان تربیت کودک را به سن خاص و دقیقی اختصاص داد، در واقع از همان ابتدای زندگی کودک والدین بر روی رفتار او اثر می گذارند.

به عنوان مثال انجام دادن رفتار های ساده ای مثل بغل کردن کودک، نگاه کردن، حرف زدن و بوسیدن او  در سنین پایین و پاسخ به نیازهای جسمی و عاطفی او در همان اوایل زندگی بر شکل دهی شخصیت، عاطفه و رفتار های بعدی فرزندتان تاثیر می گذارد، همچنین بر اساس پژوهش های انجام شده صحبت با کودک پیش از تولد همراه با موسیقی، تغذیه مناسب، دور بودن از استرس و اضطراب کودک تاثیر می گذارد.

با این وجود تربیت مستقیم کودک در سنی آغاز می شود که او قدرت درک و پاسخ کلامی داشته باشد، این مقاله با توجه به دوره های حساس و مهم رشد و نیاز های مختص هر دوره با توجه به سن تربیت آن دوره تقسیم بندی شده است، در این مقاله با هر بخش و نکات تربیتی مربوط به آن بخش آشنا خواهید شد.

تربیت کودک زیر یکسال

در سنین زیر یک سال ارتباط شما با کودک تان باید بسیار زیاد باشد و فرزندتان باید احساس آرامش و امنیت در کنار شما داشته باشد تا در آینده بتواند شخصیتی مستقل برای خود ایجاد کند. در ماه های ابتدایی تولد، شما می توانید توانایی ذهنی کودک را افزایش دهید و محیط اطراف کودک را با توجه به وسایلی که برای او جذابیت و تنوع دارد غنی سازید و در کنار آن در آغوش کشیدن، لبخند زدن به او و بازی کردن را فراموش نکنید و سعی کنید به کودک حس آرامش و امنیت بدهید زیرا تلاش های شما در این سن به افزایش بهداشت جسمی و روانی کودک منجر خواهد شود.

سن تربیت کودک، تربیت در ۱۸ ماهگی

در این سن کودک دستورات ساده را درک می کند اما به طور کامل نمی تواند دستورات پیچیده تر را درک کند، در این سن دستوراتی که والدین به کودک می دهند باید خیلی ساده، مشخص و با اشاره حرکت دست باشد، دستورات باید در همان لحظه بوده و برای این که رفتار درست را به کودک بگویید باید در همان لحظه دستور را تکرار کنید.

انتظار نداشته باشد کودک حرف های شما را مدت ها  در ذهنش نگه دارد و دوباره آن را اجرا کند.

سن تربیت کودک، تربیت در ۲ تا ۳ سالگی

در این سن کودک شروع به حرف زدن می کند و رشد کلامی او روز به روز افزایش یافته و به همین دلیل باید قوانین و چهارچوب های مشخصی را برای کودک تعیین کرد.

نکته ای که در تربیت کودک در سن ۲ تا ۳ سالگی وجود دارد این است که به طور قابل ملاحظه ای در کودک رفتار های لجوجانه و بهانه گیری نشان داده می شود زیرا در این سن او یاد می گیرد تا شخصیت مستقلی پیدا کند و به همین دلیل در تحول استقلال خود از کلماتی مانند نه، نمی خوام، مال خودمه و غیره زیاد استفاده می کند.

به اصطلاح می گویند کودک در سن (نه) قرار دارد والدین باید سعی کنند در این سن نسبت به رفتار لجبازانه کودک صبر و حوصله داشته باشند و این نکته را در نظر بگیرید که واکنش های افراطی و تنبیه بدنی نه تنها تاثیر مثبتی ندارد بلکه لجبازی کودک را بیشتر می کند.

والدین باید برای کودک قوانین ساده و مشخصی را قرار دهند و زمانی که کودک مقاومت کرد از واکنش های افراطی و خشن استفاده نکنند و بیشتر به رفتار های خوب و مثبت کودک توجه داشته باشند و او را تحسین و تشویق کنند، این کارها باعث می شود تا مقاومت کودک کمتر شود و تمایلش به اطاعت و پیروی کردن افزایش یابد.

برخورد با خساست و پرخاشگری کودک در سنین ۲ تا ۳ سال

در این سن کودک نسبت به وسایل خود بسیار حساسیت نشان می دهد و احساس مالکیت زیادی نسبت به آن ها دارد و وسایلی مثل اسباب بازی ها، وسایلش و افراد مهم زندگی خیلی حساس می شود و در واقع هر چیزی که کودک مالک آن می باشد با هویت او پیوند خورده است.

به عبارتی زمانی که وسایل را از کودک می گیرید حس می کند که هویتش از او گرفته شده است، اگر فرزندتان واکنش هایی مانند خشم و عصبانی از خود نشان داد تعجب نکنید، خساست یا پرخاشگری کودک در این سن صفاتی است که مخصوص این سن می باشد مگر آن که بیش از حد و افراطی و غیر قابل کنترل شود.

شما در این هنگام باید سعی کنید خودتان را کنترل کنید وبه صورت افراطی و با عصبانیت به او واکنش نشان ندهید و سعی کنید با او کنار بیایید و رفتار درست و روشن و واضحی از او بخواهید و به احساس مالکیت او احترام بگذارید و به او قدرت انتخاب بیشتری بدهید.

سن تربیت کودک

سن تربیت کودک، ۳ تا ۴ سالگی

در این سن لجبازی کودکان کم تر می شود و مقاومت آن ها نسبت به دستورات و قوانین کم می شود، آن ها در این سن بیشتر دوست دارند توسط بزرگسالان مورد تایید قرار گیرند و به اصطلاح دختر خوب یا پسر خوبی باشند.

کودکان در این سن قدرت درک صحبت ها و توانایی مکالمه پیچیده تر را دارند با توجه به این که در این سن بیشتر به دیگران توجه می کنند اما با این وجود هنوز حس خود محوری در آن ها وجود دارد.

آن ها نمی توانند مسائل را از زاویه دید دیگران ببینند و باید قوانین را خیلی روشن برای آن ها بیان کنید و مسائل را به صورت ساده و طوری که زاویه دید آن ها قابل درک می باشد برای آن ها توضیح دهید، در این سن باید در مورد تاثیر کارشان و احساسی که در دیگران به وجود می آورد توضیحات بیشتری بدهید برای مثال اگر دم گربه را بکشی خیلی دردش می گیرد.

این توضیحات بر روی پروش هوش هیجانی کودک تاثیر بسیاری می گذارد و کمک زیادی به فرزند می کند، در این سن توجه دیگران به کودک بسیار برای کودک مهم می باشد و شما تا می توانید رفتاری مثبت نشان دهید و کودک را تحسین کرده و به او پاداش دهید.

۴ تا ۵ سالگی

در این سن ذهن کودکان بسیار قانون مند شده است و آن ها گرایش دارند تا قوانین را به طور منظم اجرا کنند، در این سن کودک شروع می کند تا به آموزشگاه مثل پیش دبستانی برود و توانایی شخصیت او بیشتر می شود و زمانی که سن او به ۶ سالگی رسید بهتر می تواند مسائل را از زاویه دید دیگران درک کند به عبارتی خود محوری در سن سه سالگی در آن ها تعدیل شده است.

در این سن شما می توانید قوانین بیشتری برای کودکان بگذارید و مسائل و دلیل های تربیتی را بر اساس درک کودک برای او توضیح دهید، هم چنین در سن ۴ تا ۵ سالگی طبیعتا کودک سازگاری بیشتری با محیط پیدا می کند.

۶ تا ۱۲ سالگی

کودکان در این سن از قدرت استدلال و تفکر منطقی برخوردار هستند و می توانند رفتار درست را از نادرست تشخیص دهند و در شرایط مختلف اظهار نظر داده و بیشتر آن را تشخیص دهند، بهتر است والدین در مورد دلایل رفتار و رفتار های مناسب در موقعیت ها با کودکشان گفت و گو کنند و بیشتر نظر آن ها را در مورد مسائل بپرسند.

هر چه گفت و گوی منطقی با کودک بیشتر باشد او بهتر می تواند رفتار های مناسب فردی و اجتماعی را یاد بگیرد و قدرت شناخت و درک مسائل او بیشتر خواهد شد.

نوجوانی به بعد

سن تربیت کودک تا نوجوانی هم چنان ادامه دارد و در سن نوجوانی پدر و مادر با فرزندشان به چالش های زیادی برمی خورند چرا که نوجوان به بسیاری از قوانین تن نمی دهد و به دنبال شکل دادن هویت دلخواه خود می باشد.

در این سن واکنش های افراطی و برخورد های سختگیرانه می تواند رفتار های منفی نوجوان را تشدید بخشد پس بهتر است دیدگاه ها و نقطه نظرات فرزندتان را بیشتر در نظر بگیرید و به او به عنوان فردی که هویتی مستقل دارد نگاه کنید.

قوانین و چارچوب های خانواده را حفظ کنید و در رعایت کردن آن انعطاف پذیری بیشتری داشته باشید و والدین باید مراقب نوجوان شان باشند و از نظارت فرزندشان دست برندارند چرا که نوجوانی سن بسیار حساسی می باشد و رها کردن فرزند می تواند عواقب و آسیب های بسیاری به او وارد کند.

در سن نوجوانی بیشتر به فرزندتان فرصت دهید و به استقلال و انتخاب های شخصی او احترام بگذارید تا بتواند شخصیت قوی و مستقلی داشته باشد و اعتماد به نفس او پرورش یافته و رشد کند.

نکات کلی تربیت کودک

با توجه به مطالبی که بیان شده است در ادامه این مقاله به بیان کردن چند نکته در مورد سن تربیت کودک و فرزندتان اشاره می کنیم.

  • در هر سن و با توجه به درک کودک قوانین بگذارید.
  • قوانینی که می گذارید باید مختصر، مفید و ساده و روشن باشد.
  • هر چه میزان قوانین تربیتی در طول روز کمتر باشد احتمال پذیرش و انجام آن قوانین بیشتر خواهد بود.
  • حتما کودکتان را به انجام رفتار های مثبت تشویق کنید و به رفتار های خوب او توجه کنید.
  • پاداش هایی برای بیشتر شدن رفتار های مثبت و کم شدن رفتار های غلط در نظر بگیرید.
  • اگر قولی می دهید حتما آن را انجام دهید همچنین تهدید هایی انجام ندهید که قادر به انجام آن نمی توانید باشید، مثلا اگر بالا و پایین بپری از مهمونی می رویم در حالی که نمی توانید مهمانی را ترک کنید.
  • هرگز تنبیه های بدنی انجام ندهید، کتک زدن نه تنها رفتار بد کودک را کاهش نمی دهد بلکه بر روی کودک اثر عکس می گذارد.
  • هنگامی که کودک رفتار بدی نشان می دهد می توانید محرومیت های کوچکی را در نظر بگیرید مثل خاموش کردن تلویزیون
  • تا جایی که می توانید در مورد قوانین تربیتی و دلایل آن به صورت منطقی با کودکتان حرف بزنید این صحبت کردن در هر سنی با توجه به درک کودک می تواند انجام شود.

سخن آخر

در صورتی که در تربیت کودک خود در سن های مختلف با مشکلاتی رو به رو هستید و یا دنبال راهکار ها و روش های اصولی و صحیح برای داشتن سبک تربیتی می باشید بهتر است از مشاور و روانشناس کمک بخواهید تا در این زمینه اطلاعات لازم را در اختیار شما قرار دهد.

مراکز مشاوره می توانند در این مورد بسیار کمک کننده می باشد و خدمات لازم را به والدین ارائه دهد.

منبع : سن تربیت کودک

چگونه یک کودک مسئولیت پذیر داشته باشیم؟

چگونه یک کودک مسئولیت پذیر داشته باشیم؟

تربیت فرزندی مسئولیت پذیر یکی از مهم ترین آرزو ها و یا اهداف پدران و مادران است.

همه ی والدین آرزو دارند فرزندی مسئولیت پذیر پروش دهند و تصور داشتن کودکی بی مسئولیت که در بزرگسالی به فردی لجباز و ضداجتماع تبدیل می شود، بسیار آزار دهنده است.

برای برخی از والدین تصور داشتن فرزند مسئویت پذیر در حد آرزو باقی می ماند.

به عبارت دیگر دسته ای از والدین چنین تصور می کنند که مسئولیت پذیری امری ذاتی است و با اعمالی مانند دعا و آرزو می گویند “کاش فرزندم مسئولیت پذیر شود!”.

اگر چه این نگرش می تواند به شدت خطرناک باشد اما بسیار رایج است.

در نقطه ی مقابل این نگرش، دسته ای از والدین بر این اعتقادند که مسئولیت پذیری امری نیازمند آموزش و یادگیری است و تلاش می کنند تا با بهره گیری از بهترین اصول، آن را به فرزندشان آموزش دهند.

برای شروع بهتر است به این سوال پاسخ دهید که ” نگرش شما در خصوص آموزش مسئولیت پذیری از کدام یک از دو اصل نام برده شده تبعیت می کند؟”

در صورتی که جزء دسته ی دوم هستید می توانید به مطالعه ی متن ادامه دهید و راهبردهای لازم برای “آموزش مسئولیت پذیری” به کودک تان را بیاموزید.

حق انتخاب، خط اول آموزش مسئولیت پذیری

نمی توان قصد آموزش فرزندی مسئولیت پذیر داشت و از “حق انتخاب” صحبت نکرد.

ممکن است با خودتان بگویید “چگونه به کودکی سه ساله حق انتخاب بدهم؟!”

اما رفتار بر اساس اصول نظریه انتخاب می گوید که این کار ممکن است.

برای این منظور لازم است زبان نظریه ی انتخاب را بیاموزید و با الفبای آن با کودک تان گفت و گو کنید.

نظریه ی انتخاب چه می گوید؟

بر اساس اصول اساسی نظریه ی انتخاب، ما بر رفتار هیچ کس جز خودمان کنترل نداریم و تلاش برای کنترل دیگران بی فایده است.

ویلیام گلسر پایه گذار این رویکرد معتقد است اصولا هر آنچه که از ما سر می زند، یک رفتار است و با تغییر رفتارهای مان می توانیم پیامدهای دیگری را تجربه کنیم.

والدی که با استفاده از زبان این نظریه با فرزندش گفت و گو می کند، از تنبیه، سرزنش، تهدید و سایر ابزارهای کنترل بیرونی استفاده نخواهد کرد چرا که معتقد است اصولا رفتار هیچ کس جز خودش قابل کنترل نیست.

والدین پیرو تئوری انتخاب، تلاش می کند تا در موقعیت های مختلف کودک را در معرض انتخاب قرار دهد تا او بر اثر تجربیات روزمره اش، با مفهوم مسئولیت آشنا شود.

به عنوان مثال برای تصمیم گیری در مورد پوشیدن لباس، ممکن است به فرزندش بگوید ” برای مهمونی امشب دوست داری لباس صورتی رو بپوشی یا لباس جدید آبی ت؟ “

با این پرسش به ظاهر ساده، کودک می آموزد که حق انتخاب دارد و تبعات انتخابش نیز متوجه اوست.

بنابراین در صورتی که لباس نامناسبی را انتخاب کند، سرزنش نمی شود چرا که بر اساس اصول تئوری انتخاب، پیامدهای انتخابش را تجربه خواهد کرد.

ممکن است والد تصمیم بگیرد تا کودک را با گزینه های دیگر نیز آشنا کند بنابراین به جای او تصمیم نمی گیرد و می گوید “فکر می کنم لباس صورتیت برای الان زیادی گرم باشد. لباس آبی ت هم بیشتر مناسب خونه ست تا مهمونی. میخوای لباسای دیگه ت رو هم ببینی؟ نظرت چیه؟”

چگونه یک کودک مسئولیت پذیر داشته باشیم؟

چگونه یک کودک مسئولیت پذیر داشته باشیم؟

با کودک بی مسئولیت چگونه برخورد کنم؟

در صورتی که تاکنون بر اساس این اصول پیش نرفته اید ممکن است با کودک و یا نوجوانی بی مسئولیت مواجه باشید.

در این حالت نیز می توانید به مرور مسئولیت پذیری را به او آموزش دهید.

به عنون مثال می توانید با هم صحبت کنید و نوعی تقسیم کار انجام دهید.

سپس از او بخواهید تا از لیست مسئولیت های مشخص شده، چند مورد را انتخاب و شروع به اجرای آن ها کند.

بخاطر داشته باشید در صورتی که تهدید، تنبیه، سرزنش و گله و شکایت های تان، مفید بود، در حال حاضر فرزندی مسئولیت پذیر داشتید.

روش حق انتخاب برای تربیت بک کودک مسئولیت پذیر

بنابراین از عمل کردن به شیوه های قدیمی دست بکشید و شیوه های جدید مبتنی بر “حق انتخاب” را امتحان کنید.

فرزندتان برای یادگیری این شیوه نیازمد صبر و حوصله و تمرین است تا بتواند رفتارهای تازه را بروز دهد بنابراین از تشویق او برای پیشرفت هایش غافل نشوید.

ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که بسیاری از کودکان بیش از حد مطیع، در بزرگسالی تحت آزار جنسی قرار خواهند گرفت چرا که مهارت هایی از قبیل “نه گفتن” و “حق انتخاب” را نیاموخته اند و دیگران را مهم تر از خود می دانند.

چنین افرادی با درصد احتمال بالاتری، پیشنهادهای کاری، تحصیلی و ارتباطی نامناسب را می پذیرند و به دلیل مشکلات متعدد در نه گفتن و تصمیم گیری، برای مدت زیادی در آن وضعیت می مانند.

به فرزندتان برچسب نزنید.

برچسب بی مسئولیت می تواند در درونی کردن احساس بی مسئولیتی بسیار قوی عمل کند.

در حقیقت پس از مدتی فرزندتان همانی خواهد شد که شما به او گفته اید.

بنابراین بهتر است خودتان را کنترل کنید و به او مهارت های لازم برای مسئولیت پذیری را آموزش دهید.

برای او نقش الگو را ایفاکنید.

کاملا واضح است که فرزند بی مسئولیت نیازمند یادگیری انجام اعمال مسئولانه از جانب اطرافیان است.

بنابراین در صورتی که خودتان مسئولیت پذیر نیستید، به وعده های تان عمل نمی کنید و رفتارهای خلاف قانون مرتکب می شوید، چگونه می توانید از فرزندتان توقع داشته باشید تا مسئولیت پذیر باشد!

از دادن مسئولیت های متناسب با سن غافل نشوید.

کودکان از سن دو سالگی به بالا می توانند مسئولیت های مختلفی را متناسب با سن شان بپذیرند و انجام دهند.

این مساله می تواند شامل کمک کردن در چیدمان شام، شستن طرف ها، جمع کردن غذا، انتخاب لباس و هزاران مسئولیت دیگر باشد.

این تصور که “الان برای بچه ام تصمیم بگیرم تا وقتی بزرگ شد خودش تصمیم گیری کند” می تواند اشتباه ترین نوع تصور باشد که توانایی های کودک تان را خاموش کرده و او را لجباز و غمگین می کند.

کودکان به والدین انتخاب گرا چه عکس العملی دارند؟

انتخاب پدیده ای مسئولیت آور است به همین دلیل نه تنها کودکان بلکه بزرگسالان نیز ترجیح می دهند تا فردی به جای آن ها دست به انتخاب بزند و آن ها تنها مجری تصمیم های دیگران باشند.

این قبیل افراد تبدیل به همان دسته از بزرگسالانی خواهند شد که شخصیت هایی مطیع، وابسته و فاقد استقلال دارند.

در مسیر آموزش مسئولیت پذیری به فرزندتان ممکن است با واکنش هایی مانند خشم، قهر و ناراحتی او نیز مواجه شوید.

لازم است بدانید که چنینی واکنش هایی کاملا طبیعی است و در صورت مقاومت در برابر آن ها، می توانید آرزوی داشتن فرزند مستقل، مقتدر و مسئولیت پذیر را محقق کنید.

منبع :چگونه یک کودک مسئولیت پذیر داشته باشیم؟مشاوره

 

شش نکته برای تربیت کودک خوش بین

شش نکته برای تربیت کودک خوش بین

آیا می دانید چگونه یک کودک خوش بین تربیت کنیم؟ مهم تر از همه، کودکانی که نیمه پرلیوان را می بینند بهتر می توانند در برابر چالش های زندگی مقابله کنند و شادتر باشند. در ادامه شش نکتهوجود دارد که به شما کمک می کندبا دیدگاهی آفتابی به زندگی بنگرید.

دلایل زیادی در ترغیب خوش بینی در کودکان ما وجود دارد از جمله آنها می توان به اثرات بادوام مثبت بر بهزیستی روانی و جسمی آنها اشاره کرد (آیا می دانستید که خوش بین ها به احتمال زیاد بیش از صد سال عمر می کنند؟) اما چطور به سوی پرورش کودک خوش بین برویم؟ شش نکته زیر برای تازه واردها پیاده کنید و نظاره گر اثرات مثبت آن در بقیه اعضای خانواده خود باشید.

کمتر شکایت کنید

افسانه اغلب داد و بیداد می کند طوری که با فریاد پسران 2 و 4 ساله اش را از زیر باران با مراقب کودک سوار ماشین می کند و می برد. او ممکن است بگوید”ما هرگز نمی خواستیم به آنجا برویم” یا”ما همیشه دیر میاییم.

 

“گرچه تمرکز بر افکار و احساسات مثبت نوعی بدبینی کلاسیک است. هر چه بیشتر برای مسائل مالی آه و ناله کنید یا روز کاری را سخت تر کنید بیشتر احتمال دارد فرزندان شما نیز همان ها را یاد بگیرند. در واقع، درمورد چیز هایی صحبت کنید که موفق بوده اند (من امروز در محل کارم یک پروژه بزرگ را تمام کردم) یا”من امروز در اداره پست به بهترین شکل برخورد کردم”. مهناز بعد ازشام با دوقلوهای نُه ساله اش “گل ها و تیغه ها”بازی می کند؛ که در آن هر یک از اعضای خانواده می توانند به بهترین و بدترین شکل ممکن حوادث اتفاق افتاده برای خود در طی روز را بازگو کنند. به جای گله کردن از ناراحتی هاباید هدف تمرکز بر مثبت ها باشد. رسیدن به فینال بازی بخش دلخواه مهناز است. او می گوید”همه ما در کاشتن یک نهال امید برای فردا سهیم هستیم”

انتظارات بالا داشته باشید

زیبا حتی قبل از شروع پیش دبستانی پسرهایش برای یادآوری به آنها فهرستی از کارهایی برای انجام دادن از قبیلزمان خواب، لباس پوشیدن، مسواک زدن و مرتب کردن اتاق را در بالای کلید برق اتاق آنها چسباند. مادری می گوید به آنها اجازه پایین آمدن برای خوردن صبحانه را نمی دهم تا وقتی که همه کارها را انجام دهند. در حالی که بیکر اساساً برای کاهش بارکاری خودش از قبل برنامه ریزی می کرد خیلی زود متوجه شد که پسرانشاز این برنامه روتین نیز سود می برند. او می گوید آنها هیجان زده همه پله ها را پایین آمدند و گفتند مادر تختخواب خود را خیلی خوب مرتب کردیم. بیا ببین. آنها “احساس غرور زیادی داشتند”.

کودکان نگرش”خواستن توانستن است” خوش بینانه ای ایجاد نمی کنند تا زمانی که آنها فرصتی برای اثبات ارزش خود بداشته باشند. دکترتامر چانسکی روانشناس کودک و نویسنده کتاب کودک گوید واگذار کردن کارهای نیمه تمام به کودکان برای کامل کردن موحب ایجاد احساس شایستگی در آنها می شود. این کارها باید متناسب با سن کودک باشند از آنجایی که سرآغاز موفقیت در کودکان می شود. کودک دوساله می تواند اسباب بازی ها را جمع کند؛ کودک سه ساله لباس های کثیف را درون سبد بیندازد، کودک چهار ساله بشقاب ها را با خود تا ظرفشویی حمل کند، کودک پنج ساله سطل زباله را خالی کند و کودک شش ساله توانایی مرتب کردن لباس های شسته شده را دارد.

ریسک پذیری معقول را ترغیب کنید

برای همه ما سخت است که از فرزندان خود در برابر آسیب هامحافظت کنیم. سقوط میله های میمون ها جلوی دوستان یا پیوستن به لیگ هاکی روی یخ آن هم وقتی که شما اسکیت سواری بلد نیستید موجب احساس شرمندگی می شود پس کاملاً طبیعی است که بخواهیم از فرزندان خود در این گونه موقعیت ها حمایت کنیم. اما او را از انجام این کارها بر حذر دارید زیرا ممکن است به اندازه دیگر کودکان ماهر نباشد لذا اعتماد به نفس او از بین می رود و کم کم بدبینی در او نمایان می شود.دکتر میشل تامپسون مشاور و نویسنده به والدین تأکید می کند؛ شما به راحتی با تسلط و کنترل گریمسبببی اعتمادی کودک می شوید. به کودک پیش دبستانی خود اجازه دهید تا به تنهایی در حیاط پشتی بازی کند یا بدون همراهی شما مانند یک اسکورت به گردش میدانی درسی برود. با گذشت زمان کارهای پرخطر بزرگتری مانند صخره نوردی جشنواره ای یارفتن به اردوهای تابستانی دور از خانهرا متقبل می شوند. دکتر تامسون می گوید شما که نمی خواهید کودک خود را از امتحان کردن حوادث جدید بترسانید. شما دوست دارید او به خانه برگردد و بگوید “مامان، از پسش براومدم!”

شش نکته برای تربیت کودک خوش بین

شش نکته برای تربیت کودک خوش بین

قبل از عکس العمل نشان دادن صبر کنید

وقتی دکتر از یکی از همکلاسی های کلاس دوم دخترش شاینا شنید که به اومی گوید چاق، اولین چیزی که به ذهنش رسید این بود که با والدینش تماس بگیرد اما خودش را از این کار منصرف کرد او گفت”قصدم این بود که به شاینا یاد بدهم از خودش دفاع کند” پس آنها با هم برنامه ریزی کردند که شاینا دفعه بعد در صورت چنین اتفاقی چه بگوید. دفعه بعد همین موقع، شاینا متن دست نوشته آماده ای را به او داد”شماره یک، من چاق نیستم. شماره دو، این حرف خوبی نیست که به دوستت بگویی”. آن دختر معذرت خواهی کرد و شاینا با نوعی احساس قدرت به خانه برگشت.فرونشانی نگرای های مادرانه موجب خودکنترلی شگرفی می شود. وقتی کودک شما تلاش می کند تا کلمه ای جدید را صداگذاری کند یا زمان زیادی را بر روی جایگذاری یک قطعه پازل صرف می کند سریعوارد مداخله شدن آسان است. دکتر ریویچ می گوید اماآزادی در تکمیل چیزها بدون کمک بزرگترها موجب تقویت حس پیشرفت می شود و نیز به او حس خوشبین تری نسبت به توانایی خود در انجام دادن کارهای دفعه بعد را می دهد.

تلاش کردن را تشویق کنید

وقتی که دختر کلاس اولم با زحمت کار برگ کلاسی اش را کامل می کند او اغلب با عصبانیت داد می زند”ریاضی ام ضعیف است” متأسفانه،تنها یک پس رفت برای به وجود آمدن حس دائمی از نقاط ضعف خود در کودک کافی است.”من باهوش نیستم، در فوتبال گند می زنم “.”من نمی توانم نقاشی بکشم”.

دکتر آندریو شات روانشناس و طراح برنامه های آموزشی کودکانه در جهت کمک به مقاومت دربرابر چالش ها می گوید، برای پیشگیری از این نتیجه گیری ها سعی کنید ادراک خود را تغییر دهید. شما ممکن است برای تغییر دیدگاه به طور مثبت تری بگویید”ورزش های جدید از اول برای یادگیری سخت هستند”یا “من می دانم که تو هنوز نمی توانی زمان را بگویی اما بعداً خواهی توانست”. همینطور به کودک اجازه دهید بداند که او تنها نیست(“بچه های زیادی در کلاس تو مانند تو سرخورده می شوند” یا”من هم دوران سختی را هنگام یادگیری تفریق پشت سر گذاشتم”). با گوشزد کردن مهارت های دیگری که کودک شما بر آن تسلط دارد به او کمک کنید تا امیدوار بماند. “زمانی را به یاد بیاورید که نمی توانستید بخوانید و چقدر زیاد تلاش کردید تا مسلط شدید؟” تو هم اینطوری هستی.

واقعیت را بگویید

وقتی خانواده هاشمی به شهر دیگری مهاجرت کردند اوایل پسر شش ساله اش هومن نمی توانست با آنجا سازگار شود. او به مادرش شکوه می کرد””من هیچ دوستی ندارم” مادرش وسوسه شد تا او را خوشحال کند و به او بگوید “هنگام برگشتن به شهرمون دوستان خیلی زیادی داری و وقتی بچه های اینجا بفهمند که تو چه پسر فوق العاده ای هستی از تو خواهش می کنند که با تو دوست شوند” اما مادرش زبانش را گاز گرفت چون نمی خواست به پسرش امید کاذب بدهد. تصمیم عاقلانه ای بود.

دکتر شات می گوید”کودکان از طریق نوع تقویت حرمت نفس متوجه کار درست می شوند”. با تلخی اطمینان خاطر دادن به کودک از بابت اینکه همه چیز دارد عالی پیش می رود اغلب اثر کاملاً معکوسی دارد. دکتر چانسکی اضافه کرد”خوش بینی واقعاً مستلزم تفکر واقع گرایانه تری از مثبت اندیشی است”. “هر طوری که کودک شما آمادگی هر چیزی را داشته باشد با آن رویارو می شود”

بالاخره، کودکان آن شهر جدید با هومن ارتباطی برقرار نکردند او شاید به این نتیجه رسید که او واقعاً مرد فوق العاده ای همانطور که مادرش میگفت نبود. در عوض، پدر به خاطر صحبت خودمانی او کنارش نشست و توضیح داد”نقل مکان کردن به مکان جدید و از اول شروع کردن کار خیلی سختی است “.”پیدا کردن دوستان جدید هم زمان بر است” از آن به بعد هومن دیگر شکایتی نکرد وفعالانه درجستجوی حل مشکل بود. او از مادرش خواست تا بعد از فراغت ازتحصیل او را به نزدیکترین جای تفریح ببرد و اجازه دهد در آن محله سوار دوچرخه اش شود تا با کودکان آن حوالی آشنا شود. ظرف چند هفته، او دوستان زیادی پیدا کرد. پدر می گوید”او یک مرتبه متوجه شد که چیزها کم کم رو به راه می شوند” و من سرانجام از او یک یا دو چیز در مورد خوشی بینی یاد گرفتم.

منبع :شش نکته برای تربیت کودک خوش بینتربیت کودک

مشاوره تربیت کودک

مشاوره تربیت کودک

مشاوره تربیت کودک:کلید اصلی و گنج بزرگ و بی انتها ، برای فرزندان شما می باشید.

تربیت کودک و همه قانونی که بایدرعایت شود بسیار مهم می باشد.

نحوه تربیت کودک

شخص شما معمار خانواده و جامعه می باشید.

برای آغاز این جملات ناپسند و آشنا بودن شما با این جملات را با هم بازگو می کنیم:

” نکن بچه “

” آدم نمی شی”

” دوستت ندارم ، تو بچه خوبی نیستی “

” درستت می کنم “

” اینم شد کار ، واقعا که …..”

و صدها جمله ها مانند این ……..

متاسفانه این جمله ها :

در خانه ها کانون آرام بودن و تربیت شدن فرزند ما باشد، به گوش می رسد و بعد از آن در مدارس ،

محله ها ، اطرافیان و…….

تربیت کلامی کودک

اکثر کلمات تربیتی و برگرداندن رایج آن در جوامع امروزی، این روح ناقص را به همراه دارد.

مشاوره تربیت فرزند خود را جدی بگیرید.

مشاوره تخصصی در تربیت و یاد گیری کودک در همه سن هاما به تصور خود ،

در مواقعی که متاسفانه از روی عمد نیت ناراحت کردن فردی را داریم ، اسلحه

“خراب کردن شخصیت “ را استفاده نمی کنیم.

ولی در حقیقت این اسلحه به دائم ، حتی عزیزان نزدیک و از جمله فرزند خود صدمه میزند.

علت این امر بسیار ساده می باشد:

ما آموزش ندیده ایم که این اسلحه را در وجود خود از بین ببریم ، و نمی فهمیم که ابزار ساده تر و

دارای قدرت هم موجود می باشد که ما را برای راهنمایی فرزندان در راه انجام کار صحیح و همچنین

ما را در ارتباط درست با افراد جامعه هدایت می کند. ولی حالا وقت دریافتن این کلید مفید و کارساز

می باشد:

بدانید که ” اعمال خطا و غلط ” و شخص دارای خطا و گناه ” دو امر مختلفی می باشد.

آموزش تربیت کودک

فرزندان قبل از شروع تربیت شدن ، موجوداتی دارای هیجان و زیستی می باشند. از طریق ما هستند که

جاودانه می مانند. در هنگام تربیت کودک ، تنها سرچشمه نوازش کردن و امن بودن آنها برای گذراندن این مسیر

سخت ، ما می باشیم.

ولی متاسفانه بیشتر ما برای تربیت کردن فرزند خود ، در عوض متمرکز شدن بر ” کار خطا و غلط “

کوشش برای رفع آن ، بر فرد دارای “خطا و گناه” تمرکز می کنیم.

با کارهای فشار آوردن به روح و روان و گاهی اوقات تنبیه جسمی تلاش در راهنمایی اجباری فرزندان

به سوی کار درست را داریم . به این تربیت خود ما امن بودن فردی و روانی و حتی جاودانگی کودک را

خراب می کنیم.

مشاوره تربیت کودک

مشاوره تربیت کودک

عملکرد های تخریبی در تربیت کودکان

آیا با عملکردهای تخریبی کودکان اطلاعاتی دارید؟

در این عملکرد تخریبی کودکان در آن سن برای مبارزه قدرتی ندارند:

در ذهن خود پوششی پنهان برای تامین بقا و امن بودن در ذهن خود به وجود می آوردند و تا پایان زندگی

آن را نگه می دارند.

این فرزندان هنگامی که خانواده تشکیل می دهند ، در مراحل رشد انسانی اولیه که احتیاج به ماندن و

نوازش می باشد ، باقی می مانند. این چرخه ناقص را در فرزند خود باز به وجود می آورند.

به همین خاطر افراد جامعه :

برخلاف شعارهایی در مورد “نقدپذیری ” کوچکترین انتقادی را نسبت به عمل ها ، برخورد و فکرشان

قبول نمی کنند و آن را به محدوده امن خود حمله می دانند و جنگ صورت می گیرد.

متاسفانه این رویکرد در یاد دادن برای تربیت کودک غیر معمولی آنها به طور کاملا معمولی هم می باشد.

آنها هم مانند پدر و مادر خود ، قدرت جداسازی بین “ کار غلط و نادرست ” و ” شخص خطا کننده و

گناه کار ” را ندارد.

پس هنگامی که از کار و طرز فکر آنها ایراد بگیرید :

از نظر آنها ، شخصیت شان زیر سوال می رود. برعکس کودکی ، آنها قوی می باشند و مبارزه را آغاز

می کنند.

و با قبول نکردن انتقاد یکی از قوی ترین وسیله های بهتر شدن جامعه از دست می رود.

منبع :مشاوره تربیت کودکمرکز مشاوره ایران