رهیافت درمانی با پیامد یا نتجیه مشخص و اجرا شده توسط فرد درمانجو (CDOI) یک رهیافت درمانی مربوط به سلامت روانی است که در طول درمان، ارجحیت را به تجربه خود فرد می دهد و در آن بر ارزیابی خود فرد در مورد پیوسته بودن درمان و خود درمان، تاکید می شود.

بازخورد ایجاد شده از طریق فرد درمانجود، به عنوان راهنمایی برای درمان بعدی بکار گرفته می شود.

همچنین این بازخورد به عنوان یک ابزار اندازه گیری در تعیین اینکه آیا ادامه داشتن رابطه درمانی برای فرد مفید می باشد و سازگاری مناسبی دارد، مورد استفاده قرار می گیرد.

این رهیافت درمانی اغلب در موارد مربوط به بهبود از سوء استفاده بدنی و جنسی مورد استفاده قرار گرفته است، ولی می تواند برای افراد، زوج ها و خانواده هایی که با یک سری از مشکلات مواجه هستند، هم مفید باشد.

• تاریخچه و توسعه

• CDOI درمانی به چه نحوی کار می کند؟

• ابزارهای اندازه گیری برای نشان دادن پیشرفت

• آموزش و گواهی نامه

• CDOI به چه نحوی می تواند مفید باشد؟

• نگرانی ها و محدودیت ها

تاریخچه و توسعه

روش درمانی CDOI توسط روان شناسانی به اسم اسکات میلر و بری دونکان توسعه یافت.

این روش درمانی برای اولین بار توسط کتاب دونکان به اسم تغییر اصول: یک رهیافت اجرا شده توسط درمانگر، در سال 1992 معرفی شد. میلر و دونکان زمینه ساز تحقیقاتی بودند که نشان می داد درگیر بودن فرد در طول درمان و پیوستگی درمانی، به جای استفاده از مدل های درمانی خاص، فاکتورهای خیلی مهمی هستند که بر روی تعیین میزان کارایی روان درمانی موثر می باشند.

این تحقیق به آنها الهام کرد تا یک رهیافت درمانی را توسعه دهند که بر هر دو مورد پیوستگی درمانی و بازخورد فرد تمرکز داشته باشد.

در سال 2000، روش درمانی CDOI به صورت رسمی با ارائه مقاله میلر و دونکان به اسم درمانجوی قهرمان: یک راه انقلابی برای بهبود کارایی از طریق روش درمانی با پیامد مشخص و اجرا شده توسط درمانجو ایجاد شد.

همچنین آنها ابزارهای اندازه گیری بالینی که عبارت از مقیاس درجه بندی نتایج و مقیاس درجه بندی دوره بود را هم معرفی کردند.

نحوه استفاده از این روش درمانی در دنیای امروزی به نحوی است که این رهیافت شامل استفاده از همسران، برای تغییر خروجی سیستم مدیریت (PCOMS) می باشد.

PCOMS یک برنامه بازخوردی می باشد که همراه با CDOI استفاده می شود و در لیست تمرینان و برنامه های مبتنی بر مشاهدات مربوط به ثبت ملی SAMHSA نیز قرار دارد.

PCOMS برای اولین بار در سال 2000 استفاده شد، و تاکنون توسط صدها متخصص مراقب سلامت روانی و سازمان های مختلف در سرتاسر جهان مورد استفاده قرار گرفته است.

هدف از طراحی این سیستم ایجاد شانس شناسایی عدم پیشرفت در طول درمان، برای افراد درمانجو بوده است ولی همچنین در زمانی که رهیافت های درمانی کارایی مناسبی نداشته باشند، برای راهنمایی مجدد پروسه های درمانی هم مورد استفاده قرار می گیرد.

CDOI به چه نحوی کار می کند؟

CDOI به عنوان یک رهیافت درمانی دارای ساختار خاصی نمی باشد و همین عامل آن را به یک شیوه منحصر به فرد تبدیل کرده است.

بر اساس تحقیقی که نشان داد هیچ یک از مدل های درمانی از نظر کارایی بر یکدیدگر اولویت ندارند، CDOI از هیچ نوع تکنیک ثابت یا نظریه های علمی ثابتی استفاده نمی کند، بلکه تلاش دارد تا با استفاده یا عدم استفاده از تکنیک ها و چارچوب های نظری خاص، نیازهای افراد زیادی را تامین کند.

در عمل، این تفکر وجود دارد که این روش درمانی به دلیل افزایش شانس و احتمال یک نتیجه درمانی موفق، مفید می باشد و به دلیل اینکه اجازه می دهد ترجیحات فرد درمانجو در بخش هایی که وی نیاز به کمک دارد، اعمال گردد، باعث می شود که نرخ ترک درمان و نتیجه ناموفق کاهش یابد.

این روش درمانی بر مبنای این قضیه قرار دارد که بهترین نتایج زمانی حاصل می شوند که فرد درمانجو باور داشته باشد که درمانگر از صلاحیت مناسبی برخوردار است و پیشرفت در حال ایجاد شدن است.

این رهیافت درمانی می تواند برای اهداف خاص افراد درمانجو مفید باشد و مشخصات آن می تواند بر اساس اصولی بیان شوند که عبارتند از:

مشاوره تحصیلی کسی که از درس خوندن پیشمون شده و می خواهد درست انتخاب رشته کنه

• چندگانی چشم اندازها:

CDOI از یک نظریه یا تکنیک خاصی استفاده نمی کند، و استفاده مشترک از چندین تکنیک و مدل نظری در آن آزاد می باشد و این امر باعث می شود که برای تمامی افراد درمانجو مناسب باشد.

• اولویت دادن به حرف درمانجو:

درمانگر CDOI اطمینان ایجاد می کند که ایده ها و تفکرات فرد درمانجو مورد توجه قرار می گیرد و به بینش های وی احترام گذاشته می شود.

• عدالت اجتماعی را شامل می شود:

کارکرد CDOI بر مبنای این فرض است که تمامی افراد که انواع مشکلات را تجربه کرده اند، می توانند بهبود یابند.

• افزایش دادن فاکتورهای درمانی مشترک:

موسسان CDOI بر این باورند که در تمامی روش های درمانی سه عامل مشترک وجود دارد که بر روی تغییرات مثبت تاثیر می گذارد. این عوامل عبارت از فرد درمانجو، یکپارچه بودن درمان و احیای امید می باشد.

• نظریه راهنمایی شده توسط درمانجو برای تغییر:

با شناخت ایده و تفکر افراد شرکت کننده در مورد نحوه تجربه تغییر توسط افراد، درمانگر CDOI می تواند رهیافت درمانی مناسبی را انتخاب کند که با این ایده ها مطابقت دارد. یکی از جنبه های خاص روش درمانی CDOI که مورد باور همگانی است، افزایش احتمال صورت گرفتن تغییرات مثبت در نتیجه این روش درمانی می باشد.

• قابلیت اعتماد پذیری و معتبر بودن اندازه گیری از بازخورد:

درمانگران CDOI از ابزار اندازه گیری معین و مطمئنی برای بدست آوردن یک بازخورد مناسب در مورد افرادی استفاده می کنند.

این کار در زمانی صورت می گیرد که درمانگران بر روی این افراد کار می کنند تا روش های مختلف درمانی اولویت بندی شوند.

این کار باعث می شود که درمانگر به درستی پروسه درمان را پیش ببرد و در صورت نیاز، دوره درمان را دوباره و با استفاده از یک رهیافت مناسب تر پیش ببرد.

این امر باعث می شود که افراد درمانجو تشویق شوند تا مدت زمان بیشتری در پروسه درمان باقی بمانند و آن را ترک نکنند.

ابزارهای اندازه گیری برای تعیین میزان پیشرفت

وقتی که درمان CDOI شروع می شود، تمام انرژی وقف پیشرفت یک پیوستگی درمانی می شود که مابین درمانگر و درمانجو ایجاد می شود.

بعد از شناخت کامل درمانجو، درمانگر به صورت بهتری تکنیک های درمانی را انتخاب کند که تناسب بیشتری با یک فرد خاص داشته باشد.

با پیشرفت دوره درمانی، پزشکان از ابزارهای اندازه گیری نتیجه استفاده می کنند تا پیشرفت درمانی را نشانه گذاری کنند.

مقیاس درجه بندی نتیجه (ORS) برای اندازه گیری مزایای درمانی برای فرد درمانجو، و مقیاس درجه بندی دوره (SRS) برای اندازه گیری میزان رضایت فرد درمانجو نسبت به پیوستگی درمانی مورد استفاده قرار می گیرند.

مقیاس درجه بندی نتیجه: ORS در شروع یک دوره درمانی بر روی فرد انجام می گیرد.

این مقیاس شامل چهار سوال کوتاه است و برای درجه بندی کردن پیشرفتی که فرد تا آخرین مرحله داشته است، انجام می گیرد.

این اطلاعات می تواند برای کمک به درمانگر در تعیین اینکه آیا تاثیرات خارجی یا موقعیت های محیطی بر تاخیر یا افزایش پیشرفت درمان موثر بوده اند، مفید باشد.

مقیاس درجه بندی دوره: SRS در پایان دوره انجام می شود و برای شناخت تجربه درمان کلی فرد کاربرد دارد.

اثبات شده است که این نوع از ارزیابی یک اندازه گیری موثری در تعیین مناسب بودن رابطه درمانی مفید می باشد.

همچنین این مقیاس به درمانگر اجازه می دهد تا رهیافتی را که در حال استفاده است را ارزیابی کند و در صورتی که تغییر روش درمانی باعث به دست آوردن نتایج درمانی بهتر می شود، روش درمانی خود را تغییر دهند.

این بازخورد سریع با ایجاد یک روش درمانی ساده و موثر و تمرکز بر روش درمانی که رسیدن به نتایج مثبت را در کمترین فرصت تسهیل می کند، برای هر دو فرد درمانگر و درمانجو مفید می باشد.