از زن و مرد تا خانواد: ما به درد هم میخوریم؟

از زن و مرد تا خانواده این یعنی برای تشکیل زندگی مشترک نیاز به هردو جنسیت می باشد تا بتوان ارگانی به اسم خانواده را پایه ریزی کرد و خب برای اینکه بدانیم این زن و مرد در مسیر تشکیل خانواده حرکت می کنند یا خیر سوالات زیادی در ذهن شکل می گیرد.

سوالی که در مسیر تشکیل خانواده عموما ذهن افراد بسیاری را برای ازدواج موفق درگیر می کند در این جهت است که آیا ما به درد هم می خوریم؟

این سوال نشان می دهد که برای مسیر ازدواج قرار است تفکر رخ بدهد و این جای امیدواری زیادی دارد که بتوانیم برای انجام کارهای زندگی با تفکر پیش برویم.

شناخت بعد شخصیتی و رفتاری در مسیر ازدواج از اهمیت زیادی برخودار می باشد اما گاهی مسیر برعکس می شود یعنی فردی که هنوز نسبت به شخصیت خودش به شناخت لازم نرسیده است می خواهد فرد مقابل را بشناسد و این می تواند خطاهای زیادی را به دنبال داشته باشد اما به صورت کلی برای ماجرایی جویی در مسیر ازدواج بهتر است در اول به شناخت شخصیت خودمان بپردازیم و بعد شخصیت دیگری.

چه ویژگی های شخصیتی ازدواج های موفق تری خواهند داشت؟

زمانی که صحبت از ازدواج موفق در مسیر تشکیل خانواده می شود با تفاوت های دیدگاهی زیادی روبرو می شویم اما برای اینکه بتوانیم مسیر ازدواج موفق تری داشته باشیم نیاز است که آگاهانه نسبت به آنها اقدام کنیم.

در سه زیر سه تا از مهم ترین دیدگاها در مسیر زن و مرد تا شکیل خانواده را مورد بررسی قرار می دهیم.

1.نظریه شباهت ها در مسیر ازدواج

این نظریه تاکید دارد که افرادی که از نظر بعد شخصیتی به هم شبیه هستند می توانند ازدواج موفق تری داشته باشند اما واقعیت این است که این موضوع همیشه صادق نیست و خب می تواند در بسیاری از موارد نیز با مشکلات زیادی ما را روبرو کند.

مثلا در نظر بگیرید که فردی که ویژگی های بارز خودشیفتگی را نشان می دهد اگر با فردی با همین ویژگی ها وارد ارتباط و ازدواج شود خب این رابطه دائم برای اینکه یکی از طرفین احساس برتری خود را حفظ کند با جدال و بحث همراه می باشد در کنار اینکه بچه هایی که در آینده در این سبک از خانواده رشد خواهند کرد با بعد شخصیتی سالمی روبرو نمی شوند که بتوانند الگوهای مناسبی در مسیر رشدی حداقل در خانواده دریافت کنند.

و حتی دو فرد درون گرا نیز شاید در یک طیف بتوانند یکدیگر را درک کنند اما اگر کاملا شبیه به هم باشند خب این می تواند میزان هیجان زندگی مشترک را کاهش بدهد در کنار اینکه طیف درون گرا بودن گاهی با مشکلات شخصیتی چون اسکیزوید اشتباه گرفته می شود

در اینجا موضوع دیگری که وجود دارد این است که زن و مرد تا تشکیل خانواده بتوانند هریک در جایگاه خودش یعنی زن بودن و یا مرد بودن شرایط نسبی از سلامت روان را داشته باشد تا بتوانند ازدواج های موفق تری را تجربه کنند .

پس طبق این دیدگاه دو فرد که از نظر رفتاری باهم شباهت زیادی هم داشته باشند روند زندگی می تواند با آسیب های بیشتری همراه شود.

در کنار اینکه عده ای از افراد نیز جذابیت این روابط را پایین توصیف می کنند به این معنا که فردی دقیقا شبیه به خود زن و یا مرد دیگر چیزی برای کشف کردن و هیجان ندارد و انگار که مسیر تکراری سالهای با خود بودن در مسیر ازدواج هم تکرار می شود.

گاهی برای هیجان بیشتر و یا جذابیت نیاز است که تفاوت هایی هم وجود داشته باشد تا بتوان با دید دیگری به مشکلات، شرایط زندگی مشترک، تفریحات و… نگاه کرد در ان زمان شاید انتخاب کردن با هیجان بیشتری همراه شود.

2. نظریه مکمل های سمی

این نظریه نیز مانند نظریه قبلی همیشه موفق عمل نمی کند به این معنا که دو نفر که مکمل هم باشند همیشه نمی توانند در کنار هم احساس خوشبختی کنند و در مسیر از زن و مرد تا رسیدن به تشکیل خانواده گاهی اشتباهات زیادی وجود دارد و اگر بتوانیم آگاهانه تر عمل کنیم می توانیم نتیجه گیری بهتری داشته باشیم.

گاهی افراد نداشته های زندگی فردی خود را در مسیر ازدواج می خواهند کسب کنند مثلا فردی که از اعتماد به نفس کمی برخودار هست و شخصیت وابسته ای دارد سعی می کند در مسیر ازدواج فردی را پیدا کند که اعتماد به نفس زیادی داشته باشد و خب اگر این زن یا مرد به پست فردی بخورد که از اعتماد به نفس بالایی برخودار هست و اما این اعتماد به نفس کاذب می باشد و در مسیر شخصیت خودشیفته قرار داشته باشد به مرور زمان در طی مسیر ازدواج این فرد روز به روز از اعتماد به نفس خودش در همان میزانی هم که داشته است کاسته می شود چون بعد شخصیتی فرد خودشیفته نیاز به تغذیه کردن از اعتماد به نفس دیگری دارد و این ازدواج نه تنها کمکی به رفع این مشکل نمی کند بلکه می تواند با وابستگی که در این زن یا مرد با اعتماد به نفس پایین به این زندگی و فرد ایجاد کرده است باعث شود که سالها در یک رابطه سمی باقی بماند.

مثال دیگری که بسیار در این روزها به چشم می خورد ازدواج افراد با طبقه اجتماعی- اقتصادی ضعیف می باشد که اولویت اصلیشان برای ازدواج زن و یا مرد پولدار و با جایگاه اجتماعی خاص می باشد و خب در این شرایط عموما ویژگی های دیگری مثل بعد شخصیتی، رفتاری، خانوادگی و… نادیده گرفته می شود و تنها بر پایه نداشته های اقتصادی و اجتماعی اولیه فرد با جذابیت زیادی که این رابطه زن و مرد و خانواده برایش در روزهای اول دارد وارد این رابطه می شود و سعی می کند به دلیل این ویژگی که برای ذهنش بزرگ و مهم هست بسیاری از مسائل را نادیده بگیرد و خب به مرور اگر فرد مقابل از بعد شخصتی و رفتاری سالمی برخودار نباشد اختلافات نمایش داده می شوند و مشکلات شروع می شود.

پس تنها مکمل بودن کافی نیست.

3. نظریه مکمل های سالم

در این نظریه هدف این است که در کنار داشتن هدف و مسیر و باورهای بنیادین مشترک بین زن و مرد در مسیر خانواده شدن به بعد شخصیتی و رفتاری و اینکه چه چیزی باعث می شود که این فرد برای من جذابیت داشته باشد هم توجه کنیم تا از نداشته های و یا ضعف های شخصیتی ما نشعت نگیرد و حتی اگر از نداشته های ما نشعت بگیرد بازهم به موارد دیگر توجه کنیم و در یک حالت کلی تر شناخت در مسیر ازدواج گام برداریم.

نمیتوان به صورت 100% تضمین کرد که دو نفر که از نظر خانواده، تحصیلات، فرهنگ و ویژگی های شخصیتی مشابهی با یکدیگر ازدواج کنند زوجی موفق خواهند بود و در غیر این صورت ازدواج بین زوج هایی که شبیه هم نیستند اساس و بنیاد سستی دارد چون همانطور که در بالا هم به این موضوع اشاره کریم اینکه بدانیم این شباهت ها در چه جهتی حرکت می کنند و می توانند جذابیت یک رابطه را برای ما حفظ کنند از اهمیت برخودار می شود.

در برخی از مواقع تفاوت بین زن و مرد در زندگی مشترک لازم است و از رکود آن جلوگیری میکند و تنها چیزی که بسیار مهم است تضاد خصوصیات شخصیتی در افراد است که میتواند بنیاد زندگی مشترک افراد را با خطری جدی روبرو کند پس اینکه بداینم این تفاوت ها و مشترکات در چه مسائلی هستند از اهمیت زیادی برخودار می باشد.

در این شرایط هردو زوج شروع به حل تعارض های ممکن می کنند و این کمک می کند تا بتوانند با وجود تفاوت و شباهت ها در مسیر همراهی و هم اندیشی برای زندگی مشترک و بعد در قالب زندگی خانوادگی کلی تر یعنی تربیت فرزندان و یا رشد کاری و اجتماعی هریک از زوجین و حتی یک تفریح و… تصمیم گیری کنند.

اگر به مثال قبلی برگردیم ما از مرد و یا زنی صحبت کردیم که از طبقه اجتماعی ضعیف می باشد و خب چون می خواهد این طبقه اجتماعی- اقتصادی را ترک کند یکی از معیارهای او شرایط اجتماعی- اقتصادی فرد مقابل می باشد.

این اصلا چیز بدی نیست که یکی بخواهد شرایط اجتماعی- اقتصادی بهتری را تجربه کند اما در این مسیر چند نکته وجود دارد.

1. در اول اینکه آیا این فرد تنها گذر از این شرایط را به ازدواج کردن گره زده است و یا اینکه خودش نیز در این مسیر گام بر می دارد؟ چون فردی که خودش در مسیر بهبود شرایط اجتماعی- اقتصادی گام برمی دارد اگر با فردی در مسیر ازدواج هم مواجهه شد که شرایط اجتماعی- اقتصادی بهتری داشت خب تک بعدی به این مسیر نگاه نمی کند.
2. مواردی دیگری چون سطح خانوادگی، شخصیتی، رفتاری، داشتن استقلال و سلامت روان نیز در این ویژگی های انتخابی قرار داده شده است؟ در این حالت است که می توان امیدوار بود شرایط ازدواج در مسیر بهتری پیش برود.

با این افراد در مسیر تشکیل خانواده با دقت بیشتر پیش برویم

افرادی که از نظر سلامت روان پرونده پزشکی و یا شما در مسیر ارتباط با آنها به شک می افتید که ثبات شخصیتی و رفتاری داشته باشند و یا انتخاب های آنها بیش از حد پر ریسک و یا شک برانگیز می باشد.

در اینگونه مواقع بهتر است که با متخصص در این مسیر مشورت کنید تا بتوانید با شناخت بیشتری در این مورد مشورت کنید.

ازدواج با افرادی که مشکلات وسواس فکری یا عملی، اختلالات شخصیتی، افراد با کنترل گری بیش از اندازه که می تواند با دوست داشتن اشتباه گرفته شود و یا بهتر است بیان کنیم با این عنوان توجیه می شود، افرادی که هنوز از نظر رفتاری و انتخاب استقلال لازم را ندارند، افرادی که روابط اجتماعی آنها بسیار کم و بی رنگ می باشد.

نتیجه گیری

پس اینکه بتوانیم فردی را با تمام شباهت و تفاوت های که با ما دارید بپذیرم و در کنار او احساس آرامش داشته باشیم و مسیر مشترکی را باهم در جهت ساختن زندگی مشترک داشته باشیم از اهمیت زیادی برخودار می باشد.

افرادی می‌توانند برای شما بهترین زوج باشند که خصوصیت اصلی شخصیت‌شان کنار آمدن و سازش با طرف مقابل باشد و طبیعت انعطاف‌پذیری داشته باشند.در مسیر زندگی داشتن انعطاف پذیری که با پذیرش تفاوت و شباهت ها می باشد می تواند کمک کند تا بتوان مسیر موفق تری را تجربه کرد.

اینکه بدانیم ما در مسیر ازدواج به درد هم می خوریم یا نه؟ نیاز به شناخت و تعامل دارد تا بتوان نتیجه گیری بهتری داشت در این مسیر همراهی متخصص می تواند کمک زیادی به ما کند تا بتوانیم گام هایی با اطمینان بیشتر در مسیر ازدواج برداریم.