5 توصیه به منظور صرف کردن بیشترین بخش از زمان خودتان در یک کشور خارجی

کتاب از حال بد به حال خوب (شناخت درمانی) | دیوید برنز

علم داده چیست و چه کاربردهایی دارد؟

مشاوره شغلی

مشاوره شغلی: تاریخ موسیقی

تا به حال ۵۰۰ هزار نفر را یکجا دیده‌اید؟ می‌شود پنج برابر جمعیت استادیوم آزادی که البته آن ۵۰۰ هزار نفر موردنظر ما فوتبال نگاه نمی‌کردند، بلکه چشم‌هایشان را چهار تا کرده بودند تا شاهد یک کنسرت باشکوه باشند.

حالا ۵۰۰ هزار نفر دیگر را هم تصور کنید که از ترس نمی‌دانند کجا فرار کنند و هر لحظه احتمال می‌دهند توسط عظیم‌الجثه‌ترین آدم‌ها شکار شوند.

البته این ۵۰۰ هزار نفر دوم هم رفته بودند کنسرت ببینند، اما همه چیز دست به دست هم داد تا شاهد نبرد گلادیاتورهای رومی باشند.

دسته اول آن‌قدر کیف کردند که آن کنسرت به بهترین و مهم‌ترین اتفاق زندگی‌شان تبدیل شد و دسته دوم از هرچه موسیقی و ساز و دهل بیزار شدند.

هر دو این اتفاقات در تاریخ موسیقی راک جاخوش کردند و قضاوت‌هایی را هم به دنبال داشتند.

عده‌ای هم آن‌قدر خوشنام شدند که هنوز می‌شود به چشم یک قهرمان بهشان نگاه کرد و عده‌ای آنچنان مضحکه شدند که خیلی‌ها حیفشان می‌آید حتی جوهر روان‌نویسشان را برای یادآوری آن اتفاقات به هدر بدهند. اما به هر حال تاریخ بخوان فرزندم…

باتلاقی برای صلح در ایالت نیویورک، شهری وجود دارد به نام بتل (Bethel). در بتل هم یک دریاچه زیبا به نام وایت لیک وجود دارد و همان نزدیکی‌ها هم روستایی به نام «ووداستاک». آنها کشاورزی زندگی می‌کرد که یک مزرعه بزرگ داشت و آن مزرعه یکی از خاطره‌انگیزترین مکان‌های دنیا است.

چرا؟ چون جشنواره راک ووداستاک درست وسط این مزرعه برپا شد. سال ۱۹۶۹ بی‌نظیرترین گردهمایی موزیسین‌های راک برای پاسداشت صلح بین‌المللی برگزار شد و مجله رولینگ استون این اتفاق را به‌عنوان یکی از ۵۰ اتفاقی که تاریخ راک را متحول کرد، معرفی می‌کند.

حالا داستانش را از ابتدا بخوانید که دهانتان آب بیفتد. ظهور چهره‌های جنجالی موسیقی راک در اواخر دهه ۶۰ تفریح بزرگی برای جوان‌ها و نوجوان‌ها بود. آنها حاضر بودند به خاطر چهره‌های محبوبشان هر کاری انجام دهند.

همین میل جنون‌وار، شاخک خیلی‌ها را تیز می‌کرد و البته دندان طمعشان را هم. از این فرصت می‌شد نهایت استفاده را کرد تا یک پول حسابی به جیب زد. این فکر به ذهن چهار سرمایه‌دار گردن کلفت می‌زند که کنسرت بزرگی در یک فضای باز تدارک ببینند و کلی آدم را جمع کنند تا چهره‌های بزرگ موسیقی راک را، یکجا روی یک استیج تماشا کنند.

نشریه‌هایی مثل نیویورک تایمز و وال استریت ژورنال شروع می‌کنند به تبلیغ برای این کنسرت. در روزهای اول حدود ۱۸۰ هزار نفر بلیت‌ها را پیش‌خرید می‌کنند. آن چهار نفر قیمتی برابر ۲۴ دلار برای هر بلیت در نظر گرفته بودند. فکر می‌کنید با ۲۴ دلار چند ساعت می‌شود در یک سالن کنسرت نشست و کیف کرد؟ هر حدسی بزنید، غلط است.

به خاطر این‌که ووداستاک یک کنسرت سه روزه بود! سه روز از صبح تا شب می‌شد با موسیقی زندگی کرد. آرتی کورنفلد که یکی از آن چهار نفر بود، با کمپانی برادران وارنر یک قرارداد ۱۰۰ هزار دلاری می‌بندد تا همه مراسم ثبت شود و بعدها هم فروخته شود.

مایکل لنگ هم یک پای دیگر ماجرا بود که وظیفه پیداکردن مکان مناسب برای کنسرت بر دوش او بود که بالاخره مزرعه «مکس یاسگور» به‌عنوان محل جشنواره انتخاب شد.

حالا مشکل اصلی، تازه رخ‌نمایی می‌کرد؛ چطور می‌شد آن همه آدم را در یک محل سرباز نگه داشت و اجازه نداد کس دیگری که بلیت نخریده، وارد منطقه شود؟ در این صورت این مشکل آن‌قدر غیرقابل حل بود که چهار نفر قید همه درآمدشان را زدند و کنسرت را مجانی اعلام کردند.

خیلی عجیب است که قید پول را زدند، نه کنسرت را. نه؟ ۱۵ اوت ۱۹۶۹، نیویورک، ووداستاک. نیم میلیون نفر در محل حاضر شدند. نلسون راکفلر که در آن زمان فرماندار نیویورک بود، ۱۰ هزار نفر را مامور حفظ امنیت تماشاچی‌ها کرد که می‌توان گفت در این کار تا حدود زیادی موفق عمل کرد.

آدم‌ها با کمال آرامش سه روز در آن مزرعه زندگی کردند، شب را هم همان جا سر کردند و تقریبا خون از دماغ کسی نیامد. سیستم صدای این جشنواره عظیم را صدابرداری به نام بیل هانلی طراحی کرد. او برای صدارسانی به ۵۰۰ هزار نفر از باندهای ALTEC و JBL استفاده کرد و صدا آن‌قدر درست و بی‌نقص به گوش همه رسید که هانلی برای کارش جایزه ویژه انجمن تخصصی صدابرداری را برد.

حالا حتما می‌خواهید بدانید این کنسرت سه روزه را چه موزیسین‌هایی برپا کردند. پس تحویل بگیرید؛ البته نه لیست کامل را.

مشاوره شغلی

مشاوره شغلی

روز اول می‌توانستید برت سامر، خوان بائز، سوئیت واتر و تیم هاردین را روی استیج ببینید. اما روز دوم باران عجیبی شروع به باریدن می‌کند و همه را در گل و لای مطلق فرو می‌برد و ووداستاک را به یک باتلاق تمام‌عیار تبدیل می‌کند.

با این حال سانتانا، جنیس جاپلین، جفرسون ایرپلن و گروه The who روی استیج رفتند و باران نتوانست کسی را فراری دهد.

روز سوم که روز آخر هم بود، جو کوکر، رابی رابرتسون و The band و ترکیب چهار نفره کراس بای، استیلز، استیونش و نیل یانگ و در آخر هم جوجه اردک زشت خودمان یا جیمی هندریکس برنامه اجرا کردند. مغز آدم سوت می‌کشد وقتی اسم این همه سوژه موسیقی را یکجا می‌شنود! صلح، موسیقی و ووداستاک؛ همه چیز عالی تمام شد و بزرگ‌ترین اتفاق موسیقایی ۱۰۰ سال گذشته، هنوز هم آه حسرت آنهایی را که آن زمان هنوز به دنیا نیامده بودند، به آسمان بلند می‌کند.

میک جگر، دردسرساز ۱۱ کاره! چهار ماه بعد از وود استاک، میک جگر، رهبر گروه رولینگ استونز تصمیم می‌گیرد چیزی مثل آن خاطره خوش برای خودش دست و پا کند. بعد از چند نامه‌نگاری، توجه سانتانا، جفرسون ایرپلن و چند گروه دیگر را جلب می‌کند و در کالیفرنیای شمالی در منطقه‌ای به نام آلتامونت (Altamont) جشنواره‌ای به همین اسم به راه می‌اندازد.

اما اینجا دیگر راکفلری در کار نبود که امنیت آدم‌ها را تامین کند. میک جگر قهرمان‌بازی‌اش گل می‌کند و می‌گوید ما به هیچ پلیسی احتیاج نداریم و امنیت را به وسیله خود مردم کنترل می‌کنیم. البته نمی‌دانم «فرشته‌های جهنم» اصولا آدم حساب می‌شوند یا نه. اما به هر حال آنها مسئول امنیت بودند.

فرشته‌های جهنم اسم یک کلوپ موتورسواری بود که از یک سری لات بی‌سروپای هارلی دیویدسون‌سوار تشکیل می‌شد؛ آدم‌نماهایی که سابقه‌شان می‌گفت کاری جز آزار و اذیت مردم ندارند. نمی‌شود فهمید چه چیزی توی کله میک جگر بود که تصمیم گرفت مردم را بدهد دست این جانورها. رولینگ استونز به اندازه کافی شهرت داشت و جگر هم با خودنمایی‌ها و غرور احمقانه‌اش به اندازه کافی برای گروه حاشیه تراشید.

اما باز هم می‌خواست با یک جشنواره اسم خودش را بیش از پیش سر زبان‌ها بیندازد. آلتامونت در حقیقت آخرین کنسرت از تور دور آمریکای گروه بود و آن هم با تبعیت از ووداستاک رایگان برگزار شد. اما خسارت جبران‌ناپذیری به موسیقی راک و مخاطبانش وارد کرد.

کارلوس سانتانا درباره آلتامونت می‌گوید: «ما از همان اول هم شاهد برخورد وحشیانه «فرشته‌ها» بودیم. در خلال کنسرت مدام دعوا می‌شد و خیلی از آن وحشی‌ها با چاقو به جان مردم می‌افتادند.

آن خیلی‌ها مجروح شدند و چند نفر مردند.» مریدیت هانتر قربانی معروف این جشنواره شد؛ نوجوان سیاه‌پوستی که توسط «فرشته‌ها» به ضرب چاقو مجروح شد و وقتی هم به چادر کمک‌های اولیه رسید، آنجا هیچ امکاناتی برای جلوگیری از خون‌ریزی شدیدش وجود نداشت و به خاطر همین هم درگذشت.مشاوره شغلی آنلاین موج نفرت از رولینگ استونز هر لحظه بیشتر می‌شد.

دیوید کراس بای که در ووداستاک هم اجرا کرده بود و شاهد افتضاح آلتامونت بود، درباره آن شب می‌گوید: «ما نیازی به فرشته‌ها نداشتیم، اما مقصران اصلی آنها نیستند، بلکه آنهایی هستند که یک کنسرت عادی را به صحنه جنگ تبدیل کردند؛ یعنی رولینگ استونز. این دیوانه‌های خودپرست نمی‌فهمند چه دسته‌گلی به آب داده‌اند. آنها فقط بلدند فخر بفروشند و خودشان را بزرگ جلوه دهند.

برای همین هم از آنها متنفرم.» جرمی پاسکال در کتاب تاریخچه موسیقی راک جمله‌های خوبی درباره این اتفاق دارد: «موسیقی راک که در دهه ۶۰ کاملا بی‌آزار همه چیز را شروع کرده بود و جایگاه موسیقی را از تفریح صرف به یک بستر فکری قابل تامل تبدیل کرده بود، یک شبه آبروی خودش را باخت.» (نقل به مضمون) آلتامونت نقطه مقابل ووداستاک شد و آن‌قدر نحس و سیاه بود که دیگر یادی از آن نشد و خیلی راحت راهی زباله‌دان شد.

– ووداستاک حواشی زیادی داشت. هر گوشه از آن محوطه بزرگ صحنه‌های جالبی را در خود داشت؛ اما نکته جالبش این بود که دو نفر در آن فوت شدند و دو نفر به دنیا آمدند. فوت‌شده‌ها نه زیر دست و پا ماندند و نه به دست «فرشته‌های جهنم» کشته شدند.

یکی از آنها دچار حمله قلبی شد و یک نفر هم در مسیر ووداستاک تصادف کرد. آن دو نفر هم که به دنیا آمدند، بدون هیچ دردسری به وسیله هلی‌کوپتر به کلینیک رسیدند. – لیست آدم‌‌ها و گروه‌هایی که به ووداستاک دعوت شدند، اما به هر دلیلی به جشنواره نرسیدند، درست مثل نیمکت ذخیره‌های رئال مادرید است؛

پر از ستاره. باب دیلن به دلیل بیماری پسرش از جشنواره بازماند. از گروه The Doors فقط جان دنزمور به جشنواره رسید که برای جو کوکر هم درامز زد. گروه جترو تول و مودی بلوز و جانی میشل را هم به فهرست بدشانس‌ها اضافه کنید.

– در آلتامونت حتی ستاره‌ها هم از دست فرشته‌های وحشی جان سالم به در نبردند؛ مارتی بلین از جفرسون ایرپلن وقتی صحنه کتک‌خوردن یک نوجوان را دید، کارش را رها کرد و به طرف ضارب حمله‌ور شد که البته نتوانست کاری بکند و در نتیجه یک کتک سیر نوش جان کرد. – سونی بارگر سردسته فرشته‌های جهنم بود. وسط کنسرت، وقتی کیت ریچاردز هاج و واج مشغول تماشای آنها بود، او را با اسلحه تهدید می‌کند و می‌گوید: «یا به کارت ادامه می‌دی یا تو یه مرد مرده‌ای.»

منبع :مشاوره شغلی: تاریخ موسیقیمشاوره جنسی

رشته_مشاوره_از_زبان_فارغ_التحصیلان

رشته ی مشاوره از زبان فارغ التحصیلان دانشگاه های برتر کشور

سطح ملاحظه گری

سطح ملاحظه گری و تست آن

سطح ملاحظه گری

ایا به یادتان مانده است که وقتی کسی بسته سنکین شما را کمک کرد.

یا دری را به رویتان باز نگه داشت چه احساس خوبی پیدا کردید؟

اما ما انسان ها موجودات غریبی هستیم .

و چیزهای زیادی دست به دست هم تا معلوم شود .

برای دیگران کاری انجام می دهیم یا نه.

روحیه,روابطمان با دیگران,وحتی وضع اب و هوا روی رفتار ما تاثیر می گذارد.

سن و سال و حتی نیازمند بودن انها هم روی سخاوت ما تاثیر می گذارد.

در بررسی یک موضوع در نیویورک از تعداد افرادی خواسته شد.

به افرادی که در حالت پریشانی به سر می برند کمک کنند.

مطالب و مقالات سایت ” مشاوره خانواده” توسط تیم تخصصی مشاوران و روانشناسان تهیه و پشتیبانی شده است.

سطح ملاحظه گری

عوامل کمک به دیگران 

پژوهشگران به این نتیجه رسیدندکه سالمندان کمک بیشتری دریافت کردند.

و سهم میانسال ها و جوانها کمتر بود.در ضمن مشخص شد.

که احتمال کمک به زنان بیشتر از مردان است.از طرفی,پژوهشگران به این نتیجه رسیدند.

که زنان زیبا و خوش لباس کمکی بیشتر از سایر زنها دریافت می کنند.

بنابراین همان طور که مشاهده می کنید ,در زمینه کمک کردن به دیگران عوامل زیادی وجود دارد.

اگر از خودمان تصویر ذهنی خوبی داشته باشیم .

و اگر خودمان را فردی کمک کننده می دانیم.

احتمال این که به نیازمندی کمک کنیم بیشتر می شود.

آزمون سطح ملاحظه گری

سوالات زیر با ملاحضه بودن شما را اندازه گیری می کند.صادقانه به هر سوال پاسخ دهید

  • وقتی به شما می گویند شماره حساب بانکی تان را روی چک بنویسید این کاررا می کنید؟

اری        نه

  • وقتی به دیدن کسی می روید طوری می ایستید که افتاب چشم او را نزند؟

اری       نه

  • وقتی پیش خدمت رستوران میز را جمع می کند.
  • ظرفهایی را که برداشتنشان برای او سخت است به او می دهید؟

اری       نه

  • وقتی در خیابان با کسی حرف می زنید عینک افتابیتان را بر می دارید؟

اری      نه

  • بعد از خواندن روزنامه در منزلتان,صفحات ان را به همان شکل که از اول بوده مرتب می کنید؟

اری      نه

روش برخورد با دیگران

  • وقتی از ظرفی می خواهید میوه ای بردارید.
  • میوه ایی را که دارد خراب می شود را برمی دارید؟

اری      نه

  • وقتی در رستوران از سر میزتان بلند می شوید.
  • صندلیتان را به سر جای اولش بر می گردانید؟

اری      نه

  • قبل از مراجعه به دندانپزشک ,دندانهایتان را به خوبی مسواک می زنید؟

اری     نه

  • اگر در ظرف میوه تنها یک میوه با قی مانده باشد.
  • در برداشتن ان تردید می کنید؟

اری      نه

  • وقتی کالای کوچکی را از فروشگاه می خرید.
  • ان را همان طور که هست بر می دارید.
  • تا فروشنده زحمت بسته بندی ان را به خودش ندهد؟

اری      نه

  • در صف صندوق ,اجناس خریداری شده است.
  • را طوری در برابر صندوق دار قرار می دهید .
  • که قیمت روی انها را به راحتی بخواند؟

اری      نه

  • وقتی شماره تلفن اشتباهی را می گیرید.
  • گوشی را بدون یک کلمه حرف روی تلفن می گذارید؟

اری     نه

محاسبه امتیازات سطح ملاحظه گری

با توجه به جوابهای زیر ,به هر جواب مشابه 1امتیاز بدهید.

1.اری   2.اری   3.اری   4.اری   5.اری   6.اری

7.اری   8.اری   9.اری   10.اری   11.اری   12.نه

امتیاز 8 به بالا:

  • شما دوست دارید که به دیگران کمک کنید.
  • و اگر احساس کردید که در این کار مورد نیاز هستید .
  • در این کار تعلل نخواهید کرد.

امتیاز7-5:

  • شما از نظر با ملاحضه بودن در حد متوسطی قرار دارید.
  • اگر کسی ازشما کمک بخواهد به او کمک می کنید.
  • اما معمولا به کسی پیشنهاد کمک نمی دهید.

امتیاز4-0:

  • شما برای کمک کردن به دیگران علاقه کمی دارید.
  • شاید به کمک خوستن دیگران بی توجهی کنید.
  • سعی کنید به اطرافیان خود بیشتر توجه کنید.

توضیحات سطح ملاحظه گری

مهم می باشد وقتی کسی از شما چیزی می خواهد چگونه با او رفتار می کنید.

پژوهشگران به این نتیجه رسیده اند که وقتی کسی در خواست کمک می کند.

انرا با صراحت و مستقیم مطرح کند احتمال ان که به ان کمک شود بیشتر است.

مخصوصا اگر این درخواست دلیل موجهی داشته باشد.

بنابراین طلب کمک خواستن از دیگران با دلیل بنابراین طلب کمک خواستن از دیگران.

با دلیل امکان دریافت کمک را افزایش می دهد. ادامه مطلب

تصویر سازی ذهنی درمان

تصویر سازی ذهنی درمان

برای پخش فایل مرورگر خود را آپدیت کنید یا از اینجا فایل را دانلود نمایید. تصویر سازی ذهنی درمان مطالعات اخیر در مورد استفاده از استعاره ها نشانگر این بوده است . که افراد در همه مکان ها، در هر دقیقه از 2 تا 10 استعاره استفاده می کنند. شاید به همین دلیل است که […]