X

پریشانی روانی


پریشانی روانی که تحت عنوان های دیگری نظیر انفجار عصبی یا بحران روحی نیز شناخته می شود، واژه ایست که برای وصف دوره ای شدید از یک آشفتگی روانی خاص در فرد استفاده می شود .

به طور معمول با تغییر عادت های غذایی، افسردگی و اضطراب همراه است و ممکن است بیانگر یک مشکل یا اختلال روانی نهفته در فرد باشد.

در پاتولوژی روانی، پریشانی روانی نوعی تجربه عاطفی منفی تعریف شده است که علائمی نظیر پرخاشگری، افسردگی و رفتار تکانشی و مانند این علایم را در پی دارد.

پریشانی روانی گونه ای بیماری روانی است که ریشه آن در عواطف منفی مانند اندوه، ترس، احساس گناه، خشم، بدبینی، اضطراب، عدم اعتماد به نفس و غیره قرار دارد. بنابراین وجود احساسات منفی در فرد به عنوان اساسی ترین ویژگی وجود پریشانی روانی در فرد ارزیابی می شود.

به تعبیری پریشانی روانی، گونه ای اختلال روانی خفیف در فرد است که به سبب آن شخص از حل اضطراب های درونی خود ناتوان می شود و دچار بیماری های روانی مانند وسواس و افسردگی می شود.

پریشانی روانی در احساسات نامطلوب نهادینه شده در ضمیر ناخود آگاه فرد ریشه یابی شده است.

این بیماری روانی می تواند بر اثر رفتارهای تحمیلی از سوی خانواده و جامعه شکل گرفته باشد و توسط زمینه های ژنتیکی و روانی تشدید شود.

از عمده ترین نشانه های این افراد می توان به کم رو بودن، بیش از حد تحت تاثیر عواطف قرار گرفتن، عدم توانایی در سازگاری با شرایط جدید، خشم و پرخاشگری و اضطراب های ناشی از عدم ارضای نیازها اشاره کرد.

از دیگر نشانه های این بیماری روانی می توان به کاهش تمرکز شخص، تغییرات شدید در وزن شخص، تمایل به استفاده از مشروبات الکلی و سیگار و مواد مخدر، انزواطلبی و بی ثباتی روانی اشاره کرد.

در درمان پریشانی روانشناختی باید به این نکته توجه داشت که تعدادی از این علائم بایست به صورت همزمان و با درجه معینی از شدت در بیمار توسط متخصص مربوط تشخیص داده شود.

همچنین پریشانی روانی می تواند در تمامی سنین از کودکی تا میانسالی و کهنسالی در فرد بروز کند.

سبک زندگی امروزی نگرانی های بسیاری را برای ذهن انسان پدید آورده است. این نگرانی ها باعث پریشانی روان انسان مدرن شده است و با علایمی همراه بوده است.

در صورتی که تعداد و مدت تکرار این نگرانی ها در یک فرد زیاد شود می تواند موجب بروز اختلالات روانی در وی شود. تداوم بیماری های روانی حتی می تواند بربروز بیماری های جسمی یا تشدید آنها اثرگذار باشد.

برای پیشگیری از بروز این مشکل بهتر است با نشانه های اولیه ابتلا به این اختلالات آشنا شویم تا بتوانیم در همان مراحل ابتدایی از گسترش این علایم پیشگیری لازم را به عمل آوریم.

از بین این علایم مهمترین و شایع ترین آنها عبارتند از گوشه گیری و انزواطلبی، کاهش آستانه تحمل، احساس ناتوانی و پوچی و تجربیات هیجانی منفی، که در ادامه به اجمال به معرفی هر یک پرداخته می شود.

انزواطلبی

یکی از راهکارهای بسیاری از افراد در مواجهه با مشکلات زندگی فرار از آنهاست. این فرار می تواند در ظواهر مختلفی در بین افراد مختلف جلوه کند.

ممکن است یک نفر به بازی های کامپیوتری روی بیاورد. دیگری موسیقی را انتخاب کند. یک نفر ورزش کردن را ترجیح بدهد یا حتی به کتاب خواندن روی بیاورد.

باید دقت داشت که هیچ یک از این موارد به تنهایی و خودی خود منفی نبوده و دلیل بر وجود اختلالات روانی در فرد نیستند ولی در صورتی که میزان صرف وقت شخص در هر یک از این فعالیت ها بیشتر از حد معمول باشد می تواند نشانه ای از فرار و بروز مشکلات روانی باشد.

در صورت بروز این علایم شخص بایست با خودآگاهی به سمت مشکلات خود برگردد و در جهت حل مشکلات گام بردارد و نه در جهت فرار از آنها. شخص نبایست به خود اجازه دهد که مشکلات عنان زندگی وی را به دست بگیرند بلکه باید سعی کند زندگی خود را با تمام مشکلات حاکم بر آن بپذیرد و آن را تحت کنترل خود درآورد.

کاهش آستانه تحمل

در صورت بروز مشکلات روانی، شخص معمولا بسیار تحریک پذیرتر از حالت عادی است، زود از کوره در می رود، پرخاشگر می شود و نسبت به مسائل حساسیت بیشتری نشان می دهد.

در صورت بروز هر یک از این علائم شخص بایست با استفاده از تکنیک های متفاوتی که وجود دارد سعی کند بر خشم و هیاهوی درونی خویش غلبه کند و نسبت به مسائل پیش رو عکس العمل های منطقی نشان دهد.




یکی از تکنیک های موثر در این زمینه کنترل تنفس و حبس نفس است که توسط بسیاری از محققان این حوزه مورد تایید قرار گرفته است.

در این تمرین شخص با تمرکز کردن بر روی نفس کشیدن خود، آرامش را به خود باز می گرداند و سعی می کند منطقی عمل کند.

احساس ناتوانی و پوچی

تداوم مشکلات روانی در فرد می تواند باعث کم شدن توان جسمی و روانی وی شود و احساس ناتوانی و پوچ بودن را در وی ایجاد یا تشدید نماید.

تجربیات هیجانی منفی

تداوم مشکلات روانی در فرد باعث می شود که احساسات منفی نظیر حسادت، پرخاش گری، ناکامی، ترس، اضطراب و سایر احساسات نامطلوب در فرد بروز پیدا کند و به تدریج به مانند خوره روان وی را بیمار سازد.

برای پیشگیری از تداوم این علایم شخص باید به این باور برسد که می تواند سرنوشت خود را تعیین کند و به سمتی که می خواهد هدایت کند.

باور به توان و اختیار انسانی اساسی ترین مطلب در غلبه بر مشکلات روانی است.

منبع : همسرانه