نوشته‌ها

بازی درمانی کودکان| انواع، فواید، تکنیک ها

بازی درمانی برای کمک به بروز احساسات کودکان(2 بازی)

بازی درمانی یک مداخله موثر و مناسب برای درمان و شناسایی اختلالات کودک و درمان آن می باشد علاوه بر این بازی درمانی به تخلیه انرژی کودک و افزایش آرامش او کمک می کند. در این مقاله به بازی درمانی برای کمک به بروز احساسات کودکان می پردازیم.

برنامه نمایش تلویزیونی

مقدمه

بیش تر کودکان از بیان و بروز احساسات خود در مورد مسائل و موضوعات ناراحت کننده و تلخ خودداری می کنند علاوه بر این این کودکان در برابر درمان نیز مقاومت می ورزند و اعتمادی به بزرگسالان ندارند. این موضوع می توان درمان آن ها را بسیار مشکل سازد بنابراین معمولا والدین و معلمان در این شرایط به دنبال راهی برای بهبود شرایط می گردند.

نکته جالب توجه این است که این کودکان به بازی درمانی به طور مثبتی پاسخ می دهند. این تکنیک که در ادامه به طور کامل توضیح داده می شود  کودکان آسیب دیده را به طور جالبی سرگرم می کند و به آن ها کمک می کند تا بهتر احساسات خود را بیان کنند.

به خاطر داشته باشید که تکنیک برنامه نمایش تلویزیونی جزو تکنیک های داستان گویی است که موارد دیگر آن در مقالات دیگر ذکر شده است.

بررسی

با استفاده از تکنیک هایی که فاصله عاطفی ایجاد می کند می توان ماهیت تهدیدآمیز اتفاقات آسیب زا را کاهش داد. تکنیکی که در این بخش گفته می شود برای کودکان بسیار مناسب است زیرا کودکان به راحتی با تلویزیون و برنامه های آن ارتباط برقرار می کنند و این امر باعث می شود تا کودکان بهتر با بزرگسالان ارتباط برقرار کنند.

وسایل مورد نیاز:

  • برگه هایی که در آن طرح تلویزیون کشیده شده باشند.
  • ماژیک و خودکار و وسایل نقاشی

فعالیت

در ابتدا درمانگر باید صفحاتی را برای داستان آماده کند این کار را می توان با کامپیوتر یا دست ساز انجام داد. دور این کاغذها باید یک تلویزیون رسم شود(یک مستطیل با یک دایره کوچک که شبیه شکل تلویزیون شود)

سپس درمانگر باید چند برگه و قلم و ماژیک به کودکان بدهد و به کودک توضیح دهد که کودک باید روی کاغذ داستانی بنویسید. در ابتدا باید نام برنامه تلویزیونی مشخص شود. درمانگر باید از کودکان بخواهد تا جای خالی را پر کنند، “برنامه…” بسیاری از کودکان نام خود را انتخاب می کنند مثلا برنامه سارا یا برنامه محمد. بسیاری هم ممکن است یک نام خیالی یا نامی که در جایی شنیده اند را انتخاب کنند.

عنوان برنامه باید همراه با یک نقاشی در صفحه اول کشیده شود. سپس کودک باید شروع به ساختن داستان کند درمانگر نیز می تواند او را در این راه هدایت کند مثلا خود درمانگر هم می تواند صفحاتی را پر کند و آن را نشان آن ها بدهد مثلا می تواند برای برگه دوم بنویسید” سلام بر همگی به برنامه سارا خوش آمده اید امروز قرار است….” و کودک باید جای خالی را پر کند. درمانگر نباید بیش از اندازه کودک را رهنمایی کند و باید به کودک اجازه دهد تا خود جاهای خالی را پر کند و با این کار احساسات خود را نشان دهد.

کودکان این توانایی را دارند تا داستان هایی در مورد خودشان بسازند و درمانگر هم می تواند با پرسیدن سوالاتی مانند “خوب بعدش چه شد؟ چطوری تمام میشه” باعث شوند تا کودک بیش تر داستان خود را ادامه دهد.

در جلسات دیگر درمانگر می تواند یک ایده برای داستان بیان کند مثلا بگوید ” امروز بیاید یه داستان در مورد مدرسه بنویسیم” این کار کمک می کند تا کودک بر روی یک موضوع متمرکز شود و احساسات خود را در مورد آن بیان کند.

برخی از کودکان یا نوجوانان در نوشتن یا خواندن مشکل دارند درمانگر باید طوری جلسه را اداره کند که دچار اضطراب و نگرانی نشوند. برخی از کودکانی که در برابر ابراز احساسات مقاومت می کنند به شیوه اول که پرکردن جای خالی بود بهتر واکنش نشان می دهند. موضوعی که درمانگر انتخاب می کند باید متناسب با مشکلات کودک باشد ولی لازم نیست به صورت خیلی مستقیم به آن پرداخته شود این کار می تواند کودک را مضطرب یا عصبی کند.

بیایید با ذکر یک مثال بهتر این تکنیک را توضیح دهیم.

سارا تنها 12 سال دارد و در مدرسه مورد تهدید قرار می گیرد ولی نگرانی های خود را در خانه عنوان نمی کند.

برگه داستانی اول: برنامه سارا

برگه داستانی دوم: خانم ها و آقایان به برنامه سارا خوش آمدید در این جلسه سارا به سیاره ای دیگر سفر می کند و با موجوداتی قوی و خشن روبرو می شود.

برگه داستانی سوم: افراد غریبه او را اذیت می کنند و سارا احساس بدبختی و ناامیدی پیدا می کند.

برگه داستانی چهارم: سارا آرزو می کند که کاش می توانست غریبه ها را از بین ببرد و پیروز شود ولی او از آن ها می ترسید.

برگه داستانی پنجم: به مرور با بعضی از غریبه ها دوست می شود و سارا غریبه های بد را به سیاره دیگری فرستاد.

با پایان داستان درمانگر باید به جای تمرکز بر پاسخ عاطفی کودک به داستان به تفسیر داستان بپردازد. می توان این داستان را اجرا کرد یا نوار ویدئویی از آن تهیه کرد تا کودک علاقه بیش تری به آن پیدا کند.

کاربرد

تکنیک” برنامه تلویزیونی” برای کودکان خردسال و نوجوانان مناسب است. این تکنیک نسبت به دیگر تکنیک ها بیش تر نوجوانان را جذب می کند زیرا بقیه تکنیک ها برای آن ها بچگانه به نظر می آید. همان طور که گفته شد این برنامه ارزشمند به طور ویژه برای کودکانی مناسب است که یک مشکل و حادثه بزرگ را پشت سر گذاشته اند و دوست ندارند در مورد آن با دیگران صحبت کنند.

این تکنیک باعث ایجاد فاصله عاطفی از مشکل می شود و باعث می شود کودک احساس راحتی پیدا کرده و به دیگران اعتماد کند. اگر این تکنیک به طور درست انجام شود کودک علاقه دارد تا بار دیگر این بازی را انجام دهد و برنامه مخصوص خود را داشته باشد بنابراین این نقش درمانگر است که کودک را به این بازی علاقه مند کند.

محافظت از کودکی که مورد قلدری قرار گرفته با بازی درمانی

تکنیک کیسه زباله

مقدمه

شاید شما هم با کودکانی مواجه شده باشید که به جای برقراری ارتباط با دیگران (بزرگسالان یا کودکان) مشکلات و احساسات خود را مخفی می کنند و از آشکار کردن مشکلشان می ترسند و به وحشت می افتند.

در این حالت کودکان دچار مشکل ارتباطی و رهاسازی هیجانات خود می شوند. والدین، اطرافیان و معلم آن ها ممکن است بارها از آن ها بپرسند که مشکل او چیست ولی بیش تر اوقات کودکان پاسخ می دهند که “هیچی”

در اینجا تکنیکی از دسته داستان گویی بیان شده است که به کودک شما کمک می کند تا احساسات خود را به شکل درست بروز دهد.

منطق

در درمان، تمرکز و دقت کودک بر مشکلات و پیدا کردن راه درمان اهمیت زیادی دارد. با اجرای این تکنیک کودک مشکلاتی که در خانه و مدرسه دارد را بر تکه ای کاغذ می نویسند و سعی می کند برای آن ها به دنبال راه حل بگردد. والدین نباید در این شرایط دخالت بکنند و باید بگذارند تا کودک خود به تنهایی راه حل مشکلات خود را پیدا کند و احساس قدرت و کنترل بر مشکلات را پیدا کند.

در این شرایط کودک در بیان مشکلات ناتوان است اما با افزایش قدرت حل مسئله می تواند مشکل خود را ریشه کن کند.

وسایل مورد نیاز:

مداد و ماژیک رنگی

12 نوار کاغذ برای نوشتن مشکلات

دو کیف

نحوه انجام بازی

در این فرایند درمانگر در ابتدا باید در مورد “کیسه زباله” آگاهی به کودک دهد تا کودک با استفاده از تخیل خود به این داستان علاقه مند شود.

در اینجا درمانگر باید به کودک بگوید: حتما می دانی که کیسه زباله چیست. کیسه زباله چیزی است که چیزهای به درد نخور و آشغال ها را در آن می ریزیم. خب حالا اگه چیزهایی که تو کیسه زباله می‌ریزیم همون جا بمونن چی میشه؟ اینجوری هر روز کلی اشغال تو خونه شما انبار میشه و دیگه کمک جایی برای راه رفتن در خانه شما وجود نداره و بوی بدی همه جا رو می گیره بعد مجبور میشیم هرجا که میریم یه کیسه زباله دستمون بگیریم. فکرش رو بکن چقدر وحشتناک میشه که بری تولد دوستت و یک کیسه زباله دستت باشه.

پس اگه اونا رو دور نندازیم همیشه باید دنبال خودمون بکشیمشون حالا می خوایم یه بازی جالب کنیم من بهت 6 تیکه کاغذ می دم تا چیزایی که احساس می کنی آشغال هستن و به درد نمی خورن رو روی آن ها بنویسی می تونی هر چیزی رو از داخل خونه انتخاب کنی.

پس از این درمانگر باید کمی بیش تر به کودک توضیح دهد:

حالا سه تا اشغال که احساس می کنی در مدرسه وجود دارند رو بنویس .

پس از این درمانگر باید هر کدام از اشغال ها را در یک پاکت مخصوص به خانه و مدرسه قرار بدهد و از کودکان بخواهد تا دفعه بعد دوباره به این اشغال ها سر بزنند. در جلسات بعد درمانگر و کودک باید این پاکت ها را باز کنند و اشغال های جدیدی به آن اضافه کنند.

درمانگر خود نیز می تواند آشغال هایی را بنویسد و با این کار به کودک بیاموزد که چگونه احساسات خود را بروز دهد.

کم کم درمانگر می تواند از کودک در مورد راه هایی که می تواند به بهبود مشکلات می شود نیز سوال بپرسد ولی بهتر است که بیش تر کودک را راهنمایی کند و پیشنهاد ارائه دهد.

مشاور می تواند ابتدا برای مشکلات خود راه هایی را ارائه دهد تا کودک مهارت حل مسئله را بیاموزد البته این راه ها و روش ها نباید بیش از اندازه کودک را راهنمایی کند.

درمانگر باید دقت داشته باشد که در شروع بازی مستقیم به مشکل کودک اشاره نکند.

کاربرد

این تکنیک بیش تر برای کودکان بین 4 تا 6 سال کاربرد دارد و بیش تر برای کودکانی استفاده می شود که در بیان احساسات، نیازها و مشکلات خود ناتوان هستند. با کمک این تکنیک کودک می تواند مشکلات خود را برون سازی کند و کم کم خود را از فشار مشکلات رها سازد.

بیایید با یک مثال کاربرد آن را بهتر متوجه شویم:آرزو دختری 4 ساله بود که در به خواب رفتن مشکلات زیادی داشت علاوه بر این او در مدرسه نیز بسیار خجالتی بود و همین امر باعث شده بود که نتواند در کلاس ها به طور صحیحی شرکت کند و فعالیت داشته باشد.

او به دلیل اضطراب مدام ناخون ها و لباس خود را می جوید و همین معلم و والدین او را به شدت نگران می کردند ولی راهی به ذهن آن ها نمی رسید. آرزو هیچ وقت در مورد احساسات و مشکل خود با کسی صحبت نمی کرد و ترجیح می داد به جای این کار ناخون های خود را بجود.

با این وجود او بسیار باهوش بود و در جلسات درمانی به سرعت متوجه کاربرد تکنیک کیسه زباله شد. درمانگر از او پرسید که آیا می تواند تمام روز کیسه های اشغال را حمل کند؟ و این سوال او را به فکر فرو برد. در آشغال های او این موارد به چشم می خورد

“موقعی که در کلاس اسم مرا صدا می زنند مضطرب می شوم”، ” موقعی که نمی توانم درس جواب دهم حس می کنم احمق هستم”، ” من از کارهای گروهی و مدرسه متنفرم”،” دوستانم فکر می کنند که از من باهوش تر هستند” و در قسمتی که در مورد منزل صحبت می کردند او نوشت “من نمی توانم شب ها بخوابم“، “از رویاهای بد متنفرم”، ” خواهرم از من بیش تر مورد توجه والدین است” و ” از دعوای پدر و مادرم متنفرم”

در جلسات بعدی آرزو مسائل دیگری را نوشت مشخص شد که او از روال مدرسه متنفر است بنابراین سعی کردند با مشاور محیط مدرسه را شبیه سازی کنند و مشاور نقش معلم و آرزو نقش دانش آموز را گرفت. او احساس می کرد که عروسک های دیگر که نقش شاگردهای دیگر را داشتند باهوش تر بودند و احساس حماقت می کرد.

در جلسات بعدی به حل مشکلات پرداخته شد و آرزو سعی می کرد تا راه هایی برای بهبود مشکل خود پیشنهاد کند. به مرور او توانست در کلاس حضور بهتری داشته باشد و نشان داد که می تواند حضور فعالی داشته باشد.

منبع : بازی درمانی برای کمک به بروز احساسات کودکان(2 بازی) 

محافظت از کودکی که مورد قلدری قرار گرفته با بازی درمانی

بازی درمانی یک مداخله موثر و مناسب برای درمان و شناسایی اختلالات کودک و درمان آن می باشد علاوه بر این بازی درمانی به تخلیه انرژی کودک و افزایش آرامش او کمک می کند. در این مقاله به بازی درمانی برای کمک به کودکی که مورد قلدری قرار گرفته می پردازیم.

شوالیه و اژدها

مقدمه

چندین سال پیش مراجعین کودکی داشتم که درگیر مشکلات اجتماعی شده بودند و توسط همسالان خود مورد تمسخر شدیدی قرار می گرفتند.

این کودکان شخصیت قربانی را پذیرفته بودند و راهی برای تغییر این موقعیت در خود نمی دیدند. آن ها به تمام توصیه ها و نظرات من گوش می دادند و در پاسخ همه «بله» می گفتند ولی هیچ کدام را عملی نمی کردند. آن ها در گروه هایی که یک بزرگسال  تحت نظر قرار داشت خود عمل می کردند اما نمی توانستند مهارت ها را به محیط بیرون  انتقال دهند.

این تکنیک به کودک کمک می کند تا راهی برای مقابله با مشکلات خود پیدا کند.

منطق

این تکینک بسیار قوی و موثر است و به کودک نشان می دهد که به جای درگیر شدن با نتایج می تواند راهی برای کنار آمدن و سازش با مشکلات پیدا کرد.

منطق به آن ها می آموزد که برای برنده شدن نیازی به بزرگ تر یا قوی تر بودن نیست. این بازی شباهت زیادی به داستان پردازی دارد برای همین کودکان به خصوص در سنین 6 تا 12 سال به راحتی می توانند با آن ارتباط برقرار کنند. به خاطر داشته باشید که هیچ پاسخ درست و غلطی در این بازی وجود ندارد و کودک می تواند تا هرجایی که تخیلش اجازه می دهد بازی را ادامه دهد.

فرآیند بازی

در ابتدا درمانگر باید به کودک بگوید که قرار است یک بازی جذاب انجام دهند، درمانگر باید طوری بازی را شرح دهد که کودک به آن علاقه مند شود:

ما هردو شوالیه هایی هستیم که در قلمرو یک پادشاه زندگی می کنیم، در این قلمرو اژدهای بدی وجود دارند که مردم را اذیت می کنند، پادشاه ما را برای  کشتن آن اژدها می فرستد و  ما باید شجاع و جسور باشیم زیرا قرار است از جنگ های ترسناک و جادوگران زیادی عبور کنیم. ما وظیفه داریم که به هم کمک کنیم تا مردم عادی را نجات دهیم و نظم و شادی را به کشور برگردانیم. در این راه هردو به چیزهایی نیاز داریم من وسایلی را به تو می دهم که احساس می کنم به آن ها نیاز داری و تو هم باید وسایلی را به من بدهی که به من کمک کند. ما هردو سه شی داریم و می توانیم آن ها را به یکدیگر قرض دهیم، سپس با موانع و هیولا ها مبارزه می کنیم.

در اینجا درمانگر می تواند چیزهایی مثل طناب، پتوی سیاه بزرگ، یک ظرف که در آن آب است (ولی به کودک گفته می شود عصاره جادویی است) با یک عصا و چیزهای دیگر به کودک بدهد، کودک هم ممکن است شمشیر،چاقو، گرز، پتو و هر چیزی به شما دهد در اینجا باید از خلاقیت خود استفاده کنید به طور مثال اگر نمی توانید اژدها را با شمشیر بکشید باید از آن عصاره جادویی سر راه او بریزید تا لیز بخورد و بیفتد.

سعی کنید تا جایی که می توانید خلاقانه عمل کنید و به کودک اجازه دهید در داستان غرق شود، مثلا با شمشیر شاخه ها را ببرید و خانه ای چوبی برای اسکان موقت استفاده کنید یا با استفاده از طناب از دیوار جایی که اژدها در آن پنهان شده بالا بکشید و کارهای دیگر که می تواند خلاقیت کودک را تقویت کند و باعث شود کودک نقش شوالیه شجاع را بپذیرد.

می توانید با توجه به نقش ها داستان را عوض کنید مثلا اگر در حال بازی با کودک دختری هستید می توانید از پری، تک شاخ و موجوداتی که او دوست دارد هم در بازی استفاده کنید.

شاید در جلسه اول کودک علاقه کمی به بازی داشته باشد اما باور کنید که به مرور با خلاقیت خود شما را متعجب خواهد کرد، اگر باور نمی کنید به مثال زیر که تجربه خود من است توجه کنید:

مراجع کودکی داشتم که به دلیل مشکلات مادرزادی درگیر بیماری قلبی بود و در همان روزهای اول پس از تولد نیز عمل قلب انجام داده بود. به دلیل مشکلات قلبی توانایی حضور در بازی های گروهی را نداشت و به شدت احساس تنهایی و ناتوانی می کرد و تصور می کرد که هرگز نمی تواند مانند کودکان دیگر باشد و دوستی پیدا کند. من از او خواستم که این بازی را با هم انجام دهیم او در ابتدا مقاومت می کرد و می گفت که تنها دوست دارد درمورد مشکلاتش صحبت کند و نیازی به بازی ندارد و شاید حتی توانایی انجام آن بازی را نداشته باشد اما به اصرار من بازی کرد و بسیار به آن علاقه مند شد هفته های بعد ترجیح داد که دیگر به بازی به لگو و ساخت اشیا با  خمیر بپردازد.

او با ارائه این بازی به برخی از همسالان خود دوستانی هم پیدا کرده بود که مانند او علاقه به این دسته از بازی ها داشتند. این بازی بچه هایی را که از نظر فیزیکی و جسمانی قوی نیستند را قدرتمند می سازد و به آن ها این توانایی را می دهد تا با موجودی خیالی که سر راه آن ها قرار گرفته است مبارزه کنند و بدانند که حق انتخاب دارند و می توانند با قدرت هوش خود آن ها را شکست دهند.

کاربرد

این تکنیک بیش تر برای کودکانی استفاده می شود که خجالتی، گوشه گیر و بدبین هستند و دوره سنی خاصی ندارد. کودکانی که مورد تهدید، آزار و قلدری قرار می گیرند می توانند با استفاده از این بازی مهارت های سازشی یا کار آمدن با زندگی را بیاموزند و بسیار خوش بین و با اعتماد به نفس شوند.

یکی از نکات مثبت این بازی این است که به هیچ گونه وسیله خاصی نیاز ندارد و در هرجایی می توان آن را بازی کرد. در حقیقت همه می توانند با هر امکاناتی آن را انجام دهند. حتی این بازی می تواند با پوشیدن لباس های مبدل نیز انجام شود در این صورت کودک اشتیاق بیش تری برای بازی پیدا می کند.

محافظت از کودکی که مورد قلدری قرار گفته با بازی درمانی

تکنیک آدم بادکنکی

مقدمه

برخی از کودکان احساس عصبانیت خود را به دیگران سوق می دهند، این کودکان معمولا از طرف دیگران مورد تمسخر یا زورگویی قرار می گیرند و به همین دلیل عملکرد نامناسبی در خانه یا مدرسه دارند.

عدم توانایی در رهاسازی خشم و عصبانیت به شیوه مناسب ممکن است منجر به شکایات جسمانی (سردرد، معده درد و غیره) شود. کودک با استفاده از تکنیک آدم بادکنکی می تواند احساسات بد خود را هدایت کند و به آرامش برسد.

منطق

خشم و عصبانیت به عنوان سپری محافظ کوک است و به کودکان در جهت کمک به هیجانات ناراحت کننده کمک می کند. برای کنار آمدن موثر با  احساسات مهم و اساسی، کودکان باید ابتدا قادر به رهاسازی عصبانیت در محیطی امن باشند.

رها سازی عصبانیت جنبه درمانی دارد  که در آن روش به کودک اجازه داده می شود تا در موقعیت های خاص احساس آرام تری داشته باشد و به او کمک می کند تا بدون عصبانیت با مشکلات کنار بیاید.

وسایل مورد نیاز:

2 تا بادکنک یا بیش تر

طراحی خطوط دهان، بینی و چشم

ماژیک برای رنگ آمیزی روی بادکنک ها

چسب های آبکی  یا نوار چسب

قیچی های مطمئن

فرآیند

تکنیک آدمک بادکنکی به عنوان یک فعالیت هنری استفاده می شود. کودک و درمانگر بادکنک های افرادی را درست می کند که می تواند در زندگی آن ها حضور داشته باشد یا نداشته باشد. در ابتدا مشاور می تواند به کودک نشان دهد که او می تواند شخصی را ترسیم کند که شبیه یکی از اعضای خانواده یا اطرافیان خود باشد.

این کار کودک را راهنمایی می کند تا بر مشکل خود با دیگران تمرکز کند. به کودک گفته می شود که بادکنک را باد کند تا آدم درون آن ساخته شود. اگر کودک در انجام این کار مشکل داشته باشد درمانگر می تواند بادکنک ها را باد نماید و کودک برای آن چشم، بینی و دهان بکشد. یا کودک می تواند تصویر را روی کاغذی بکشد و روی آدمک بچسباند.

درمانگر هم باید مانند کودک این کار را انجام دهد و با استفاده از گره زدن برای آن پا ایجاد کند وقتی کار بادکنک تمام شد درمانگر نیز باید کار خود را تمام کند حتی اگر در واقع تمام نشده باشد. درمانگر باید به کودک نشان دهد که چگونه بادکنک را نگه دارد  هنگامی که کودک بادکنک را به درستی در دست گرفت درمانگر شروع به گفتن داستان در مورد  واقعه ای می کند که کودک ممکن است آن را تجربه کرده باشد  (مثلا این که در مدرسه مورد  قلدری قرار گرفته است، خواهر یا برادرش به او زور گفته باشند یا موارد دیگر) درمانگر به آرامی با بادکنک خود به بادکنک کودک می زند و عصبانیت را نشان می دهد و با این کار رخدادی که قبلا ایجاد شده است را حکایت می کند.  در زمان کوتاهی کودک شروع به جنگ بین بادکنک ها می کند و معمولا این کار را با خوشحالی و انرژی انجام می دهد اگر او دوست داشته باشد می تواند بادکنک ها را با خود به خانه ببرد و هر وقت عصبانی شد جنگ میان بادکنک ها را شروع کند.

کاربرد

این تکنیک را می توان بر هر کودک در هر سنی انجام داد. کودکان به طور اجتناب ناپذیر هنگام تصور خودشان در موقعیت های عصبانیت زا و ناراحت کننده می خندند.

اگر هنوز این تکنیک را به طور کامل درک نکرده اید به مثال زیر دقت کنید:

حدود چهار سال پیش مراجعی به اسم علیرضا داشتم که دارای مشکلات اجتماعی در مدرسه بود. او باهوش و بسیار زرنگ بود اما بخاطر رفتار همکلاسی های خود دچار ناراحتی زیادی شده بود. هنگام استفاده از این تکنیک او آدم بادکنکی خود را با چشم ها و دهانی کوچک درست کرد و من یک بادکنک با دهانی بزرگ که به نظر عصبانی می آمد.  سپس به علیرضا گفتم که تصور کند امروز را قرار است در مدرسه بمانند موقعی که علیرضا عصبانی شد گفت « هی چهار چشم انقدر احمقی که برای دیدن باید از عینک استفاده کنی» وقتی من نیز واکنش مشابهی نشان دادم با بادکنک خود به بادکنک من ضربه زد و تکان خوردن بادکنک باعث خنده و شادی او می شد. هنگامی که عصبانیت او آرام شد هنوز هم می خندید، او بادکنک ها را با خود به خانه برد و پس از مدتی دیگر مشکلی در مدرسه نداشت.

منبع : محافظت از کودکی که مورد قلدری قرار گرفته با بازی درمانی