بازه زمانی ۶ تا ۱۰ سالگی، دوره ای است که کودک بیشترین تاثیر را از همسالانش می پذیرد و این دورانی است که کودک هنوز به حمایت و راهنمایی های والدینش احتیاج دارد.

در این سنین بسیار مهم است که با فرزندتان در ارتباطی امن و صمیمی قرار بگیرید تا بتوانید شما را به عنوان یک منبع حمایت کننده در دنیای ذهنی خود تثبیت کند.

مادر یا پدر افسرده نمی تواند نیازهای روانی کودک را برطرف کند و به همین دلیل فرزندان افراد افسرده، دو برابر بیشتر از فرزندان مادران سالم به سراغ سیگار، مواد مخدر و رفتارهای بزهکارانه و مخاطره آمیز می روند.

افسردگی پدران نیز بر سوق دادن نوجوانان به سمت رفتارهای بزهکارانه تاثیر می گذارد اما تاثیرش کمتر از افسردگی مادران بر روی بچه ها است.

چرا که مادران بیشتر با بچه ها وقت می گذرانند و مراقب آن ها هستند.

تاثیر افسردگی مادر بر کودک به حدی است که از افسردگی به عنوان بیماری مشترک مادر و کودک نیز یاد می شود.

علایم افسردگی پدر و مادر

پدر یا مادر بودن، یکی از چالش برانگیزترین شغل هاست و فرد را با مخاطرات زیادی روبه رو می کند که احتمال ابتلا به افسردگی و اضطراب را افزایش می دهند.

در صورتی که علایم زیر را به مدت حداقل ۲ هفته دارا هستید، بهتر است دست به کار شوید و از یک درمانگر متخصص برای حل مساله ی افسردگی تان کمک بگیرید.

در حقیقت رفتن به سمت درمان بهترین کاری است که می توانید برای خود و فرزندتان انجام دهید.

  1. عصبانیت و بدخلقی
  2. خود انتقادی
  3. نا امیدی
  4. از دست دادن علاقه به فعالیت های قبلی
  5. عدم توانایی در لذت بردن از زندگی
  6. تغییرات فاحش وزن
  7. تغییر عادات خواب
  8. خستگی
  9. کندی روانی و حرکتی
  10. دردهای بی دلیل
  11. مشکلات توجه و تمرکز
  12. کاهش یا افزیش میل جنسی
  13. افکار خودکشی گرا

علایم زیر می تواند منجر به بروز رفتارهایی مانند:

  • مصرف بیش از حد مشروب،
  • دخانیات،
  • روابط جنسی متعدد
  • و یا اختلال در انجام فعالیت های روزمره

که از طریق مراجعه به روانشناس قابل حل است.

باتوجه به ماهیت مقاوم افسردگی، بهتر است در صورت دارا بودن علایم ذکر شده، درمان را به تعویق نیندازید و هرچه سریع تر به روانشناس متخصص مراجعه کنید.

افسردگی پدر و مادر و تاثیر آن بر کودک

چه کنم که افسردگی بر فرزندم تاثیر نگذارد؟

راهکارهای زیر می تواند به شما کمک کند تا مانع از تاثیر این اختلال بر فرزندتان شوید:

  1. یک فعالیت اجتماعی یا شادی بخش را آغاز کنید.

حتی اگر در حال حاضر هیچ کاری نمی تواند خوشحال تان کند،  بازهم دست به کار شوید.

انجام فعالیت های مختلف به شما کمک می کند تا هورمون های نشاط آوری بیشتری را به مغزتان وارد کنید و علایم کمتری از افسردگی را تجربه کنید.

می توانید این فعالیت ها را به شکل گروهی و با حضور فرزندتان انجام دهید.

به یاد داشته باشید که غول افسردگی از وجودتان بیرون نمی رود مگر آنکه برای نابودی آن دست به کار شوید.

  1. اجازه ندهید حالات خلقی متغیرتان، کودک را گیج کند.

ممکن است در ساعاتی از روز بسیار بی حوصله، ناامید و یا عصبانی باشید و بدون هیچ دلیلی، آزرده خاطر باشید.

بهتر است در مورد هیجانات مختلفی که دارید با فرزندتان صحبت کنید تا از تغییرات خلقی شما متعجب نشود.

به عنوان مثال می توانید بگویید ” برای صحبت کردن در مورد مدرسه، الان کمی ناراحت هستم و بهتر است آن را به زمان دیگری موکول کنیم”.

تلاش کنید تا اوقاتی را به گفت و گو با فرزندتان اختصاص دهید و بهتر است این زمان، وقتی باشد که با انرژی تر هستید.

  1. فضایی را برای شادی و بازی ایجاد کنید.

بسته به میزان افسردگی تان یا افسردگی پدر و مادر، شاید لازم باشد تا برای ساعاتی فرزندتان را به مکان هایی بسپارید تا بتوانند در آن به بازی و فعالیت بپردازند.

تجربه ی بازی با همسالان می تواند برای فرزندتان بسیار مفید باشد.

  1. درمان را آغاز کنید.

افسردگی پدر و مادر سبب می شود که آن ها بارها و بارها به مدرسه فراخوانده شوید و به دلیل مشکلات رفتاری فرزندشان توبیخ شوند.

آنچه باید بدانید این است که فرزندتان رفتارهای شما را تقلید می کند و آغاز درمان افسردگی تان می تواند منجر به پایان یافتن مشکلات رفتاری فرزندتان نیز شود.

منبع : افسردگی پدر و مادر و تاثیر آن بر کودک